فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
۳۶۱.

بررسی ظرفیت فعل در زبان فارسی معاصر: پژوهشی براساس دستور وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فعل دستور وابستگی ساخت ظرفیتی ساخت های بنیادین ساخت های مشتق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۱۲
در دستور وابستگی مفهوم ظرفیت، همان ویژگی های واژگانی فعل است. در این دستور مقوله هایی مانندِ فعل و اسم قابلیت ترکیب با دیگر سازه های جمله را می یابند و رابطة سلسله مراتبی میانِ کلمات در داخل جمله برقرار می شود. در این دستور فرض بر این است که هر جمله دارای یک فعل اصلی است و براساس نوع و تعداد متمم های اجباری و اختیاریِ آن فعل، می توان ساختِ بنیادین جمله هایی را که فعل در آن ها به کاررفته، تعیین کرد؛ اما در هر زبانی افزون بر ویژگی های واژگانی، قواعدی نحوی نیز وجود دارند که بر ساخت های بنیادین عمل می کنند و آن ها را به ساخت هایی مشتق همچون «مجهول»، «سببی» و یا «مبتدایی» بدل می کنند. هدف این مقاله، معرفی ساخت های ظرفیتیِ فعل است که در واژه ها، در مقابلِ هر فعل ظاهر می شوند و ویژگی های نحوی آن را از حیث همة متمم هایی که می توانند در جمله های مختلف بگیرند، نمایش می دهند. برای دستیابی به این هدف کوشش می شود تا درآغاز انواع متمم های فعل در زبان فارسی مشخص شوند و سپس دربارة متمم ها و ساخت ظرفیتی افعال بحث شود.
۳۶۵.

بررسی واژة «دیدن» براساس معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه نامه زبان شناسی شناختی هم معنایی معناشناسی قالبی قالب نت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۷ تعداد دانلود : ۷۲۵
در مقالة حاضر به بررسی واژة «دیدن» از منظر معناشناسی قالبی می پردازیم و نشان می دهیم که چگونه معنای برخی از واژه ها در تجارب روزمره و دانش پیش زمینة انسان ها وجود دارد. به عبارت دیگر، هدف این مقاله دستیابی به تفاوت معنایی ظریف بین واژگان هم معناست و تصور بر این است که ریشة این تمایزات در تجارب نهفته باشد که چنین تمایزات معنایی در لغت نامه ها عموماً نادیده گرفته می شود. راهکار انجام این تحقیق، بررسی متون متنوع و پیکره ای است تا از این طریق بتوانیم قالب های معنایی فعل «دیدن» را یافته و از یک سو روابط و تفاوت های بین فعل «دیدن» و فعل های هم معنا نظیر «مشاهده کردن»، «تماشا کردن»، «نگاه کردن» و غیره را استخراج کنیم و از سوی دیگر، چند معنایی فعل «دیدن» را در قالب های متعدد مشخص نمائیم. از تحلیل داده ها می توان به نتایجی چند دست یافت، از آن جمله می توان نشان داد که رابطة بین قالب های متعدد با قالب «ادراکی- دیداری» عامل ایجاد چند معنایی فعل «دیدن» شده است. همچنین، واژگان دیگری که با ادراک دیداری در ارتباط هستند، از طریق متغیرهایی از قبیل هدف، دقت، اراده و غیره از فعل «دیدن» تمیز داده شده اند. آنچه در نهایت حاصل می آید الگویی از ارتباط معنایی فعل «دیدن» و سایر افعال هم معنا می باشد.
۳۶۶.

فرایند درج واکه در خوشه های همخوانی پایانی در زبان ترکی آذربایجانی

کلید واژه ها: اصل توالی رسایی هماهنگی واکه ای نظریه بهینگی درج واکه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری آواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۵۹۵
این مقاله به بررسی فرایند درج واکه در خوشه های همخوانی پایانی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب نظریة بهینگی می پردازد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤالات است که چرا علیرغم مجاز بودن خوشة دوهمخوانی پایانی در زبان ترکی آذربایجانی، در برخی موارد این ساختار هجایی مجاز نبوده و فرایند درج واکه صورت می گیرد و دیگر اینکه کیفیت واکة درج شده چگونه تعیین می شود. برای انجام این تحقیق داده های زبانی به صورت میدانی از گویشوران این زبان جمع آوری شد. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان در خوشة همخوانی پایانة هجا همواره اصل توالی رسایی رعایت می شود؛ بدین ترتیب که با دور شدن از قلة هجایی رسایی کاهش و با نزدیک شدن به قله رسایی افزایش می یابد. به همین دلیل در مواردی که اصل توالی رسایی نقض شده باشد، فرایند درج واکه صورت می گیرد. با تحلیل داده ها در چارچوب نظریه بهینگی می توان نوشت در این زبان برای اقناع محدودیت نشانداری اصل توالی رسایی در پایانة هجا، درج واکه مجاز شمرده می شود؛ به عبارت دیگر، محدودیت نشانداری اصل توالی رسایی بر محدودیت پایاییDEP تسلط می یابد. در زبان ترکی آذربایجانی واکة درج شده همواره دارای مشخصة ثابت ]+افراشته[ بوده و با تبعیت از محدودیت های حاکم بر فرایند هماهنگی واکه ای از نظر ارزش مشخصة ]پسین [و] گردی[ با واکة قبل از خود هماهنگ می شود.
۳۶۷.

A Comparative and Contrastive Study on the Meaning Extension of Color Terms in Persian and English(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: culture Color Semantic Extension

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۱ تعداد دانلود : ۵۳۳
We deal with a wide range of colors in our daily life. They are such ubiquitous phenomena that is hard and next to impossible to imagine even a single entity (be it an object, place, living creature, etc) devoid of them. They are like death and tax which nobody can dispense with. This omnipresence of colors around us has also made its way through abstract and less tangible entities via the interaction between culture and cognition. In an attempt to shed further light on the way that color meanings could be extended in different languages and cultures, the present study sought to investigate the semantic extension of Persian and English color terms based on cultural data. The findings revealed the existence of both language-idiosyncratic and general tendencies for both Persian and English languages with respect to semantic extension of color terms. It was also shown that Persian and English speakers mostly use the same mechanisms of metonymy, metaphor and sense of opposite relation based on cultural data and their experience of the physical world to develop more and more color meanings. Furthermore, the study suggested that the direction and development of the semantic domain of a color term mainly depends on its already developed semantic properties and is not accidental. Two other accidental points were also found in the study. First, the borrowing, acceptance and the usage of a color expression from another language might depend on the already developed semantic properties of the related color term in the recipient language. Second, it is possible to predict the direction and development of the new connotations and meanings of a color term in a specific language.
۳۶۸.

بررسی تغییرات معنایی و کاربردی وام واژه های زبان فرانسه در فارسی

کلید واژه ها: زبان فارسی زبان فرانسه تغییرات معنایی وام واژه واژه های فرانسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸۲ تعداد دانلود : ۸۵۲
در زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، واژه هایی یافت می شوند که از زبان های مختلف به امانت گرفته شده اند. به این کلمات اصطلاحاً واژه های «قرضی»، «دخیل» یا «وام واژه» می گویند. در طول زمان و در پی رویدادهایی تاریخی، واژه هایی از زبان های یونانی، عربی، ترکی، فرانسه، انگلیسی، روسی و زبان های دیگر به فارسی راه یافته اند. زبان فرانسه اولین زبان اروپایی علمی و آموزشی در ایران بوده است، به همین دلیل، واژه های این زبان از لحاظ تعداد و کاربرد در فارسی جایگاه ویژه ای دارند. برخی از واژه های بسیار متداول در فارسی، از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. گستردگی این واژه ها به گونه ای است که همه فارسی زبانان، از اقشار مختلف، به طور روزمره و مداوم از واژه های فرانسه استفاده می کنند بی آنکه اطلاعی از ریشه آن ها داشته باشند. دانشجویان و زبان آموزان زبان فرانسه، هنگام فراگیری این زبان به مرور درمی یابند که برخی از واژه های موجود در فارسی، در اصل از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. بدیهی است که وام واژه ها از لحاظ آوایی دستخوش تغییر گشته و با سیستم آوایی فارسی هماهنگ شده اند، اما در حوزه معنایی نیز تغییراتی صورت گرفته است: مثلاً، از چند معنی موجود در زبان مبدأ، تنها یک مورد وارد فارسی شده یا اینکه تغییراتی در معنی و کاربرد واژه ها رخ داده است. در این پژوهش در نظر داریم تغییرات معنایی و کاربردی تعدادی از وام واژه های فرانسه را در زبان فارسی بررسی کنیم.
۳۶۹.

حرکت فرضی در زبان فارسی: رویکردی شناختی به مسیرهای گسترشی

کلید واژه ها: معناشناسی شناختی حرکت فرضی رویداد حرکتی مفهوم سازی حرکت مسیرهای گسترشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۹ تعداد دانلود : ۵۲۰
با توجه به نقش مهم درک حرکت و بازنمایی آن در زبان و شناخت، مقاله حاضر به گونه خاصی از حرکت می پردازد که حرکت فرضی نام دارد. در حرکت فرضی که یکی از انواع بازنمودهای مجازی حرکت در زبان است، حرکت به پدیده ها و اشیائی که فاقد توانایی حرکت هستند، نسبت داده می شود. بر این اساس با توجه به این که تاکنون پژوهشی درباره حرکت فرضی در زبان فارسی صورت نگرفته است، این مقاله می کوشد تا به طبقه بندی و ماهیت حرکت فرضی از نوع مسیرهای گسترشی در زبان فارسی بپردازد. البته باید توجه داشت که حرکت فرضی تفاوتی بنیادی با حرکت در معنای استعاری آن دارد. این پژوهش در قالب یک بررسی پیکره بنیاد می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا در زبان فارسی برای اشاره به موجودیت های ساکن از افعال حرکتی استفاده می شود؟ مطابق نتایج به دست آمده، زبان فارسی در مقایسه با زبانی مانند انگلیسی، گرایش چندانی به کاربرد عبارات بیان گر حرکت فرضی ندارد. البته این نتیجه درباره گونه محاوره ای زبان فارسی صدق می کند و بازنمود حرکت فرضی در گونه ادبی زبان فارسی می تواند موضوع بررسی دیگری قرار گیرد. نتایج به دست آمده از این بررسی در کنار نتایجی که از مطالعه حرکت فرضی در زبا ن های انگلیسی، اسپانیایی، چینی ماندارین و لهستانی به دست آمده است، می تواند جایگاه حرکت فرضی در مفهوم سازی را به مثابه یک ویژگی جهانی یا یک گرایش رده شناختی مطرح کند.
۳۷۰.

تکواژ صفر

نویسنده:

کلید واژه ها: نحو صرف بافت زبانی تکواژ صفر بافت غیرزبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۶ تعداد دانلود : ۵۷۵
در صرف تکواژبنیاد، تکواژ صفر به تکواژی گفته می شود که بار معنایی دارد، اما هیچ گونه تظاهر صوری ندارد؛ یعنی نه صورت آوایی دارد و نه صورت نوشتاری؛ به عنوان نمونه، کلمة «رفت» در زبان فارسی، فعل گذشتة سوم شخص مفرد است، اما در این کلمه هیچ نشانة صوری ای برای نشان دادن مشخصه های شخص و شمار وجود ندارد. گروهی از زبان شناسان کلمة «رفت» را به صورت [رفت-Ø]فعل تحلیل می کنند و مشخصه های شخص و شمار را به تکواژ صفر نسبت می دهند، اما تکواژ صفر از سوی بسیاری از محققان از جمله آرونوف (1976 و 1983)، لیبر (1981)، بائر (1983و 1988)، اشتکاور (1992) و ملچوک (1996)، به دلایل متعددی از جمله تعدد مقولات دستوری و تعدد معانی، مورد اعتراض قرار گرفته است. در این مقاله، ماهیت تکواژ صفر مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته و مصادیق این تکواژ و شرایطی که زبان شناسان برای وجود آن مطرح کرده اند، معرفی شده است. آن گاه، پس از ارائة دلایلی که برای تأیید و رد تکواژ صفر برشمرده اند، با ارائة شواهد زبانی مشخص شده است که آنچه در منابع با عنوان «تکواژ صفر» می نامند، خلأای است بافتی در محور هم نشینی که گویشور با توجه به بافت زبانی و غیرزبانی ای که در دسترس دارد، آن را پر می کند.
۳۷۱.

تحلیل ساختواژی ابداعات واژگانی در آنگاه پس از تندر اخوان ثالث

کلید واژه ها: واژه سازی سبک ادبی هنجارگریزی واژگانی محدودیت های واژه سازی واژه های نو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۱۲۴۶ تعداد دانلود : ۶۵۴
برای بررسی ابداعات واژگانی در کتاب شعر آنگاه پس از تندر اثر اخوان ثالث، ابتدا 116 واژه هنجارگریز از اثر مذکور جمع آوری شد و در پیکره رایانه ای گروه فرهنگ نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی مورد جستجو قرار گرفت و معلوم شد که از میان 116 واژه مذکور تعداد 57 واژه (14/49%) در آثار نویسندگان دیگر هم به کار رفته اند. نتیجه گیری شد که تعداد 59 واژه (86/50%) به اغلبِ احتمال برساخته اخوان ثالث و واژه نو محسوب می شوند. درباره این سؤال که هنجارگریزی واژگانی در اشعار اخوان ثالث به چه میزان با تعمیم قواعد زبان و به چه میزان با نقض قواعد زبان صورت گرفته، در این مقاله نشان داده می شود که هنجارگریزی واژگانی در اکثر موارد (1/74%) با تعمیم قواعد و در 9/25% موارد با نقض قواعد زبان صورت گرفته است.درباره این سؤال که کدام فرایند صرفی در هر یک از موارد تعمیم یا نقض قواعد زبان بیشتر دخیل است، نشان داده می شود که در مورد تعمیم قواعد بیشتر از همه از ترکیب (53%) و در مورد نقض قواعد بیشتر از همه از اشتقاق (5/48%) برای ساختن واژه های هنجارگریز استفاده شده است. سرانجام درباره این سؤال که کدام محدودیت بیش از همه نقض شده است، نشان داده می شود که محدودیت نحوی (5/75%) بیشتر از سایر محدودیت ها نقض شده است. هدف از این بررسی و پاسخ به سؤال های بالا این است که امکانات بالقوه زبان فارسی در حوزه واژه سازی شناخته شوند و راه گشای معادل یابی در ترجمه ادبی باشند. همچنین هنجارگریزی واژگانی می تواند به عنوان یکی از ابزارهای شعرآفرینی در اشعار اخوان ثالث جنبه ای از ویژگی های سبکی سروده های وی را مشخص کند.
۳۷۴.

بررسی سوره « عَبَس » از دیدگاه سبک شناسی گفتمانی میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم میشل فوکو کنش گفتاری سوره عبس سبک شناسی گفتمانی سبک نحوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۲۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
نظریه سبک شناسی گفتمانی در پی بررسی زیبایی های منحصر به فرد چینش کلام در متون برجسته و هنری است. سبک شناسی گفتمانی، نگرشی است در باب رابطه محتوای متن با بیرون متن، که مستقیما تحت نفوذ اندیشه میشل فوکو به وجود آمد. این برخورد زبان شناختی، در متن های ادبی به مقولاتی فراتر از جمله، مانند: پیوستار معنایی، سبک نحوی جمله ها ، کنش گفتاری، بافت، نظم ساختارهای خودِ متن و بسامد کنش ها و جمله ها می پردازد. سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری سوره عبس، رابطه مستقیمی را با پیوستار معنایی و بافت موقعیتی برقرار کرده است؛ به گونه ای که با تغییر بافت موقعیتی، سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری آن نیز تغییر می یابد و نکته دیگر، اینکه با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جمله ها با بلاغت کلاسیک عربی در علم معانی که توجه به اقتضای حال را شرط اصلی بلاغت شمرده شده است، در یک راستا می باشد و کنش های کلامی کاملا درست و به جا با مقتضای حال به کار رفته اند. در این جستار، می توان به عوامل موثر محیطی در نازل شدن این سوره و تاثیر عوامل محیطی بر کنش های کلامی، پیوستار دستوری و معنایی به کار رفته در جملات را بهتر جویا شد و به درک صحیح تری از نازل شدن سوره عبس که به سبک و سیاق ادبی ویژه ای نازل شده است، دست یافت.
۳۷۵.

بررسی طرح های تصوری در معناشناسی شناختی واژگان قرآن (با تمرکز بر طرح حجمی، حرکتی و قدرتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن معناشناسی معناشناسی شناختی طرح های تصوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۲ تعداد دانلود : ۹۴۰
معنا شناسی به بررسی معنا و مفهوم نشانه های مختلف می پردازد. یکی از انواع مختلف معنا شناسی که در تحلیل آیات قرآن می توان به کار گرفت، معنا شناسی شناختی است. معنا شناسی شناختی به شاخه های متعدد تقسیم شده که یکی از آن ها را می توان طرح های تصوری نام برد که باعث فهم بهتر قرآن می گردد. مقاله ی حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد قرآنی، به بررسی طرح های تصوری معنا شناسی شناختی در واژگان قرآن کریم پرداخته و در انتها به این نتیجه دست می یابد که: در قرآن کریم خداوند از روش های گوناگونی برای بیان آیات استفاده کرده است تا بتواند منظور خود را بهتر و راحت تر به انسان ها بفهماند و انسان ها مشکلی در دریافت معنا و مفهوم آیات نداشته و به دنبال بهانه ای برای دوری کردن از قرآن و آموزه های اسلامی نباشند. یکی از این روش ها، طرح های تصوری است که خداوند مفاهیم آیات قرآن را برای مخلوقات به تصویر می کشد. طرح های تصوری معنا شناسی شناختی، به سه نوع حجمی، حرکتی و قدرتی تقسیم شده و پدیده های جهان هستی را این گونه قابل لمس و متصور می کنند.
۳۷۶.

تناوب های «آغازی/ سببی» و «معلوم/ مجهول» در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مجهول معلوم سببی تناوب های واژگانی تناوب های نحوی آغازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۳۷
در زبان فارسی تناوبِ «آغازی/سببی» هم به صورت واژگانی وجود دارد و هم اشتقاقی، و تناوب «معلوم/ مجهول» صرفاً اشقاقی (نحوی) است. در این مقاله با ارائه ملاک هایی نشان داده ایم که تقریباً همواره راهی برای تمیز آنها وجود دارد. این ملاک ها عبارت اند از: 1- جمله-های مجهول را به دلیل کنشگر مستتر نمی توان با قید «خودبه خود» به کار برد، اما جمله های آغازی با این قید به کار می روند؛ 2- جمله های مجهول را بخاطر وجود کنشگر می توان با قید «عمداً» به کار برد، اما جمله های آغازی با این قید به کار نمی روند؛ 3- گاه ساخت های آغازی را می توان با عبارت کنادیِ «توسط...» یا قید «عمداً» به کاربرد. افعال آغازی گرچه فاقد کنشگرند، گاه دارای مؤلفه معناییِ مستترِ سبب نیز هستند. در چنین شرایطی اگر با تغییر فاعل، همچنان بتوان از گروه حرف اضافه ای «توسط...» یا قید «عمداً» استفاده کرد، آن جمله، مجهول است؛ 4- اگر بتوان «شدن» را بدون تغییر معنای جمله، مبدل به «بودن/ استن» کرد، آن جمله قطعاً مجهول نیست بلکه آغازی است، و اگر نتوان چنین تغییری را صورت داد، آن جمله قطعاً مجهول است.
۳۷۷.

گزاره های زبانی و ادبیت کلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گزاره ادبیت معنای زبان شناختی گزارة زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی روش های بررسی سبک شناختی متون زبان شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
تعداد بازدید : ۲۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰۸
این مقاله مسئله معنا در متن ادبی را به بحث می گذارد. نخست «معنی زبان شناختی» گزاره را تعریف می کند و تفاوت گزاره های زبان با ادبیات را مطرح می کند. در زبان هیچ گزاره ای نیست که معنی زبان شناختی نداشته باشد؛ اما در ادبیات گزاره های فراوان تولید می شود که یا مصداق ندارند یا مصداق آن ها پذیرفتنی نیست. سه عامل سبب می شود که معنیِ زبان شناختی یک متن پذیرفتنی نباشد: 1. عامل ناهُشیاری: اگر در متن نشانه ای وجود داشته باشد که گزاره ها در حالتی از ناآگاهی به وجود آمده اند. 2. عامل مصداق ستیزی: آنگاه که معنی زبان شناختی متن به سبب دلالت بر مصادیقی مُغایر با عادت های تجربی ما انکار می شود. 3. ناسازگاری معنی گزاره با شخصیت گوینده: آنگاه که معنی زبان شناختی گزاره ها با شناختی که از گوینده داریم سازگار نمی نماید. مقاله در نهایت گزاره های فراهم آورنده یک متن را به سه نوع تقسیم کرده است: الف. گزاره هایی که معنیِ زبان شناختی آن ها پذیرفتنی است و به مصداقی تجربی دلالت دارند. ب. گزاره هایی که اگرچه در نظام نخستین زبان، معنی زبان شناختی آن ها پذیرفتنی نیست اما دریافتِ معنی ثانوی آن ها که منظور نظر اولیه گوینده بوده است و در این معنی دارای مصداق تجربی نیز هستند به آسانی میسر است. ج. گزاره هایی که علی رغم اختلاف علت در پدید آمدن آن ها معنی زبان شناختی آن ها قابل قبول نیست و به مصداقی سازگار با عادت های تجربی ما دلالت ندارند و صرف نظر از آنکه چه عامل بافتی و چه علتی سبب نهفته شدن معنایی در آن ها شده باشد، این معنی به آسانی قابل دریافت نیست.
۳۷۸.

ساخت موضوعی ارجح در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیوستگی مبتدا ساخت موضوعی ارحج الگوی کنایی جان داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۴ تعداد دانلود : ۴۰۷
پژوهش حاضر که بر اساس آرای نظری و روش شناسیِ به کاررفته در آثار دوبوآ (1980، 1987، 2003 و 2006) شکل گرفته، تلاشی است در جهت بررسی پدیده نحویِ کنایی و ارتباط آن با الگوهای دستوری و جریان اطلاع در کلام. پرسشِ پژوهش این است که آیا زبان فارسی در کلام، الگوی نحویِ خاصی را ترجیح می دهد؟ با اشاره به مطالعات دوبوآ، فرض شده است که الگوی کلامیِ زبان فارسی، الگوی کنایی-مطلق است. پیکره مورد بررسیِ این پژوهش، روایت های کلامیِ گویشوران زبان فارسی پس از مشاهده فیلم کوتاه «گلابی» است. در این پژوهش ابتدا ویژگی های اصلیِ صرفی، نحوی و ساختِ اطلاعیِ گروه های اسمیِ آشکار در جایگاه های موضوعیِ فاعلِ بند متعدی(A)، مفعول بند متعدی(O) و فاعل بند لازم (S) را مورد بررسی آماری قرار داده و پس از اثبات وجود ساخت موضوعیِ ارجح در کلام فارسی، که در نتیجه گرایش ها و تمایلاتِ گویشورانِ این زبان در نحوه به کارگیریِ گروه های اسمیِ آشکار و حاوی اطلاع نو به وجود می آید، به این نتیجه رسیدیم که این گرایشِ کلامی منجر به ایجاد الگوی ویژه ای می گردد که خصوصیاتِ آن منطبق با خصوصیات ساخت های نحویِ کنایی در نظام حالت است. به صورتی که گویشورانِ این زبان، به طور طبیعی، گروه های اسمیِ آشکار و حاوی اطلاع نو را بیشتر در جایگاه های فاعل بند لازم و مفعول بند متعدی به کار می برند و در مقابل، اطلاعات مفروض، یا دست کم قابل دسترس، را به صورت تخفیف یافته در جایگاه فاعل بند متعدی جای می دهند. در ادامه دو گرایش کلامیِ دیگر، یعنی پیوستگیِ مبتدا و جان داریِ مبتدا و تأثیر آن بر الگوی حالتِ غالب در زبان فارسی، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که الگوی حالتِ غالب در یک زبان تحت تأثیر و در نتیجه رقابت عوامل کلامیِ مختلف به وجود می آید و علیرغم آنکه گرایش ساخت موضوعیِ ارجح در زبان فارسی یک الگوی کنایی در کلام را به وجود می آورد، اما دو گرایش مورد مطالعه دیگر، نحو زبان فارسی را به استفاده از الگوی فاعلی– مفعولی هدایت می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خصوصیات بنیادینِ ساخت های کنایی در حوزه نحو زیر تأثیر گرایش کلامیِ ساخت موضوعیِ ارجح و ویژگی های آن در حوزه کلام پدید آمده اند.
۳۷۹.

روند رشد کاربرد ابزار انسجام دستوری در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان روایی انسجام دستوری سازماندهی روایی سازماندهی گفتمان رشد کاربرد انسجام در کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۸ تعداد دانلود : ۶۰۲
پژوهش حاضر در چارچوب نظریه انسجام هلیدی و حسن (1976)، توانایی سازماندهی روایی کودکان فارسی زبان را با به کارگیری روش تجربی- میدانی مورد بررسی و مقایسه قرار داده است. به این منظور، پانزده کودک، هشت پسر و هفت دختر چهار تا هفت سال در یک مهدکودک در غرب تهران انتخاب و گزینش شدند. سپس به منظور بررسی عملکرد این کودکان در سازماندهی گفتمان ازطریق بکارگیری ابزار انسجام دستوری، دو آزمون بازگویی و تولید داستان با استفاده از دو کتاب مصوّر کودک اجرا گردید و با درنظر گرفتن رشد انسجام دستوری، داستانهای آنها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. هدف اصلی این تحقیق آن بوده است که با ارزیابی توانایی سازماندهی گفتمان روایی در کودکان فارسی زبان به شناخت و ارزیابی بهتری از توانش گفتمانی آنها دست یابیم. بر پایه یافته های این تحقیق می توان گفت که اولاً کودکان در هر سه گروه سنّی قادر به به کارگیری صحیح ابزارهای انسجام دستوری به منظور سازماندهی داستان های خود هستند. نتیجه دیگر این که تمامی گروه های سنّی از میان زیرمجموعه های انسجام دستوری (ارجاع، جانشینی، حذف) در هر دو آزمون بیشتر تمایل به کاربرد ارجاع دارند و در نهایت، عملکرد کودکان در آزمون بازگویی داستان در مقایسه با آزمون تولید داستان به لحاظ تعداد بندها و مؤلفه های انسجام دستوری متفاوت می باشد.
۳۸۰.

تحلیل معنایی واژگان زبان فارسی بر مبنای رویکرد معنی شناسی قالب بنیاد

نویسنده:

کلید واژه ها: قالب معنی معنی شناسی واژگانی معنی شناسی قالب بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۵ تعداد دانلود : ۸۱۶
معنی شناسی قالب بنیاد نخستین بار از سوی چارلز فیلمور و پس از طرح مفهوم «قالب» از سوی او (1977الف، 1977ب، 1985، 1987) به مثابه نگرشی در چهارچوب معنی شناسی شناختی مطرح شد. فیلمور در این رویکرد واژگانی، اصطلاح «قالب» را به مثابه شیوه ای برای تحلیل های معنایی زبان طبیعی به کار می برد. نگارنده نوشته حاضر با استفاده از نمونه های متعددی از زبان فارسی معیار به ارزیابی میزان کارایی این نظریه در زبان فارسی می پردازد تا جامعیت آن را به کمک زبانی معلوم کند که مورد بحث و بررسی فیلمور نبوده است. نتیجه این ارزیابی نشان می دهد که فیلمور در طرح این نظریه اش برخلاف ادعای اصلی معنی شناسان شناختی به دنبال صوری سازی رفته است؛ آن هم به گونه ای که نه تنها در بسیاری از موارد، اغلب افعال زبان فارسی در قالب های فیلمور پیش بینی نشده اند، بلکه در موارد متعددی قالب ها در هم تلفیق می شوند. عدم کارایی مطلوب این نظریه، دست کم در مورد زبان فارسی، ناشی از نادیده گرفتن این واقعیت است که وقتی ما چیزی را در جهان خارج می بینیم، آن را با توجه به اینکه به چه شکل «درک»ا ش کرده ایم، وارد زبان می کنیم. نوع درک ما از صحنه های پیرامونمان، تعیین کننده نوع جملاتی است که به زبان می آوریم. اینکه ما صرفاً با توجه به چند عنصر موجود در یک صحنه بخواهیم به قالب مشخصی قائل شویم و به تبیین معنایی بپردازیم، چندان مطلوب و صحیح به نظر نمی رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان