محمد امیرجلالی

محمد امیرجلالی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
پست الکترونیکی: mohammadamir_jalali@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی رابطه «خدایگان و رعیت» در آراء سیاسی سعدی از منظر تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آثار سعدی تاریخ گرایی نو نقد قدرت رابطه شاه و رعیت رساله نصیحه الملوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۲۰۴
مقاله حاضر به بررسی آراء سیاسیِ سعدی درباره ارتباط میان شاه و رعیت، براساس تمامی آثار وی (بوستان، گلستان، قصاید، قطعات، رسائل و غزلیات) و رابطه آثار او با نفی یا تثبیتِ «قدرت» از منظر «تاریخ گرایی نو» می پردازد. در اینجا نسبت آثار سعدی با «قدرت» ذیل دو دوره سیاسی بررسی شده است: 1. دوره سوم حیات سعدی (عصر اتابکان فارس) 2. دوره چهارم حیاتِ او (عصر پس از اتابکان و چیرگی حاکمان مغول). نگارش رساله نصیحهالملوک، آغازیدن بوستان با دو باب «عدل» و «احسان» (که همسو با متون نظری در سیاست مُدُن است) و قراردادن بابِ «در سیرت پادشاهان» به عنوان نخستین باب گلستان، نشان دهنده میزان اهمیت تبیین و اصلاح نوع رابطه شاه و رعیت (شیوه حکومت و کشورداری) از دید سعدی است. سعدی ایجاد سه رکن «رفاه»، «امنیت» و «آرامش» را مهمترین وظایف یک حکومت در قبال مردم می داند. نفی انگاره ظل اللهی، عبور از تمثیل های رایجِ «شبان- گوسفند» به «سر- بدن» و «درخت- ریشه»، و قرائت متفاوت و گاه معکوس (در قبال خوانش رایج) از مناسبات شاه و رعیت، بیانگر تفاوت دیدگاه های سیاسی سعدی نسبت به خوانش های مشهور و ترویج یافته از این رابطه در روزگارِ اوست. قرائت سیاسی اروپائیان از آثار سعدی نیز مؤید قابلیتهای سیاسی آثار وی است.
۲.

مأخذیابی و تحلیل تصرفات مولانا و شمس در ادبیات عاشقانه عصر اموی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولانا شمس تصرفات شکلی و محتوایی ادبیات عصر اموی لیلی و مجنون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۴۵۵
در پژوهش حاضر، به بررسی نحوه بازتاب ادبیات عاشقانه عرب عصر اموی در آثار مولانا (مثنوی، مکتوبات، فیه ما فیه، مجالس سبعه، غزلیات شمس) و مقالات شمس تبریزی، مأخذیابی داستان ها و ابیات، و بررسی برخی از تصرفات هنری مولانا و شمس در اشعار و روایات اصلی پرداخته می شود. پرسش های این پژوهش این است که در آثار مولانا و شمس، چه نمودهایی (اعم از داستان و سروده) از ادبیات عاشقانه عصر اموی وجود دارد و این نمودها در این متون چه تغییراتی یافته اند. همچنین آیا این تغییرات، ناشی از تصرفات شخص مولانا و شمس اند یا برخاسته از منابعی هستند که از آن ها بهره جسته اند؟ چنانکه خواهیم دید، آثار شمس و مولانا دربردارنده ابیات شاعرانی از عصر اموی و نیز داستان هایی درباره زندگی آن هاست. تصرفات مولانا از گونه تغییراتی در شخصیت ها، قهرمان، زمان تاریخی داستان، نام سراینده و متن اشعار است. برخی از این تصرفات، ناشی از خلاقیت های فردی مولاناست و منشأ برخی نیز منابع پیش از مولاناست. تصرفات مولانا در متن اشعار نیز برخی آگاهانه و در برخی موارد ناآگاهانه و ناشی از نقل از حافظه است. در پژوهش حاضر، برخی از ابیات قیس بن مُلَوح عامری، عمر بن ابی ربیعه، عروه بن حزام، اَحوَص انصاری، ابن مَیاده، معاویه بن ابی سفیان (از دوره اموی)، حلاج، متنبی، ابوفراس حمدانی و انوری (از سده های بعد) در آثار مولانا و شمس مأخذیابی شده و پیشینه برخی از روایات، در متونی نظیر الأغانی، دیوان مجنون به روایت ابی بکر والبی، مصیبت نامه عطار، هزار حکایت صوفیان، فتوحات ابن عربی، رساله عینیه غزالی، تمهیدات و نامه های عین القضات نشان داده شده است.
۳.

تأثیر و تأثرات متون عرفانی پارسی در مواجهه با ادب عُذری عرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حب عذری تأویل تصرفات هنری عرفان ایرانی لیلی و مجنون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۳۰۱
مقاله حاضر به نحوه حضور سروده های شاعران ادب عُذری در برجسته ترین متون عرفانی ایرانی تا پایان قرن هفتم هجری می پردازد. جدول های پایانیِ مقاله دربردارنده سروده هایی از شاعران عذری است که نگارندگان آنها را در متون عرفانی یافته و در بیشینه موارد برای نخستین بار نام سرایندگان آن ها را تعیین کرده، و گاهی نیز به تصحیح آنها پرداخته اند. نگارندگان برآنند که ایرانیان در حفظ، حیات و حرکت ادب عذری، سهمی بیش از خود اعراب داشته اند: اشعار پراکنده شعرای عذری در الأغانیِ ابوالفرج اصفهانی گردآوری و حفظ شد؛ موضوعات آن در الزُّهره ابن داوودِ اصفهانی، تئوریزه شد؛ اشعار آن به دست ابونصر سَرّاج طوسی و مُستَملی بُخاری به متون مدرسی صوفیه راه یافت؛ در صافی ذهن و ضمیر عرفای خراسان همچون ابوسعید و شبلی (که اصالتی خراسانی داشت) به لطیف ترین معانی عارفانه «تأویل» شد؛ روایات پراکنده آن به دست نظامی نظم یافت؛ به دست عرفایی همچون احمد غزّالی، عطار و مولانا «تمثیل» های فراوانی از آن ساخته و شخصیتهای آن به «نماد» تبدیل شد؛ و در نهایت، مضامینِ آن در غزلِ شعرایی بزرگ همچون سعدی به زیباترین شکل کمال یافت. باری، لیلی در نهایت در ذهن عرفای ایران چنان جایگاهی یافت که نماد خداوند شد. مقاله حاضر به نحوه حضور سروده های شاعران ادب عُذری در برجسته ترین متون عرفانی ایرانی تا پایان قرن هفتم هجری می پردازد. جدول های پایانیِ مقاله دربردارنده سروده هایی از شاعران عذری است که نگارندگان آنها را در متون عرفانی یافته و در بیشینه موارد برای نخستین بار نام سرایندگان آن ها را تعیین کرده، و گاهی نیز به تصحیح آنها پرداخته اند. نگارندگان برآنند که ایرانیان در حفظ، حیات و حرکت ادب عذری، سهمی بیش از خود اعراب داشته اند: اشعار پراکنده شعرای عذری در الأغانیِ ابوالفرج اصفهانی گردآوری و حفظ شد؛ موضوعات آن در الزُّهره ابن داوودِ اصفهانی، تئوریزه شد؛ اشعار آن به دست ابونصر سَرّاج طوسی و مُستَملی بُخاری به متون مدرسی صوفیه راه یافت؛ در صافی ذهن و ضمیر عرفای خراسان همچون ابوسعید و شبلی (که اصالتی خراسانی داشت) به لطیف ترین معانی عارفانه «تأویل» شد؛ روایات پراکنده آن به دست نظامی نظم یافت؛ به دست عرفایی همچون احمد غزّالی، عطار و مولانا «تمثیل» های فراوانی از آن ساخته و شخصیتهای آن به «نماد» تبدیل شد؛ و در نهایت، مضامینِ آن در غزلِ شعرایی بزرگ همچون سعدی به زیباترین شکل کمال یافت. باری، لیلی در نهایت در ذهن عرفای ایران چنان جایگاهی یافت که نماد خداوند شد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان