فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
افسانه ها و داستان ها که عموم مردم آفریدگان آن هستند، بستر مناسبی برای واکاوی باورهای اساطیری هر قوم است. در منطقه لارستان به دلیل وضعیت بد آب و هوایی، خشک سالی و کم آبی، باورها و اندیشه هایی درباره باروری و آیین های باران خواهی برجای مانده که میراث پیشینیان و دارای الگوهای اساطیری است. آمیزش این باورها با زندگی مردم گاه چنان است که بر همه ارکان زندگی آن ها تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، دست یابی به الگوهای اسطوره باروری و آیین های باران خواهی نمودیافته در منطقه لارستان است. در این جستار، به روش میدانی و کتابخانه ای، داده ها گردآوری شده و با رویکرد توصیفی تحلیلی اسطوره باروری و آیین های باران خواهی در منطقه لارستان واکاوی شده است. همچنین کوشش شده است اگر شباهت یا تفاوتی میان اسطوره های این منطقه و اسطوره های ایرانی و غیرایرانی وجود دارد، بازنموده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد اسطوره باروری در منطقه لارستان از پنج رکن ورزوا، ایندرا، کلاغ، تیشتر و اناهیتا تشکیل شده است که مردم منطقه، باورهای خاصی درباره هریک دارند. ازسویی دیگر، سه آیین «قبله دعا»، «الله بده بارون» و «خوشه نشان» بازمانده آیین های باران خواهی در منطقه لارستان است.
نقش و کارکرد عنصر «مایگان» در افسانه ها (مطالعه موردی افسانه های عامیانه سَنخواست)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۲۱۶-۱۸۷
حوزه های تخصصی:
انتخاب مایگان (تِم) در هر اثر با پذیرش خواننده آن اثر رابطه تنگاتنگی دارد. در این مقاله کوشش می شود با روش تحلیل محتوا مایگان به کاررفته در افسانه های عامیانه جلگه سَنخواست، از توابع استان خراسان شمالی، موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود افسانه گویان چگونه از این عنصر برای تحقق اهداف موردنظرشان بهره گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که افسانه پردازان مایگان این افسانه ها را گاه در تفسیرهایشان به طور صریح بیان می کنند و گاهی نیز به جای بیان واضح احکامِ گوناگون، با بیان نمایش وارِ افسانه بیشتر به ارائه نمونه های اخلاقی می پردازند که این نوع نگرش علاوه بر اثرگذاری بیشتر بر خواننده، سطح افسانه را از کلیشه ساده انگار افسانه عامیانه تا اندازه ای فراتر می برد. به طور کلّی شیوه گزینش مایگان در افسانه های موردبحث بیشتر در پایان افسانه ها صورت گرفته، اما گاهی نیز در برخی از این افسانه ها مایگان مقدم بر افسانه است. مایگان موجود در افسانه های تاتی سَنخواست نشان می دهد که بخش عمده ای از آن ها برگرفته از شنیده ها، زندگی، تفکرات و اندیشه های مردم عادّی است. همچنین، هرچند که هدف این افسانه ها به ظاهر خلق قهرمان، ایجاد کشش، بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده و لذت بخشیدن و مشغول کردن آن ها بوده، اما درحقیقت درون مایه و زیربنای فکری و اجتماعی آن ها ترویج و اشاعه اصول انسانی، برابری، برادری و عدالت اجتماعی است.
خواص درمانی احجار در متون کانی شناختی کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۲۸۴-۲۵۱
حوزه های تخصصی:
کاربردهای طبی معدنیات که از منظر قدما پس از درمان های گیاهی و حیوانی از مهم ترین و رایج ترین انواع درمان ها بوده است، در سه دسته از متون کهن قابل بررسی و تحلیل است: متون کانی شناختی، بخش هایی از عجائب نامه ها و دائره المعارف ها و متون طبی. تأمل در این متون نشان می دهد شیوه های تهیه و کاربرد درمان های معدنی گوناگون بوده و سودن، سوختن، نوشیدن، خوردن، اندودن، بستن، آویختن، همراه داشتن و نگریستن به کانی ها از مهم ترین روش های درمان با معدنیات به شمار آمده است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و برمبنای متون کهن انجام گرفته، درپی پاسخ به این پرسش است که خواص درمانی معدنیات در متون کهن چیست و مهم ترین زمینه های کاربرد درمانی کانی ها کدام است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اعصاب و روان، بیماری های چشم، امراض دهان و حلق و بینی، بیماری های داخلی، کلیه و مثانه، زایمان و بارداری، مفاصل و ورم، پوست و مو، زخم و جراحت، زهر و پادزهر، پیشگیری از بیماری ها و ابزارهای درمانی، مهم ترین زمینه های کاربرد طبی کانی ها در متون کهن است. خواص درمانی سنگ ها که طیف گسترده و متنوعی را دربر می گیرد، ترکیبی است از دانش تجربی کهن و فرهنگ عامه و آیین ها و باورهای معدنی که از جلوه مرموز سنگ ها در نظر انسان قدیم و باور او به خواص درمانی معدنیات ناشی شده است
بازخوانی انگاره معاصر نزد تذکره نویسان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲
۵۶-۳۱
حوزه های تخصصی:
در این مقاله «معاصر» به مثابه یک «مفهوم» نزد نخستین مورخان ادبیات فارسی یعنی تذکره نویسان بررسی شده است. سعی شده این مفهوم دقیقا به همان طریقی که شناسا (یعنی تذکره نویسان فارسی) آن را تجربه کرده و شناخته است، توصیف شود. ابتدا بحثی مقدماتی درباره ریشه های لغوی «معاصر»، و سپس معانی امروز ی آن و برداشتها از معاصر آورده می شود. این بررسیها نشان می دهد که برداشت از معاصر تا چه اندازه به اوضاع فرهنگی و اجتماعی وابسته است. پس از طرح این مقدمات از معانی «معاصر» نزد تذکره نویسان سخن گفته می شود. برداشتهای همزمانی، تازه و جدیدبودن، همتایی و هم سطحی سه برداشتی است که تذکره نویسان از معاصر داشته اند. نشان داده شده است که برای تذکره نویسان این برداشتها سیال، و دلایل سیالیت آنها بررسی شده است. سیالیت این برداشتها باعث شده است تذکره نویسان از معیارهای محدودکننده ای مانند هم مشربی، هم طرزی و معاشرت بهره ببرند. این استفاده از آن رو بوده است تا آنان در نگارش از معاصران با حدود و ثغور دقیقتری کارشان را به انجام رسانند و ناخواسته و خواسته از سیالیت مفهوم معاصر بکاهند.
سرمایه، منش و میدان تولید ادبی در شعر سلمان هراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی ادبیات که به بررسی تولید و پیامدهای اجتماعی ادبیات می پردازد، به عنوان یک دانش میان رشته ای از یک سو، به ادبیات، زبان شناسی و فلسفه مرتبط است و از سوی دیگر به علوم اجتماعی و تاریخی. از آنجا که پس از پیروزی انقلاب در شعر اجتماعی جرقه هایی حاصل شد و شعر اجتماعی انقلاب به عنوان جریانی قدرتمند و تثبیت شده شکل گرفت، این پژوهش می کوشد تا با نظریه منش و میدان بوردیو و با روش تحلیلِ کیفی توصیفی، سه مؤلفه اصلی منش، میدان و سرمایه را در اشعار سلمان هراتی بررسی کند. بر اساس نتایج این تحقیق، شعر هراتی به عنوان کنش شاعر، حاصل ارتباط منش و موضع او در میدان های سیاسی، اجتماعی و ادبی است. او به عنوان شاعر انقلابی در برخی اشعارش انتقاد و اعتراض به وضعیت نابسامان جامعه، فاصله طبقاتی موجود در آن زمان و غرب گرایی دارد. دراین میان کنش های شعری با مضمون حبّ ودوستی نسبت به امامان، رهبر معظم، شهیدان و ... برجسته تر به کار گرفته است.
کارکردهای بلاغت در انتقال مفهوم تهذیب نفس در سوره شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سوره های قرآن مجید بین معنا با ابزارهای تعابیر تعامل وجود دارد. از جمله ی این سوره ها، سوره ی شمس است. این سوره ی کوتاه با یک قافیه و یک وزن موسیقی زیبا و با سوگندهای فراوان به زیباترین عناصر طبیعت و به نفس انسان و سوگند به خالق این پدیده ها و با استفاده از تعابیر بلاغی و ادبی کوشیده است، انعکاس زیبایی از تهذیب نفس را به نمایش بگذارد. هدف این مقاله، بیان ارتباط بین بلاغت با مضمون این سوره؛ یعنی تهذیب نفس است. از جمله یافته های این مقاله، فعلیه بودن جملات و غالب بودن فعل متعدی در این سوره و معرفه و نکره بودن برخی از عناصر سوگند و در پی هم آمدن سوگندها در این سوره در جهت انتقال معنای تهذیب نفس است. هجاهای بلند در ابتدای آیه و تکرار مصوت ( ا ) و نوع قافیه و موسیقی درونی این سوره، نقش بلاغت و ادب را در انتقال این مضمون پر رنگ تر نموده است. این یافته ها گویای این است که زیر شاخه های علم بلاغت در راستای مضمون مد نظر سوره قرار دارد. این مقاله با در نظر داشتن سؤال چگونگی نقش بلاغت در انتقال معنای تهذیب نفس، در این سوره، بر آن است تا با تکیه بر متن این سوره و استخراج امثال و شواهد آن به اثبات این موضوع بپردازد و با اتخاذ روش توصیفی و تحلیلی آیات، اشاره به تعامل بلاغت و موسیقی در انتقال معنا داشته باشد.
داستان های اپیزودیک در روایت های حماسی ایرانی و پیوند آن با قصه های پریان (بررسی موردی: شاهنامه و بهمن نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
128 - 154
حوزه های تخصصی:
وحدت و انسجام روایی و داستانی از ویژگی هایی است که از دیرباز به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در نگاه به روایت های حماسی مطرح بوده است. حماسه های ایرانی به ویژه با توجه به متأخربودن زمان نگارش آن ها در مقایسه با حماسه های هندی و یونانی، گاه ساختاری اپیزودیک دارند و درخلال سلسله داستان ها، اپیزودهایی بدون ارتباط منسجم با داستان های پیش و پسِ خود آمده است، چنان که در ساختار کلان اثر حماسی نمی گنجند و به لحاظ ساختاری، روایت هایی فرعی هستند که به زنجیره ی خطی روایت حماسی افزوده شده اند. با توجه به بسامد این ویژگی در روایت های حماسیِ ایرانی، شناخت الگوهای روایی و اسطوره ایِ حاکم بر داستان های اپیزودیک از ضروریات پژوهش در این حوزه است. براین اساس با بررسی دو اثر شاهنامه و بهمن نامه یازده داستان اپیزودیک استخراج شده است؛ سپس با استخراج کمینه های رواییِ این داستان ها، تببین ساختار روایی آن ها، تحلیل ژرف ساخت اسطوره ای و بررسی چگونگی پیوند یافتن آن ها با ساختار کلان اثر در جریان تکوین روایت حماسی، در پی تبیین الگوهای روایی و اسطوره ایِ حاکم بر داستان های اپیزودیک در روایت های حماسی هستیم. نتایج تحقیق بیانگر تفاوت های قابل توجه خاستگاه ها و ساختارهای روایی و اسطوره ایِ این اپیزودها با ساختار کلان روایت های حماسی و ارتباط آن ها با قصه های پریان است.
بررسی تحوّلات ضدّ قهرمان درحماسه های ملّی، دینی و تاریخی با تحلیل شش منظومه حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون حماسی جزو جدا نشدنی ادبیات فارسی هستند که شاه کار اصلی آن شاهنامه فردوسی است. بعد از شاهنامه، حماسه سرایی رواج پیدا کرد و به تقلید از آن در دوره های مختلف، انواع حماسه های دینی و تاریخی سروده شد؛ امّا در سرایش آن ها، تحوّلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در کشور ایجاد شد، تأثیر گذاشت و به تناسب تحوّلات، موضوع، جای گاه، ویژگی ها و اهداف شخصیت های حماسی نیز تغییر کرد. در این پژوهش با هدف تأملّی بر تحوّلات ضدّ قهرمان و تفاوت ها و شباهت های آن در حماسه های ملّی، دینی و تاریخی، منظومه های حماسی بانوگشسب نامه و فرامرزنامه از حماسه ملّی، علی نامه و خاوران نامه از حماسه دینی و تمرنامه ، جنگ نامه کِشم و جرون نامه از حماسه تاریخی به روش کتاب خانه ای و بر مبنای نگارش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد حماسه های دینی و تاریخی نیز بر بنیاد حماسه ملّی استوار شده ؛ امّا در تقابل بنیادین خیر و شر، هم سو با مضمون و هدف قهرمان داستان، دچار دگرگونی شده است. وجه مشترک هر سه نوع حماسه، وجود ضدّ قهرمان انسانی جدال گر با صفات بدنژادی، اهریمنی و تنومندی است؛ امّا این ضدّ قهرمان در حماسه دینی و تاریخی با انگیزه قهرمان و روایت تاریخی در اهداف جدال، کنش و صفات ضدّ قهرمان و سرانجام ضدّ قهرمان متغیّر گشته است.
نقش قدرت و وراثت در تعیین جانشینان پادشاهان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
125 - 146
حوزه های تخصصی:
شاهنامه از دیدگاه ایرانیان کتاب سیاست و جهان داری است و از طریق به تصویر کشیدن سرگذشت پهلوانان و پادشاهان، در واقع به دنیاپرستان و بی دادگران درس عبرت می دهد و آنان را از بادافره گناهان و ستم هایشان آگاه می سازد. در این مقاله بر آنیم که چگونگی شکل گیری حکومت ها را از ابعاد گوناگون نظیر فرّه ایزدی، فرّه شاهی (وراثت و گردش و انتقال خون در نسل پادشاهی)، قدرت و داشتن پشتوانه و پایگاه اجتماعی به عنوان نقش های مؤثّر در ایجاد حکومت ها، به ویژه بررسی تقابل قدرت و وراثت را در بیش از پنجاه پادشاه مورد بررسی قرار دهیم. محور اصلی پایه های حکومت در شاهنامه ، قدرت و انواع تجلیّات آن است. به بیان دیگر، شاهنامه نبردِ قدرت هاست؛ یعنی نبرد داد و بی داد است. در شاهنامه بنا به عقاید بعضی از قبایل، بسیار تأکید شده است که زنان، چه در جای گاه پادشاهی و چه به عنوان ملکه، ناقل وراثت و خون پادشاهی و قدرت در ساختار فرمان روایی اند که رگه هایی از رسم کهن مادرسالاری را در آن می توان دید و در این مورد، زن بیش تر در نقش مادر، دختر یا خواهر، عامل انتقال وراثت بوده است مانند ازدواج ضحّاک با خواهران جمشید، داستان سیاوش و داستان مخالفت سرو، پادشاه یمن، با ازدواج دخترانش با پسران فریدون. نگارندگان به روش تحلیلی و تطبیقی به بررسی و تطبیق دوره های پادشاهی و تقابل قدرت و وراثت به عنوان یکی از پایه های حکومت آنان پرداخته اند.
استحاله شخصیت عرفانی شیخ صفی الدین اردبیلی در نسخه های سه گانه صفوهالصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۵
45 - 66
حوزه های تخصصی:
پس از درگذشت شیخ زاهد و برگزیده شدن شیخ صفی الدین به جانشینی وی و انتقال طریقت زاهدیه به طریقت صفویه، تغییراتی در طریقت صفوی ایجاد شد و رفته رفته در نسخه های صفوه الصفا بازتاب یافت. این تغییرات که از زمان حیات شیخ صفی الدین آغاز شده و در نسخه های نزدیک به نسخه مؤلف بازتاب یافته بود، در دوران پیشاصفوی و صفوی تشدید شد و در نسخه های طریقتی و سلطنتی نیز راه یافت. ازاین رو پژوهش حاضر با تلفیق روش های تحلیل تاریخی و نسخه-شناختی، به بررسی چگونگی استحاله شخصیت عرفانی شیخ صفی الدین در نسخه های سه گانه صفوه الصفااز دوران حیات شیخ تا دوران رهبری حاکمان صفوی پرداخته و فرایند وارد شدن آنها در نسخه های سه گانه مذکور را نشان داده است. بنابراین تغییر شخصیت عرفانی شیخ صفی الدین از نظر دوره بندی تاریخی در سه دوره «دوران حیات شیخ صفی الدین»، «دوران رهبری رهبران طریقت» و «دوران رهبری حاکمان صفوی» صورت گرفته است. دراین راستا سیمای شیخ صفی الدین نیز «از مریدی طریقت زاهدیه به مرادی طریقت صفویه: دوران حیات شیخ صفی الدین»، از «مرادی طریقت به مرشدی سیاسی حسینی نسب: دوران رهبری رهبران طریقت» و از «مرشد سیاسی حسینی نسب به مرشد الهی مبلّغ عرفان حسینی-نسب شیعی: دوران رهبری حاکمان صفوی» تغییر یافته است.
«راستی آزماییِ رویدادهای سفرِ ابوسعیدابوالخیر به خرقان بر مبنای گزارش اسرارالتوحید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
53 - 76
حوزه های تخصصی:
یکی از حکایت های مفصّلِ اسرارالتوحید، شرحِ سفر ابوسعیدابوالخیر به خرقان است. مؤلف در ارائه این گزارش، از راویتِ خواجه حسن مؤدّب استفاده کرده است. مطابقتِ آن چه درباره این سفر در اسرارالتوحید آمده، با حکایت هایی که در همین زمینه در منتخبِ نورالعلوم و در رساله ذکر قطب السالکین بیان شده، مغایرت هایی را نشان می دهد. این اختلاف ها، ضمن آن که مسائلی چندگانه را شامل می شود، در یک موردِ خاص نیز ابهامی را در قسمتی از گزارشِ اسرارالتوحید پدید آورده است. همین امر، ضرورتِ راستی آزماییِ رویدادهای سفرِ مذکور، به منظور آشکار شدنِ صورتِ اصیلِ وقایع، و به دنبالِ آن، رفع ابهام از گزارشِ اسرارالتوحید را آشکار می سازد. نتایجِ حاصل از این پژوهش مؤید آن است که راویِ سفر، در دو موردِ خاص، و به منظور پی گیری هدفی ثانویه، به دیگرگون ساختنِ واقعه ای که در خرقان برای ابوسعید روی نمود، پرداخته است. یکی از این تحریف ها، به ذکرِ نیّتِ اصلی ابوسعید برای سفر به خرقان مربوط است؛ دیگری نیز به مجلس گفتن یا سکوت ابوسعید در محضر شیخ ابوالحسن ارتباط دارد.
زبان تصویری تاریخ جهانگشای جوینی (با بررسی دو نسخه مصوّر تاریخ جهانگشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
123 - 151
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشا روایتگر هجوم و حاکمیّت ایلخانان بر ایران است و نگاره های آن بیانگر روایت پنهانی است که ایرانیان از خاطره حاکمیّت این قوم در دل ها نگاشتند. زبان تصویری نگاره ها گاه مکنوناتی از تاریخ را آشکار می کند که به زبان متن امکان بیان آن نیست. به همین رو بررسی نگاره-های تاریخ جهانگشا همانقدر اهمیّت دارد که بررسی متن آن، زیرا نگاره های این اثر در حکم تاریخ مصوّر عصر ایلخانی است. بنا بر ضرورتی که ذکر شد، پژوهش حاضر نگاره های تاریخ جهانگشا را از منظر نمادپردازی و ساختار تصویر بررسی می کند تا نشان دهد چگونه ناگفته های تاریخی در نمادها و رمزهای تصویری پنهان شده است و وظیفه محقّق است تا نقاب از رخ این نشانه ها بردارد و آنچه را نگارگر در طی اعصار در نهانگاه تصاویر پنهان کرده به مخاطبان بازشناسد. این پژوهش با بررسی دو نسخه مصوّر تاریخ جهانگشا به این مهم می پردازد که چگونه از نگاره ها به مثابه یک سند تاریخی می توان بهره گرفت. پرسش های پژوهش شامل این موارد است: نمادپردازی در نگاره های تاریخ جهانگشا تحت تأثیر چه گفتمان-هایی صورت گرفته است؟ نگارگران از چه شاخصه های تصویری برای بیان پذیرش یا عدم پذیرش مشروعیّت پادشاهان ایلخانی استفاده کرده-اند؟ ساختار تصویر چگونه روایت فتح و شکست را نمایان ساخته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد نگاره ها بازگو کننده بخشی از تاریخ هستند که در متن نمی توان به آن دست یافت از این رو باید به نگاره های متون تاریخی به مثابه زبان زنده تاریخ توجّه بیشتری کرد و برای هر نگاره ارزش یک سند تاریخی قائل شد.
تحلیل گفتمان انتقادی مدرنیته در مدیر مدرسه آل احمد و سفر به انتهای شب سِلین براساس رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
247 - 273
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای جدید و بین رشته ای در علوم انسانی و بالاخص در حوزه نقد زبان شناختی است که در سال های اخیر توسعه بیشتری پیدا کرده و در تحلیل مسائل مختلف سیاسی- اجتماعی و البته متون ادبی خودنمایی می کند. نورمن فرکلاف نظریه پرداز و بنیان گذار این جریان فلسفی-زبان شناختی در اواخر قرن بیستم میلادی با دریافت و گذر از نظریات نشانه شناسی، تأویل گرایی گادامر، دیرینه شناسی میشل فوکو و با رد آراء صرفا اقتصاد گرایانه ی نئوکمونیست ها و با نگاهی به پسا ساختار گرایی دریدایی توانست مفهوم گفتمان قدرت و مردم را از طریق ساخت های ایدئولوژیک به دست آمده از صورت های زبانی تازگی ببخشد. مقاله ی حاضر می کوشد با رویکردی تطبیقی، مفهوم کلیدی و کلان مدرنیته را در بافت موقعیتی رمان های مدیر مدرسه از جلال آل احمد و سفر به انتهای شبِ لویی-فردینان سِلین فرانسوی، که اصطلاح مدرنیته به عنوان گفتمان قدرت در رمان های نیمه اتوبیوگرافیک (خود زندگی نامه) مذکور در تضاد با گفتمان رسمی قهرمان های داستان است، بر اساس رویکرد نظری نورمن فرکلاف تحلیل و بررسی کند. باید گفت که آل احمد در مدیر مدرسه قصد انتقاد از عواقب جامعه ای را دارد که غرب زده شده و به تقلید از مدرنیته ی غربی اخلاق، معنویات و فرهنگ سنتی را به فراموشی سپرده است. سِلین نیز در سفر به انتهای شب با دنیای پست مدرن غرب و گفتمان مدرنیته که در جایگاه گفتمان قدرت قرار دارد، رسم و رسوم جاری بین افراد جامعه را، که تحت تاثیر پدیده ی مدرنیزاسیون دولتی و ظهور بیش از پیش ماشین های صنعتی هویت انسانی خود را باخته اند، در قالب جملات قصار و لحن عامیانه به دیده ی تحقیر می نگرد.
بررسی عوامل مؤثر بر سرعت روایت در رمان تاتار خندان غلامحسین ساعدی بر اساس نظریه روایت پردازی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
275 - 298
حوزه های تخصصی:
زمان به عنوان یک عنصر مهم در رمان نویسی، از مؤلفه های اساسی در آفرینش رمان به شمار می رود و جایگاهی بنیانی در روایت دارد به گونه ای که به پندار برخی، ویژگی شناسایی روایت، منش زمانمند آن است. بازی های زمانی نویسندگان علاوه بر افزایش جذابیت روایت، نشانگر نحوه گزینش رویدادها از سوی نویسنده است و با بررسی آن به اهمیت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی می بریم. ژرار ژنت نظریه پرداز ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه زمان روایی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشبرد روایت داستانی نقش قابل توجهی داشته است. با توجه به همین نکته در پژوهش پیش رو، با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان تاتارخندان غلامحسین ساعدی براساس نظریه روایت پردازی ژرار ژنت پرداخته شده است. بررسی سرعت روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی، کنش ها و رویداد ها در طول چه مدتی از زمان رخ داده و در سنجش هر یک از برهه های زمانی چه حجمی از کتاب به آن ها اختصاص یافته است. نتایج این پژوهش، بیانگر این است که در رمان تاتار خندان نویسنده با بنانهادن طرح روایت بر ساختاری غیرخطی، داستانی مدرن خلق می کند که عنصر زمان در آن نقش اساسی دارد. با تکیه بر نظریه"زمانمندی روایت ژرار ژنت"می توان نتیجه گرفت که در بخش های مختلف رمان تاتار خندان به دلیل کاربرد بیشتر عوامل کاهش دهنده سرعت روایی متن، شتاب؛ منفی و سرعت روایت کند است.
بررسی میزان کاربرد نخستی های معنایی کتاب پرفا 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
85 - 102
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است به میزان کاربرد نخستی های معنایی در کتاب پرفا1 پرداخته شود تا مشخص شود این کتاب چه میزان مفاهیم نخستی های معنایی را که گفته می شود جهانی اند و در همه زبان ها وجود دارند، پوشش می دهد. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیل محتوا و داده های پژوهش متن کتاب آموزشی پرفا1 است. ابتدا نوع و فراوانی واژه های کتاب، با استفاده از نرم افزار MOTOR ONLINE UTILITY، استخراج شد و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل آماری انجام گرفت. با توجه به یافته های پژوهش 18.73 درصد کل واژه های کتاب به نخستی های معنایی اختصاص دارد. پربسامدترین نخستی معنایی مربوط به طبقهکنشگرها است. توصیف نماها با فراوانی 41، مرگ و زندگی با فراوانی20و شباهت نماها با فراوانی 8 کم بسامدترین مفاهیم نخستی های معنایی به کار رفته در این کتاب است. نخستی های معنایی «اگر و شاید» از طبقه مفاهیم منطقی، « لمس کردن» از طبقه کنش، رخداد، حرکت و تماس و «مردن» از طبقه مرگ و زندگی در این کتاب به کار نرفته است.
اقتباس صورت و معنا در سروده های امیری فیروزکوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
127 - 150
حوزه های تخصصی:
اقتباس و بازآفرینی معانی و مضامین متون مختلف، همواره از سده های گذشته تاکنون نزد آفرینشگران متون ادبی امری ساری و جاری بوده است. امیری فیروزکوهی در گستره شعر معاصر، شاعر سنت گرای صاحب سبک با زبان و بیان خاص خود است که با طبع لطیف و نکته سنج خود و با احاطه و اشراف خوبی که بر زبان و ادب فارسی و عربی داشت، توانست معانی و مضامین شعری متنوعی را در سروده های خود بیافریند و عرضه نماید. باوجود این، او در پرداخت مضامین و معانی شعری، از متون دیگر نیز تأثیر پذیرفته و در اغلب موارد به طرز هنرمندانه ای در سروده هایش مندرج ساخته است. در مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، دیوان امیری از منظر تأثیرپذیری از متون مختلف نقد و بررسی شده است. یافته های پژوهش آشکار می سازد امیری برخلاف گمان برخی از پژوهشگران، صرفاً متأثر از صائب تبریزی نیست. شاعر در بخشی از مضمون پردازی هایش متأثر از قرآن و احادیث است و در بخشی دیگر، از متون ادبی منظوم و منثور دیگر شاعران و نویسندگان ایرانی و غیرایرانی، بویژه شاعران معروف سده های پنجم تا یازدهم هجری همچون خاقانی، سعدی، مولوی و صائب، تأثیر پذیرفته است.
ابوالفیض فیضی و میزان تأثیر او بر نظریه «صلح کل» اکبرشاه گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
175 - 194
حوزه های تخصصی:
ابوالفیض فیضی(م 1004ق) ملک الشعرای دربار جلال الدین اکبرگورکانی(م 1014ق) یکی از مشاهیر تاریخ و ادب فارسی در شبه قاره هند است. خط مشی فکری و باور های ایدئولوژیک این سخنور بنام همواره از نکات بحث برانگیز در میان اسناد تاریخی بوده است. اغلب گزارش های تاریخی با دیدی انتقادی تحت تأثیر عوامل اجتماعی و ایدئولوژیکی، آراء مختلف و حتی متناقضی را در این باب مطرح کرده اند. شکل گیری نظریه «صلح کل» و اصلاحات سنت شکنانه دوره اکبرشاه هم زمان با خدمت فیضی در دربار را می توان اساس گسترش آراء انتقادی و بدبینانه نسبت به فیضی به شمار آورد. عقیده غالب آن است که فیضی برانگیزاننده اندیشه صلح کل و اغواکننده اکبرشاه برای تغییر دین حاکم بوده است. در این پژوهش، تلاش گردیده تا به شیوه ای توصیفی – تحلیلی، آراء نسبت داده شده به فیضی و زمینه های پیدایش صلح کل بررسی و به این پرسش پاسخ داده شود که فیضی برانگیزاننده اصلی نظریه صلح کل بوده یا عوامل دیگری نیز در این امر دخیل بوده است؟ دستاوردهای پژوهش حاکی از آنست که گرچه حضور فیضی در رواج آزاداندیشی در دربار اکبرشاه که تحت نفوذ متعصبان قرار داشت، بی تأثیر نبوده است، اما عوامل دیگر هم چون تساهل گرایی اکبرشاه و شرایط اجتماعی هند در روند شکل گیری صلح کل نقش بنیادی تری دارند.
بررسی به گویی دشواژه ها در شاهنامه فردوسی: رویکردی معنی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
41 - 64
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است که به عفّت و حیای کلام فردوسی از زاویه ای نو نگریسته شود. لذا به تحلیل سازوکارهای ساخت معنای به گویانه در شاهنامه فردوسی با استناد بر رویکردی معناشناختی و به پیروی از طبقه بندی وارن (1992) پرداخته شده است. وی با اتخاذ رویکردی صوری و معنایی انواع مختلف ارتباط که منجر به تغییر مصداق و نوآوری معنایی می شود را به دست می دهد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است و داده های آن از شاهنامه فردوسی به تصحیح جلال خالقی مطلق (1366-1386) استخراج شده است. نمونه های به گویانه دشواژه ها در لابه لای بیت های شاهنامه جست وجو و پیدا شد؛ سپس ساخت معنایی آن ها بررسی و معنای ضمنی بین فردی و سازوکار به گویانه آن ها واکاوی شد تا به این اهداف نایل شویم: نخست، فردوسی چگونه از واژگان برای خلق معنای بافتی نو و بیان سرپوشیده پدیده های حساس استفاده کرده است؟ و دیگر، فردوسی برای ایجاد به گویی در حوزه دشواژه ها از چه شگردهایی استفاده کرده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین شگردهای به گویانه فردوسی به ترتیب بسامد عبارت اند از: به گویی استعاری، واژه مبهم، اطناب به گویانه، استلزام معنایی به گویانه، به گویی کنایی، ویژه سازی به گویانه و واژگون سازی به گویانه. کاربرد مکرّر و ماهرانه دشواژه در متون منظوم و منثور کهن فارسی، بی توجهی یا درک نکردن معنای تلویحی به واژه ها و یا حذف آن ها توسط برخی شارحان شاهنامه، و نبود مطالعه به گویی در شاهنامه به روش های نظام مند زبان شناختی از دلایل اهمیّت این پژوهش است.
سعدی: مردی از ایرانشهر (بررسی بازتاب اندیشه ایرانشهری در آثار سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
185 - 206
حوزه های تخصصی:
اندیشه ایرانشهری، بخصوص وجه سیاسی آن، نظام اندیشگی حاکم بر تمامی تاریخ ایران باستان است که با وجود همه تغییرات، در دوره اسلامی نیز تداوم یافته است؛ در میان آثار بازمانده از شاعران و نویسندگان ادب پارسی، از کلیله و دمنه نصرالله منشی که اثری داستانی ست، گرفته تا مرصادالعباد نجم الدین رازی که به تبیین جهان بینی عرفانی و تعلیم آداب صوفیانه پرداخته است، می توان بازتاب اندیشه ایرانشهری را آشکارا مشاهده کرد. سعدی نیز مردی از ایرانشهر است که با وجود تحصیل علوم اسلامی در نظامیه و تأثیر از وجه صوفیانه تفکر اسلامی، آثار او، گلستان و بوستان، را می توان جلوه گاه روشنی از اندیشه ایرانشهری نیز به شمار آورد. آنچه از بررسی آثار سعدی به دست آمده است، نشان می دهد که تمامی مؤلفه های این اندیشه، شامل داشتن نگاه طبقاتی به هستی (بخصوص اجتماع انسان ها)، صدرنشین بودن پادشاه در هرم طبقاتی جامعه، الهی دانستن پادشاهی و قائل شدن فرّ ایزدی برای پادشاه، عین قانون دانستن رای و سخن او، لزوم عمل به خویشکاری، مفهوم خاص دادگری، توجه ویژه به فضیلت اعتدال و توصیه مکرر به میانه روی، خرسندی و قناعت به آنچه نظم کیهانی در اختیار آدمی قرار داده و در نهایت یکی دانستن دین و پادشاهی در آثار سعدی نمودی آشکار دارند.
تحلیل محتوایی گفتمان در رمان های سپیده دم ایرانی و عشق و بانوی ناتمام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
253 - 278
حوزه های تخصصی:
باختین از نظریه پردازان بزرگ قرن بیستم در میان انواع نثر، به رمان توجه ویژه ای دارد. منطق مکالمه از مفاهیم اساسی نظریات باختین است. از نظر او رمان عرصه تجلی صداهای گوناگون است که به تنهایی فاقد ارزش و معنا هستند و تنها در ارتباط با یکدیگر می توانند یک نظام معنایی را به وجود آورند. درک همین صداها موجب کشف لایه های پنهانی و جدید متن می شود. منظور باختین از چندصدایی، صداهایی است که نماینده ایدئولوژی و ذهنیت گوینده خود هستند. بنابراین، در این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، دو رمان سپیده دم ایرانی و عشق و بانوی ناتمام از امیرحسن چهل تن به دلیل بهره مندی از مؤلفه های گفت وگومندی چون سبک بخشی، رعایت زبان مناسب شخصیت ها، در هم آمیختن صداها، بینامتنیت، گروتسک، پایان باز، عدم قطعیت و... با رویکرد مکالمه ای مورد واکاوی قرار گرفته است. براساس یافته های پژوهش به کار بستن گفتمان های متعدد در دو رمان سپیده دم ایرانی و عشق و بانوی ناتمام از سوی نویسنده به این دو داستان خاصیت چندآوایی بخشیده است. در واقع نویسنده توانسته است با بسامد بالای بهره گیری از این عناصر گفت وگومندی، محتوای داستان های خود را در بستری مکالمه ای به مخاطب ارائه دهد و چندصدایی را در این دو رمان تقویت کند.