در صرف تکواژبنیاد، تکواژ صفر به تکواژی گفته می شود که بار معنایی دارد، اما هیچ گونه تظاهر صوری ندارد؛ یعنی نه صورت آوایی دارد و نه صورت نوشتاری؛ به عنوان نمونه، کلمة «رفت» در زبان فارسی، فعل گذشتة سوم شخص مفرد است، اما در این کلمه هیچ نشانة صوری ای برای نشان دادن مشخصه های شخص و شمار وجود ندارد. گروهی از زبان شناسان کلمة «رفت» را به صورت [رفت-Ø]فعل تحلیل می کنند و مشخصه های شخص و شمار را به تکواژ صفر نسبت می دهند، اما تکواژ صفر از سوی بسیاری از محققان از جمله آرونوف (1976 و 1983)، لیبر (1981)، بائر (1983و 1988)، اشتکاور (1992) و ملچوک (1996)، به دلایل متعددی از جمله تعدد مقولات دستوری و تعدد معانی، مورد اعتراض قرار گرفته است. در این مقاله، ماهیت تکواژ صفر مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته و مصادیق این تکواژ و شرایطی که زبان شناسان برای وجود آن مطرح کرده اند، معرفی شده است. آن گاه، پس از ارائة دلایلی که برای تأیید و رد تکواژ صفر برشمرده اند، با ارائة شواهد زبانی مشخص شده است که آنچه در منابع با عنوان «تکواژ صفر» می نامند، خلأای است بافتی در محور هم نشینی که گویشور با توجه به بافت زبانی و غیرزبانی ای که در دسترس دارد، آن را پر می کند.