فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان کوتاه مدت راه حل محور بر پرخاشگری کودکان و نوجوانان بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی و دبیرستان شهر ساری سال تحصیلی 91-92 بودند. از این جامعه آماری دو مدرسه به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ بین آن ها اجرا شد. 32 نفر از کودکان و نوجوانانی که از نظر مشکلات رفتاری (پرخاشگری) در مرز بالینی قرار داشتند، یعنی نمره آن ها از این تست بالاتر از ۶۰ بود، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. محتوای جلسات طبق نظریه درمان راه حل محور دی شازر تهیه شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش آماری آنووا استفاده شد. نتایج تحلیل آنوا حاکی از آن بود که میانگین نمرات پرخاشگری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است. بنابراین، درمان کوتاه مدت راه حل محور در کاهش پرخاشگری کودکان و نوجوانان مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش روز افزون کودکان بی سرپرست و مشاهده ناسازگاری ها و اختلالات هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با دامنهی سنی 4-8 سال در مراکز نگهداری شهر مشهد بودند. نمونه آماری شامل 18 کودک با رفتار پرخاشگرانه که با استفاده از نظر مربی و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه تحت آموزش شایستگی هیجانی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی ارومیه، آزمون تطبیق هیجانی و مقیاس ارزیابی خود نظم بخشی پیش دبستانی و خرده آزمون گنجینه لغات مقیاس هوشی وکسلر پیش دبستانی در پیش و پس آزمون اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که نمره دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. همچنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره بین مؤلفه های دانش هیجانی نشان داد که بین دوگروه در نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش مؤثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی به مادران بر سازگاری اجتماعی، پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی به مادران بر سازگاری اجتماعی، پرخاشگری، و پیشرفت تحصیلی فرزندان انجام گرفت. جامعه آماری شامل 50 نفر از مادران دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. پس از انتخاب نمونه، برنامة آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد شناختی رفتاری گروهی( به مدت 10 جلسه ، یک روز در هفته و هر جلسه به مدت 3 ساعت) برای مادران گروه آزمایشی اجرا شد. دانش آموزان هر دو گروه، مقیاس سازگاری اجتماعی و پرسشنامة پرخاشگری را در دو مرحلة پیش و پس آزمون تکمیل کردند و نمرات معدل تحصیلی دانش آموزان در نیمة اول و دوم سال تحصیلی ثبت شد. داده های حاصل با روش تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که برنامة مداخله بر هر سه متغیر تأثیر معنی دار داشته است. بنابراین، می توان گفت آموزش مهارت های ارتباطی به مادران باعث بهبود سازگاری اجتماعی، پرخاشگری، و پیشرفت تحصیلی فرزندان می شود. پیشنهاد می شود آموزش مهارت های ارتباطی در مدارس مدّ نظر قرار گیرد و اثربخشی آن بر والدین و دانش آموزان بررسی شود.
پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها بود.نمونه مورد مطالعه شامل 197 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود، برای سنجش میزان خشونت تجربه شده بوسیله زنان مورد مطالعه از پرسشنامه سنجش خشونت (حاج یحیی ،1999) ، اسنفاده شد . برای سنجش سبکهای دلبستگی وطرحواره های ناسازگارمردان از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار (یانگ،1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین سبک های دلبستگی ناایمن در مردان با میزان خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معناداروجود دارد. همچنین میان تمامی طرحواره -های آنها به جز 5 مورد ( وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/ گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس رگرسیون داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند.این نتایج نشان می دهد، می توان از روی طرحواره های ناسازگارو کیفیت دلبستگی درمردان میزان خشونت آنها علیه همسرانشان را پیش بینی نمودوبا رویکرد طرحواره درمانی به آنها کمک نمود.
مقایسه پیشرفت تحصیلی و شیوه های انضباطی والدین در دانش آموزان قلدر و قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل کانونی رابطه باورهای معلمان درباره قلدری دانش آموزان با راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوری که باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد. واژه های کلیدی: قلدری، باورهای معلمان درباره قلدری، راهبردهای مدیریت رفتار\nبرنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوریکه باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد,
نقش انگیزش تحصیلی در تبیین رفتارهای پرخطر دانش آموزان اقشار آسیب پذیر
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به میزان رو به افزایش رفتارهای پرخطر در دانش آموزان اقشار آسیب پذیر، نیاز است پژوهشگران به مطالعه بیشتری در زمینه شناخت عوامل مرتبط با آن بپردازند. یکی از این عوامل انگیزش تحصیلی هست؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش انگیزش تحصیلی در تبیین رفتارهای پرخطر دانش آموزان اقشار آسیب پذیر صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان 18-10 ساله اقشار آسیب پذیر استان کرمانشاه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و همکاران (1391) استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انگیزش درونی (56/0- r=)، انگیزش بیرونی (48/0-= r) و بی انگیزگی (38/0 r=) با رفتارهای پرخطر همبستگی دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که انگیزش درونی 55 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین بی انگیزگی 31 درصد واریانس رفتارهای پرخطر را پیش بینی می کند (001/0P<). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش استنباط می شود مؤلفه های انگیزش تحصیلی پیش بینی کننده های مهمی در بروز رفتارهای پرخطر دانش آموزان اقشار آسیب پذیر هستند؛ بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی برای پیشگیری و کاهش رفتارهای پرخطر این افراد، به نقش انگیزش تحصیلی توجه ویژه شود.
تاثیر بخشش درمانی بر پرخاشگری و همدلی نوجوانان پسر بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر بخشش درمانی بر پرخاشگری و همدلی نوجوانان پسر بزهکار کانون اصلاح و تربیت تهران است. روش مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. از میان تمامی بزهکاران پسر دربند کانون اصلاح و تربیت 24 نفر که درگیر مسئله بخشش بودند به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به تصادف 12 نفر به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های پژوهش پرسشنامه پرخاشگری و پرسشنامه صفات همدلی باتسون (1991) بود. برنامه درمانی بخشش در هشت جلسه یک ساعته در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. یافته های بدست آمده از آزمون تی مستقل نشان دادند که همدلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است اما پرخاشگری گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تغیر معناداری نکرد. بنابراین می توان بخشش درمانی را به عنوان روش موثری در افزایش همدلی و رفتارهای اجتماع گرا در نظر گرفت.
مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با کودکان عادی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به افزایش روزافزون کودکان بی سرپرست و مشاهده سازش نایافتگی و اختلال های هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد .هدف این پژوهش مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بد سرپرست با کودکان عادی بود.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، 64 کودک 4 تا 6 ساله پسر شامل32 نفر بی سرپرست و بدسرپرست و 32 نفر عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی (1386) و آزمون تطبیق هیجانی ایزارد و همکاران (2003)، ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش آماری t دو گروه مستقل و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد، میزان پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری از کودکان عادی بیشتر بود (0001/0=p). دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (0001/0=p). نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد میزان مؤلفه های دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان پرخاشگری و دانش هیجانی فرزندان تا حد زیادی تحت تأثیر شیوه های سرپرستی والدین است.
پیش بینی اختلالات رفتاری درونی سازی و برونی سازی در نوجوانان بر اساس ابعاد سرشت و منش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات درونی سازی و برونی سازی بر اساس الگوهای سرشت و منش مطرح شده توسط کلونینگر اجرا شد. کلونینگر با تأکید بر پارامترهای زیست شناسی یک چارچوب نظری محکم در باب شخصیت پدید آورده است که هم شخصیت بهنجار و هم شخصیت نابهنجار را در بر می گیرد. این مدل شامل چهار بعد نوجویی، آسیب پرهیزی، وابستگی پاداش و پشتکار برای سرشت و سه بعد خودراهبردی، خودفراروی و همکاری برای منش است. بدین منظور 500 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از دبیرستان های شهر محلات انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. دانش آموزان به پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ(YSR) و پرسشنامه سرشت و منش کلونینگر(TCI)پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و به روش معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد سرشت و منش در مجموع، 42 % مشکلات درونی سازی و 36% مشکلات برونی سازی را تبیین می کند. آسیب پرهیزی به صورت مثبت و پشتکار، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات درونی سازی هستند. از سوی دیگر نوجویی به صورت مثبت و آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات برونی سازی هستند. این یافته ها می توانند در سبب شناسی مشکلات رفتاری و نیز راهبردهای پیشگیرانه به کار روند.
بررسی ویژگی های روان شناختی مجرمین خشونت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت، به عنوان یک مسئله ی اجتماعی اذهان صاحب نظران و افکار عمومی را به خود مشغول داشته است. هدف پژوهش حاضر تبیین علل روان شناختی خشونت (قتل و نزاع) و ارتباط بین ویژگی های روان شناختی و ارتکاب به اعمال خشونت آمیز می باشد.
روش کار: در این پژوهش تحلیلی-مقایسه ای، نمونه ی پژوهش شامل 223 نفر از مجرمین مرد خشونت و زندانیان مالی در زندان های استان های کرمانشاه، کردستان و ایلام و افراد عادی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های جمعیت شناختی، چک لیست نشانه های اختلال روانی (SCL-90) و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بر اساس چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی جمع آوری و برای تحلیل داده ها از آزمون تی و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه ی 22 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین سه گروه در ابعاد فوبیا، اضطراب، افسردگی، افکار وسواسی، شکایات جسمانی، حساسیت بین فردی، پرخاشگری، روان پریشی و میزان عزت نفس و مجموع علایم مرضی، وجود دارد (001/0=P) ولی در ابعاد افکار پارانویید، ابعاد درون گرایی-برون گرایی، کنترل هیجانی و اعتماد به نفس، تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0<P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج این پژوهش، گروه مجرمین خشونت، علایم مرضی بالاتری داشتند و به نظر می رسد که علایم مرضی یاد شده می توانند در بروز پرخاشگری موثر باشد که مستلزم توجه ویژه در حوزه ی جرم و جنایت است.
مقایسه خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان پسر با رفتارهای پرخاشگرانه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از اختلالات رفتاری که شیوع آن به طور هشداردهنده ای بالا است، پرخاشگری است. کودکان دارای رفتارهای پرخاشگرانه خانواده، مدرسه و اجتماع را با مسائل گوناگونی مواجه می کنند که آن ها را در برابر آشفتگی های روانی-اجتماعی دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی آسیب پذیر می سازد. هدف این پژوهش مقایسه خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان پسر پرخاشگر و عادی پایه های پنجم و ششم دوره ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 94-1393 بود. روش: نمونه این پژوهش شامل 250 دانش آموز پسر (125 دانش آموز پرخاشگر و 125 دانش آموز عادی) بود که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش، علی-مقایسه ای بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خودکارآمدی کودکان در تعامل با همسالان، مقیاس شایستگی اجتماعی و پرسشنامه پرخاشگری کودک در مدرسه بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از لحاظ خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه، میزان خودکار آمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در گروه پرخاشگر نسبت به گروه عادی کمتر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه ی حاضر، نقصان در خودکار آمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم در بروز رفتارهای پرخاشگرانه مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مدیریت شرم مبتنی بر برنامه PEGS در کاهش قلدری نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلدری در مدرسه شکلی از خشونت سطح پایین است که امروزه مورد توجه پژوهشگران و روانشناسان تربیتی قرار گرفته است.این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت شرم مبتنی بر برنامه PEGS در کاهش قلدری نوجوانان دختر انجام گرفت و برای تحقق آن از روش تحقیق نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در این راستا، دانش آموزان دوره راهنمایی سه مدرسه دولتی دخترانه شهر تبریز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و غربال شدند و در نهایت، سی نفر از هر مدرسه به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر نتایج مقیاس قلدری، مشاهده حین اجرای آزمون و درجه بندی معاونین آموزشی مدرسه انتخاب شدند. هر گروه متشکل از 15 نفر بود. پنج مربی ارایه بسته آموزشی و پلاسیبو به گروه های آزمایشی و کنترل را بر عهده داشتند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که مداخله اثربخش بوده (92/20=F، 001/0>P) و آموزش مدیریت شرم در طی هشت جلسه هفتگی 75 دقیقه ای، 20% از تغییرات قلدری را تبیین می کند. مطابق با یافته های پژوهشی و تأیید روایی بسته آموزشی، توجه بر مساله قلدری نوجوانان و به کارگیری بسته آموزشی حاضر در گروه های هدف با در نظر گرفتن محدودیت های تحقیق پیشنهاد می شود.
بررسی آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در دانشجویان پزشکی: نقش مولفه های ذهنی خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه اعتیاد صرفا به فرد یا گروه خاصی مربوط نمی شود و کمتر مطالعه ای به بررسی نقش خشم در بروز اعتیاد به مواد پرداخته است، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین مولفه های خشم در آمادگی اعتیاد انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر دارای یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد 309 دانشجوی پزشکی در کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر و آمادگی اعتیاد زرگر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های حالت خشم، صفت خشم، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، و شاخص کلی بیان خشم با آمادگی اعتیاد و بین مولفه های کنترل برون ریزی خشم و کنترل درون ریزی خشم با آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان دهنده آن بود که مولفه های حالت خشم و درون ریزی خشم با هم می توانند 35 درصد تغییرات مربوط به آمادگی اعتیاد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: حالت خشم و درون ریزی خشم به عنوان مولفه های ذهنی خشم نقش چشمگیری در پیش بینی آمادگی اعتیاد دانشجویان پزشکی دارند. توصیه می شود برنامه های مدیریت خشم برای دانشجویان پزشکی، به عنوان مهم ترین قشر جامعه در حوزه سلامت عمومی، بیشتر این دو مولفه را مد نظر قرار دهد.
پیش بینی ابعاد خشونت بر اساس راهبردهای مقابله ای در زنان قربانی خشونت خانگی
حوزه های تخصصی:
خانواده نخستین نهاد اجتماعی و یکی از آسیب های اجتماعی مهم آن، خشونت است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی ابعاد خشونت خانگی براساس راهبردهای مقابله ای در زنان قربانی خشونت بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 114 زن قربانی خشونت خانگی به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های راهبردهای مقابله با استرس(لازاروس و فولکمن)، پرسشنامه خشونت خانگی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که راهبردهای مقابله با استرس گریز و اجتناب، پذیرش مسئولیت با خشونت جسمانی همبستگی منفی و معنادار دارند در حالی که، مؤلفه حل برنامه ریزی شده مسأله با خشونت جسمانی همبستگی مثبت و معنادار نشان داد. متغیرهای گریز و اجتناب و حمایت اجتماعی با خشونت غیرجسمانی همبستگی مثبت و معنادار داشتند. در عین حال، همبستگی پذیرش مسئولیت با خشونت غیرجسمانی منفی و معنادار بود. تحلیل داده ها نشان داد که به طور کلی بین متغیر راهبردهای مقابله ای با خشونت علیه زنان همبستگی معنی دار وجود دارد و براساس راهبردهای مقابله ای می توان خشونت علیه زنان را پیش بینی کرد.
مقایسه احساس خصومت در زنانِ با و بدون بیماری ایدز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضرمقایسه احساس خصومت در زنان روسپی مبتلا به ایدز ( گروه ایدز فعال) و زنان مبتلا به ایدز ناشی از همسر( گروه ایدز منفعل) و زنان عادی بود. گروه نمونه شامل 90نفرزن که 60 نفر آنان به دلیل ابتلا به ایدز به بیمارستان امام خمینی مراجعه داشتند و از این تعداد 30 نفر به دلیل شرکای جنسی متعدد و 30 نفر از طریق همسران خود مبتلا شده بودند. 30 نفر باقیمانده فاقد ایدز و مانند دو گروه دیگر دارای حداقل یک فرزند و تحصیلات دیپلم تا لیسانس بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس خصومت رد فورد ویلیامز استفاده شد. به منظور ازمون فرضیه های پژوهش از آمونهای آماری خی دو و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر اساس نتایج، احساس خصومت گروه عادی کمتر از گروه ایدز فعال و منفعل است. زنان مبتلا به ایدز فعال نسبت به زنان ایدز منفعل خصومت بیشتری تجربه می کنند.با توجه به بالاتر بودن احساس خصومت در زنان روسپی و احتمال تبدیل احساس خصومت به رفتار و عدم رعایت عمدی نکات ایمنی و خطرات ناشی از آن، لازم است جنبه های این موضوع در این زنان و حمایت ها و کمک های لازم برای آنها مورد توجه قرار گیرد برنامه ریزی جهت ارائه خدمات پزشکی فرهنگی وروانشناسی جهت گروههای مبتلا واطلاع رسانی وارتقا سطح اگاهی جامعه ضروری است
اثربخشی آموزش مهارت های روانی- اجتماعی رانندگان بر پرخاشگری و خشم آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رانندگان پرخاشگر یکی از نگرانی های سلامت عمومی و اجتماعی هستند و توجه رسانه ای و عمومی قابل ملاحظه ای به آنها شده است. رفتار پرخاشگرانه در جاده طبق گزارشات رو به افزایش است. در کشورهای مختلف توجه ویژه ای به خشونت جاده ای می شود و برنامه های متعددی برای آموزش کنترل و مدیریت خشم به رانندگان طراحی و اجرا می گردد. به هرحال، در ایران به این مهم توجه نشده است. در این مطالعه، اثربخشی بسته آموزشی مهارت های روانی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. آموزش در یک گروه از رانندگان (176 نفری) به مدت 9 جلسه 80 دقیقه ای اجرا شد. ابزار پژوهش، دو ابزار سیاهه بیان خشم حالت-صفت و پرسشنامه پرخاشگری پری و باس بودند. هر چند، نتایج حاکی از اثربخشی بسته آموزشی بر کاهش پرخاشگری رانندگان بود، اما مداخله حاضر تاثیر معناداری را بر کاهش خشم در شرکت کنندگان نشان نداده است. در پایان، نتیجه گیری و بحث و هم چنین محدودیت ها و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارایه شده است.