فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش روش مقابله با استرس بر پرخاشگری دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر قزوین بوده است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. از میان کلیه ی دانش آموزان مقطع دبیرستان دخترانه ی سعادت شهر قزوین در سال 1393، 220 نفر به روش خوشه ای ساده انتخاب شده و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری استفاده و در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. همچنین مداخله ی آزمایشی (آموزش مهارت های مقابله با استرس مک نامارا) بر روی گروه آزمایش، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اعمال گردید. یافته ها حاکی از آن است که بین میانگین گروه آزمایشی و گروه کنترل در تمام زیرمقیاس های پرخاشگری تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به این یافته ها نتیجه گیری میشود بمنظور کاهش مشکلات ناشی از پرخاشگری، لزوم فراهم آوردن شرایط مناسب برای دانش آموزان و همچنین در دسترس قرار دادن این گونه آموزش ها احساس می شود.
اثربخشی آموزش تلقیح استرس بر پرخاشگری، در پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تلقیح استرس بر پرخاشگری بدنی، کلامی و خصومت نوجوانان پسر صورت گرفت. روش:پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی پژوهش حاضر پسران دانش آموز 12- 15 ساله ی منطقه ی 6 مشهد بود. نمونه ی پژوهش 24 دانش آموز بود که براساس کسب بیشترین نمره در آزمون پرخاشگری باس- پری انتخاب شده بودند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شده بودند. ابزار این پژوهش پرسشنامه ی پرخاشگری باس- پری بود. آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش تلقیح استرس را در 8 جلسه دریافت کردند. اما گروه گواه هیچ نوع خدمات روانشناختی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک متغیره و چند متغیره انجام شد. یافته ها:نتایج نشان داد آموزش تلقیح استرس خصومت، پرخاشگری بدنی و پرخاشگری کلامی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش می دهد (01/0>p). اما خشم در اثر آموزش تلقیح استرس تغییر معناداری در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه نکرد. نتیجه گیری:آموزش تلقیح استرس با اثرگذاری بر ابعاد شناختی و رفتاری پرخاشگری روشی مؤثر برای کاهش میزان پرخاشگری و خصومت است. با وجود این، یک مداخله ی جامع تر (شامل خانواده و محیط اجتماعی) با جلسات درمانی بیشتر احتمالا می تواند بر کاهش خشم (بعد هیجانی پرخاشگری) تأثیرگذار باشد.
أثیرات بازی های دیجیتال بر پرخاشگری: بررسی رویکردهای مختلف و نتیجه گیری های متضاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
111-127
حوزه های تخصصی:
بازی های دیجیتال بخش مهمی از سرگرمی گروه های مختلف به ویژه نوجوانان و جوانان را تشکیل می دهد. بااین حال، همواره نگرانی هایی درباره تأثیرات منفی بازی ها ازجمله اشاعه رفتار پرخاشگرانه در بازیکنان وجود داشته است. نظریه ها و یافته های موجود درباره تأثیر بازی ها بر پرخاشگری، ناهمگون و بعضاً در تضاد است. در این مقاله با مطالعه اسنادی و فرا تحلیل ادبیات تحقیق رویکردهای اصلی بررسی تأثیرات بازی ها نسبت به اثرات بازی های دیجیتال بر رفتار پرخاشگرانه در زندگی واقعی را بررسی کردیم و نشان دادیم که چرا در یافته های علمی نسبت به تأثیرات بازی ها تناقض وجود دارد. همچنین نشان دادیم که چرا دو رویکرد اصلی در بررسی تأثیرات بازی ها بر رفتار پرخاشگرانه که عبارت اند از رویکرد علوم اجتماعی و رویکرد علوم انسانی در تعارض آشکار قرار دارند. به این نتیجه رسیده ایم که لزوماً انجام بازی های دیجیتال منجر به اعمال و افکار پرخاشگرانه در دنیای واقعی نمی گردد.
آموزش مهارت های زندگی در هنرستان ها: راهبردی ضروری و مؤثر جهت کاهش پرخاشگری و قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر پرخاشگری و قلدری دانش آموزان پسر هنرستانی بود. در این راستا، از روش آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر در حال تحصیل در هنرستان های ناحیه دو شهر کرج بودند که 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابتدا اعضای هر دو گروه با به کارگیری مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) و مقیاس قلدری (اولوئوس، 1996) مورد آزمون قرار گرفتند (پیش آزمون). سپس، گروه آزمایشی به مدت هشت جلسه تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات گروهی، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که پس از انجام مداخله، متغیر پرخاشگری کلی و مؤلفه های آن (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) و همچنین قلدری و مؤلفه های آن (به خصوص شیوع قلدری) در آزمودنی های گروه آزمایشی به نسبت گروه گواه کاهش معناداری داشته است؛ بر این اساس، می توان گفت آموزش مهارت های زندگی بر کاهش پرخاشگری و قلدری نوجوانان مؤثر بوده و بنابراین، توصیه می شود که آموزش مهارت های زندگی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
مقایسه تأثیر فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر دلبستگی بر مشکلات رفتاری برون نمود کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان همچون پرخاشگری می تواند به تعاملات اجتماعی کودکان آسیب جدی وارد سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر دلبستگی بر مشکلات رفتاری برون نمود کودکان پسر دارای پرخاشگری انجام شد.
الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای،665 نفر از آن ها انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نظام های مغزی-رفتاری، مقیاس تعارضات بین والدین، مقیاس پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به تعارضات بین والدین و پرسشنامه خودگزارش دهی نوجوان بود. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که در آن، متغیر پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تعارضات بین والدین و نظام های مغزی رفتاری با مشکلات هیجانی-رفتاری وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها بود. همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان معنی دار به دست آمد؛ بنابراین تعارضات بین والدینی و نظام های مغزی-رفتاری با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان نقش مؤثری ایفا می کنند. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی و مدل توسعه داده شده آن قابلیت تبیین مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان را دارد. در نتیجه می توان از این مدل برای تنظیم مداخلات درمانی و همچنین تشخیص عوامل خطر در امر پیشگیری از مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان استفاده کرد.
برازش روابط علی ساختاری بزهکاری با اسناد خطا و اجبار والدینی با واسطه گری همدلی شناختی و عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی برازش روابط علی ساختاری اجبار والدینی و اسناد خطا با بزهکاری با واسطه گری همدلی شناختی و عاطفی در بین مددجویان مراکز اصلاح و تربیت است. روش: بدین منظور در یک طرح پژوهشی توصیفی همبستگی گذشته نگر، از بین مددجویان کانون اصلاح و تربیت تهران تعداد ۲۵۸ مددجو با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه خود گزارشی فرزندپروری آلاباما نسخه فرزند (APQ)، مقیاس بهره همدلی بارون کوهن (EQ)، پرسشنامه اسناد خطا گودجانسون (GBAI) و مقیاس جرم و خشونت (CVS) گردآوری شد. اطلاعات گردآوری شده توسط روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS-Graphic تحلیل گردید. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که برازش مدل مفهومی پیشنهادی بعد از اصلاح، مورد تأیید قرار گرفت. بررسی مسیرهای مستقیم ارتباط متغیرهای مورد بررسی نیز نشان داد که مسیر مستقیم متغیر اجبار والدینی به صورت مثبت و متغیر اسناد خطا و همدلی عاطفی به صورت منفی با بزهکاری معنی دار می باشد. با این حال ارتباط معنی داری بین همدلی شناختی و بزهکاری به دست نیامد. به منظور بررسی معنی داری مسیرهای غیر مستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد و نتایج نشان داد که همدلی عاطفی رابطه اجبار والدینی با بزهکاری را به صورت جرئی میانجی گری می کند، ولی بین اسناد خطا با بزهکاری میانجی گری معنی داری به عمل نمی آورد. همچنین نتایج نشان داد که همدلی شناختی بین اجبار والدینی و بزهکاری میانجی معنی دار است ولی به طور معنی دار بین اسناد علی با بزهکاری میانجی گری نمی کند. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده روانشناسان جنایی، جرم شناسان و سایر متخصصان مرتبط قرار گرفته و در جهت پیشگیری از جرم نقش داشته باشد.
مقایسه مشکلات بین فردی و پرخاشگری در دانشجویان دارای رگه های خودشیفتگی بیمارگون خودبزرگ بین، آسیب پذیر و افراد فاقد این رگه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود حاکی از وجود دو نوع مجزا از خودشیفتگی به شکل خودشیفتگی خودبزرگ بین و آسیب پذیر می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه میزان پرخاشگری و مشکلات بین فردی در این دو نوع از خودشیفتگی و نیز مقایسه آنها با افراد فاقد ویژگی های خودشیفته وار بود. تعداد 90 نفر آزمودنی از بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه ها تهران که بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی مرضی، در سه گروه 30 نفره دارای رگه های خودشیفتگی خودبزرگ بین، آسیب پذیر و فاقد رگه های خودشیفتگی قرار می گرفتند، توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و سیاهه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین گروه های دارای رگه های خودشیفتگی و فاقد رگه ها در مقیاس های پرخاشگری بدنی، خشم و خصومت و نیز همه خرده مقیاس های سیاهه مشکلات بین فردی به جز مقیاس فقدان جامعه پذیری بود. در خرده مقیاس اخیر تفاوت تنها بین گروه آسیب پذیر با گروه فاقد رگه ها معنادار بود. نتایج از یک سو تأیید کننده پرخاشگری و نقص در حوزه بین فردی در افراد دارای رگه های خودشیفتگی و از سوی دیگر حاکی از شباهت دو نوع خودشیفتگی می باشد.
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتیِ مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان بود. در یک پژوهش توصیفی-مقطعی از 509 دانش آموز دختر به شیوه خوشه ای چندمرحله ای نمونه گیری شد و هریک از آنها به پرسشنامه ی نقش جنسیتی بم (BSRI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی(CERQ) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز(AAI) پاسخ دادند. مجموعه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی حداکثر توانست 37% از واریانس مشترک نتایج خشونت ورزی را پس از کنترل متغیرهای مخدوش کننده ی سن و سابقه بیماری جسمی تبیین نماید. در مدل نهایی راهبرد تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و زیرمقیاس های سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه انگاری، سرزنش دیگران و نقش جنسیتی مردانه به طور مستقیم و راهبرد تنظیم شناختی هیجانِ سازگار و راهبرد ارزیابی مجددمثبت به طور معکوس سطوح خشونت ورزی را پیش بینی می کردند. به نظر می رسد ارتقاء و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نیز زمینه سازی فرهنگی در خصوص تغییر باورهای نامطلوب جنسیتی می تواند در کاهش هیجانات منفی مانند خشم ثمربخش باشد.
مقایسه افکار خودکشی، پرخاشگری و شخصیت مرزی در معتادین به مواد مخدر با توجه به نوع ماده مصرفی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه افکار خودکشی، ویژگی های شخصیت مرزی و پرخاشگری در معتادین با توجه به نوع ماده مصرفی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش 300 نفر از معتادین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان بود که با توجه به ملاک های ورود به این پژوهش براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه افکار خودکشی، پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که افکار خودکشی، ویژگی های شخصیت مرزی و پرخاشگری در معتادین مصرف کننده مواد محرک بالاتر از معتادانی بود که مواد مخدر یا ترکیبی از مواد را مصرف می کردند. بود. نتایج این پژوهش از اهمیت نوع ماده مصرفی در افکار خودکشی و شخصیت مرزی و پرخاشگری که از عوامل مرتبط با افکار خودکشی هستند حکایت داشت. بنابراین توجه به نوع ماده مصرفی در پیشگیری از خودکشی ضروری به نظر می رسد.
شیوع رفتارهای پرخاشگری در جمعیت عمومی شهر مشهد، ایران، 1393(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشم و پرخاشگری با پیامدهای فردی و اجتماعی و عوارض جسمی بسیاری همراه است. رفتارهای پرخاشگرانه، موفقیت شغلی و تحصیلی افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این مطالعه، ارزیابی رفتارهای پرخاشگری و پیشگوهای آن در بین جمعیت عمومی شهر مشهد در سال 1393 می باشد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، تعداد 656 نفر در مشهد در سال 1393 بررسی شدند. مطالعه با استفاده از پرسش نامه ی پرخاشگری باس-پری با مراجعه به مکان های عمومی شهر انجام شد. تحلیل داده ها با آمار توصیفی، آزمون های تی، من ویتنی و رگرسیون خطی با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 5/11 انجام شد.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان، 54/10±68/27 سال در زنان و 72/12±83/29 سال در مردان بود. تحلیل نتایج به ترتیب امتیازات 37/23 و 17/22 برای حیطه ی فیزیکی، 30/12 و 15/13 برای حیطه ی کلامی، 31/17 و 99/15 برای خشم، 57/19 و 06/18 برای ستیزه گری را برای مردان و زنان نشان داد که در تمام موارد، تفاوت نمرات زنان و مردان از نظر آماری معنی دار بودند (05/0>P).
از نظر متغیرهای جمعیت شناختی، موارد سن، وضعیت ازدواج، سابقه ی طلاق، نازایی و بیماری جسمی، هم چنین سابقه ی جریمه ی رانندگی، زندان و سوء مصرف الکل، پیش گویی کننده ی حیطه های گوناگون رفتارهای پرخاشگری بودند.
نتیجه گیری: بنا بر نتایج، رفتارهای پرخاشگری در ابعاد ستیزه گری، خشم و فیزیکی به طور بارزی در میان مردان بالاتر است در حالی که امتیاز رفتارهای پرخاشگری کلامی در زنان بالاتر بود.
بررسی رابطه ی باورهای فراشناخت باخودتنظیمی تحصیلی و تعارض دانش آموزان و والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی باورهای فراشناخت با خودتنظیمی تحصیلی و تعارض دانش آموزان و والدین انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه ی مورد نظر تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بودند که از ببین آنها206 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه باورهای فراشناخت ولز و کاترایت-هاتون (2004)و بروک، پرسشنامه خود تنظیمی تحصیلی ریان و کانل (1989) و مقیاس تاکتیک های تعارض اشتراس (1990) بود.نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره کلی باورهای فراشناخت و باور مثبت و خود آگاهی شناختی با نمره کلی خودتنظیمی و همه ابعاد آن رابطه منفی و معناداری وجود دارد.بین ضرورت کنترل افکار وکنترل ناپذیری از ابعاد باورهای فراشناخت با خودتنظیمی بیرونی، خودتنظیمی درون فکنی شده و خودتنظیمی کلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.بین نمره کلی باورهای فراشناخت و ابعاد باور مثبت، کنترل ناپذیری و ضرورت کنترل افکار با پرخاشگری کلامی و تعارض کلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین کفایت شناختی از ابعاد باورهای شناختی با پرخاشگری کلامی، خشونت و نمره کلی تعارض ولی- فرزندی رابطه منفی معناداری وجود دارد.نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که 15/0 واریانس خودتنظیمی تحصیلی با متغیرهای خودآگاهی شناختی و باور مثبت درباره نگرانی و 021/0 واریانس مربوط به تعارض ولی-فرزندی به وسیله باور کفایت شناختی تبیین می شود. مشاوران و معلمان با استفاده ازاین یافته ها می توانند ضمن افزایش دیدگاه دانش آموزان در مورد باورهای فراشناخت، خودتنظیمی تحصیلی و تاکتیک های حل تعارض آنها را غنی سازند.
مقایسه تاب آوری و حمایت اجتماعی در نوجوانان بزهکار و نوجوانان عادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری و حمایت اجتماعی در نوجوانان بزهکار کانون های اصلاح تربیت و نوجوانان عادی جنوب شهر و حومه تهران انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان بزهکار کانون های اصلاح تربیت شهر تهران و نوجوانان عادی مدارس راهنمایی و دبیرستان جنوب شهر و حومه تهران بود. روش نمونه گیری در جامعه عادی به صورت خوشه ای چند مرحله ای انجام گرفت که 264 نفر به عنوان نمونه در جامعه عادی انتخاب و از بین کلیه نوجوانان بزهکار کانون های اصلاح تربیت 120نفر به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های حمایت اجتماعی واکس (1986) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان تاب آوری و مؤلفه های حمایت اجتماعی نوجوانان بزهکار به طور معنی داری پایین تر از نوجوانان عادی می باشد. همچنین یافته ها نشان داد که نوجوانان بزهکار مصرف کننده مواد در مقایسه با سایر بزهکاران از تاب آوری، حمایت اجتماعی و حمایت خانوادگی کمتری بهره مند هستند. با توجه به نتایج این مطالعه، باید اقدامات مناسبی جهت افزایش سطح تاب آوری نوجوانان و آموزش مهارت های اساسی زندگی به آن ها صورت گیرد و نهادهای حمایتی و قضایی باید با اقدامات تسهیلی و پیشگیرانه خود، خانواده ها را در جهت حمایت از فرزندان توانا سازند.
مروری بر علل گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که سلامت و بهزیستی جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد و جامعه را به خطر می اندازد. دوره ی نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روان شناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و عدم درک مناسب نوجوانان از رفتارهای خود، مرحله ی مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود. گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است زیرا نوجوانانی که گرایش بیشتری به رفتارهای پرخطر دارند پیشرفت تحصیلی کمتری دارند، گرایش بیشتری به خودکشی دارند و احتمال مرگ و میر و ابتلا به بیماری های مرتبط با رفتارهای پرخطر در آن ها بیشتر است. هدف پژوهش حاضر مروری بر علل گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. این پژوهش به صورت مطالعه ی کتابخانه ای و اسنادی بر مبنای نظریات موجود و پژوهش های انجام شده توسط پژوهشگران مختلف در حوزه ی رفتارهای پرخطر انجام شد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که گرایش به رفتارهای پرخطر محصول تعامل عوامل شناختی، هیجانی، اجتماعی و خانوادگی است. بنابراین، شناسایی دقیق عوامل مؤثر در گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان و همچنین تدوین برنامه های مربوط به پیشگیری و کنترل این رفتارها امری ضروری است.
مقایسه دیدگاه گیری عاطفی و میزان همدلی در دانش آموزان زورگو و قربانی زورگویی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ارتباط به پیگیری اطلاعات اجتماعی، زبانی و بدنی و در عین حال مدیریت جریان این اطلاعات بین شرکای محاوره ای نیاز دارد. ارتباط موفق، مستلزم آن است که شرکای محاوره ای نسبت به حالت های ذهنی یکدیگر مطلع و آگاه باشند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مقایسه دیدگاه گیری عاطفی و میزان همدلی در کودکان زورگو و قربانی زورگویی است.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پس رویدادی و جامعه آماری آن شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 بودند. برای نمونه گیری، بصورت تصادفی چندمرحله ای، 192 دانش آموز زورگو و دانش آموز قربانی زورگویی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه محقق ساخته دیدگاه گیری عاطفی (1384) و پرسشنامه همدلی برایانت (1982) بود.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه ها در متغیرهای پژوهش وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که تفاوت گروه ها در متغیر همدلی معنادار نیست (05/0P>)، اما این تفاوت در متغیر دیدگاه گیری معنادار است. بدین معنا که گروه بندی در متغیر دیدگاه گیری 8 درصد واریانس را تبیین می کند (05/0P<).
نتیجه گیری: دیدگاه گیری عاطفی و همدلی به عنوان دو مؤلفه مؤثر در شناخت اجتماعی و موفقیت در روابط با همگنان، باید در قالب مهارت های ابتدایی و اساسی در آموزش رسمی و مهارت های فرزندپروری قرار بگیرد تا از مشکلات بین فردی در نتیجه ضعف در مهارت های همدلی و دیدگاه گیری جلوگیری نمود.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
مطالعه تحلیلی طرح واره های سازش نایافته اولیه در کودکان آزاردیده
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرآیند تحول کودک تابع تأثیر متقابل عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی است و خانواده نقش بسیار اساسی را در این زمینه ایفا می کند. مطالعه پیشینه پژوهشی نشان می دهد که کودکان بیشتر از هرجایی در میان خانواده در معرض خطر خشونت و بدرفتاری قرار می گیرند و این آسیب های جسمی، جنسی، روانی و غفلت که به کودک وارد می شود وی را ازنظر روانی آشفته می کند و باعث ایجاد طرح واره ها و تفکرات غیرمنطقی در ذهن او می شود. طرح واره ها به عنوان عناصر شناختی، نقش مهمی را در سازمان دهی شخصیت و نحوه تفسیر تجربه های فرد از رویدادها ایفا می کنند.
روش : مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد. بدین منظور پایگاه های علمی با کلیدواژه های مرتبط با موضوع پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و از اسناد و مقاله های به دست آمده مواردی که دارای اطلاعات معتبر علمی بودند مورد تحلیل، بررسی، مقایسه، تبیین و استنتاج قرار گرفتند.
روایی و اعتبار پرسش نامه پرخاشگری (AS) در دانش آموزان شهر سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرخاشگری از جمله مواردی است که امروزه در میان نوجوانان در سراسر جهان شایع است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی روایی و اعتبار مقیاس پرخاشگری بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات روان سنجی بود. از کلیه دانش آموزان 10 تا 13 ساله شهر سمنان، تعداد 607 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسش نامه پرخاشگری و انگیزش تحصیلی Harter (جهت روایی همزمان) را تکمیل کردند. تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی سؤال- نمره کل و تحلیل اعتبار برای بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس پرخاشگری اجرا شد. همچنین، از مدل پاسخ مدرج SamiJima برای برازندگی داده ها و تحلیل استفاده شد.
نتایج: نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس پرخاشگری از یک عامل اشباع شده و دارای شاخص های برازش مناسبی است. پرخاشگری با انگیزش تحصیلی (17/0-)، پیشرفت تحصیلی (41/0-)، غیبت از مدرسه (41/0) و انضباط (35/0-) رابطه معنی داری داشت (01/0 P <). ضریب Cronbach’s alpha برای کل مقیاس 82/0 به دست آمد. داده های پاسخ سؤال ها با مدل SamiJima برازندگی مناسبی داشت و تابع آگاهی آزمون در دامنه 8/0+ تا 3+ پیوستار ویژگی بود. تحلیل های آماری با نرم افزارهای SPSS، EQS و Multilog اجرا شد.
نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسش نامه پرخاشگری در جامعه نوجوانان، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار بود و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد. پیشیگری از پرخاشگری و کاهش آن، آگاهی خانواده ها، مدیران، معاونان و معلمان از علایم این مشکل، علل ایجاد آن و راه های برخورد با این مسأله ضروری است.