فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
مقایسه باورهای وسواسی در بیماران مبتلا به وسواس و سایر اختلالات اضطرابی با گروه شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، تحقیقات بسیاری در ادبیات وسواس به شناسایی عوامل شناختی موثر در شکل گیری اختلال وسواس فکری - عملی پرداخته اند، تا تعیین کنند که کدام یک از شناختارها (اهمیت و کنترل افکار (ICT)، احساس مسوولیت و ارزیابی احساس خطر و تهدید (RT)، کمال طلبی و عدم قطعیت (PC))، در ایجاد و بقای علایم و نشانه های وسواس نقش دارند. هدف مطالعه اخیر مقایسه باورهای وسواسی در بیماران وسواسی، اضطرابی و سالم بود.
روش: سه گروه آزمودنی شامل بیماران وسواسی، بیماران اضطرابی و افراد سالم پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه های MOCI، BDI-II، STAI، BAI، OBQ-44 و Y-BOCS (درمورد بیماران وسواسی) را تکمیل نمودند.
یافته ها: نمرات OBQ-44 کل و خرده مقیاس های PC و RT در دو گروه وسواسی و اضطرابی بیشتر از گروه سالم بود، ولی تفاوت بین دو گروه وسواسی و اضطرابی معنی دار نبود. در خرده مقیاس ICT نمرات گروه وسواسی از دو گروه سالم و اضطرابی بیشتر بود، اما تفاوت بین گروه های اضطرابی و سالم معنی دار نبود. به عبارتی OBQ-44 کل، مقیاس مناسبی برای سنجش افکار مختص وسواس است، به طوری که مقیاس های فرعی RT و PC برای وسواس و اضطراب و مقیاس فرعی ICT صرفا برای وسواس اختصاصی است. میانگین، انحراف معیار و آزمون معنی داری نمرات سه گروه در مواد آزمون OBQ-44 محاسبه گردید و 27 ماده به عنوان مواد سنجش باورهای شناختی مختص وسواس تشخیص داده شد.
نتیجه گیری: خرده مقیاس های PC و RT (OBQ-44) در اختلال وسواس و اختلال اضطرابی مشترک ولی خرده مقیاس ICT مختص اختلال وسواس می باشد. بنابراین یافته های اخیر پیشنهاد می کند که OBQ-44 نقطه شروع معتبری برای بررسی ساختار و محتوای شناختی وسواس می باشد.
تاثیر خشونت های جنسی در بروز اختلال استرس پس از ضربیه ( PTSD )(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"خشونت خانگی به هر نوع عمل خشونت آمیزی که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد گفته می شود. یکی از انواع خشونت که به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته، خشونت جنسی علیه کودکان و زنان است.
یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در خصوص خشونت ها و تهاجم جنسی اختلال استرس پس از ضربه می باشد. PTSD وقتی بروز می کند که شخص فشار روانی و هیجانی را که شدت آن عملا برای هر کسی آسیب رسان خواهد بود تجربه کرده باشد. این اختلال شامل ویژگی هایی مانند یادآوری خاطرات و تجربه مجدد سانحه در رویا و بیداری، اجتناب مستمر از یادآوری سانحه و کرختی عاطفی و بی حسی و برانگیختگی شدید می باشد، این علایم حداقل باید یکماه تداوم یابد تا فرد مبتلا به PTSD گردد.
یکی از خشونت های خانگی سو رفتار جنسی و همسرآزاری است که در کودکان و زنان به صورت افسردگی، اضطراب و PTSD مشاهده می گردد.
هدف از بررسی مقاله حاضر، مطالعه پدیده خشونت های خانگی از دیدگاه روانشناختی و اجتماعی و برآورد میزان شیوع و ویژگی های بالینی PTSD ناشی از تجاوز به عنف و... می باشد.
این مطالعه به صورت مروری و بررسی مقالات و پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی در مورد خشونت های جنسی در کودکان و زنان و بروز PTSD می باشد که از منابع مختلف و سایت های Psych INFO، NCPTSD، Psychlit و Traumatic stress در سال های (2005-1989) گردآوری شده است.
نتایج این بررسی بیانگر میزان شیوع و بروز متفاوت بوده، اما به طور کلی، پیامدهای روانشناختی آن 25 الی 30 درصد در خصوص PTSD، افسردگی و اضطراب گزارش شده است.
به طور کلی باید به پدیده خشونت خانوادگی و جنسی از دیدگاه های روانی، اجتماعی، زیستی و فرهنگی نگریست، چرا که پیامدهای روانشناختی آن سلامت روانی افراد جامعه را به خطر انداخته و برای پیشگیری از این پدیده باید مداخلات آموزشی و پیشگیرانه را در سطح اجتماع گسترش داد و شبکه های خانوادگی و اجتماعی را تقویت کرد."
تاثیر خانواده درمانی با تاکید بر رویکرد شناختی – رفتاری در درمان هراس اجتماعی نوجوانان ( مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هراس اجتماعی یکی از اختلالات اضطرابی است . افراد با هراس اجتماعی از موقعیت های اجتماعی و صحبت با دیگران می ترسند و از حضور در اجتماع پرهیز می کنند . این اختلال در کارکردهای شغلی و تحصیلی افراد مبتلا تاثیر بسیاری دارد . یافته های پژوهشی نشان داده اند که آموزش خانواده در کنار بکارگیری روشهای شناختی – رفتاری در درمان هراس اجتماعی موثر است . بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی خانواده درمانی توام با روشهای شناختی – رفتاری در درمان هراس اجتماعی است . روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است . در این مطالعه دو آزمودنی 18 و 20 ساله که با استفاده از مصاحبه بالینی ، ملاکهای تشخیصی -IV- TR DMS و آزمونهای تشخیص مبتلا به هراس اجتماعی تشخیص داده شده بودند شرکت کرده اند . نتایج این پژوهش بیانگر نقش خانواده در ایجاد ، نگاه داری و نتیجه درمان هراس اجتماعی است . نتاج نشان دهنده کارایی خانواده درمانی با تاکید بر رویکرد شناختی – رفتاری است . همسویی و ناهمسویی یافته ها در پایان مورد بحث قرار گرفته است .
مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی ـ1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: عشایر کوچرو در مقایسه با عشایر ســاکن با مشکلات فراوان تری مواجه هستند. با توجه به این که مطالعات اندکی در رابطه با شیوع اختلالات روانی در عشایر در دست است، این مطالعه با هدف مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: در ایــن مطالعه تحلیلی تعداد 86 نفر از عشایر ساکن و 95 نفر از عشایر کوچرو تیره آشوری از ایل قشقایی با روش تمام شماری در سال 1383 مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان اضطراب و افسردگی آنهــا به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های هامیلتون و بک بررسی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در عشایر کوچرو 28 نفر (29.5 درصد) از افـراد مورد مطالعه اضطراب خفیف و 35 نفر (36.5 درصد) اضطراب متوسط و شدید داشتند، در حالی که این میزان ها برای عشایر ساکن به ترتیب؛ 7 نفر (8.2 درصد) و 6 نفر (7.1 درصد) بوده است که این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد. همچنین در عشایر کوچرو 37 نفر (38.9 درصد) افراد مورد مطالعه افسردگی خفیف و 17 نفر (17.9 درصد) افسردگی شدید داشتند، در حالی که این دو میزان برای عشایر ساکن شده 6 نفر (7 درصد) و 5 نفر (5.8 درصد) بوده است که این تفاوت نیز از نظر آمـــــاری معنی دار می باشد. تاهل، تحصیلات پایین، مونث بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان اضطراب اثر معنی داری داشته است. همچنین تأهل، تحصیلات پایین، مذکر بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان افسردگی اثر معنی داری داشته است.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشانگر شیوع بالاتر اضطراب و افسردگــــی در عشایر کوچرو نسبت به عشایر ساکن می باشد. این میزان در متاهلین، افراد کم ســـواد و بی سواد و گروه سنی بالای 30 سال شایع تر بوده است. اضطراب در زنان و افسردگی درمردان بیشتر شایع بود.
نگرانی و رابطه آن با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه نگرانی با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری و نقش آن در بازداری فعال شدن شاخص های پردازش هیجانی در بیماران وارسی کننده بود. شصت آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری (30 شستشو کننده، 30 وارسی کننده) و 60 نفر به عنوان گروه کنترل (30 بیمار مضطرب، 30 فرد بهنجار) برای این هدف انتخاب شدند. گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناسی با گروه وارسی کننده همتا شدند و از نظر نوع افکار و اعمال وسواسی – اجباری با استفاده از مقیاس وسواسی – اجباری مادزلی و نیز مصاحبه بالینی مورد بررسی قرار گرفتند. نگرانی آزمودنیها از طریق پرسش نامه نگرانی اهواز و شاخص های پردازش هیجانی بر حسب میزان ضربان قلب و میزان تشویش ذهنی تجربه شده اندازه گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیماران وارسی کننده از نظر میزان نگرانی با گروه شستشو کننده و بهنجار تفاوت معنی دار دارند، اما با گروه مضطرب تفاوتشان معنی دار نبود. همچنین بین گروه وارسی کننده با گروه شستشو کننده از نظر میزان ضربان قلب و تشویش ذهنی تفاوت معنی دار بود. در نتیجه می توان با توجه به سطوح نگرانی و شاخص های پردازش هیجانی بین نوع وارسی اختلال وسواسی – اجباری با نوع شستشوی آن تفاوت قایل شد.
مدرسه هراسی
نقائص کارکردهای اجرایی در بیماران اسکیزو- وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در ادبیات پژوهشی جدید، در تبیین میزان همبودی بالاتر از انتظار دو اختلال اسکیزوفرنیا و وسواسی – اجباری اصطلاح «اسکیزو – وسواسی» پیشنهاد گردیده است که توصیف کننده طبقه تشخیصی مجزایی است. یکی از محورهای پژوهشی در این زمینه، شناسایی الگو یا نیمرخ نقایص عصب – روانشناختی خاص در این زیر گروه می باشد. این مطالعه در پی پاسخ به این پرسش بوده که آیا الگوی کژکاری اجرایی متفاوتی در بیماران اسکیزو – وسواسی وجود دارد یا اشکالات شناختی مربوط به دو اختلال در این بیماران به یکدیگر افزوده می شوند؟
روش: به این منظور، در قالب یک طرح پژوهش مقطعی، 20 بیمار اسکیزو – وسواسی، 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 20 بیمار وسواسی – اجباری غیر افسرده با 20 فرد بهنجار سالم از لحاظ عملکرد در آزمون های کارکردهای اجرایی مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: دو گروه اسکیزو – وسواسی و اسکیزوفرنیک در کارکردهای اجرایی دچار اشکال هستند ولی بیماران وسواسی – اجباری غیر افسرده تفاوت معناداری با گروه بهنجار ندارند. به علاوه گروه اسکیزو – وسواسی در مقایسه با گروه اسکیزوفرنیک دارای اشکالات کارکردهای اجرایی بیشتری هستند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این تفاوت مربوط به «آسیب شناسی افزوده» نبوده بلکه احتمالا مربوط به الگوی متفاوت نقایص عصب – روانشناختی این بیماران است.
نقش توانبخشی شناسی در کاهش نقائص کارکردهای اجرایی و نشانه های وسواسی - اجباری بیماران اسکیزو - وسواسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: کارکرد شناختی ضعیف تر بیماران اسکیزو– وسواسی در پژوهش های متعددی یافته شده است. نظریه «آسیب شناسی افزوده» بیان می کند که اشکالات شناختی اختلال وسواسی– اجباری در بیماران اسکیزو– وسواسی به اشکالات شناختی اسکیزوفرنیا افزوده می شود. بر این اساس هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا بین نشانه های وسواسی– اجباری و نقایص کارکردهای اجرایی رابطه متقابلی وجود دارد به نحوی که تغییر در یکی منجر به تغییر در دیگری گردد؟
روش بررسی: در این جهت در یک طرح پژوهش چند موردی با استفاده از خط پایه چندگانه، 4 بیمار اسکیزو– وسواسی با انتخاب هدفمند گزینش و تحت توانبخشی شناختی معطوف به بهبود کارکردهای اجرایی قرار گرفتند و سیر تغییرات شناختی و بالینی آنها بررسی گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی موجب کاهش نشانه های وسواسی– اجباری در حداقل دوتن از آزمودنی ها و بهبود کارکردهای اجرایی در آنها گردید و به نظر می رسد بین میزان بهبودی در کارکردهای اجرایی و کاهش نشانه های وسواسی– اجباری رابطه مستقیمی وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل ارتباط و تعامل بین نشانه های وسواسی– اجباری با کارکردهای اجرایی را می توان مورد تایید قرار داد.
"
اثربخشی روش مواجهه و بازداری از پاسخ به شیوة فردی و گروهی بر کاهش علایم اختلال وسواس بیاختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر رفتار درمانی گروهی بر علایم هراس اجتماعی و جرئتمندی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
کارکردهای شناختی، نوروپسیکولوژیک، و نورولوژیک بیماران وسواسی باو بدون علایم افسردگی در مقایسه با هم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی کارکردهای شناختی و نوروپسیکولوژیک و نرم نشانه های عصبی در بیماران مبتلا به وسواس بود.
روش: در این پژوهش که از نوع مقطعی - تحلیلی بود، 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری (OCD) (21 بیمار وسواسی توام با علایم افسردگی و 25 بیمار وسواسی بدون علایم افسردگی) و 25 فرد سالم که از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تاهل و دامنه هوشی همتا گردیده بودند، انتخاب شدند. با استفاده از آزمون های بالینی وسواس و افسردگی (BDI-II، MOCI، CAC)، آزمون های نوروپسیکولوژیک (BD، WMS، TOH، WCST) و آزمون های نورولوژیک (EHI، NES) سه نوع ارزیابی به کار گرفته شد.
یافته ها: تفاوت گروه OCD و گروه کنترل سالم در آزمون های بالینی وسواس و نوروپسیکولوژیک معنی دار بود، اما در مورد نرم نشانه های عصبی تفاوت معنی دار آماری میان این دو گروه به دست نیامد. هم چنین در تفکیک بیماران وسواسی به دو گروه افسرده و غیر افسرده، در مورد آزمون های نوروپسیکولوژیک (به جز WMS) و آزمون های نورولوژیک (به جز خرده مقیاس ادغام حسی) تفاوت معنی دار آماری به دست نیامد.
نتیجه گیری: چنین می توان نتیجه گرفت که گروه OCD و گروه کنترل سالم از لحاظ مشخصات نوروپسیکولوژیک با هم تفاوت دارند و احتمالا مدارهای اوربیتوفرونتال در بروز، تداوم و / یا تشدید این علایم در OCD دخالت دارند. اما در تعامل وسواس و افسردگی تعیین ویژگی های فوق بر اساس آزمون های به کار رفته، دشوار و نیازمند روش های جامع تر و دقیق تری است.
چهره های پارانویا: پارانویا و لذت شکنجه
حوزه های تخصصی:
پارانویا، ایذاء و اذیت آشکار
حوزه های تخصصی:
مقایسه الگوی همبودی اختلال وسواسی- اجباری در کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف مقایسه همبودی اختلال وسواسی - اجباری در کودکان و نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک صورت گرفت.
روش: در این پژوهش تعداد 100 نفر (50 نفر کودک و نوجوان، 50 نفر بزرگسال) مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و بستری در بیمارستان به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. تشخیص اختلال دوقطبی بر پایه پرسشنامه های K-SADS (اطفال) و SCID (بزرگسالان) در نظر گرفته شد. همبودی و فنومنولوژی اختلال وسواسی - اجباری به صورت مادام العمر و با استفاده از چک لیست DSM-IV و پرسشنامه های ییل - براون کودکان و بزرگسالان ارزیابی گردید.
یافته ها: میزان همبودی اختلال وسواس - اجبار در کودکان و نوجوانان 52% و در بزرگسالان 28% بود و اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود داشت. مقایسه فنومنولوژی وسواس - اجبار در دو گروه نشان داد تنها در گروه وسواس های مذهبی، جنسی، پرخاشگری و سوماتیک و اجبارهای چک کردن تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد (22% کودکان در مقابل 6% بزرگسالان).
نتیجه گیری: میزان بالای همبودی اختلال وسواسی - اجباری در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I خصوصا کودکان و نوجوانان در تایید مطالعات پیشین است. میزان بالاتر اختلال وسواسی - اجباری در گروه کودکان و نوجوانان می تواند مطرح کننده زیر گروه بالینی خاصی از اختلال دوقطبی باشد که نیازمند برنامه درمانی متفاوتی است.
پارانویا و اضطراب کودک
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای عزت نفس، اضطراب عمومی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی با اضطراب اجتماعی دختران دانش آموز پایه اول دبیرستانهای شهرستان آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای عزت نفس، اضطراب عمومی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی با اضطراب اجتماعی دختران دانش آموز پایه اول دبیرستانهای شهرستان آبادان می باشد. نمونه تحقیق شامل 200 دختر دانش آموز می باشد که به طور تصادفی از بین دانش آموزان دختر انتخاب گردیدند. در این پژوهش از پنج پرسشنامه شامل پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت، اضطراب عمومی (ANQ)، حمایت اجتماعی (SSI)، اضطراب اجتماعی و سرسختی روانشناختی جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادند که متغیرهای عزت نفس، حمایت اجتماعی ادراک شده، سرسختی روانشناختی و اضطراب عمومی با اضطراب اجتماعی رابطه مثبت معنی دار دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای اضطراب عمومی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی بهترین پیش بینهای اضطراب اجتماعی می باشند.