علوم رفتاری (International Journal of Behavioral Science)
علوم رفتاری 1387 شماره 3 (پیاپی 5) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: حالات خلقی، متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار میدهد.بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنیها به گویههای پرسشنامه سنجش علایم هراس اجتماعی مشاوری (1380) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی اضطراب اجتماعی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون t در سطح 99/0 اطمینان بررسی شد. یافته ها: سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی معنادار بود. نتیجه گیری: اضطراب در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای در بازشناسی واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی میشود."
مقایسه روان درمانگری رفتاری- شناختی با دارو درمانگری بر وضعیت روانشناختی و درمان افراد مبتلا به IBS(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دو روش روان درمانگری رفتاری- شناختی با دارودرمانگری در درمان سندرم روده تحریک پذیر (IBS) و ارتقاء سطح سلامت روانی افراد مبتلا به این اختلال اجرا گردید. روش: در یک طرح شبه تجربی، 50 نفر از افراد مبتلا به IBS از بین بیماران مراجعه کننده به کلینیک تخصصی گوارش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس ROM-II و میزان سطح سلامت روانی با استفاده از پرسشنامه SCL-90-R، بصورت تصادفی در دو گروه (دارو درمانگری به عنوان گروه کنترل و روان درمانگری رفتاری- شناختی به همرا ه دارو درمانگری به عنوان گروه آزمایشی) جایگزین شدند. آزمودنیهای گروه آزمایشی طی 8 جلسه تحت روان درمانگری رفتاری- شناختی قرار گرفتند. سپس آزمودنیهای هر دو گروه مجدداً با مقیاس ROM-II و پرسشنامه SCL-90-R مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای بدست آمده با استفاده از آزمون t برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که روش روان درمانگری رفتاری– شناختی به همراه دارو درمانگری، بیش از دارو درمانگری به تنهایی، در بهبود علائم IBS موثر است و سطح سلامت روانی در گروه آزمایش بطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش روان درمانگری رفتاری- شناختی به همراه دارو درمانگری در درمان بیماران مبتلا به IBS پیشنهاد میشود درمان این بیماران به صورت تیمی مرکب از متخصصان گوارش و متخصصان روانپزشکی و روانشناسی صورت گیرد."
اثر بخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف کلی کاهش انگیزهی جوانان دانشجو در گرایش به مصرف مواد مخدر با تغییر در نگرش آنان و ایجاد رفتارهای سالم و کارآمد در جهت پیشگیری از سوء مصرف مواد انجام شد. روش: روش پژوهش در دو سطح توصیفی- تحلیلی و سطح تجربی است. از میان 4000 نفر دانشجویان ساکن در خوابگاههای دانشگاه علامه طباطبائی تعداد 60 نفر (24 دختر و 36 پسر) به عنوان گروه نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در مرحله ی دوم از بین دانشجویان گروه نمونه، نیمی از دانشجویان برنامه ی آموزشی «ساخت رفتارهای سالم» را دریافت نمودند. میزان اثر بخشی برنامه ی آموزشی با مقیاس «نگرش نسبت به سوء مصرف مواد» ارزیابی شد. دادههای پژوهش به کمک آزمون تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیری و آزمونt تحلیل گردیدند. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که برنامهی آموزشی «ساخت رفتارهای سالم» موجب تقویت نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد میشود. تغییر نگرش منفی در سه حیطهی شناختی، عاطفی و آمادگی برای عمل معنادار بوده است. مقادیر ضرایب تعیین نشان داد که آموزش «ساخت رفتارهای سالم» بیشترین تأثیر را در حیطهی نگرش شناختی داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر در اثر بخشی برنامه ی آموزشی ساخت رفتارهای سالم در تغییر نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد با نتایج تحقیقات پیشین همسو میباشد و اجرای این برنامه آموزشی به شناسایی رفتارهای پر خطر به منظور پیشگیری از سوئ مصرف مواد در دانشجویان توصیه میگردد.
"
مقایسه آسیب پذیری فرهنگی و اجتماعی دختران و پسران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: آسیب شناسی و تعیین آسیب پذیری جوانان گام اساسی در مصون سازی آنها در برابر تعییرات ارزشی، فرهنگی و اجتماعی است. تحقیق حاضر درصدد برآمده است تا آسیب پذیریهای فرهنگی و اجتماعی را در بین نوجوانان و جوانان کشور مورد بررسی قرار دهد. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی است. جمعیت مورد بررسی با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و شامل 1030 نفر از نوجوانان و جوانان شهرهای مختلف کشور بود. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که 5/12% از نوجوانان و جوانان مورد بررسی دارای آسیب پذیری زیاد و خیلیزیاد هستند. همچنین ملاحظه شد که در ابعاد عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی، گرایش به اعتیاد، تصور از خود، ارتباط با دوستان ناباب، داشتن نگرش فمینیستی، گرایش به استفاده از ماهواره و رسانههای خارجی، لذت طلبی و مادیگرایی، ارتباط با جنس مخالف، ضعف هویت ملی و نحوه گذران اوقات فراغت در سطح 01/0>p و در غرب گرایی و قانون گریزی در سطح 05/0>p تفاوت معنیداری بین دختران و پسران از نظر میزان آسیب پذیری وجود دارد. بحث: با توجه به جمعیت جوان کشور و با توجه به اینکه آسیبپذیری نوجوانان و جوانان در واقع شروع آسیب پذیری حداقل دو نسل آینده جامعه است توجه بیش از پیش مسئولین امور فرهنگی ضرورت دارد ضمن اینکه در برنامه و اولویت مصون سازی لازم است به نوع تفاوت آسیبپذیری در بین دختران و پسران توجه شود.
بررسی میزان توافق مصاحبه بالینی با آزمون MMPI در تشخیص اختلالات روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقایسه سبکها و مکانیزمهای دفاعی بیماران مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مکانیزمهای دفاعی مسئولیت محافظت از «من» را در مواجهه با شکلهای مختلف اضطراب برعهده دارند و از آن جهت که در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی غیرانطباقی مشخصی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین سبکها و مکانیزمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و مقایسه آنها با افراد بهنجار انجام پذیرفته است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی پس رویدادی است که در آن از جامعه مبتلایان به اختلال وسواس – بی اختیاری ساکن در شهر تهران نمونهای 30 نفره، با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شد و با 30 نفر از افراد بهنجار مقایسه شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامة سبکهای دفاعی (DSQ-40) میباشد. دادههای به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگینهای آزمون t مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل دادهها مشخص کرد که تفاوت معنا داری میان بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری و گروه بهنجار از نظر سبکهای دفاعی مورد استفاده وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال مذکور، بیشتر از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده میکنند. به علاوه مشخص گردید که دفاعهای گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال در اختلال وسواس- بیاختیاری بیشترین سهم را دارند و افراد مبتلا نسبت به گروه بهنجار از دفاعهای نام برده بیشتر استفاده میکنند. نتیجه گیری:یافتههای این پژوهش بهطورکلی با یافتههای سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینة مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
بررسی تاثیر کار شیفتی بر تعارض کار خانواده و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
قدمه: ازآنجا که درسالهای اخیر پژوهشهای زیادی در خصوص بررسی تاثیرکار شیفتی بر زندگی شغلی و خانوادگی پرستاران صورت گرفته شده است،اما در این میان کمتر پژوهشی به بررسی تاثیر کار شیفتی بر تعارض کار-خانواده و رضایت زناشویی آنان پرداخته است. در همین راستا، این پژوهش به بررسی تاثیر کار شیفتی بر تعارض کار-خانواده و رضایت زناشویی در پرستاران زن پرداخته است. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-مقطعی میباشد. نمونه پژوهش شامل240 پرستاربود که بطور تصادفی از میان شش بیمارستان آموزشی انتخاب شدند.دادهها با پرسشنامه تعارض کار-خانواده و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ جمع آوری شد.برای تجزیه و تحلیل دادهها از محاسبه میانگین،انحراف معیار،تحلیل کوواریانس وآزمون tبرای گروههای مستقل استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تفاوت معناداری بین پرستاران ثابت و شیفت در گردش در زمینه تعارض کار-خانواده به دست آمد و پرستاران شیفت در گردش میزان بیشتری از تعارض را تجربه کردند (02/0 = p). در زمینه رضایتمندی زناشویی،تفاوت معناداری بین دو گروه نبود (18/0=p) اما در دو متغیر" نظارت مالی" و "رابطه جنسی"، پرستاران شیفت در گردش پایین تر از میانگین بودند (02/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش آموزش مهارتهای لازم به نوبت کاران در خصوص مدیریت تعارض کارـ خانواده و افزایش رضایتمندی زناشویی،امری ضروری است.
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر واکنشهای هیجانی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
ادراک بیماری و تاخیر در کمک جویی در زنان با علائم سرطان پستان: ارزیابی الگوی خودگردانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاخیر در کمک جویی مهمترین عامل کاهش احتمال بقا و بهبودی در بیماران با علائم سرطان پستان بشمار میرود. مدلهای نظری متعددی، سبب شناسی تاخیر در کمک جویی در بیماران با نشانههای سرطان پستان را مورد بررسی قرار دادند. یکی از مدلهای بویژه جالب که چهارچوب مناسبی برای بررسی سیستماتیک تاخیر پیش از بیمارستان (تاخیر بیمار) و تصمیمهای مربوط به جستجوی درمان فراهم آورده است، مدل خودگردانی است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک بیماری و تاخیر در کمک جویی در فاز تاخیر پیش از بیمارستان در زنان با علائم سرطان پستان در پرتو مدل خودگردانی انجام شده است. روش: مطالعه حاضر در قالب یک طرح پیمایشی و بصورت مقطعی انجام شد. دادهها از 50 زن با علائم سرطان پستان که جهت مداوا به مرکز پرتو درمانی شهید رمضان زاده یزد مراجعه کرده بودند جمع آوری شد. این زنان با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد شده ادراک بیماری (IPQ) و پرسشنامه محقق ساخته سنجش میزان تاخیر در کمک جویی بود. دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: همبستگی مستقیم بین مولفه تظاهرات هیجانی از سازه ادراک بیماری و تاخیر در ارزیابی (فاز اول تاخیر) (05/0>P) و همبستگی معکوس بین مولفههای برآیند بیماری و انسجام بیماری و تاخیر در ارزیابی (فاز اول تاخیر) (05/0>P) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان داد که مولفههای ادراک بیماری، 9/26 درصد از واریانس تاخیر در کمک جویی در فاز تاخیر ارزیابی را تبیین نمودند. نتیجه گیری: ادراکات زنان از علائم سرطان پستان تاثیر معناداری بر تاخیرآنها در کمک جویی بویژه در فاز ارزیابی علائم دارد. این نتیجه ضمن تایید اعتبار مدل خودگردانی در تبیین تاخیر کمک جویی پیش از بیمارستان، اهمیت فاز ارزیابی و تفسیر علائم را در جستجوی کمک پزشکی و نیز مداخلات رفتاری و بالینی نشان داده است.