فعل، مهمترین رکن جمله است و شیوه کاربرد فعل در یک اثر، دغدغه های نویسنده برای ایجاد لایه های معنا و ارتباط تأثیرگذار با مخاطبان و کارکردهای روانی او را نشان می دهد. آیا می توان همچون شخصیّت، فعل را به برون گرا، درون گرا و خنثی تقسیم کرد؟ پاسخ حاصل از یافته های این مقاله توصیفی- تحلیلی، به این پرسش مثبت است و بررسی غزل های سنایی نشان می دهد که چون سنایی در غزلیات عاشقانه به عشق های شهوانی و دست یافتنی دوره غزنویان می پردازد، گرایشی برون سو گرایانه دارد و فعل هایی کُنشی، حرکتی و برون گرا را به کار می گیرد. اما، سنایی در غزل های قلندری که بیان رندانه مفاهیم و معانی عرفانی با واژگان تغزلی، عاشقانه و هنجارشکنانه است، معناگرایی و تازگی حال و هوا و عمق تجربه روحی خود و چندلایگی سخن را با کاربست فعل های درون گرا نشان می دهد. در این بخش، فعل های درون گرا، مفاهیمی چون: کشف و شهود، درون پروری، معرفت قلبی و توجه به احوال درونی و روحانی را نشان می دهند. تفاوت شیوه کاربرد فعل در غزل ها نشان می دهد که میان عمل و زندگی در حالِ تغییر سنایی با اندیشه های نو شونده او رابطه ای منطقی برقرار بوده است. بسامد بالای کاربرد فعل امر و خبری (است، بود، بدان و...) در قلندریات، مؤید جنبه تعلیمی سخن است.