فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
Content Engineering am Beispiel Vom ObjectJ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش واسطه گری خودکارآمدی برای سبک های یادگیری و انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان ابرکوه سال تحصیلی 89-88
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری خودکارآمدی بین متغیرهای سبک های یادگیری و انگیزش پیشرفت بود. جامعه ی آماری کلیه دختران دبیرستانی شهرستان ابرکوه را در بر گرفت. نمونه آماری شامل 200 دانش آموز دختر رشته ی انسانی بود. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت و پرسشنامه خودکارآمدی و پرسشنامه سبک های یادگیری می باشد.داده ها به شیوه ی آماری تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل حاکی از آن بود که خودکارآمدی نقش واسطه گری معناداری برای متغیر سبک های یادگیری همگرا و واگرا و متغیر انگیزش پیشرفت ایفا می کند و سبک های یادگیری جذب کننده و انطباق یابنده با خودکارامدی و انگیزش پیشرفت رابطه معناداری ندارد.
بررسی روابط ساختاری خودپنداره، یادگیری خود تنظیمی و موفقیت تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خودپنداره، یادگیری خود تنظیمی و مؤفقیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن کلیه ی دانشجویان پسر و دختر دانشگاه شهید بهشتی می باشد. تعداد 384 نفر از دانشجویان از میان 15 دانشکده به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه ی خودپنداره تنسی و یادگیری خودتنظیم بوفارد است و معدل نمرات دروس اختصاصی دانشجویان نیز به عنوان شاخص موفقیت تحصیلی آنان به کار گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل مسیر و معیار های برازش مدل با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین خودپنداره ،یادگیری خود تنظیم و موفقیت تحصیلی دانشجویان رابطه ی ساختاری وجود دارد و خودپنداره بصورت مستقیم و غیرمستقیم (با میانجی گری یادگیری خودتنظیمی) با موفقیت تحصیلی رابطه دارد.
Exploring the Perceptual Gap between Learners and Teachers: The Case of Iranian High School Freshmen and their Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Teaching and Learning in Close-up: Diagnostic - oriented Approach to Listening Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای ضد اجتماعی طیف گسترده ای دارد که موجب آسیب های مختلف روانی، اجتماعی و خانوادگی می شود. روش های مختلفی برای کاهش رفتارهای ضد اجتماعی استفاده شده است. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش شبه آزمایشی طراحی شد. برای این منظور تعداد 30 نفر از جوانان ضد اجتماعی زندان مرکزی ارومیه به روش تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابتدا پرسش نامه فراشناخت Wells و Cartwright-Hatton توسط گروه های آزمایش و شاهد تکمیل شد و سپس برنامه 8 جلسه ای آموزش این مؤلفه ها برای گروه آزمایش اجرا گردید. بعد از پایان آموزش مؤلفه های فراشناختی، از طریق چک لیست محقق ساخته تعیین رفتارهای ضد اجتماعی، گروه آزمایش در موقعیت های مختلف، مورد مشاهده رفتاری قرار گرفت و در زمینه 15 مؤلفه رفتارهای ضد اجتماعی، نتایج ثبت شد.
یافته ها: نتایج با داده های آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون t و آزمون 2χ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که مؤلفه های پنچ گانه فراشناختی در جوانان ضد اجتماعی مختل است و آموزش این مؤلفه ها باعث اصلاح این مؤلفه ها در گروه آزمایش میشود. همچنین بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنیهای گروه آزمایش و شاهد در مؤلفه های فراشناختی تفاوت معنی دار به دست آمد (01/0 > P). پیگیری نتایج آموزش ها نشان داد که رفتارهای ضد اجتماعی گروه آزمایش کاهش معنی دار دارد (05/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مؤلفه های فراشناختی، مختل یکی از عوامل رفتارهای ضد اجتماعی جوانان بوده، مداخلات فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی آن ها مؤثر می باشد.
نقش سرکوب فکر، عوامل فراشناختی و هیجانات منفی در پیش بینی اختلال وابستگی به مواد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرکوب فکر، عوامل فراشناختی، و هیجانات منفی در پیش-بینی اختلال وابستگی به مواد است.
روش: طرح تحقیق از یک نگاه از نوع همبستگی و با توجه به هدف دیگر علی-مقایسه ای است. آزمودنی های پژوهش 70 نفر از افراد مبتلا به اختلال وابستگی به مواد و 70 نفر از افراد عادی (جمعا 140 نفر) بودند. افراد وابسته به مواد از میان مردان مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی انتخاب شدند و نمونه عادی نیز از جمعیت عمومی انتخاب شد. روش نمونه گیری در هر دو روش به صورت در دسترس بود. افراد دو گروه به کمک پرسشنامه فراشناخت، سیاهه سرکوب خرس سفید و پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده گردید.
یافته ها: باورهای فراشناختی منفی در مورد نگرانی، افسردگی و سرکوب فکر بیشترین توان پیش بینی معنی دار اختلال وابستگی به مواد را داشتند.
نتیجه گیری: می توان به کمک عوامل فراشناختی، سرکوب فکر و هیجانات منفی (خصوصاً افسردگی)، اختلال وابستگی به مواد را پیش بینی نمود. بر پایه این الگو می توان یک رویکرد پیشگیرانه از وابستگی به مواد و یک رویکرد روان درمانی بر پایه درمان های شناختی و فراشناختی تدارک دید و یافته های این پژوهش را در محیط های بالینی و مشاوره ای برای کمک به افراد وابسته به مواد به کار گرفت.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله در مردان معتاد و غیر معتاد انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه علی-مقایسه ای می باشد. در این پژوهش 180 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد رشت که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند با 180 نفر از افراد سالم که از نظر جنس، سن، تحصیلات و شغل با گروه معتاد همتاسازی شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ی شخصیتی نئو و پرسشنامه ی شیوه های حل مساله کسیدی و لانگ گردآوری شد و با استفاده از آزمون تی مستقل، یومن ویتنی و وی کریمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که معتادان در مقایسه با گروه غیرمعتاد، در بعد شخصیتی روان رنجورخویی، نمره بالاتر و در ابعاد شخصیتی توافق پذیری، برونگرایی و باوجدان بودن نمره پایین تری داشتند. در بعد شخصیتی انعطاف پذیری بین دو گروه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، تدوین برنامه های آموزشی-درمانی مناسب به منظور تغییر و اصلاح ویژگی های شخصیتی و رفتار و همچنین آموزش روش های حل مساله در مواجهه با رویدادهای استرس زا، می تواند گامی موثر در پیشگیری و مهار اعتیاد باشد.
اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک عملکرد شناخت و تولید تجربه های هشیارانه ی ما درباره ی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثر بخشی این نوع از درمان در بهبود بیماران دچار افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.
مواد و روش ها: این مطالعه بر روی سه بیمار از مرکز مشاوره دانشگاه تبریز در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی 8 جلسه،انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بکBDI و باورهای فراشناختیMCQ ,PBRS ,NBRS بود.
یافته ها: درمان تغییرات قابل توجهی در علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران افسرده ایجاد کرد و موجب بهبودی در علائم هر سه بیمار شد همچنین نتایج درمانی تا دوره ی پیگیری ادامه یافتند.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم برآن تمرکز می کند، می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی موثر باشد.
مقایسه سبک های شناختی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تبیین تفاوت سبک های شناختی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی و مقایسه بین این دانش آموزان بود. این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای می باشد. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل170 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی و هنرستانی(84 دانش آموز هنرستانی و 86 دانش آموز دبیرستانی)از ناحیه 3 شهر شیراز بود که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند .پرسشنامه سبک های یادگیری کلب به منظور مشخص کردن سبک یادگیری گروه نمونه استفاده شد.نتایج نشان داد که سبک های یادگیری دبیرستانی ها بیشتر واگرا و در هنرستانی ها بیشتر انطباق یابنده بود.همچنین نتایج محور عمودی(عینی /انتزاعی) و افقی (فعال /تاملی)سبک یادگیری نشان داد که سبک یادگیری دبیرستانی ها بیشتر انتزاعی و سبک یادگیری هنرستانی ها فعال است.دانش آموزان هنرستانی با عملکرد پایین از سبک واگراو با عملکرد بالا از سبک همگرا استفاده می کند.دانش آموزان دبیرستانی با عملکرد بالا از سبک یادگیری جذب کننده و با عملکرد پایین از سبک یادگیری واگرا استفاده می کند.همچنین دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی با عملکرد بالای تحصیلی فعال تر و انتزاعی تر بودند.
هوش هیجانی و سبکهای حل مسئله در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش 40 مرد 18 تا 48 ساله معتاد به مواد مخدر که به مرکز بهزیستی شهر رشت مراجعه می کردند، به پرسشنامه های فرم کوتاه بهره هیجانی بار ـ اُن (1997) و سبکهـای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که هوش هیجانی با سبکهای درماندگی، مهار حل مسئله، اجتنابی و روی آوری رابـطه مثبت و با دو سبک حل مسئله خلاق و اعتماد به حل مسئله رابطه منفی و معنادار داشت. یافته ها برحسـب وِیژگیهای خاص افراد گروه نمونه بحث شد.
روش پاسخ کاملاً بدنی در مناطق دوزبانه
حوزه های تخصصی:
مقایسه بین نارسایی های شناختی و مولفه های فراشناخت با توجه به متغیر تعدیلی میزان سوانح شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش نقش تعدیلی متغیر سانحه شغلی را در رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت مورد بررسی قرار داد.
روش: پژوهش حاضر از نوع رابطهای است. جامعه آماری 4726 نفر از کلیه کارکنان زن و مرد (رسمی و غیررسمی) یک کارخانه تولید ماشین در سال 1386 بودند. در نهایت 254 نفر بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نارساییهای شناختی و (CFQ) و پرسشنامه فراشناخت ( MCQ ) ابزار جمعآوری دادهها بودند. شرکتکنندگان براساس میزان سوانح به دو گروه با سوانح و بدون سوانح تقسیم شدند. بهمنظور بررسی ارتباط و مقایسه بین متغیرها از روشهای آمار توصیفی مناسب، همبستگی، آزمون T مستقل و تحلیل عاملی استفاده شد. یافتهها: بین دو گروه از نظر میزان فراشناخت و نارساییهای شناختی تفاوت معنیدار وجود داشت. همچنین رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت در دو گروه معنیدار بود.
نتیجهگیری: نارسایی شناختی در سنخ صبح (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در صبح دارند) از افراد سنخ عصر (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در عصر دارند) بیشتر است. با توجه به این نکته، با گماردن افراد سنخ عصر به مشاغلی که نوبت کاری و شیفت شبانه دارند، میتوان از سانحه پیشگیری کرد."