فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
۲۹۶۱.

مراعات النظیر و بازتعریف آن (با رویکرد زبانشناسی نظام مند نقشگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مراعات النظیر باهمایی ژانر سبک شناسی بلاغت نقد ادبی زبانشناسی نقش گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
فنون بلاغی از آغاز بررسی های ادبی، یکی از ابزارهای سنجش عیار ادبی متن به شمار می آمده است. هرچند کار این صنایع زیبایی شناختی به مقتضای حال مخاطب تعریف شده، اما به دلیل نگاه خالی از تبیین مبانی دقیق و هدفمند «زیبایی شناسی»، صنایع بسیاری بدون ارزش واقعی ادبی برای اثبات زیبایی اثر در ردیف صنایع ادبی قرار داده شد. در پژوهش پیش رو تلاش شده با واکاوی مراعات النظیر در مقام یکی از اصلی ترین صنایع بدیعی و صنایع دیگری که ذیل آن می گنجند، به آسیب شناسی تعاریف و نامگذاری های مختلف آن پرداخته شود. در تعیین وظایف آن افزون بر بدیع سنتی، به علوم ادبی جدید مانند نقد و سبک شناسی توجه شده است. با طرح این سؤال که چه آرایه هایی در تعریف و نقش ادبی با آن اختلاط یافته؟ نسبت میان بازتعریف این صنعت و علوم جدید مانند زبانشناسی چیست و چگونه می توان از این طریق وظایف تازه ای برای بهبود کارکرد آن قائل شد؟ از همین روی تعاریف مراعات النظیر از آغاز بررسی و آسیب شناسی شد. سپس صنایع مشترک با آن در کارکرد و تعریف، شناخته شد. همچنین اصطلاح باهمایی به عنوان پیشنهادی برای تکمیل معنی، تقسیم بندی ها و وظایف مراعات النظیر ارزیابی شد.
۲۹۶۲.

بررسی رابطه «خدایگان و رعیت» در آراء سیاسی سعدی از منظر تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آثار سعدی تاریخ گرایی نو نقد قدرت رابطه شاه و رعیت رساله نصیحه الملوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۲۱۱
مقاله حاضر به بررسی آراء سیاسیِ سعدی درباره ارتباط میان شاه و رعیت، براساس تمامی آثار وی (بوستان، گلستان، قصاید، قطعات، رسائل و غزلیات) و رابطه آثار او با نفی یا تثبیتِ «قدرت» از منظر «تاریخ گرایی نو» می پردازد. در اینجا نسبت آثار سعدی با «قدرت» ذیل دو دوره سیاسی بررسی شده است: 1. دوره سوم حیات سعدی (عصر اتابکان فارس) 2. دوره چهارم حیاتِ او (عصر پس از اتابکان و چیرگی حاکمان مغول). نگارش رساله نصیحهالملوک، آغازیدن بوستان با دو باب «عدل» و «احسان» (که همسو با متون نظری در سیاست مُدُن است) و قراردادن بابِ «در سیرت پادشاهان» به عنوان نخستین باب گلستان، نشان دهنده میزان اهمیت تبیین و اصلاح نوع رابطه شاه و رعیت (شیوه حکومت و کشورداری) از دید سعدی است. سعدی ایجاد سه رکن «رفاه»، «امنیت» و «آرامش» را مهمترین وظایف یک حکومت در قبال مردم می داند. نفی انگاره ظل اللهی، عبور از تمثیل های رایجِ «شبان- گوسفند» به «سر- بدن» و «درخت- ریشه»، و قرائت متفاوت و گاه معکوس (در قبال خوانش رایج) از مناسبات شاه و رعیت، بیانگر تفاوت دیدگاه های سیاسی سعدی نسبت به خوانش های مشهور و ترویج یافته از این رابطه در روزگارِ اوست. قرائت سیاسی اروپائیان از آثار سعدی نیز مؤید قابلیتهای سیاسی آثار وی است.
۲۹۶۳.

بررسی زمینه های رشد خودکامگی در مدایح فارسی (از دوره سامانیان تا دوره سلجوقیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر مدحی فارسی شاعران مداح سبک خراسانی زمینه های خودکامگی مشروعیت سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۹۹
نظام سیاسی جامعه سنّتی ایران تا قبل از عصر مشروطه غالباٌ ساختاری استبدادی داشته است. در چنین جامعه ای پادشاه و کارگزاران او بدون التزام به هیچ قانونی بر اریکه قدرت و سلطنت تکیه می زده اند و کام دل خویش را از ملّت و رعیت می ستاده اند، لذا همه این حکومت ها در بدو تشکّل خود در جست و جوی جای پایی در جهت تحکیم بخشیدن به مقبولیت و مشروعیت خود بوده اند. نویسندگان در این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی زمینه های رشد خودکامگی در مدایح فارسیِ پنج شاعر پارسی گوی (رودکی، عنصری، فرخی، معزّی و انوری) در سه دوره سامانیان، غزنویان و سلجوقیان پرداخته اند، و با یادکرد زمینه ها و عوامل مؤثر، نشان می دهند که چگونه دستگاه قدرت با همه نهادهای اجتماعی، دینی، فقهی، کلامی، تفسیری، روایی، ادبی و... ارتباط برقرار کرده و از همه عناصر باستانی و اسلامی و بعضاً باورهای اجتماعی و خرافی حاکم بر جامعه در جهت مشروعیت سیاسی، و در تحلیل نهایی در جهت پوشش نهادن بر خودکامگی خود بهره برده است. در این تحلیل نقش عناصر ایدئولوژیک مثل اعتقاد به گزینش الهی سلطان و مقام ظلّ اللهی او، مجری قضا و قدر بودن سلطان، تأیید الهی و نصرت او، بخت و دولت عالی سلطان و نیک اختری او از عوامل پررنگ تر است.
۲۹۶۴.

کارکرد فرهنگ و زبان عامه در تکوین گفتارنوشت های عرفانی (بر اساس معارف بهاء ولد، معارف ترمذی، معارف سلطان ولد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ و زبان عامه گفتارنوشت عرفانی معارف بهاء ولد معارف ترمذی معارف سلطان ولد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۲
فرهنگ و زبان عامه مرزهایی مشترک و متداخل با ادب رسمی دارد و تعامل این دو حوزه با یکدیگر در تاریخ ادبی ما همواره وجود داشته ؛ اما در برخی جریان های سبکی و فکری این تعامل پررنگ تر بوده است. یکی از گونه های نثر که پیوندی عمیق با ساحت زبان و فرهنگ عامه دارد گفتارهای شفاهی اهل عرفان است که برخی با نام «معارف» شهرت یافته اند. نقش پذیری از این ساحت تنها منحصر به استفاده زیبایی شناسانه از چند عنصرِ متاثر از فرهنگِ زیستِ گوینده نیست؛ بلکه پیوندی استوار با روساخت و زیرساخت این آثار دارد. نوشته حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف درک و شناسایی بهتر تعامل ادب رسمی و ادب عامه در حوزه ادب عرفانی به واکاویِ سه اثر معارف بهاء ولد، معارف محقق ترمذی و معارف سلطان ولد پرداخته است. جست وجو در رشته های درهم تنیده این متن ها با حوزه های فرهنگ و زبانِ مردم و تحلیلِ بسترها و اجزایِ ساختِ تصاویر آفریده شده افزون بر آشکار ساختن جزییاتی ارزشمند و گاه فراموش شده از زبان و فرهنگ عامه و تحولات آن در گذر زمان، در فهم بهتر این متون و شناخت دقیق تر ساختار اندیشگانی و فرهنگی گویندگان آن نیز سودمند بوده و رویکردهای مردم گرایانه ایشان را هم پدیدار ساخته است.
۲۹۶۵.

بررسی و مقایسه مهم ترین مضامین اخلاقی اندرزهای فارسی خسرو انوشیروان با اندرزهای فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خسرو انوشیروان اندرزنامه متون فارسی میانه اندرز خسرو قبادان اخلاقیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۳۰
اندرزنامه ها یکی از گونه های مهم ادبی در دوره ایران باستان بوده است و متون اندرزی بسیاری به ویژه به زبان پهلوی (فارسی میانه) به دست ما رسیده است. تردیدی در این موضوع نیست که اندرزهای پهلوی بر اندرزنامه های فارسی و عربی تأثیر گذاشته است، اما میزان و جهت این تأثیر می تواند موضوع پژوهش های متعدد قرار گیرد. در این پژوهش، اندرزهای فارسی خسرو انوشیروان را برای بررسی مضامین اخلاقی و مقایسه آنها با اندرز های پهلوی برگزیدیم؛ علت این امر این بود که خسرو انوشیروان یکی از شخصیت هایی است که هم اندرزنامه پهلوی از او بر جای مانده است و هم اندرزهای متعدد فارسی و عربی. نتیجه این بررسی نشان می دهد که برای مضامین اخلاقی اندرزهای فارسی انوشیروان، شواهد و مستندات دقیقی در اندرزهای پهلوی می توان یافت؛ همچنین به نظر می رسد مضمون کلی اندرزنامه پهلوی خسرو قبادان که در واقع به صورت وصیت نامه تنظیم شده است، بر پررنگ شدن مضمون گذرایی دنیا در اندرزهای فارسی و همچنین داستان جستجوی مقبره انوشیروان تأثیر گذارده است.
۲۹۶۶.

تقابل های دوگانه در اشعار دفاع مقدّس

کلید واژه ها: ساختارگرایی تقابل دوگانه شعر دفاع مقدس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
تقابل های دوگانه از جمله عوامل زبانی است که با تأثیرگذاری در سطح نحوی و فکری یک اثر، ساختار آن را هنری تر می سازد و در بررسی های معناشناختی و ساختاری از عناصر بنیادین دستیابی به ساختار و جهان فکر و اندیشه آثار ادبی است. در این تحقیق که با روش کتابخانه ای و با هدف شناخت هر چه بهتر دنیای شعری شاعران دفاع مقدّس انجام پذیرفته است، تلاش شده تا اشعار این دوره با رویکرد توصیفی – تحلیلی، براساس تقابل های دوگانه بررسی گردد. بدین منظور1340 جفت واژه متقابل، همراه با بسامد آن ها در شعر سه تن از شاعران برجسته این دوره ( قیصرامین پور، عبدالجبارکاکایی و علیرضا قزوه) استخراج و بر اساس انواع تقابل ها طبقه بندی گردید. بررسی و تحلیل داده ها نشان داد که انواع تقابل ها (مدرّج، مکمّل، دوسویه، جهتی و غیره) در شعر این دوره یافت می شود و تقابل های مکمّل و ضمنی بیشترین بسامد را دارند. نتیجه دیگری که در بررسی این اشعار حاصل شد این است که در سطح محتوایی نیز مفاهیم و اندیشه هایی در تقابل با یکدیگر قرارگرفته اند و می توان گفت کاربرد تقابل ها به فرایند معناسازی و برجسته سازی مفاهیم مربوط به جنگ، دفاع مقدّس و مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مدنظر شاعران کمک شایانی کرده و توانسته است دغدغه های ذهنی شاعران را از طریق برجسته سازی منتقل کند. نکته قابل توجه دیگر در کاربرد تقابل ها این است که در ساختار صورخیال اشعار نیز تأثیر بسزایی دارند و پایه بعضی صنایع ادبی مانند تلمیح، تشبیه،جناس، استعاره و غیره قرارگرفته اند.
۲۹۶۷.

تقلید و تکرار: انگاره مسلط بر صور خیال در شعر پیشامدرن ایران (بررسی چرایی تقلید و تکرار در صور خیال شعر پیشامدرن فارسی با استفاده از نظریه پارادایم توماس کوهن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صور خیال تقلید و تکرار اصالت گذشته پارادایم پیشامدرن توماس کوهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۳۵۴
با نگاهی به شعر شاعران پیشامدرن ایرانی، از نخستین سده تاریخ ادبیات فارسی تا دوره بازگشت ادبی، می توان دریافت که صور خیال به کاررفته در شعر شاعران قرن سوم تا پنجم هجری، ابداعی، اصیل و محصول تجربه شعری خود آن هاست؛ اما با گذشت زمان از اواخر قرن پنجم به بعد، شاعران به جای آنکه ایماژهای محصول تجربه شخصی خود و عناصر تازه ای از طبیعت و زندگی را در شعر وارد کنند، همواره در همان محدوده صور خیال شاعران گذشته مانده اند و همان تصویرها را با دستکاری های جزئی وارد شعر خود کرده اند. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده شده که چرا از اواخر قرن پنجم به بعد (تا دوره بازگشت)، صور خیال به کاررفته در شعر شاعران ایرانی غالباً تقلیدی و تکراری است و هرگونه ابداعی نیز از قلمرو دید قدما خارج نمی شود. نگارندگان این مقاله با استفاده از نظریه پارادایم توماس کوهن دریافته اند که یکی از پیش فرض های پارادایم پیشامدرن، اصالت گذشته است که می توان آن را در غالب پدیده های شکل گرفته در آن، از تاریخ تا فلسفه و عرفان و ادبیات، مشاهده کرد. در حوزه صور خیال نیز، تسلط همین پیش فرض سبب شده است تا شاعران همواره اشعار گذشتگان خود را با تمامی عناصر معنایی یا صوری آن ها، معتبر بشمارند و آن ها را به عنوان الگویی کامل و تمام عیار از شعر مد نظر قرار دهند و بکوشند مانند آنان شعر بگویند. درنتیجه تصویرهای مطرح در این دوره طولانی (از اواخر قرن پنجم تا دوره بازگشت) غالباً تقلیدی است و اگر شاعری دست به نوآوری زده، از قلمرو دید و نگرش قدما بیرون نرفته است.
۲۹۶۸.

کاربست زبان فارسی در خیرالنساء با نظر به منطق روایی رمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی خیرالنساء منطق روایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۸۳
شکل گیری زبان روایت خیرالنساء مبتنی بر ویژگی یکّه زبان فارسی، یعنی ذات روایی آن، از طریق قابلیت ترکیبی و ترکیب پذیری و همچنین سازوکار مؤلفه هایی است که در این زمینه زبانی، منطق حاکم بر رویدادهای آن را می سازند. این نوشتار بر این اساس و با توجه به پرسش از چگونگی شکل گیری زبان خیرالنساء با توجه به منطق روایی آن و با هدف دستیابی به درکی از سازوکار مؤلفه های سازنده زبان روایت و اهمیت و جایگاه این زبان در ادبیات و فرهنگ معاصر شکل گرفته است. در این مسیر، با توجه به جوهره مکاشفه ای اثر، مؤلفه های سازنده زبان آن به عنوان چارچوب نظری تعیین و سپس به بررسی سازوکار آن ها در شکل گیری زبان روایت پرداخته شده است. ساختار بحث در این پژوهش که از نوع کیفی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، در چهار بخش به جنبه های چهارگانه کیفیت ترکیبی، زمانمندی، مکانمندی و شخصیت در زبان اثر و با بررسی بخش هایی از آن تنظیم شده است. ماحصل تحقیق بیان می کند توجه به اصل ترکیب پذیری زبان فارسی و قابلیت آن در مادی و ملموس کردن داستان، زمینه اصلی موجودیت بخش به زبان روایی خیرالنساء بوده که باورپذیری روایت و تسهیل فرایند منطقی سازی را موجب شده است. علاوه بر این، تحقق اثر در این زمینه مستلزم برقراری روابط منطقی میان رویدادهای متوالی از طریق مؤلفه های زمان، مکان و شخصیت خیرالنساء در هماهنگی و انسجام است که در خیرالنساء با توجه به ذات مکاشفه ای و سنت داستان نویسی ایرانی انجام یافته است. همچنین زبان روایت از این طریق آشکارکننده فرهنگ ایرانی و نشان از روایت مکتوب معاصری است که ریشه در سنت خود دارد و بنابراین موجب وحدت حسی میان اهالی آن است.
۲۹۶۹.

ضرورت ها و الزامات نقد زیست محیطی با نگاهی به کاستی های آن در مقالات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد بوم گرا محیط زیست میان رشتگی نقد ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۳۴۵
نقد زیست محیطی که در واکنش به بحران زیست محیطی به وجود آمد، منشأ بسیاری از معضلات زیست محیطی را در ریشه های فرهنگی آن جست وجو می کند و با پل زدن بین علم و فرهنگ می کوشد روند رو به رشد بحران زیست محیطی را متوقف یا کُند کند. این نقد در دهه اخیر مورد توجه پژوهشگران ایرانی قرار گرفته است ؛ اما چنین می نماید که هنوز این نوع تحقیقات در ایران با استانداردهای جهانی فاصله دارد. این نقد به علت ارتباط با مسائل سیاسی و اقتصادی و بسیاری از پیچیدگی های دیگر، ظرفیت های خاص خود را دارد؛ اما از آنجا که در ایران به بسترها و مسائل اساسی آن کمتر توجه می شود، بیشتر حالت تزیینی یافته و چندان به اصول و ابعاد مختلف آن توجه نشده است. در پژوهش حاضر، به منظور نزدیک کردن اصول این نقد در ایران به مفاهیم جهانی آن، با مرور آرای نظریه پردازان برجسته جهانی و ارزیابی تعدادی از مقالات منتشرشده در ایران در زمینه نقد بوم گرا، تلاش می شود مشکلات و نواقص این نقد و قوّت ها و ضعف های آن واکاوی شود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد نبودِ شناخت صحیح از مفهوم بوم نقد و محیط زیست، بی توجهی به ارزش و جایگاه ذاتی جهان غیرانسانی فارغ از نگاه انسان مدارانه، نادیده گرفتن جنبه های میان رشته ای نقد بوم گرا، کم رنگ بودن بُعد عمل گرایانه و کاربردی نقدها و انتخاب نادرست آثار برای این نقد، بخشی از مشکلاتی است که در ایران متوجه نقد زیست محیطی است.
۲۹۷۰.

گاو عنبری؛ گاو یا ماهی؟!(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گاو عنبری گاو بحری ماهی کاشالو سنبل گوهر شب چراغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۲۵
موجودات اساطیری و افسانه ای همواره در متون ادب فارسی بازتابی گسترده داشته است. گاو عنبری یکی از این موجودات افسانه ای است که در ادب فارسی از آن سخن به میان آمده است. نکته ای که درباره این جانور افسانه ای و داستان مربوط به آن قابل تأمل است، توصیفات مختلف و گاه متضادی است که در بیشتر منابع، اعم از فرهنگ های لغت و شروح شارحان، آشکارا به چشم می خورد؛ درواقع در هیچ یک از این منابع نمی توان به توصیف درست و روشنی از این موجود ناشناخته دست یافت. در بیشتر لغت نامه ها و فرهنگ نامه های جانوران و فرهنگ های مربوط به لغات و ترکیبات دیوان شاعران، به اشتباه این گاو دریایی را نوعی ماهی، به نام کاشالو یا کاشالوت، دانسته اند و به تبع آن شارحان متعددی نیز در شروح خود در بیان ماهیت اصلی این موجود عجیب الخلقه به راه خطا رفته اند. بر این اساس، نگارندگان در این پژوهش برآنند تا با گردآوری مستندات از منابع گوناگون و با ارائه شواهدی از شعر شاعران مختلف و بحث و بررسی هر یک از آن ها، نقاط مبهم مربوط به داستان عامیانه این جانور افسانه ای را روشن سازند و با استناد به نکته های نویافته، توصیف منسجم و معینی از ماهیت اصلی این گاو عنبرزا به دست دهند.
۲۹۷۱.

تحلیل گفتمانی بازنمایی اشعار عامه در داستان های طنزآمیز هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوشنگ مرادی کرمانی تحلیل گفتمان اشعار عامه داستان های طنزآمیز کنشگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۱۹
یکی از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان ایران، هوشنگ مرادی کرمانی است که بیش از دیگر نویسندگان به فرهنگ مردم در آثارش توجه آگاهانه داشته است. وی در بیشتر آثارش از انواع ادبیات عامه ازجمله اشعار عامه بهره گرفته است؛ به گونه ای که کاربرد اشعار عامه و طنز از ویژگی های مهم سبک این نویسنده است و بازتاب این اشعار در هر کدام از داستان های طنزآمیز وی نیز به گونه ای خاص است؛ با توجه به این امر در پژوهش حاضر بازنمایی اشعار عامه در شش اثر داستانی طنزآمیز هوشنگ مرادی کرمانی برمبنای نظریه تحلیل گفتمانی ون لیوون کانون توجه بوده و از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی و تحلیل استفاده شده است. دیدگاه ون لیوون برپایه بررسی کنشگران اجتماعی شکل گرفته است. وی مؤلفه های مختلفی را برای بررسی این کنشگران ارائه می دهد. در این جستار با توجه مؤلفه های حذف و ذکر مشخص شد کنشگران اصلی اشعار عامه در آثار داستانی طنز هوشنگ مرادی کرمانی، معمولاً ذکر می شوند و در بیشتر موارد روستاییان کنشگر فعال هستند و افرادی با اصالت شهری بیشتر نقش پذیرنده و منفعل را دارند. همچنین کودکان و نوجوانان نیز معمولاً در نقش پذیرنده و منفعل ظاهر می شوند. زنان در برخی موارد نقش منفعل و در برخی موارد نقش فعال را بر دوش می کشند. مؤلفه تشخص زدایی و تشخص بخشی و تعیین ماهیت نیز در بازنمایی کنشگران اشعار عامه دیده می شود که تأکید نویسنده بر نقش روستاییان در حفظ اشعار عامه را نشان می دهد.
۲۹۷۲.

تحلیل محتوای گورنوشته های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گورنوشته تحلیل گفتمان آرامستان تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۴۳۹
آرامستان ها مکان هایی تاریخی و فرهنگی هستند که زبان و هویت مردگان را در بافت مشخصی به نمایش می گذارند. گورنوشته را می توان منبع بسیار غنی از اطلاعات زبانی درنظر گرفت که در مطالعات فرهنگی کم تر سخنی از آن ها به میان آمده است. بنابراین، با هدف بررسی درون مایه و محتوای گورنوشته در خلال مطالعه ای میدانی از ۹۱۵ گورنوشته (فارسی و ترکی) آرامستان های تبریز عکس برداری شد. سپس با بهره گیری از تحلیل محتوا گورنوشته ها از منظر ابزارهای خرد و کلان بررسی شدند. به دلیل درج نشدن تاریخ تولد در برخی از گورنوشته ها تاریخ وفات ۱۳۲۰ تا ۱۳۹۹ مدنظر بود. گرچه در نگاه اول به نظر می رسد گورنوشته ها از منظر دارا بودن نام فرد متوفی، تاریخ وفات و تولد محتوایی یکسان دارند، ولی یافته های تحقیق حاضر نشان از بهره گیری ابزارهای کلان همچون هویت، علت فوت، پیام اخلاقی و ابزارهای خٌرد برای خلق محتوایی بدیع و منحصربه فرد متوفی دارد. از سوی دیگر یافته ها حاکی از حضور کم رنگ زبان ترکی در مضامین گورنوشته های تبریز است.
۲۹۷۳.

نقد و بررسی زمینه های دیالکتیکی غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیالکتیک در شعر حافظ زمینه های دیالکتیکی در نظم فارسی جمال شناسی غزلیات حافظ انواع دیالکتیک در شعر فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۸۵
در این مقاله زمینه های دیالکتیکی غزلیات حافظ، بر اساس عناصر دیالکتیک و نوع سنتز آنها بررسی شد است. در این بررسی مشخص شده که مهمترین زمینه های دیالکتیکی غزلیات حافظ را زهد و زندقه، تشرّع و عرفان، توبه کاری و توبه شکنی، شرع و خلاف شرع، مدح و عرفان، عقل و عشق، شطح گویی و مخالفت با آن، ریاکاری و بیریایی، دولت و فقر، عشق زمینی و عشق الهی، جبر و اختیار، درست دیدن و بددیدن، مرگ اندیشی و عرفان، حافظ قرآن و حافظ درباری تشکیل می دهد که از این تعداد در پنج زمینه زهد و زندقه، تشرّع و عرفان، توبه کاری و توبه شکنی، شرع و خلاف شرع، مدح و عرفان دیالکتیک از نوع اول است؛ یعنی تز و آنتی تز از بین می رود و سنتزی نو به وجود می آید. در سه زمینه عقل و عشق، شطح گویی و مخالفت با آن، ریاکاری و بی ریایی دیالکتیک از نوع دوم است؛ یعنی تز و آنتی تز از بین نمی رود، بلکه در سنتزی نو ارتقا می یابد. در زمینه دولت و فقر، دیالکتیک از نوع سوم است؛ یعنی تز و آنتی تز در سنتزی الزاماً پارادوکسیکال جمع شده است. در زمینه عشق زمینی و آسمانی، دیالکتیک از نوع چهارم است؛ یعنی تز و آنتی تز اجزایی از کل (سنتز) به شمار می رود. در جبر و اختیار، درست دیدن و بددیدن، مرگ اندیشی و عرفان، حافظ قرآن و حافظ درباری، دیالکتیک از نوع پنجم است؛ یعنی تز و آنتی تز به تناوب اثبات می شود، اما همدیگر را نفی نمی کند و حتی به سنتز روشنی نمی رسد. بنابراین می توان گفت در غزلیات حافظ با توجه به تقابلهای دوگانه، انواعی از دیالکتیک وجود دارد و همین زمینه دیالکتیکی یکی از مبانی جمال شناسی شعر اوست.
۲۹۷۴.

جست وجو در سرچشمه های تصاویر جسم و جان و تحلیل آنها در آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناصرخسرو آرای انسان شناختی آرای فلسفی تصاویر جسم و جان عقاید اسماعیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۳۲۹
منظومه فکری ناصرخسرو تحت تأثیر مطالعات ژرف او در ادیان و ملل و نحل و اعتقاد به مذهب اسماعیلی، بر مدار مباحث جهان شناختی و انسان شناسانه شکل گرفته است و این نظام منسجم فکری در دیگر ابعاد سخن او ازجمله صورخیال تأثیری قاطع و نمایان داشته است. یکی از کانون های مهم تصاویر هنری در آثار او تأمل در سرشت دوگانه روحانی و جسمانی انسان است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی جست وجو در ریشه ها و سرچشمه های تصویرهای هنری جسم و جان در آثار ناصرخسرو و نقد و تحلیل آنهاست. منشأ جسم و جان، فلسفه تعلق روح به جسم، سرشت و سرنوشت دیگرگونه جسم و جان و نیازهای متفاوت این دو مهم ترین زمینه های آفرینش تصاویر متنوع و پرشمار جسم و جان در آثار ناصرخسرو است. چند خوشه مهم دیگر از تصاویر جسم و جان بر گرد مفاهیمی چون خانه و صاحب خانه، خادم و مخدوم، کشتی و کشتیبان، پیراهن، درّ و صدف، کان و گوهر، زندان و زندانی، و کتاب و درخت شکل گرفته که نسبت های جسم و جان را از چشم اندازهای مختلف نشان می دهد. نتایج پژوهش روشن می کند که ریشه و سرچشمه بسیاری از تصاویر جسم و جان در آثار ناصرخسرو در منابع حکمی و فلسفی پیشین، ازجمله آثار کهن یونانی، گنوسی، هندی، ایرانی و اسلامی آمده است.
۲۹۷۵.

تحلیلی بر جایگاه پهلوان بانوان در حکمت عملی با بررسی منظومه بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بانو گشسب پهلوان بانو حکمت عملی تهذیب اخلاق تدبیر منزل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۲۷۴
بررسی آثار اساطیری و حماسی از منظر حکمت عملی، به عنوان روایت کننده ی اندیشه و تفکّر پیشینیان و بیان کننده ی تاریخ و فرهنگ زندگی مردم، سندی محکم در اثبات وجود مبانی و آداب اخلاقی در جامعه ی ایران باستان است که بعد از اسلام ادامه یافته است. در این پژوهش با هدف تحلیل جایگاه زنان در حکمت عملی، منظومه ی «بانوگشسب نامه» مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد اعمال و رفتار بانوگشسب، مطابق حکمت عملی قابل بررسی است و می توان او را الگوی زن موفق فرهنگ اقوام ایرانی نامید که در قالب پهلوان بانو، فضایل اخلاقی را انتقال داده است. از منظر حکمت عملی در حوزه اخلاق فردی، بانو فرزند خردمند، شجاع، با عفت، معتقد و متعهدِ رستم، نماینده ی پهلوان بانوانی است که با رفتار و کردارش الگوی فضیلت قرار گرفته است. در حوزه تدبیر منزل و سیاست مدن، جایگاه والای بانو در خانواده، نمایانگر ارزشمندی زنان در فرهنگ اصیل ایرانی است، فارغ از نگرش به جامعه مردسالاری، شخصیّتی مستقل و جنگجو دارد که زن بودنش، باعث سستی در انجام امور، نفی در اراده و عدم تساوی با مردان نشده است. در موقعیت خانوادگی فرزند صالح، دلاور و مسئولیت پذیر است که با صلاحدید پدر(مدبر منزل) زندگی می کند.
۲۹۷۶.

مقایسه کاربردِ افعال در غزل های عاشقانه و قلندری سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنایی غزل عاشقانه و قلندری کاربرد فعل برون گرا درون گرا خنثی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۹۶
فعل، مهمترین رکن جمله است و شیوه کاربرد فعل در یک اثر، دغدغه های نویسنده برای ایجاد لایه های معنا و ارتباط تأثیرگذار با مخاطبان و کارکردهای روانی او را نشان می دهد. آیا می توان همچون شخصیّت، فعل را به برون گرا، درون گرا و خنثی تقسیم کرد؟ پاسخ حاصل از یافته های این مقاله توصیفی- تحلیلی، به این پرسش مثبت است و بررسی غزل های سنایی نشان می دهد که چون سنایی در غزلیات عاشقانه به عشق های شهوانی و دست یافتنی دوره غزنویان می پردازد، گرایشی برون سو گرایانه دارد و فعل هایی کُنشی، حرکتی و برون گرا را به کار می گیرد. اما، سنایی در غزل های قلندری که بیان رندانه مفاهیم و معانی عرفانی با واژگان تغزلی، عاشقانه و هنجارشکنانه است، معناگرایی و تازگی حال و هوا و عمق تجربه روحی خود و چندلایگی سخن را با کاربست فعل های درون گرا نشان می دهد. در این بخش، فعل های درون گرا، مفاهیمی چون: کشف و شهود، درون پروری، معرفت قلبی و توجه به احوال درونی و روحانی را نشان می دهند. تفاوت شیوه کاربرد فعل در غزل ها نشان می دهد که میان عمل و زندگی در حالِ تغییر سنایی با اندیشه های نو شونده او رابطه ای منطقی برقرار بوده است. بسامد بالای کاربرد فعل امر و خبری (است، بود، بدان و...) در قلندریات، مؤید جنبه تعلیمی سخن است.
۲۹۷۷.

بررسی و مقایسهحالات آفاقی و انفسی در سروده های علاءالدوله بیابانکی بر اساس نظریه «استیس»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مکاشفه کشف صوری کشف معنوی دیوان اشعار علاءالدوله بیابانکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۹۷
یکی از مسائلی که عرفان های تمام ملل، حول آن می چرخند، مسئله کشف و شهود است. به طور کلی مکاشفات عرفانی در دیوان علاءالدوله بیابانکی را می توان به دو دسته کشف و شهود صوری و معنوی تقسیم نمود و هرکدام از آن ها نیز انواعی دارد. این مکاشفات صوری و معنوی در برخی جهات با نظریه و.ت. استیس در مورد کشف و شهود، قابل انطباق است. در این پژوهش نیز مکاشفات علاءالدوله بر اساس احوال صوری و معنوی، مورد بررسی قرارگرفته و سپس به تشریح ویژگی های مشترک آن ها از جمله احساس ثقه، عینیّت، شادی و... پرداخته شده است. البتّه در برخی از این موارد، نظر استیس متفاوت است و یا با برخی از ویژگی های مکاشفات اسلامی، قابل تطبیق نیست. علاوه بر آن، ویژگی های اختصاصی حالات صوری و معنوی بررسی شده است و در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که مکاشفات علاءالدوله، علاوه بر مطابقت با برخی از الگوهای عرفان غربی، در نوع خود بی نظیر هستند و از جهاتی بر عرفان غربی نیز برتری دارند. هم چنین نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتاب خانه ای درصدد آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا اشعار علاءالدوله با وجود فراوانی، عباراتی در رابطه با کشف و شهود، قابلیّت تطبیق و دسته بندی در حوزه نوع ادبی«ادبیّات پیشگویانه و مکاشفه ای» را دارد یا خیر؟
۲۹۷۸.

باورسازی و باورسوزی در غزلیات سنایی و بررسی ارتباط آنها با گرایش های عارفانه وی: خوانش ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزلیات سنایی خوانش ساختارگرا باورسازی و باورسوزی مضامین قلندرانه وارونه سازی معنایی تناقض گویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
مقاله حاضر به بررسی مصادیق باورستیزی در غزلیات سنایی بر مبنای خوانش ساختارگرا می پردازد. عرفان و تصوف به دلیل نگرش متفاوت به خدا، جهان و انسان برای نخستین بار مفاهیم باورستیز را در ادبیات فارسی متجلی کرد و با تعابیر و شگردهای متفاوت بی اعتباری باورها و اندیشه های معتاد را مطرح کرد. با توجه به تقدم سنایی در بازنمایی منسجم مضامین عرفانی در شعر فارسی و توجه وی به جوهر فرهنگ، نگارنده با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش های بنیادی که سنایی برای دگرگونی باورهای رایج در روزگار خویش چه شگردها و شیوه هایی را به کارگرفته؟، از این کار چه اهدافی داشته؟، این موضوع با گرایش های عارفانه وی چه ارتباطی داشته است؟ و شگردهای وی تا چه اندازه با خوانش ساختارگرا مطابقت دارد؟، می کوشد اثبات کند سنایی به سبب شهامت عرفانی، وارستگی روحانی و قلندرمنشی خود که می تواند تحت تأثیر سُکرگرایی و پیروی او از مکتب خراسان نیز باشد با به کارگیری مضامین قلندرانه و شیوه های وارونه سازی معنایی، تناقض گویی و سخن گفتن از زبان مجانین العقلا به منظور ایجاد تشکیک در اذهان، باورها و اندیشه های هم عصران خویش، مضامین خلاف عادتی آفریده که غریبی این مضامین و شگردهای زیرکانه وی موجب جلب توجه مخاطب شده و توانسته است به طور ناخودآگاه از یک سو موجب دگرگونی باورهای مخاطب و از سوی دیگر موجب پذیرش اندیشه های شاعر یا به تعبیر دیگر باورسوزی و باورسازی شود که این موارد از طریق بررسی مناسبات درونی موجود در متن غزلیات وی به دست می آید که از این جنبه با خوانش ساختارگرا همخوانی دارد.
۲۹۷۹.

تحلیل گفتمان مسلط در غزلیات حافظ بر مبنای وجوه چالشی-استدلالی نظریه کنش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کنش گفتار سرل کنش منظوری کنش ترغیبی غزلیات حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۲۳
کنش گفتار، یکی از مباحث مهم کاربردشناسی و فلسفه زبان است که پژوهشگر در تحلیل خود، بیشترین نقش را به گفتمان در بافت قائل می شود. این مقاله بر آن است که از گفتمان مسلط غزلیات حافظ روشنگری کرده و نشان دهد که شاعر، در جایگاه یک منتقد اجتماعی، برای القای دیدگاه های خود به مخاطب، چگونه از شیوه های کلامی متعدد و کنش های گفتار بهره برده است. بررسی کنش های گفتار غزلیات حافظ، برای کشف ابعاد نظام باورهای او، دارای اهمیت پژوهشی است. فرض بر این است که گفتمان مسلط و وجه ممیزه غزلیات حافظ، گفتمان رندی است و از ایدئولوژی و نحوه ارتباط شاعر با نهادهای قدرت حکایت دارد. بدین منظور، بر اساس مباحث مرتبط با نظریه کنش گفتار با محوریت الگوی پنج گانه جان سرل، عمل نمودیم و داده های مستخرج از دیوان را به روش های آماری- توصیفی، مورد تحلیل و تفسیر قرار دادیم. ره آورد تحقیق، حاکی از آن است که حافظ، در تولید گفتمان خود، از کنش های تلفیقی و شیوه های مختلف استدلال ازجمله آمرانه- اقناعی- چالشی- ترغیبی استفاده کرده تا با تأثیرگذاری بهتر بر مخاطب، او را به جهان باورهای خود دعوت کند؛ همچنین، گفتمان مسلط در غزلیات این شاعر، گفتمان رندی است.
۲۹۸۰.

«خودزنی» های رندانه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خودزنی حافظ رندی تزویرستیزی کنایه تعریض بیت تخلص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۳۵۳
بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح       شرمسار رخ س اق ی و م ی ر ن گ ین م «خودزنی» در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دوره معاصر و روزگار ما است. از زاویه آرایه ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دارد در هیچ یک از فرهنگ های زبان فارسی به آن نپرداخته اند. در میان سرایندگان بزرگ شعر فارسی نیز بجز حافظ از این آرایه بدیعی در سطح ویژگی سبکی سود نمی برد. زیرا به استناد یک ضرب المثل شایع در زبان فارسی: «هیچ بقّالی نخواهد گفت که ماست من ترش است» ولی حافظ از این آرایه به گونه ای رندانه و چندلایه در محکومیّت مدعیّان خود می کوشد. حافظ نیز مانند بزرگان ادبیات فارسی مصلح اجتماعی است. اصلاح جامعه همان چیزی است که امروزه به آن «تعهد یا رسالت» شاهر گفته می شود. زبان حافظ از دیدگاه ساختار و معنا بسیار هنری و پخته و  دل نشین است، او زخم های کهنه و چرکین فرهنگی را به نیشتر قلم و اندیشه می شکافد تا شاید مرهمی برآنها بگذارد. یکی از آلودگی های بزرگ دوره حافظ ریاکاری و دورویی و تزویر است. دورویی اهل شریعت، طریقت و تصوّف، عالمان و دولتمردان چیزی نیست که هر مصلحی بتواند از کنار آن نادیده بگذرد لذا حافظ در ریاستیزی و تزویرسوزی سرآمد همگان است. او که حافظ قرآن است می داند که قرآن کریم توجّه زیادی به این ضایعه اجتماعی دارد. بارها قرآن از منافقان و دشمنی آنها یاد می کند، حتی سوره ای را به این موضوع با عنوان «منافقین» اختصاص می دهد. در این مقاله کوشش می گردد با استفاده از روش (توصیفی تحلیلی) به بررسی خودزنی های حافظ پرداخته گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان