فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش 386 نفر دانش آموز دختر رشتة تجربی دورة پیش دانشگاهی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر همدان در نیمسال اول سال تحصیلی 87-1386 را شامل می شد که بر روی آنها آزمون اضطراب امتحان اجرا شد. سپس پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی بر روی افراد دارای اضطراب امتحان بالا (126نفر) اجرا شد و افراد دارای اضطراب امتحان بالا و ناآشنا با راهبردهای شناختی و فراشناختی (56 نفر) به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شده و به روش تصادفی ساده در دو گروه 28 نفری آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامة استاندارد شدة راهبردهای شناختی و فراشناختی و آزمون اضطراب امتحان (TAI) استفاده شد که در قالب پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. روند اجرا بدین صورت بود که آزمودنیهای گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون تحت آموزش هشت جلسه ای راهبردهای شناختی و فراشناختی قرار گرفتند و پس از اتمام دوره آموزش، پس آزمون راهبردهای شناختی و فراشناختی و آزمون اضطراب امتحان برای هر دو گروه اجرا شد. به منظور تحلیل آماری فرضیه ها از آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین های دو گروه و از آزمون t همبسته برای مقایسه میانگین های پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به دانش آموزان موجب آشنایی و استفاده بیشتر آنها از این راهبردها در هنگام مطالعه و یادگیری شده و کاهش اضطراب امتحان در آنها را نیز سبب می شود.
بررسی و مقایسه میزان اضطراب کتابخانه ای دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بر اساس مقیاس اضطراب کتابخانه ای باستیک
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اکتساب سرویس والیبال، اضطراب اجتماعی و ابراز وجود دانش آموزان هنرستان های پسرانه شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اضطراب اجتماعی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و ابراز وجود در دانش آموزان هنرستانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پسر هنرستان های فنی نواحی چهارگانه شهرستان اهواز می باشند. از بین 300 نفر نمونه اولیه که به صورت تصادفی چند مرحله ای گزینش شده بودند، 60 نفر که ابراز وجود کمتری داشتند، انتخاب شدند و در چهار گروه 15 نفری گمارده شدند. گروه 1 (گروهی که هم ابراز وجود و هم سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 2 (گروهی که فقط سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 3 (گروهی که فقط ابراز وجود را فرا گرفتند)، گروه 4 (گروهی که هیچ گونه آموزشی را فرا نگرفتند). ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: مقیاس خودگزارشی مداد کاغذی ابراز وجود (ASRI)، مقیاس اضطراب اجتماعی با دو خرده مقیاس، اجتناب و پریشانی اجتماعی (SAD) و ترس از ارزیابی منفی (FNE) و آزمون سرویس والیبال ایفرد. طرح پژوهش آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون می باشد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس نشان داد که آموزش ابراز وجود باعث افزایش ابراز وجود، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی می شود. نتایج این پژوهش موثر بودن آموزش ابراز وجود را در افزایش جسارت ورزی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی نشان می دهد.
مقایسه سبکها و مکانیزمهای دفاعی بیماران مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مکانیزمهای دفاعی مسئولیت محافظت از «من» را در مواجهه با شکلهای مختلف اضطراب برعهده دارند و از آن جهت که در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی غیرانطباقی مشخصی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین سبکها و مکانیزمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و مقایسه آنها با افراد بهنجار انجام پذیرفته است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی پس رویدادی است که در آن از جامعه مبتلایان به اختلال وسواس – بی اختیاری ساکن در شهر تهران نمونهای 30 نفره، با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شد و با 30 نفر از افراد بهنجار مقایسه شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامة سبکهای دفاعی (DSQ-40) میباشد. دادههای به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگینهای آزمون t مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل دادهها مشخص کرد که تفاوت معنا داری میان بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری و گروه بهنجار از نظر سبکهای دفاعی مورد استفاده وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال مذکور، بیشتر از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده میکنند. به علاوه مشخص گردید که دفاعهای گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال در اختلال وسواس- بیاختیاری بیشترین سهم را دارند و افراد مبتلا نسبت به گروه بهنجار از دفاعهای نام برده بیشتر استفاده میکنند. نتیجه گیری:یافتههای این پژوهش بهطورکلی با یافتههای سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینة مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
" رابطه ویژگیهای شخصیتی با اضطراب امتحان در دانشجویان "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه : اضطراب امتحان به عنوان یک مشکل مهم آموزشی، سالانه میلیونها دانش آموز و دانشجو را در سراسر جهان تحت تأثیر خود قرار می دهد و باعث کاهش عملکرد تحصیلی آنان می شود. از این رو در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل شخصیتی مرتبط با آن، به بررسی رابطه اضطراب امتحان با برخی از ویژگی های شخصیتی همچون روان رنجوری و درون گرایی/برونگرایی، در دانشجویان دانشگاه سمنان پرداخته شده است.
روش : روش تحقیق این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنی های این پژوهش شامل 300 نفر دانشجوی دختر و پسر (150 پسر و 150 دختر) در مقطع کارشناسی دانشگاه سمنان بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون ، t- test و همچنین ضریب رگرسیون استفاده گردید. برای جمع آوری داده های پژوهش، از دو مقیاس ""اضطراب امتحان "" و همچنین مقیاس "" شخصیت "" آیزنک، که از ضرایب پایانی (بازآزمایی و همسانی درونی) و اعتبار رضایت بخشی برخوردار بودند، استفاده گردید.
یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، اضطراب امتحان با روان رنجوری رابطه معنادار مثبتی را نشان داد ( P < 0/01 ، r=0. 461 )، اما اضطراب امتحان با درون گرایی / برون گرایی دانشجویان، رابطه معناداری را نشان نداد r=0.073, P<0/01) ). روان رنجوری (با ثباتی / بی ثباتی) با درون گرایی / برون گرایی رابطه معنادار مثبتی را نشان داد( (r=0.175,P<0/01 . از میان ویژگی های شخصیتی مورد مطالعه، روان رنجوری توانست متغیر پیش بین اضطراب امتحان باشد. ضمناً تفاوت معناداری بین دختران و پسران در اضطراب امتحان و ویژگی های شخصیتی مورد مطالعه یافت نگردید
نتیجه گیری: . چنین به نظر می رسد که دانشجوی روان رنجور و مضطرب، اضطراب امتحان بیشتری تجربه می کند و علت شکستهای خود را به عوامل درونی همچون ناتوانی و کم استعدادی اسناد می دهد.
"
تاثیر بازی درمانی گروهی بر هراس خاص کودکان 5 تا 11 ساله مراجعه کننده به درمانگاههای علوم پزشکی اصفهان
حوزه های تخصصی:
"هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر بازی درمانی به شیوه گروهی بر هراس خاص کودکان 5 تا 11 ساله شهر اصفهان است. بدین منظور ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از کودکان مراجعه کننده به درمانگاههای علوم پزشکی اصفهان دو درمانگاه (کودک و نوجوان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و درمانگاه روانپزشکی کودکان بیمارستان نور) انتخاب و 30 نفر از کودکان به روش واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت بازی درمانی به شیوه گروهی در 6 جلسه هفتگی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تشخیص این کودکان از پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( (CSI-، فرم والدین استفاده شد. علاوه بر این آزمودنی ها، تشخیص روانپزشک در مورد این اختلال را نیز دریافت کردند. این پرسشنامه براساس ملاکهای چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تهیه شده است که در ایران نیز مورد پذیرش و استفاده است و روایی این ملاک ها را متخصصان انجمن روانپزشکی آمریکا تایید کرده اند. پایایی این پرسشنامه را پژوهشگر به روش آلفای کرونباخ 751/0 به دست آورد. نتایج تحلیل کوواریانس در پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( (CSI- نشان داد که بازی درمانی در مرحله پس آزمون هراس خاص را کاهش نمی دهد (094/0=P) ولی در مرحله پیگیری هراس خاص را در گروه آزمایش کاهش می دهد (01/0P=).
"
بررسی حافظه سرگذشتی و شواهد عصب روان شناختی در اختلالات وسواسی – اجباری و اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نقایص عصب روان شناختی در سبب شناسی اختلال وسواسی-اجباری با شواهد فراینده ای روبه روست. هدف پژوهش حاضر سنجش و مقایسه حافظه سرگذشتی در اختلالات وسواسی ـ اجباری و اضطراب فراگیراست.
روش: آزمودنی های این بررسی مقطعی-تحلیلی سه گروه 22 نفری از مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری، اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بودند که پس از همتاسازی در متغیرهای سن، جنسیت، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل وارد مطالعه شدند. ابزار: داده های این مطالعه با استفاده از آزمون های تشخیصی اضطراب بک، افسردگی بک II، مقیاس وسواسی- اجباری ییل- براون و مصاحبه ساختاریافته حافظه سرگذشتی به دست آمدند و به وسیله روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میانگین های مورد مقایسه گروه ها در سنجش حافظه سرگذشتی بود. به این ترتیب که گروه وسواسی نسبت به دو گروه دیگر عملکرد ضعیف تری نشان داد (05/0< p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که وجود نقایص عصب روان شناختی در اختلال وسواسی- اجباری، به عملکرد ضعیف تر حافظه سرگذشتی این بیماران در مقایسه با مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بینجامد.
رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی بوده است. برای این منظور، 209 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شیراز به پرسشنامه های نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) ترس از ارزیابی منفی (دلفی موسوی، 1380)، اضطراب اجتماعی (دلفی موسوی، 1380) وحرمت خود روزنبرگ (محمدی، 1384) پاسخ دادند. در این تحقیق، از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به منظور تحلیل داده ها استفاده شد که نتایج زیرا در پی داشت: 1- متغیرهای عزت نفس و ترس از ارزیابی منفی، به ترتیب بهترین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی بودند، متغیر نگرانی از تصویر بدنی، در پیش بینی متغیر وابسته سهم معناداری نداشت و بنابراین از معادله حذف گردید. 2- از بین دو خرده عامل نگرانی از تصویر بدنی، عامل نارضایتی از بدن، توانست به طور معناداری، اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند. در مجموع، نتایج این تحقیق، نشان داد که متغیر عزت نفس بهتری پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان است.
وسواس- اجبار؟!
"وسواس اجباری "
مقایسه راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان دارای اختلال فراگیر تحولی و والدین کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی تحت پوشش مرکز ساماندهی درمان و توان بخشی اختلالات اتیستیک و مرکز اتیسم به آرا در تهران می باشند.از این جامعه آماری 43 زوج از والدین به شیوه تصادفی انتخاب شدند.
برای گروه گواه، 43 زوج والدین با روش نمونه گیری غیرتصادفی از مناطق (2 و 6) تهران انتخاب و از نظر سن و تحصیلات خود و سن و جنس فرزندشان با گروه والدین کودکان اتیستیک همتا شدند. پرسشنامه پاسخ های مقابله ای بیلینگز و موس روی اعضای دو گروه اجرا شد. تحلیل یافته ها نشان داد که مادران کودکان دارای اختلالات فراگیر تحولی در مقایسه با مادران کودکان عادی بیشتر از راهبردهای مقابله ای مبتنی بر مهار جسمانی استفاده می کنند. اما بین سایر راهبردهای مقابله ای تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. به طور کلی مادران مورد مطالعه در هر دو گروه، بیشتر از راهبردهای مبتنی بر مهار جسمانی و مهار هیجانی استفاده می کنند، در حالی که پدران بیشتر راهبردهای مقابله ای مبتنی بر حل مسئله و ارزیابی شناختی را به کار می بردند.