فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در زمینه نقش عوامل هیجانی به ویژه هیجان های منفی در بروز بیماری آسم، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت بین تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری آسم حمایت کرده اند. در پژوهش حاضر رابطه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی با بیماری آسم و تعامل آنها با عامل جنسیت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور تعداد 40 نفر از بیماران آسمی (20 زن و 20 مرد) و 40 نفر از افراد سالم (20 مرد و 20 زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. برای بررسی تفاوت گروه ها در تجربه هیجان های منفی از پرسش نامه شخصیتی نئو استفاده شد. بررسی یافته ها نشان داد که تجربه هیجان های منفی (خشم و خصومت، اضطراب، افسردگی) و بازداری اجتماعی در نزد بیماران مبتلا به آسم بطور معنی داری متفاوت از گروه کنترل است. همچنین یافته ها نشان دادند که زنان در مقایسه با مردان بازداری اجتماعی بیشتری داشته و تمایل به سرکوب هیجان های خود دارند. نتایج نشان دادند که تجربه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی نقش مهمی در بروز، تشدید و تداوم آسم دارند. تفاوت جنسیتی تنها در عامل بازداری اجتماعی اثر معنی داری داشت که می توان از آن به عنوان یک عامل خطر برای زنان نام برد. در کل عدم ابراز هیجان های منفی یک عامل تهدید کننده اضافی برای سلامت دستگاه تنفسی زنان است و نه فقط هیجان های منفی تجربه شده.
بررسی عوامل روان شناختی ، اجتماعی و اقتصادی موثر بر شادمانی دانش آموزان از نظر مدیران و مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر شادمانی دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه شهر اصفهان از نظر مدیران و مربیان پرورشی بود. به منظور محدود کردن مساله، صرفا عوامل روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. برای دستیابی به هدف پژوهش از بین مدیران و مربیان پرورشی شهر اصفهان تعداد ...
مقایسه اثربخشی روش های شناختی، رفتاری در مقابل روش های القای خلق در افزایش میزان شادی دانش آموزان دبیرستان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی دو روش از روش های شناختی، رفتاری شامل روش شادی فوردایس و آموزش مهارت های اجتماعی لوینسون در مقابل دو روش القای خلق شامل روش تصویرسازی ذهنی مثبت و خواندن کلمات مثبت در افزایش میزان شادی دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. نمونه این پژوهش شامل 125 نفر دانش آموز بود که به طور تصادفی انتخاب و به گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. در این پژوهش پنج گروه وجود داشت (هر گروه 25 نفر). چهار گروه آزمایش و یک آزمایش کنترل. روش های شادی فوردایس، آموزش مهارت های اجتماعی، تصویرسازی ذهنی مثبت و خواندن جملات مثبت به عنوان روش های مداخله به کار برده شد. آزمون شادی آکسفورد به عنوان ابراز تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در افزایش میزان شادی تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که روش های شناختی، رفتاری به ویژه روش آموزش مهارت های اجتماعی نسبت به روش های القای خلق کارآمدتر است.
نقش عواطف مثبت و منفی در رضایت و عملکرد شغلی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عواطف مثبت و منفی در رضایت و عملکرد شغلی اعضای هیات علمی طراحی گردید. بدین منظور نمونه ای به حجم 250 نفر عضو هیات علمی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه دانشگاه دولتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن، رضایت شغلی برایفیلد و روتس و عملکرد شغلی پاترسون جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که بین عواطف مثبت با رضایت و عملکرد شغلی رابطه مثبت و بین عواطف منفی با رضایت شغلی رابطه منفی وجود دارد. در عین حال بین عواطف منفی و عملکرد شغلی رابطه معنی داری دیده نشد. از میان روابط بین متغیرهای فوق، متغیرهای عواطف مثبت با عملکرد شغلی دارای بالاترین ضریب همبستگی بود.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و کمال گرایی با ناگویی هیجانی در بیماران قلبی
حوزه های تخصصی:
امروز بیماری های قلبی– عروقی به عنوان شایع ترین بیماری جدی در کشورهای پیشرفته در نظر گرفته می شود. این پژوهش با هدف تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و کمال گرایی با ناگویی هیجانی در بیماران قلبی بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز در سال 1395 بود. از این تعداد 150 نفر از بیماران قلبی که شامل 70 مرد و 80 زن با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ناگویی خلقی اﻫ ﻮاز AAS-26، مقیاس کمال گرایی، و پرسشنامه راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته ها نشان داد که رابطه منفی معناداری بین تنظیم شناختی مثبت هیجان با ناگویی خلقی و رابطه مثبت معنی داری بین تنظیم شناختی منفی هیجان با ناگویی خلقی وجود دارد. همچنین رابطه مثبت معناداری بین مؤلفه نگرانی در مورد اشتباهات و تردید نسبت به اعمال و انتظارات والدین، انتقادات والدین، استانداردهای فردی، نظم و ترتیب وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و کمال گرایی پیش بینی کننده ناگویی خلقی در دانش آموزان بود. نتایج پژوهش حاضر می تواند به پژوهش گران و درمان گران حیطه ناگویی هیجانی در زمینه عوامل تاثیرگذار بر آن کمک کننده باشد.
بهزیستی درونی از دیدگاه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت تاب آوری و آسیب های هیجانی در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تشخیص سرطان در کودکان برای بسیاری از بیماران و برای والدین و اطرافیان آن ها به عنوان بحران روان شناختی و هیجانی تلقی می شود. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تاب آوری و آسیب های هیجانی مادران دارای کودک مبتلا به سرطان انجام شده است. روش : این پژوهش یک بررسی توصیفی است. تعداد 34 مادر دارای کودک مبتلا به سرطان بودند که جهت پیگیری های درمانی به بیمارستان دکتر شیخ و یکی از مطب های خصوصی شهر مشهد مراجعه کرده بودند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور بررسی میزان افسردگی، اضطراب و استرس مادران، از پرسشنامه 21-DASS و جهت بررسی وضعیت تاب آوری از مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون استفاده شد. یافته ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام، ضریب همبستگی پیرسون و کولموگروف- اسمیرنف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که از منظر آسیب های هیجانی، 7/68درصد از مادران استرس، 2/56درصد اضطراب و 1/53درصد افسردگی را گزارش نموده اند؛ هم چنین، بین تاب آوری مادران و استرس، اضطراب و افسردگی آن ها رابطه منفی و معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: درجات بالای افسردگی، اضطراب و استرس و هم چنین وجود ارتباط منفی و معنی دار آن ها با تاب آوری، در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان هشداردهنده است. بنابراین، چاره جویی برای تدوین خدمات بالینی سودمند و برنامه های مشاوره ای مناسب و هدفمند جهت بهبود کیفیت زندگی این مادران و فرزندشان ضروری به نظر می رسد.
پیش بینی تاب آوری بر اساس مولفه های تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به عفونت HIV(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ابتلا به عفونت HIV پدیده ی اجتماعی جدیدی است که تقریباً همه ابعاد سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و اقتصادی فرد را در زندگی تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری بر اساس مؤلفه های تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به عفونت HIV است. روش: بدین منظور تعداد 130 نفر از افراد مبتلا به عفونت HIV با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بر روی آنان اجرا شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که تاب آوری را به طور کلی می توان از روی مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی سازگار و ناسازگار پیش بینی کرد. افراد مبتلا که مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی سازگار داشتند، از تاب آوری بیشتری و افراد مبتلا که مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار داشتند، از تاب آوری کمتری برخوردار بودند (46/0=R 2). نتیجه گیری: مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی سازگار نقش مهمی در میزان تاب آوری افراد مبتلا به عفونت HIV دارد. افزون بر این، طراحی مداخلات روان شناختی در این زمینه توأم با شناسایی و تغییر مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار می تواند به بهبود تاب آوری افراد کمک کنند.
رابطه بین شوخ طبعی و اختلالات روانی در دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین شوخ طبعی و اختلالات روانی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر اصفهان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1386-1385 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 214 دانش آموز (105 دختر و 109 پسر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مورد آنها پرسشنامه شوخ طبعی (SHQ) و نسخه تجدید نظر شده 90 نشانه ای (SCL-90-R) اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین کل شوخ طبعی با شاخص کلی علایم روانی و ابعاد شکایات جسمانی، وسواس - اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، فوبیا، افکار پارانوییدی، روان پریشی گرایی و سوالات اضافی رابطه معنی دار منفی وجود دارد، اما بین کل شوخ طبعی با بعد خصومت رابطه ای معنی داری مشاهده نشد. علاوه بر این، مقایسه میانگین ها نشان داد که بین دانش آموزان دختر و پسر از لحاظ میزان کل شوخ طبعی، شاخص کلی علایم روانی و ابعاد وسواس - اجبار، حساسیت بین فردی، خصومت، افکار پارانوییدی و روان پریشی گرایی تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما از لحاظ ابعاد شکایات جسمانی، افسردگی، اضطراب، فوبیا و سوالات اضافی تفاوت میان آنها معنی دار بود.
مقایسه هیجانهای بیان شده در شعرهای شاعران مشهور ایران
حوزه های تخصصی:
"این تحقیق هیجانهای بیان شده در اشعار غنایی دیوان پنج شاعر مشهور، عطار، مولوی، سعدی، حافظ و شهریار را بررسی و مقایسه میکند. با نمونهگیری تصادفی، از میان اشعار این شاعران نمونه انتخاب شد و فهرستی تدوین گردید که دارای اعتبار محتوا و پایایی 90/0 بود. یافتههای تحقیق نشان داد که 5 الی 19 درصد اشعار این دیوانها هیجانهای مشخصی را بیان میکند که هیجان عشق، غم و شادی از جمله آنها بودند و با فراوانی بالا در دیوانها مشاهده شد. بیان هیجان عشق در همه این پنج دیوان در صدر قرار دارد، ولی هیجان غم در سرودههای شهریار و شادی در شعرهای مولوی بیشتر دیده میشود. این حالتهای هیجانی مثبت و منفی که با شدت بالایی سروده شدهاند، در دیوانها متفاوت از یکدیگر بوده و با ویژگیهای شخصی هر یک از شاعران مطابقت دارد و تیپ شخصیتی ـ هیجانی خاصی را پیشنهاد میکند که نشاندهنده بیان هیجانی با شدت بالاست.
"
بررسی تاثیر افشای هیجانی نوشتاری بر افسردگی و ظرفیت حافظه فعال در دانشجویان با علایم افسردگی بالا
رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی: نقش تعدیل کننده سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نقش تعدیل کننده سبک های دلبستگی در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی در یک نمونه دانش آموزی مورد بررسی قرار گرفت. چهار صد و چهل و سه دانش آموز دبیرستانی (213 پسر، 230 دختر) مشغول به تحصیل در مدارس شهر تهران از رشته های مختلف تحصیلی در حوزه های علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی در این پژوهش شرکت کردند. از دانش آموزان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال AAI))، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) و مقیاس مشکلات بین شخصی (IIP-60) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و مشکلات بین شخصی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و ناگویی هیجانی با مشکلات بین شخصی همبستگی مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که سبک های دلبستگی می توانند رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی دانش آموزان را تعدیل کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات بین شخصی یک رابطه خطی ساده نیست و سبک های دلبستگی می توانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند.
نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در تاب آوری زنان باردار نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از تحقیقات به بررسی عواملی پرداخته اند که با این متغیر، در ارتباط می باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در پیش بینی تاب آوری زنان باردار نخست زا است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل تمام زنان باردار نخست زای شهرستان اردبیل در سال 1393 (سه ماهه ی آخر بارداری) است که تعداد 122 زن باردار با اولین تجربه ی بارداری از مراکز کنترل بارداری این شهر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، فرم کوتاه رگه ی هوش هیجانی پترایدز و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار آماری SPSSنسخه ی 20 استفاده شد.
یافته ها: بین متغیرهای هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی با تاب آوری ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین به جز مولفه ی درک هیجان ها سایر مولفه های هوش هیجانی، خوش بینی (251/0=β، 001/0>P)، خودآگاهی (486/0=β، 0001/0>P) و مهارت های اجتماعی (283/0=β، 0001/0>P)، عاطفه ی مثبت (343/0=β، 0001/0>P) و عاطفه ی منفی (410/- =β، 0001/0>P) قادرند میزان تاب آوری را در زنان باردار نخست زا پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زنان بارداری که دارای عاطفه ی مثبت و هوش هیجانی بالاتر بودند، تاب آوری بیشتری داشتند.
رابطه بین نگرش دینی و شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین نگرش دینی و شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس به حجم 7389 نفر بود. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 418 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش دینی استفاده شده است. داده های حاصل از اجرای پرسش نامه ها با استفاده از روش های آماری، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نگرش دینی و شادکامی دانشجویان رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. اما بین دانشجویان دختر و پسر در نگرش دینی و شادکامی تفاوت معناداری وجود نداشت. به علاوه، بین دانشجویان مجرد و متأهل در نگرش دینی و شادکامی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان متأهل شادکام تر و نگرش دینی بیشتری داشتند. همچنین بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در نگرش دینی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان مقطع دکتری از نگرش دینی بیشتری برخوردار بودند، ولی از لحاظ شادکامی تفاوتی بین آنها مشاهده نشد.
اثر بخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندان شان در مدارس نابینایان مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران یادشده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر درگروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش گروهی مثبت نگری قرارگرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون از طریق پرسشنامه شادکامی و سخت رویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده هایگردآوری شده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینارا افزایش (P≤0/05) داده است.نتایج نشان داد بین مثبت نگری با سخت رویی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و افراد سخت رو از میزان شادکامی بالاتری برخوردارند.
جانبی شدن، ادراک شوخ طبعی و شادکامی: آیا فرآیندهای کلامی سطح بالا و هیجاناتی همچون شادکامی نیز جانبی شده اند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جانبی شدن و تفاوت آزمودنی های راست دست و چپ دست از موضوعات مورد علاقه دانشمندان و محققان بوده است. یکی از حیطه هایی که در جانبی شدن علاقه پژوهشی زیادی به خود جلب کرده، پردازش کلامی سطح بالا از جمله درک شوخی و شوخ طبعی و نیز درک هیجان های مثبتی همچون شادکامی است. هدف: بررسی تفاوت بین شوخ طبعی و شادکامی در آزمودنی های راست دست و چپ دست بود. روش: برای پی بردن به نحوه جانبی شدن (جانبی شدن با استفاده از دست برتری مورد بررسی قرار گرفت) در این دو حیطه، 384 دانشجو از دانشگاه های پیام نور، تربیت مدرس، آزاد، صدا و سیما و تهران را با استفاده از تست های دست برتری ادینبورگ، شادکامی آکسفورد و شوخ طبعی SHQ مورد بررسی قرار گرفته برای تحلیل داده ها از آزمون t بهره برده شد. یافته ها: تحلیل آماری و مقایسه تفاوت بین دانشجویان راستدست و چپ دست نشان داد در میان دانشجویان راست دست شادکامی شیوع بالاتری دارد و در میان دانشجویان چپ دست میزان شوخ طبعی بیشتر است. نتیجهگیری: بنابراین شادکامی و شوخ طبعی در مغز جانبی شده اند به نحوی که مسؤول پردازش شادکامی نیمکره چپ و مسؤول پردازش شوخ طبعی نیمکره راست است.