فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف پژوهش حاضر انتخاب آمیخته راهکارهایی مناسب برای بقاء و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی بود . برای این منظور شرایط فعلی و احتمالی آینده محیط داخلی وخارجی دانشگاه مورد ارزیابی قرار گرفت و با توجه به ساختار مسأله از مدل تحلیل سلسله مراتبیAHP ) ) استفاده شد. روش انجام پژوهش پیمایشی و اَسنادی بود . داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه(با آلفای کرونباخ 0.83) از بین یک نمونه n=370. نفری (50نفرعضو هیئت علمی ، 120نفرکارمند و 200نفردانشجو) و همچنین از طریق مصاحبه با n=30 نفر از روسا ، معاونین و مدیران واحدهای دانشگاهی منطقه ده بدست آمد. سایر داده های مورد نیاز نیز از مرکز آزمون دانشگاه آزاد اسلامی ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان سمنان و سازمان آموزش و پرورش استان سمنان حاصل شد. داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی نظیر میانگین ، انحراف معیار و آمزمون تحلیل واریانس یکطرفه و همچنین با استفاده از فن انتخاب خبره گروهیTEC» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که «استراتژی نخبه پروری علمی مبتنی بر فن آوری اطلاعات » برترین استراتژی برای بقاء و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان بود . بر اساس نتایج تحقیق آمیخته ای از هشت راهکار اصلی برای تحقق استراتژی مذکور شناسایی و انتخاب شد.
آسیب شناسی توان استراتژیک شرکت سایپا برای ورود به بازارهای جهانی: بررسی عوامل درون سازمانی
حوزه های تخصصی:
عوامل متعدد درون سازمانی به عنوان ویژگی ها و شرایط یک شرکت برای افزایش توان استراتژیک آن برای ورود به بازارهای جهانی وجود دارد که از میان آن ها چهار عامل به عنوان عوامل درون سازمانی مؤثر بر توان استراتژیک صنعت خودرو برای ورود به بازارهای جهانی که در «الگوی استراتژیک ورود به بازار جهانی برای صنعت خودروی ایران» تایید شده، اهمیت بیشتری دارد. هدف این تحقیق آن است که با مقایسه و بررسی وضع کنونی و وضع مطلوب به آسیب شناسی درونی شرکت و ارائه راهکارهای کاربردی در ابعاد مختلف آن از جمله «فناوری و دانش فنی»، «تجربه بین المللی»، «توانایی کارکنان» و «سیستم های اطلاعاتی» شرکت پرداخته شود. به عبارت دیگر، تحقیق حاضر سعی دارد تا عوامل درون سازمانی مؤثر را در ورود شرکت خودروسازی سایپا به بازارهای جهانی شناسایی کند و میزان تاثیرگذاری آن را اندازه گیری نماید.
طراحی مدل شناسایی، ارزیابی و تعیین قابلیت های استراتژیک: پژوهشی در شرکت ایران خودرو
حوزه های تخصصی:
چرا در هر صنعتی، برخی از شرکتها در مقایسه با برخی دیگر سودآورترند و چرا عملکرد برخی از شرکتها مطلوب تر است؟ به سخن دیگر، مبنای مزیت رقابتی شرکتهای برتر چیست؟ از آنجا که در هر سازمانی، هدف غایی استراتژی رسیدن به مزیت رقابتی است، پاسخ به پرسشهای یاد شده، به تحلیل و بررسی فرایند برنامه ریزی استراتژیک نیاز دارد.بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع در عرصه مدیریت استراتژیک، همه منابع به مزیت رقابتی که در واقع کارکرد مورد انتظار برنامه ریزی استراتژیک است نمی انجامد. به عبارتی، اثربخشی منابع در کسب موفقیت سازمان یکسان نیستند. منابع در چارچوب زنجیره ارزش، به قابلیت، سپس به شایستگی محوری و سرانجام به مزیت رقابتی تبدیل می شوند. هدف این پژوهش طراحی الگویی برای شناسایی، ارزیابی و تعیین قابلیتهای استراتژیک است. قابلیتهای مورد نظر در پنج حوزه در صنعت خودروسازی شناسایی شده اند؛ سپس با تعیین معیارها و شاخصهای مرتبط با آنها، از رهگذر پژوهشهای میدانی و فن دلفی و با استفاده از فن تعیین رجحان ترتیبی با تشابه به پاسخ آرمانی (تاپسیس) ماتریس قابلیتها تشکیل شده است. این ماتریس وضعیت قابلیت هایی را که می توانند خاستگاه مزیت رقابتی شرکت باشند، نشان می دهد. همچنین این ماتریس نشان می دهد کدام قابلیتها باید برای پویایی و بهبود در اولویت قرار گیرند، یافته های این بخش مبنایی برای تعیین شایستگی های محوری صنعت خودرو و در نهایت مزیت رقابتی هستند.
ارایه یک الگو برای سیستم ملی طبقه بندی اقدامات پزشکی ایران
حوزه های تخصصی:
استقرار استراتژی کسب و کار توسط تکنولوژی اطلاعات
حوزه های تخصصی:
اراده مدیران در ایجاد استراتژی
حوزه های تخصصی:
تدوین استراتژی های توسعه توانمندیهای تکنولوژی
حوزه های تخصصی:
طراحی نظام ارزیابی و کنترل راهبردی در الگوی مدیریت راهبردی طرح گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با توجه به نقش و اهمیت ارزیابى و کنترل راهبردى در طراحى و اجراى راهبردهاى پویا و منطبق بر شرایط تجارى متغیر کنونى، در این مقاله تلاش شده است، که چگونگى تدوین و طراحى یک نظام ارزیابى و کنترل راهبردى جامع و مناسب در جهت اجراى الگوى مدیریت راهبردى طرحگرا در یکى از شرکتهاى بزرگ صنعتى کشور تشریح شود.براى این منظور ابتدا الگوى مدیریت راهبردى طرحگرا مورد بحث قرار گرفته و پس از آن به مرور کارهاى انجام شده در زمینه ارزیابى و کنترل راهبردى پرداختهایم.سپس براى آشنایى با محیطى که طرح تحقیق در آن انجام یافته، تصویرى کلى از شرکت صنایع آذرآب ارایه گردیده است.پس از آشنایى مختصر با شرکت مزبور، گامهایى که جهت طراحى نظام ارزیابى و کنترل راهبردى براى این شرکت برداشته شده، به صورت مختصر توضیح داده شده است.
"
در جستجوی عوامل پشتیبانی کننده تجزیه و تحلیل SWOT در تدوین استراتژی
حوزه های تخصصی:
ین مقاله تبیین مینماید که هر "استراتژی" نظیر "تصمیم " نیازمند یک سیستم پشتیبیانی کننده بنام (S.S.S) Strategy Support System است. بر این اساس عوامل چهارگانه تحلیل و فرم دهنده استراتژی های SWOT؛ یعنی توان؛ تهدید ضعف و فرصت به موجب دو عامل مستقل و تاثیرگذار دیگر به نام های Synectic (تفکر خلاق) و Strive (تلاش سرسختانه) حمایت و پشتیبانی می شوند؛ به نحوی که ضمن حفظ توان ها و فرصت ها؛ سعی در افزایش آنها نموده ومانع آنتروپی یا زوال آنها می گردند. از سوی دیگر این دو عامل (2S)؛ تهدیدها و صعف ها را نیز کاهش داده و سعی در از بین بردن آنها دارند. بعلاوه Synectic موجب تشخیص دقیق تهدید و ضعف؛ و راهیابی به هدف مهار و مالا تبدیل آنها به فرصت و قوت (با بهره گیری از Strive) می گردد؛ همچنین موجب پی بردن به رهیافت ها و تاکتیک های مربوط به راهبردها و نیز شناسایی فنون و تکنیک های بکار رفته در رهیافت ها می شوند و از آن رهگذر است که در هر تسلل بار سیستمی تصمیمات و اقدامات راهبردی (استراتژیک) فزونی می یابد.
هزاره جدید، راهبرد جدید
حوزه های تخصصی:
متدولوژی یادگیری در تدوین استراتژی
حوزه های تخصصی:
سازمان ها به منظور دستیابی به موقعیتی خوشایندتر اقدام به تدوین استراتژی می نمایند. طی سالیان متمادی مفاهیم و فنون زیادی در مورد چگونگی دستیابی سازمان ها به یک استراتژی مناسب پیشنهاد شده است. برخی از این مفاهیم و فنون بر تطبیق منابع یک سازمان و مهارت های آن با فرصت ها و مخاطراتی که به وسیله محیط خارجی آنها به وجود می آید تمرکز دارند( پورتر ، بازل و برادلی ) . برخی از این مفاهیم و فنون دیگر بر منابع و قابلیت های سازمان به عنوان سائقه های مزیت رقابتی تأکید می کنند. ( گرانت ، 1991) تمام این مفاهیم وفنون بر امکان تعیین جهتی استراتژیک بر پایه ای نظام مند دلالت می کنند. در هر حال امروزه کاملاً آشکار شده است که این مهم هنگامی ممکن می شود که مفروضات مربوط به سرعت تلاطم محیطی دگرگون نشده و اهداف سازمان به خوبی تعریف شده باشند(مینتزبرگ،1990) مواجهه با انواع رقابت ممکن است رویکردهای نوینی به استراتژی را طلب کند. ایجاد و توسعه استراتژی به طور سنتی بر فرآیندی از تصور مبتنی است که یک محیط تجاری بر اساس روابط علت و معلولی بین شرایط خارجی و داخلی تحلیل می شود و استراتژی ناشی از ان با استفاده از رویکردی تک جهته ایجاد می شود. اغلب فرایندهای توسعه استراتژی بر کارهای انجام شده توسط « اندرد کریستین سن» در دهه 1960 در مدرسه تجاری هاروارد ابتنا دارند. با استفاده از رویکرد تک جهته این فرایندها مستوجب تعدادی گام تعریف شده شامل: 1- جمع آوری داده ها و تجزیه تحلیل آنها 2- ایجاد استراتژی ها 3- ارزشیابی استراتژی ها 4- انتخاب و اجرای استراتژی است که البته این گام ها به طور متوالی و پشت سر هم انجام می شوند. ( راینر فیورر و کاظم چهار باغی ، 1995). به هر حال به دلیل سرعت بالای دگرگونی های محیطی که موجب تغییر سیستم ارزشی درون یک محیط تجاری می شود، استفاده از این رویکرد را نامناسب کرده و موجب می شود که قبل از آن که استراتژی بتواند استقرار یافته یا اجرا شود مفروضات اولیه شکل گیری آن دگرگون گردد. این ملاحظات لزوم توجه به رویکردی پویا را طرح می سازد. نیازمندی ها لازم برای نیل به رویکردی پویا جهت توسعه استراتژی شامل موارد زیر است: 1- ارزیابی دائم و همزمان و به موقع ویژگی ها و فوریت های سازمان و گزینه های محیط رقابتی آن 2- توانایی تعیین شقوق استراتژیک لازم متناسب با شرایط 3- توانایی سنجش سرعت اجرای شقوق استراتژیک تدوین شده 4- توانایی انتقال و جابه جایی از یک جه استراتژیک به گزینه ای دیگر با روتین سازی مجدد فرآیند اجرا از یک جهت استراتژیک به جهتی دیگر. نیازمندی های فوق الذکر ایجاب می کند که توسعه و ایجاد پویای استراتژی فرآیندهای سه گانه زیر را که البته به طور موازی انجام می شوند طی نماید. 1- تدوین شقوق استراتژیک 2- ارزیابی موقعیت رقابتی کنونی سازمان 3- تعیین فرآیند تغییر استراتژیک تحقیقات نشان می دهد که تعیین خط مشی و سیاست گذاری ، جریانی فوق العاده پیچیده است و عوامل ظریف و نامحسوس و گاهی ناخودآگاه اندیشه بشری در ان نقش و تأثیری مهم دارند. موضوع یادگیری نقش قابل ملاحظه ای در پیدایش استراتژی های جدید ایفا می کند.( مینتزبرگ) منطق تعلقی در تبیین پیچیدگی های بی شمار رفتار استراتژیک ، عصای چوبین است،پای استدلالیون چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود ورود بینش های رفتاری و سیاسی در دیدگاه ها لازم است و چارچوب بحث باید منطقی ، رفتاری و سیاسی باشد.(آنسف، 1990)
افزایش مشارکت هیأت مدیره در تدوین استراتژی شرکت
حوزه های تخصصی:
مدتهاست که هیأت مدیره ها را به عنوان نهادهایی که کمک مؤثری به پیشرفت شرکتها نمی کند ،نگریسته اند . این مقاله راهی را برای احیای هیأت مدیره از طریق مشارکت دادن آن در ترسیم جهت گیری های استراتژیک شرکت ، پیشنهاد می کند. بر مبنای تجربیات اخیر شرکتها در زمینه تغییر رفتار هیأت مدیره ها و نتایج این تغییرات ، هشت مورد از شرایطی که برای مشارکت اثر بخش هیأت مدیره در تدوین استراتژیها وجود دارد مطرح گردیده و حوزه هایی که بطور بالقوه مورد توجه و نظر هیأت مدیره است ، مشخص شده اند . انتظار می رود که بکارگیری توصیه های این مقاله ، موجب مشارکت مداوم و البته منظم و با قاعده هیأت مدیره ها در حوزه های استراتژیک و نهایتاً منجر به عملکرد مؤثر شرکتها شود. آیا هیأت مدیره باید در تدوین و اجرای استراتژیهای شرکت دخیل باشد؟ این سؤال طی سالهای اخیر در کانون توجه شرکتهای آمریکایی و اروپایی بوده است . برخی از مدیران و متخصصان معتقدند اعضای هیأت مدیره وظیفه اصلی خود را نمایندگی سهامداران و حمایت از سود آنها می دانسته اند و بنابراین هر گونه انحراف از این نقش باید تقبیح می شد. در عوض ، دیگران بر این باورند که هیأت مدیره ها باید به صورتی فعال در مقیاسی قابل توجه به تدوین استراتژی شرکت کنند . حتی این نکته را مطرح می سازند که بدون این کمک ، هیأت مدیره نمی تواند طور کامل وظیفه نمایندگی و مباشرت سهامداران را ایفا کند.
استراتژی سه جانبه؛ یک روش جدید برای تدوین استراتژی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۴ شماره ۱۵۸
حوزه های تخصصی: