آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

برنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوری که باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد. واژه های کلیدی: قلدری، باورهای معلمان درباره قلدری، راهبردهای مدیریت رفتار\nبرنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوریکه باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد,

تبلیغات