تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 13 تابستان 1400 شماره 48 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی بزرگترین و ارزشمندترین حماسه ملی ایران است که برخلاف ظاهر آسان نمایش، ژرفایی بسیار تودرتو و پیچیده دارد، طوری که با وجود شرح ها و گزارش های مکرر شاهنامه پژوهان، هنوز درباره بسیاری از بیت های آن اتفاق نظر وجود ندارد. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی، پس از واکاوی برخی از بیت های شاهنامه ویراسته جلال خالقی مطلق و طرح دیدگاه شاهنامه پژوهان درباره هر بیت، روشن شد که گزارش برخی از بیت ها به سامان و مفهوم نیست که این ابهام یا از عدم توجه کافی به بافت متن ناشی شده و یا نارسایی گزارش بیت، ناشی از ضبط نادرست یا مغشوش یک واژه یا عبارت در بیت است. از این رو، هم به بررسی انتقادی ضبط برخی از بیت ها پرداخته شده و با توجه به قراین متعدد، نویسش موجه تری پیشنهاد شده است و هم پس از بررسی انتقادی گزارش برخی از ابیات و بازنمودن نارسایی این گزارش ها، کوشش شده که با توسل به منابع درون متنی و برون متنی، معنای درخورتری ارائه گردد.
شیوه های شخصیت پردازی در بره گمشده راعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت یکی از ارکان اصلی داستان است که بدون آن خلق داستان امکان پذیر نیست؛ اما پردازش این عنصر داستانی یکی از سازوکارهایی است که توانمندی نویسنده را در آفرینش اثری ماندگار نشان می دهد. هوشنگ گلشیری یکی از داستا ن نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود برجای گذاشته است. «بره گمشده راعی» از داستان های بلند، پرکشش و تأثیرگذار اوست که به بازتاب سرخوردگی روشنفکران در دهه پنجاه پرداخته است. شخصیت پردازی در این اثر برجسته ادبی موضوع مقاله حاضر است که نگارنده تلاش نموده به روش توصیفی- تحلیلی به کشف شیوه های شخصیت پردازی در این اثر دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد گلشیری با روش های مختلف شخصیت پردازی آشناست و از هریک به اندازه و فراخور موقعیت و فضای داستان استفاده نموده است. نام ها را نسبتاً قدیمی انتخاب کرده که رنگ مذهبی برجسته تری دارند و غالباً با مسمای خود مناسبت دارند. توصیف شخصیت ها، محیط، گفت وگوها و... در خدمت فضای داستان هستند. شیوه جریان سیال ذهن در تمام اجزای داستان محسوس است. رمزگونگی از نکات اصلی این داستان است و نویسنده تلاش نموده در فضای سیاسی- اجتماعی معاصر، خلف صدقی از آثار نمادین گذشته برجای بگذارد.
بررسی شخصیت ضد اجتماعی در رمان «شوهر آهو خانم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت، جزئی از ساختار کلی متن داستان به شمار می آید. شخصیت های رمان یا داستان، در واقع افرادی هستند که با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کنند. «شوهر آهو خانم» به عنوان نخستین اثر علی محمد افغانی، به بازتاب مناسبت های خانوادگی و تحلیل روابط روحی، روانی و عاطفی شخصیت های داستانی توجه ویژه ای دارد. نویسنده در این رمان، با نفوذ به درونیات و ذهنیات شخصیت های داستانی، سعی می کند به لایه های پنهانی روح و روان آنها دست یابد. در این پژوهش، سعی بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی به تشریح روان شناختی شخصیت ضد اجتماعی «هما» به عنوان یک زن سرکش و قانون شکن در این رمان پرداخته، و به این پرسش پاسخ داده شود که چه ویژگی هایی در شخصیت «هما» وجود دارد که وی را به عنوان شخصیت ضد اجتماعی نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که این شخصیت داستانی، با ویژگی های رفتاری همچون چرب زبانی، ظاهرسازی، سنگدلی، پرخاشگری، قانون شکنی، عدم وفاداری و عدم احساس پشیمانی می تواند به عنوان یک شخصیت زن ضد اجتماعی در داستان معرفی شود.
مرگ اندیشی و نوزایی در قصه های ایرانی انجوی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ و مرگ اندیشی از بن مایه های برجسته در قصه های عامیانه است و اندیشه نوزایی برخاسته از مرگ اندیشی از باورهای جمعی و اسطوره ای کهن است. مرگ و نوزایی، صورت های متعددی در قصه ها دارند و در تعدادی از نمونه ها بیانی نمادین دارند. شناخت این صورت ها و نمادها، درک عمیق تری از مرگ اندیشیِ عامه نمایان می سازد. نگارندگان برای دست یابی به اَشکال مرگ اندیشی و نوزایی در مجموعه چهار جلدی قصه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده و صورت های مرگ، نوزایی و نمادهای مرگ اندیشی و نوزایی را شناسایی، استخراج و تحلیل کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند مرگ دو نمود طبیعی و غیرطبیعی در قصه ها دارند و صورت های غیرطبیعی مرگ، که پربسامدترین گونه مرگ در قصه هاست، عبارتند از: اقدام موفق، اقدام ناموفق و مرگ با پایان باز، رویگردانی از کشتن، خودکشی، مرگ بر اثر حوادث، دیدار با مردگان و شایعه مرگ. ظهور و بروز نمادهای مرگ در شکل های اقدام موفق، اقدام ناموفق و نتیجه نامشخص در کشتن و مرگ بر اثر حوادث است. صورت های نوزایی در قصه ها شامل ولادت مجدد، انتقال نفس، استحاله، تناسخ و رستاخیز است، نمادهای آن هم در تمامی شکل های نوزایی بسامد دارند و در پاره ای از نمونه ها با نمادهای مرگ مشترکند.
نقد و تحلیل ساختار تعلیمی کتاب«نصاب الصبیان» ابونصر فراهی (مطالعه موردی یک کتاب کودک در نظام آموزشی سبک سنّتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشته، یک کتاب کودک (نصاب الصبیان) از دو جنبه شکلی و محتوایی، مورد مطالعه آمایشی_ تحلیلی قرار می گیرد. این کتاب در نظام آموزشی ایران اسلامی حدود ششصد و پنجاه سال مورد استفاده قرارگرفته است. با پژوهش انجام گرفته روی 3216 واژه به کاررفته در نصاب الصبیان، در یک بستر آمایشی تحلیل ریخت و محتوا؛ الف- از نظر شکلی؛ بسامد زبانی واژگان، محتوای لغات، قافیه غنی و فقیر، واژگان انسانی و غیرانسانی و همچنین جاندار و غیر جاندار بودن بخش غیرانسانی و ب- ازنظر محتوایی؛ موضوع لغات، خوشایندی، ناخوشایندی و خنثایی واژه ها، درون مایه اخلاقی، تخیلی و عاطفی آن ها و همچنین عناصر حرکتی، رنگی و موسیقیایی لغات مشخص می شود سپس از طریق تعیین بسامد واژگان، عناصر تعلیمی استاندارد و غیراستاندارد کتاب مشخص می گردد و در نهایت پس از بررسی های لازم، فاصله داشتن این کتاب از معیارهای شعر کودک به اثبات می رسد.
نشانه-معنا شناسی مکان در داستان زادن زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت معنا بخشی به این پدیده برای مخاطب باشد. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مکان ها در داستان زادن زال در شاهنامه فردوسی پرداخته، تا با دیدگاهی معناگرا و تحلیل نقش نشانه های مکانی، انواع مکان را نمایان سازد، و با تکیه بر اصول علم نشانه-معناشناسی به بررسی فرآیندهای تاویل مکان ها در این داستان بپردازد. نتایج نشان می دهد، بیشتر رویدادهای داستان در کوه البرز که مکانی اساطیری است صورت می گیرد. حتی اکثر مکان های روایی این داستان نیز در کوه البرز قرار دارد و مکان های دیگر، بیشتر به فضا شدگی تمایل دارند و از مکان بودگی خود دور می شوند و جنبه تخیلی آنها نیرومندتر می گردد و نشانگی جدیدی را می پذیرند که ریشه در تجربیات ذهنی، همچون اسطوره ها، تاریخ، فرهنگ و خاطرات جمعی یک ملت دارد. مکان ها جنبه اسطوره ای داستان زادن زال را تقویت می کنند.
چهره شناسی و چهره پردازی شخصیت در حکایت های گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهره شناسی و چهره پردازی، از جمله موضوع های مهم در آثار سعدی است که با شناخت آن ها، می توان به دیدگاه این اندیشمند، درباره چگونگی شناخت انسان پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی این موضوع در حکایت هایی از گلستان، با روش توصیفی-تحلیلی (کتابخانه ای) است. چهره شناسی از نظر فلسفی، عرفانی، عاشقانه و تعلیمی، چهره پردازی فیزیکی، پوششی و روانشناختی و اهمیّت هر کدام در دیدگاه سعدی، از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر سعدی، چهره شناسی یا فراست، به معنی پی بردن به درون شخصیت از طریق کنش ها یا ارتباطات غیرکلامی است. از نظر چهره پردازی، در حکایت های گلستان، شخصیت ها، سه چهره فیزیکی، پوششی و روان شناختی دارند که هر کدامشان در موقعیتی، مهم ارزیابی شده است. چهره پردازی پوششی و فیزیکی، جایگاه اجتماعی و فرهنگی شخصیت ها و شیوه ارزشیابی از آنان را نشان می دهند و از طریق چهره پردازی روانشناختی، درون شخصیت ها نشان داده شده است. از نظر کارکرد و انتقال درونمایه، سعدی از طریق افعالی مانند بایستن، شایستن، توانستن و خواستن، چهره روانشناختی شخصیت ها را به صورت غیرمستقیم برای خواننده برملا کرده و با ایجاد ارتباط عاطفی، احساس تنفر یا تحسین شان را برانگیخته و بدین ترتیب، شیوه تفکر آنان را درباره موضوع مورد نظر خود جهت دهی کرده است.
بررسی ویژگی های سبکی رمان «ریشه در اعماق» با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است رمان «ریشه در اعماق» را از منظر سبک شناسی انتقادی مورد واکاوی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان با استفاده از مؤلفه های خاص سبکی به ایدﺋولوژی پنهان متن دست یافت؟ در این مقاله، رمان مذکور بر اساس شاخصه های سبک شناسی انتقادی، مورد توجه قرار گرفت. هدف این پژوهش، رسیدن به تفسیر و درک عمیق از اثر است. زیرا از منظر سبک شناسی انتقادی، راحت تر می توان به جلوه های پنهان ایدﺋولوژی، سلطه، قدرت و گفتمان حاکم بر این رمان دست یافت و بر روی این نکته تامل کرد که زبان چگونه این مفاهیم اجتماعی را بازتولید می کند. رمان «ریشه در اعماق» به مساﺋل رزمندگان و جانبازان می پردازد. ایستادگی شفی -جانباز جنگ- به عنوان نماینده گفتمان ملی(مذهبی) دربرابر تنگناهای زیستی و قوانین محلی و سنتی و امیدواربودن او، نقصان گفتمان محلی و ابتر بودن آن و برعکس، اقتدار، نوید بخش بودن و استمرار گفتمان ملی(مذهبی) را در طول زمان نشان می دهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی تنظیم شده است.
بررسی و تحلیل بومی گرایی و ادبیات عامه در آثار ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اولیه قرن حاضر، در ادبیات داستانی، جریان بازگشت به اصل، با عنوان بومی گرایی پدید آمد. بومی گرایی را در گسترده ترین معنا می توان آموزه ای دانست که خواستار باز آمدن، باز آوردن یا ادامه رسوم، باورها و ارزش های فرهنگی و بومی است. ابراهیم گلستان که با زبان خاص خود موفق به خلق آثاری مانا در زمینه داستان های بومی شده، به زیبایی و در موارد ضروری از فضای بومی محلی برای رساندن مفهوم به خواننده بهره گرفته است. زبان و بیان بومی و محلی و اعتقادات محلی از زبان شخصیت های داستانی این نویسنده، نه تنها در پیشبرد داستان مؤثر است، بلکه زبان و بیان محلی به همراه باورهای بومی، راهی برای بیان و مقابله و مبارزه نویسندگان با معضلات و مشکلات اجتماعی، اعتقادات نادرست و خرافی، فقر اقتصادی و به همراه آن فقر فرهنگی است. این زبان، به خواننده یاری می رساند تا خود را در فضای مورد نظر نویسنده قرار دهد و شخصیت های داستان برای او باورپذیر شود. گلستان به نحوی شایسته از عناصر بومی بهره گرفته و در عرصه ادبیات بومی محلی به موفقیت دست یافته. در این تحقیق کوشیده شده تا پس از بررسی ویژگی های بومی گرایی در ادبیات، براساس شیوه کتابخانه ای و با دیدگاه تحلیلی – توصیفی، به تطبیق داده ها با آثار بومی گرایی ابراهیم گلستان پرداخته شود و ویژگی های بهره گیری نویسنده از فضا، اندیشه، آداب و رسوم و کلام بومی و در نهایت شکل گیری فرم داستانی و سبک نگارشی وی تبیین شود.
تحلیل گفتمان مسلط در غزلیات حافظ بر مبنای وجوه چالشی-استدلالی نظریه کنش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنش گفتار، یکی از مباحث مهم کاربردشناسی و فلسفه زبان است که پژوهشگر در تحلیل خود، بیشترین نقش را به گفتمان در بافت قائل می شود. این مقاله بر آن است که از گفتمان مسلط غزلیات حافظ روشنگری کرده و نشان دهد که شاعر، در جایگاه یک منتقد اجتماعی، برای القای دیدگاه های خود به مخاطب، چگونه از شیوه های کلامی متعدد و کنش های گفتار بهره برده است. بررسی کنش های گفتار غزلیات حافظ، برای کشف ابعاد نظام باورهای او، دارای اهمیت پژوهشی است. فرض بر این است که گفتمان مسلط و وجه ممیزه غزلیات حافظ، گفتمان رندی است و از ایدئولوژی و نحوه ارتباط شاعر با نهادهای قدرت حکایت دارد. بدین منظور، بر اساس مباحث مرتبط با نظریه کنش گفتار با محوریت الگوی پنج گانه جان سرل، عمل نمودیم و داده های مستخرج از دیوان را به روش های آماری- توصیفی، مورد تحلیل و تفسیر قرار دادیم. ره آورد تحقیق، حاکی از آن است که حافظ، در تولید گفتمان خود، از کنش های تلفیقی و شیوه های مختلف استدلال ازجمله آمرانه- اقناعی- چالشی- ترغیبی استفاده کرده تا با تأثیرگذاری بهتر بر مخاطب، او را به جهان باورهای خود دعوت کند؛ همچنین، گفتمان مسلط در غزلیات این شاعر، گفتمان رندی است.
ساختار اخلاقی– اعتراضی در اندیشه های نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش پیوند اخلاق و اعتراض در اندیشه نظامی مورد بررسی قرارگرفته است. او با رویکرد تعلیمی در پی عدالت ورزی حاکمان و هدایت جامعه به سوی جامعه آرمان شهری است و با داستان های تعلیمی و بیان اعتراضی گاه با تصریح و گاه با تعریض در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی و سیاسی ایستادگی می کند. به اعتقاد او شاید تعلیم از میان انواع ادبی عرصه بهتری برای روح انتقادی و اعتراضی به حاکمان زورمدار باشد. از این رو در قالب داستان هایی از سرنوشت حاکمان گذشته ستودنی ها را ستوده و ناشایست ها را تقبیح کرده، مضامین ارزشمندی چون عدالت، دین داری و خردورزی و انسان دوستی را ستایش کرده و از سویی ناراستی و نادرستی و بی عدالتی و ظلم را تقبیح کرده است. نگارنده در این جستار ضمن مطالعه تحلیلی نتیجه می گیرد بر اساس آموزه های دینی، نظامی اعتراض خود را به حاکمان زمان خود به چهار روش مختلف اقتضائی ابراز داشته و این اعتراض را با توجه به مبانی اخلاقی و شرایط تأثیرگذاری بیان می دارد. از این رو ظلم را برنمی تابد و با آوردن حکایت های متعدد از پادشاهان گذشته به تعریض یا با نصایح اخلاقی به تلویح و یا با اعتراض به تصریح بر آن ها می تازد تا به راه دادگری بازآیند. مرحله نهایی از اصول اعتراضی - تعلیمی نظامی متوسل شدن به عالم فرازمینی و توسل به کسانی چون پیامبر اسلام است تا خود ریشه ظلم را برکنند. او ضمن دعوت به عدالت ورزی که یکی از شرایط اصلی در حکومت داری است، پادشاهی را که فاقد شرط عدالت ورزی در آرمان شهر نظامی باشد، فاقد صلاحیت حکومت داری می داند.
«خودزنی» های رندانه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح شرمسار رخ س اق ی و م ی ر ن گ ین م «خودزنی» در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دوره معاصر و روزگار ما است. از زاویه آرایه ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دارد در هیچ یک از فرهنگ های زبان فارسی به آن نپرداخته اند. در میان سرایندگان بزرگ شعر فارسی نیز بجز حافظ از این آرایه بدیعی در سطح ویژگی سبکی سود نمی برد. زیرا به استناد یک ضرب المثل شایع در زبان فارسی: «هیچ بقّالی نخواهد گفت که ماست من ترش است» ولی حافظ از این آرایه به گونه ای رندانه و چندلایه در محکومیّت مدعیّان خود می کوشد. حافظ نیز مانند بزرگان ادبیات فارسی مصلح اجتماعی است. اصلاح جامعه همان چیزی است که امروزه به آن «تعهد یا رسالت» شاهر گفته می شود. زبان حافظ از دیدگاه ساختار و معنا بسیار هنری و پخته و دل نشین است، او زخم های کهنه و چرکین فرهنگی را به نیشتر قلم و اندیشه می شکافد تا شاید مرهمی برآنها بگذارد. یکی از آلودگی های بزرگ دوره حافظ ریاکاری و دورویی و تزویر است. دورویی اهل شریعت، طریقت و تصوّف، عالمان و دولتمردان چیزی نیست که هر مصلحی بتواند از کنار آن نادیده بگذرد لذا حافظ در ریاستیزی و تزویرسوزی سرآمد همگان است. او که حافظ قرآن است می داند که قرآن کریم توجّه زیادی به این ضایعه اجتماعی دارد. بارها قرآن از منافقان و دشمنی آنها یاد می کند، حتی سوره ای را به این موضوع با عنوان «منافقین» اختصاص می دهد. در این مقاله کوشش می گردد با استفاده از روش (توصیفی تحلیلی) به بررسی خودزنی های حافظ پرداخته گردد.
بررسی و تحلیل هویت انسان در سروده های سپیده کاشانی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان با توجه به شرایط زیستی و تاثیرپذیری اش از محیط و روی داده های سخت زندگی اجتماعی، به هویت خود شکل می دهد. این هویت زاده فردیت یافتگی و تقابل درون و بیرون اوست. تقابلی که در ازل از ناسازی خاک وجود او و روح الهی، به وجود آمده و خود ایجادگر تقابل های دیگر شده است، بنابراین انسان با گرایش به هر یک از این دو عنصر، سرنوشت خویش و سعادت و شقاوت خود را رقم می زند. او در مواجهه با بلایای سخت، بیش از شرایط عادی، ویژگی های ذاتی و اکتسابی را بروز می دهد. یکی از این رویدادهای تعیین کننده، جنگ است که بر انسان تحمیل می شود و او را بر سر دوراهی مقاومت یا تسلیم قرار می دهد تا فضیلت و یا رذیلت هایش را به نمایش بگذارد. در این مقاله برسر آنیم بدانیم که آدم ها، در جریان جنگ، از دید سپیده کاشانی و قیصر امین پور، چه ویژگی هایی دارند و چگونه می توانند با این خصوصیات، ذات الهی و پنهان خویش را آشکار کنند. داده های این مقاله با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای فراهم آمده و با روشی کیفی، توصیف و تحلیل شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که در آغاز جنگ ذات الوهی انسان ها همواره شیطان را محروم می کند ولی با پایان یافتن جنگ، به تدریج شیطان راه نفوذ در آنان را می یابد.
سبک شناسی تاریخ عالم آرای عباسی اثر اسکندر بیگ منشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عالم آرای عباسی، کتابی است در باب تاریخ پادشاهان صفوی، از زمان شاه اسماعیل یکم تا پایان پادشاهی شاه عباس یکم، که توسط اسکندر بیگ ترکمان، ملقب به منشی، یکی از دبیران دربار صفوی نوشته شده است. این کتاب در کل مهم ترین سند تاریخی دوران شاه عباس یکم و پنج سال ابتدایی سلطنت شاه صفی محسوب می گردد که به نثری ساده اما آشفته نوشته شده و از بهترین کتاب های تاریخی دوره خود به شمار می آید. در مقاله حاضر، کتاب عالم آرای عباسی براساس سه رویکرد زبانی، ادبی و فکری بررسی شده که از مهم ترین ویژگی های زبانی این کتاب، می توان به فراوانی واژگان مغولی غریب و نامأنوس در هر سطر، اقتباس از آیات و احادیث، استشهاد به اشعار عربی و فارسی اشاره کرد. در این اثر اطناب و کثرت مترادفات بسامد بسیار بالایی دارد تا حدی که به تکرار و گزافه گویی منجر شده است. از بین رفتن جمله بندی های موجز به شیوه قدیم وفخامت و جزالت نثر به ضعف تألیف و سستی الفاظ مبدل گشته است و به نوعی آن ابهت و استحکامی که در زبان دری موج میزند، در این اثر وجود ندارد. در بعد ادبی گرایش زیاد نویسنده به انواع سجع، جناس، تشبیه و کنایه است. و در حوزه ویژگی های فکری به سنت های گفتاری(اعتقادات، ارز ش ها، دانش ها) و سنت های رفتاری(رسوم اخلاقی و قومی، باورها)و سنت های مادی (کیفیت کالاها، بناها و ابزار) پرداخته است. مقاله پیش رو می کوشد تا چگونگی سبک این اثر را بررسی نماید.
بازتاب مسائل اجتماعی در سفرنامه های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای شناخت جنبه های گوناگون تاریخ و فرهنگ مردم یک منطقه، سفرنامه ها ابزاری راه گشاست که اطلاعات درخوری ارائه می دهند. در این پژوهش چهار سفرنامه «میرزا فتاح خان، حاج سیاح، حاجی پیرزاده و اعتمادالسلطنه» از دوران قاجار انتخاب شده اند. این پژوهش با هدف بررسی مسائل اجتماعی و زیرساخت های اساسی آن در ساختار یک جامعه با روش توصیفی – تحلیلی در پی یافتن این پرسش است که چه مسائل اجتماعی در سفرنامه های منتخب دوره قاجار بازتاب یافته است. نتایج نشان داد که سفرنامه نویسان دو رویکرد نسبت به مسائل اجتماعی دارند: نخست مطرح کردن مسائل و زیرساخت ها و دیگری برشمردن معضلات اجتماعی. در هر دو بخش بیشترین توجه را به مسائل اجتماعی، حاج سیاح و حاجی پیرزاده داشته اند. پیرزاده بیشتر بر آنچه در سایر کشورها و به خصوص اروپا بوده تأکید داشته اما حاج سیاح بیشتر در مورد مسائل اجتماعی و معضلات داخل ایران سخن گفته است. او با زبانی انتقادی، از وضعیت نابسامان زیرساخت های اجتماعی در ایران گلایه دارد. مقایسه مشاهدات سیاحان در مورد مسائل اجتماعی، نشان می دهد که در دوران قاجار زیرساخت های اجتماعی در حد بسیار نامطلوبی بوده که قابل مقایسه با پیشرفت های کشورهای اروپایی در همان دوران نیست. همین امر، منجر به پدید آمدن عدم نارضایتی از حکومت، عدم رفاه اجتماعی، تبعیض های طبقاتی، افزایش مهاجرت و... در ایران گردیده بود.