فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
کاوش کیفی در «نو واژگان» رایج در میان نوجوانان : کاربرد آنها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با رویکرد کیفی (qualitative) به بررسی واژگان و اصطلاحات خودساخته نوجوانان در جامعه شهری ایران می پردازد. یافته های تحقیقات کیفی، اطلاعات مکملی برای یافته های کمی مطالعات عمدتا تجربی فراهم می آورد.
ابزار اصلی این تحقیق گروه های متمرکز بودند. یک گروه متمرکز نوجوانان و یک گروه متمرکز از مشاوران شاغل در آموزش و پرورش تشکیل و محتوای بحث پس از ضبط، مقوله بندی و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج چهار احتمال را نشان داد: 1) استفاده نوجوانان از واژگان خودساخته به عنوان یک قلمرو حفاظتی؛ 2) استفاده از این گونه واژه ها به عنوان ابزاری برای سرپیچی از نسل پیشین؛ 3) واژه ها و اصطلاحات نوجوانان، نشانه ای از نگرشی جدید؛ 4) و نیز نشانه گسست نسلی. همچنین نتایج حاکی از فرایند سه مرحله ای رفتار مشاوران در واکنش به این پدیده (واژگان جدید) است: 1) مقاومت؛ 2) تلاش برای عادی بینی؛ 3) استفاده بهینه از این واژه ها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی در طول مشاوره با نوجوانان. هر کدام از این فرض ها، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مقایسه بیماران آسمی با افراد سالم از لحاظ تجربه هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و تعامل آن با عامل جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه نقش عوامل هیجانی به ویژه هیجان های منفی در بروز بیماری آسم، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت بین تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری آسم حمایت کرده اند. در پژوهش حاضر رابطه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی با بیماری آسم و تعامل آنها با عامل جنسیت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور تعداد 40 نفر از بیماران آسمی (20 زن و 20 مرد) و 40 نفر از افراد سالم (20 مرد و 20 زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. برای بررسی تفاوت گروه ها در تجربه هیجان های منفی از پرسش نامه شخصیتی نئو استفاده شد. بررسی یافته ها نشان داد که تجربه هیجان های منفی (خشم و خصومت، اضطراب، افسردگی) و بازداری اجتماعی در نزد بیماران مبتلا به آسم بطور معنی داری متفاوت از گروه کنترل است. همچنین یافته ها نشان دادند که زنان در مقایسه با مردان بازداری اجتماعی بیشتری داشته و تمایل به سرکوب هیجان های خود دارند. نتایج نشان دادند که تجربه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی نقش مهمی در بروز، تشدید و تداوم آسم دارند. تفاوت جنسیتی تنها در عامل بازداری اجتماعی اثر معنی داری داشت که می توان از آن به عنوان یک عامل خطر برای زنان نام برد. در کل عدم ابراز هیجان های منفی یک عامل تهدید کننده اضافی برای سلامت دستگاه تنفسی زنان است و نه فقط هیجان های منفی تجربه شده.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات تروما و ضربه روانی ، مباحث زیادی درباره سوگ و سوگواری مطرح شده است. در صورت طولانی شدن مدت سوگواری، مداخله و در مان افراد سوگ دیده ضروری به نظر می رسد که در این راستا، پژوهش حاضربا هدف اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده انجام شد. پژوهش حاضرکاربردی و از نوع شبه آزمایشی وطرح پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان سوگ دیده دانشگاه محقق اردبیلی سال94-1393بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانشجوی سوگ دیده انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، گروه آزمایش در جلسات درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی شرکت کردند. در این پژوهش، از پرسشنامة امیدواری اسنایدر و پرسشنامه بهزیستی معنوی به عنوان پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کو واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی- رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و بهزیستی معنوی اثربخش است و بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش گروه درمانی شناختی رفتاری امیدواری و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده را افزایش می دهد.
بررسی عوامل روان شناختی ، اجتماعی و اقتصادی موثر بر شادمانی دانش آموزان از نظر مدیران و مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر شادمانی دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه شهر اصفهان از نظر مدیران و مربیان پرورشی بود. به منظور محدود کردن مساله، صرفا عوامل روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. برای دستیابی به هدف پژوهش از بین مدیران و مربیان پرورشی شهر اصفهان تعداد ...
مقایسه اثربخشی روش های شناختی، رفتاری در مقابل روش های القای خلق در افزایش میزان شادی دانش آموزان دبیرستان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی دو روش از روش های شناختی، رفتاری شامل روش شادی فوردایس و آموزش مهارت های اجتماعی لوینسون در مقابل دو روش القای خلق شامل روش تصویرسازی ذهنی مثبت و خواندن کلمات مثبت در افزایش میزان شادی دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. نمونه این پژوهش شامل 125 نفر دانش آموز بود که به طور تصادفی انتخاب و به گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. در این پژوهش پنج گروه وجود داشت (هر گروه 25 نفر). چهار گروه آزمایش و یک آزمایش کنترل. روش های شادی فوردایس، آموزش مهارت های اجتماعی، تصویرسازی ذهنی مثبت و خواندن جملات مثبت به عنوان روش های مداخله به کار برده شد. آزمون شادی آکسفورد به عنوان ابراز تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در افزایش میزان شادی تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که روش های شناختی، رفتاری به ویژه روش آموزش مهارت های اجتماعی نسبت به روش های القای خلق کارآمدتر است.
رابطه ی تفکر خلاف واقع و کیفیت زندگی در دانشجویان دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نقش عواطف مثبت و منفی در رضایت و عملکرد شغلی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عواطف مثبت و منفی در رضایت و عملکرد شغلی اعضای هیات علمی طراحی گردید. بدین منظور نمونه ای به حجم 250 نفر عضو هیات علمی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه دانشگاه دولتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن، رضایت شغلی برایفیلد و روتس و عملکرد شغلی پاترسون جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که بین عواطف مثبت با رضایت و عملکرد شغلی رابطه مثبت و بین عواطف منفی با رضایت شغلی رابطه منفی وجود دارد. در عین حال بین عواطف منفی و عملکرد شغلی رابطه معنی داری دیده نشد. از میان روابط بین متغیرهای فوق، متغیرهای عواطف مثبت با عملکرد شغلی دارای بالاترین ضریب همبستگی بود.
مطالعه موردی کارایی روان درمانی پویشی کوتاه مدت(STDP ) بر افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش علائم هراس اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش کارایی روان درمانی پویشی کوتاه مدت؛ مدل تعدیل کننده اضطراب را بر افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش علائم در نمونه مبتلا به هراس اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد.
روش: در این پژوهش طرح مطالعه موردی همراه با خط پایه چندگانه و پیگیری سه ماهه بکار برده شد. نمونه از بین مراجعانی که مهر سال 1391 به کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه نمودند، براساس مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I در DSM-IV و مقیاس ارزیابی عملکرد کلی(GAF) برای گزینش بیمار، انتخاب گردید. وی تحت 20 جلسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت مدل تعدیل کننده اضطراب قرار گرفت. در این پژوهش، برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هراس اجتماعی(SPIN) و ابرازگری هیجانی(EEQ) بکار گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نگاره ای، معناداری بالینی و درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: در پایان درمان، نتایج حاکی از تغییر معناداری بالینی و درصد بهبودی در نمرات این مراجع بود. ضمن اینکه نتایج در پیگیری سه ماهه حفظ، افزایش نیز یافته بود.
نتیجه گیری: روان درمانی پویشی کوتاه مدت مدل تعدیل کننده اضطراب در افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش علائم در هراس اجتماعی به شکل معناداری کارایی دارد.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و کمال گرایی با ناگویی هیجانی در بیماران قلبی
حوزه های تخصصی:
امروز بیماری های قلبی– عروقی به عنوان شایع ترین بیماری جدی در کشورهای پیشرفته در نظر گرفته می شود. این پژوهش با هدف تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و کمال گرایی با ناگویی هیجانی در بیماران قلبی بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز در سال 1395 بود. از این تعداد 150 نفر از بیماران قلبی که شامل 70 مرد و 80 زن با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ناگویی خلقی اﻫ ﻮاز AAS-26، مقیاس کمال گرایی، و پرسشنامه راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته ها نشان داد که رابطه منفی معناداری بین تنظیم شناختی مثبت هیجان با ناگویی خلقی و رابطه مثبت معنی داری بین تنظیم شناختی منفی هیجان با ناگویی خلقی وجود دارد. همچنین رابطه مثبت معناداری بین مؤلفه نگرانی در مورد اشتباهات و تردید نسبت به اعمال و انتظارات والدین، انتقادات والدین، استانداردهای فردی، نظم و ترتیب وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و کمال گرایی پیش بینی کننده ناگویی خلقی در دانش آموزان بود. نتایج پژوهش حاضر می تواند به پژوهش گران و درمان گران حیطه ناگویی هیجانی در زمینه عوامل تاثیرگذار بر آن کمک کننده باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکار آمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر یاسوج تشکیل دادند که 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب گردیدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه خودکارآمدی شرر استفاده شد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان داد، آموزش تنظیم هیجان با کنترل اثر پیش آزمون، می تواند باعث افزایش شادکامی و خودکارآمدی زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. برخورداری از مهارت تنظیم هیجان می تواند افراد را در موقعیت های هیجانی کنترل و هدایت نموده و منجر به عملکرد بهتر آنها در این موقعیت ها شود. افرادی که مجهز به تنظیم هیجان هستند شادی بیش تری را تجربه می کنند و به دلیل توانایی کنترل موقعیت ها، کارآمدتر می باشند.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بررضایت از زندگی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت از زندگی دانش آموزان دبیرستانی شهر مشهد انجام شده است. جامعه آماری دانش آموزان دختر ناحیه دو آموزش و پرورش شهر مشهد بوده اند. از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس یکی از دبیرستان ها به دلیل جمعیت زیاد و پراکندگی مشکلات رفتاری انتخاب و 24 دانش آموز از بین 60 نفر داوطلب گذراندن دوره آموزشی که ویژگی های جمعیت شناختی تقریباً یکسانی داشتند، برگزیده و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. ابزارهای پژوهش دو پرسشنامه سنجش مهارت های زندگی و رضایت از زندگی بودند. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی موجب افزایش رضایت از زندگی آزمودنی در گروه آزمایش شده است.
بررسی اثر مداخله ای تصویرسازی ذهنی تعاملی و بار هیجانی کلمات بر یادآوری و بازشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی تعاملی و بار هیجانی بر یادآوری و بازشناسی می باشد. این پژوهش روی 40 آزمودنی از دانشجویان کارشناسی که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شده است، انجام شد. در طول دو جلسه به آزمودنی های گروه آزمایش یادیار تصویر سازی ذهنی تعاملی آموزش داده شد. سپس فهرستی از 30 کلمه با بار هیجانی مثبت، منفی و خنثی به هر دو گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید و میزان یادآوری و بازشناسی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان یادآوری و بازشناسی آزمودنی هایی که یادیار تصویر سازی ذهنی تعاملی به آنها آموزش داده شده بود، تفاوت معناداری با گروه کنترل که از یادیارها استفاده نکرده اند، داشت و بین میزان یادآوری و بازشناسی در گروه آزمایش و کنترل نیز تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین میزان کلمات یادآوری شده با بار هیجانی بیشتر از کلمات خنثی بدست آمد و میزان بازشناسی نیز در کلمات مثبت بیشتر بود. این نتایج می تواند بیانگر تآثیر آموزش یادیار تصویرسازی ذهنی تعاملی و بار هیجانی بر یادآوری و بازشناسی باشد.
بهزیستی درونی از دیدگاه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر بخشی اجتماع درمان مدار بر افزایش سطح امید در مراجعین به این مراکز
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی اجتماع درمان مدار بر افزایش سطح امید در مراجعین به مرکز اجتماع درمان مدار انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی است که با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری، در 3 مرحله اجرا شد. جامعه آماری، کلیه مراجعین بودند که در طول سال 1386 به مرکز اجتماع درمان مدار شهر اصفهان مراجعه کرده اند. از هر 30 نفر مراجعه کننده به مرکز خواسته شد پرسشنامه مقیاس امید بزرگسالان که توسط اسنایدر تهیه شده است را پاسخ دهند. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بـه دست آمده حاکی از آن است که اجتماع درمان مدار بـر سطح مقیاس کلی امید مراجعه کنندگان به این مرکز موثر بوده است. نتایج حاصل از مقایسه های زوجی، اثر درمان را بر سطح مقیاس کلی امید افزایش داده و نیز تاثیر آن را در مرحله پیگیری نشان می دهد. اجتماع درمان مدار در مورد مولفه عامل، افزایشی نداشته است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که اجتماع درمان مدار بر افزایش سطح امید در مقیاس کل موثر بوده است و می توان از این درمان به عنوان عاملی برای پیشگیری استفاده کرد.