آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

فرهنگ و زبان عامه مرزهایی مشترک و متداخل با ادب رسمی دارد و تعامل این دو حوزه با یکدیگر در تاریخ ادبی ما همواره وجود داشته ؛ اما در برخی جریان های سبکی و فکری این تعامل پررنگ تر بوده است. یکی از گونه های نثر که پیوندی عمیق با ساحت زبان و فرهنگ عامه دارد گفتارهای شفاهی اهل عرفان است که برخی با نام «معارف» شهرت یافته اند. نقش پذیری از این ساحت تنها منحصر به استفاده زیبایی شناسانه از چند عنصرِ متاثر از فرهنگِ زیستِ گوینده نیست؛ بلکه پیوندی استوار با روساخت و زیرساخت این آثار دارد. نوشته حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف درک و شناسایی بهتر تعامل ادب رسمی و ادب عامه در حوزه ادب عرفانی به واکاویِ سه اثر معارف بهاء ولد، معارف محقق ترمذی و معارف سلطان ولد پرداخته است. جست وجو در رشته های درهم تنیده این متن ها با حوزه های فرهنگ و زبانِ مردم و تحلیلِ بسترها و اجزایِ ساختِ تصاویر آفریده شده افزون بر آشکار ساختن جزییاتی ارزشمند و گاه فراموش شده از زبان و فرهنگ عامه و تحولات آن در گذر زمان، در فهم بهتر این متون و شناخت دقیق تر ساختار اندیشگانی و فرهنگی گویندگان آن نیز سودمند بوده و رویکردهای مردم گرایانه ایشان را هم پدیدار ساخته است.

تبلیغات