فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۳٬۳۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
غذا و خوراک از مهمترین نیازها و فعالیت های اجتماعی بشری است که بدون آن امکان تکوین و بسط دیگر توانش های انسانی وجود ندارد. یکی از ویژگی های بنیادین فرهنگی هر جامعه آداب مربوط به خوراک مردمان آن جامعه است. مساله اساسی نوشتار از این قرار است که آیا می توان برای ساخت فرهنگی خوراک ایرانیان الگوهایی ترسیم و طراحی کرد؟ و اینکه چه تغییراتی در ساخت فرهنگ غذایی ایرانیان در خلال تاریخ به وجود آمده است؟ فرضیه اصلی نوشتار متضمن این ایده است که میان نوع جامعه و کنش هایی غذایی مردم ایران ارتباط وثیقی برقرار بوده است بطوریکه در جامعه گماینشافتی ایران ماقبل معاصر کنش های جمعی در رفتارهای غذایی سیطره داشته است و با پیدایش جامعه گزلشافتی رفتارهای فردی بر عرصه غذا حکمفرما می گردد. نتایج پژوهش موید سه پارادایم غذایی می باشد: کهن الگوی ایرانی، الگوی عربی اسلامی و پارادایم مدرن که هر یک واجد خصائص خاص خود هستند. در کهن الگوی ایرانی ابزار فلزی چون قاشق و کارد استعمال می شده است، در حالی که در الگوی عربی اسلامی غذا با سه انگشت دست صرف می شده است. دو الگوی نخست با وجود تمایزاتشان، برآمده از جامعه گماینشافتی بوده و در این سطح کنش های جمعی همچون «همکاسه شدن» که جلوه ای از همبستگی اجتماعی می باشد، سیطره دارد. اما در پارادایم سوم که از فرنگ وارد شده است، کنش فردگرایانه همچون استعمال قاشق، چنگال، کارد و بشقاب اختصاصی غلبه دارد که این ساخت فرهنگی جلوه ای از جامعه گزلشافتی به شمار می آید.
آوای مو: انسان شناسی زیبایی شناسی بومی در خودتزیینی زن ترکمنی روستای دویدوخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آراستن مو در فرهنگ ترکمنی نشان دهنده معانی گسترده ای همچون موقعیت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قومی و فردی است. آراستن موی زنان ترکمن از تولد آغاز می شود و در تمامی مراحل زندگی ادامه می یابد، آنچه در آراستن مو اهمیت دارد، معیارهای بومی زیبایی است. در این مقاله تلاش شده است، با مطالعه مردم نگارانه در روستای ترکمن نشین دویدوخ ، معیارهای زیبایی بومی در خودتزیینی مو زنان با رویکردی کیفی و فن های مصاحبه، مشاهده و اسنادی بررسی شود. چارچوب نظری برگرفته از گرایش انسان شناسی زیبایی شناسی بومیاست که در آن نقش ارزش های جمعی در تأثیرگذاری بر معیارهای زیبایی اهمیت دارد و بر همین اساس در این پژوهش، ارزش های جمعی مؤثر در زیبا یی آراستن مو از گذشته تا به امروز در منابع موجود ترکمنی و میدان پژوهش مد نظر قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که سیاهی رنگ، بلندی مو، شباهت به موجودات طبیعی، تناسب با هویت قومی، سیاسی اقتصادی و اجتماعی در معیارهای زیبایی خودتزیینی مؤثرند. زنان در جامعه ترکمنی با آراستن موی خود، معنا و مفاهیمی را تولید و از ارزش های جمعی استفاده می کنند. جامعه بومی با دیدن این نشانه ها مفاهیم و معانی را دریافت می کند. در این فرآیند هرگونه اختلال در دریافت معنا باعث خلق مفهوم زشتی می شود و درحالی که برقراری ارتباط و دریافت معنا، مفهوم زیبایی را پدید می آورد. زیبایی در خودتزیینی به دو بخش مادی و معنوی تقسیم می شود. هویت در زیبایی معنوی نقش مهمی ایفا می کند و نسبت به زیبایی مادی از اهمیت بالایی برخوردار است. زیبایی معنوی در خودتزیینی زنان باعث حفظ هویت و قدرت جامعه دویدوخی می شود.
انسان شناسی تفسیری مسابقات سوارکاری ترکمن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
187 - 207
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مسابقات سوارکاری در بین ترکمن های منطقه ترکمن صحرا که پدیده فرهنگی ورزشی برای آنها به شمار می آید و معانی پنهانی که این مسابقات و شرط بندی پیرامون این مسابقات برای افراد این قوم دارد مطالعه شده است. برای مطالعه این پدیده فرهنگی از روش تفسیر هرمنوتیکی کلیفورد گیرتز استفاده شده است. گیرتز در مردم نگاری از دو روش توصیف سطحی و توصیف عمیق یاد می کند. به زعم او کار مردم نگار تنها ارائه گزارش از پدیده های فرهنگی نیست، و این بخش تنها تفسیر سطحی است، بلکه کار اصلی مردم نگار این است که علاوه بر این گزارش مردم نگارانه توصیف عمیق تری از این پدیده ها و معانی آنها برای آن قوم را باید ارائه دهد که تفسیر شخصی مردم نگار است که از آن تحت عنوان تفسیر هرمنوتیک یاد می کند. در این مقاله پس از توضیح مفهوم هرمنوتیک، به رویکرد تفسیری گیرتز پرداخته شده است. در ادامه با اتکا به رویکرد تفسیری گیرتز، ابتدا گزارشی مردم نگارانه از این مسابقات و حواشی آن ارائه شده و سپس در مرحله دوم توصیف عمیق تر این پدیده از دید نگارندگان آمده است. مشاهدات و تفسیر نگارندگان دال بر این است که امروزه نگه داری اسب برای ترکمن ها تنها به معنای علاقه آنها به اسب و سوارکاری نیست، بلکه برای آنها نشانگر توانگری مالی و شأن اجتماعی است. به علاوه شرط بندی ها نیز تنها بُعد مادی برای افراد ندارد، بلکه نشان دهنده تخصص و مهارت آنها در شناخت اسب و قدرت پیش بینی آنهاست که می تواند برای آنها جایگاه اجتماعی در بین علاقه مندان به سوارکاری و اسب به همراه داشته باشد. افزون بر این، این افراد با وفای به عهد خود در شرط بندی های بدون سند و رسید، آموزش صداقت و درستکاری می بینند.
درباره دائره المعارف افسانه های ایرانی
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
159-172
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه قومیت و شکل گیری فضا و آداب و رسوم شهری در شهر گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، از طریق مطالعه شهر گرمسار، به رابطه میان فضای شهری و عامل انسانی ای که فضاها را هم مصرف و هم بازتولید می کند، پرداخته شده است. به علت ویژگی خاص گرمسار که از همزیستی چند قوم در کنار هم طی چندین سال متمادی ایجاد شده، بیشترِ توجه تحقیق به مسئله قومیت است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و گردآوری داده ها به روش اسنادی، مصاحبه کانونی و مصاحبه بوده است. داده های این تحقیق نشان می دهند که به طور کلی قومیت تأثیر معناداری بر شکل گیری محله های گرمسار ندارد و اقوام مختلف به صورت پراکنده در همه محله های شهر زندگی می کنند. مردم گرمسار در ذهنیتی که از شهر خود دارند، قومیت خود را دخالت نمی دهند و از شهرشان مفهومی یکپارچه در ذهن دارند. آن ها برای معرفی خود بیش از این که از قوم خود یاد کنند، از گرمساری بودن نام می برند. در عین حال هنوز مردم در انتخاب همسر و نماینده شورای شهر و دوست ، عضوی از قوم خود را به دیگر اقوام ترجیح می دهند.
بررسی مشکلات پیش روی مهاجران ترکمن در تهران (مطالعه موردی: نگهبانان شاغل در شهرک اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی روستاییان به منظور اشتغال و بهبود وضعیت خود و خانواده معمولاً از زادگاهشان به مناطق شهری به ویژه تهران مهاجرت می کنند تا برای آن ها امکان کسب درآمد و پیشرفت در مقایسه با روستا فراهم شود. ترکمن ها یکی از اقوام مهاجر ساکن در تهران هستند که به صورت فردی یا همراه با خانواده برای بهبود وضعیت اقتصادی مهاجرت کرده اند. طبیعتاً افراد مهاجر، در جامعه مقصد با مشکلاتی روبه رو هستند. در پژوهش حاضر با روش کیفی مشکلات پیش روی نگهبانان ترکمن و خانواده هایشان در شهرک اکباتان بررسی شده است. داده های مورد نیاز با روش مشاهده و مصاحبه نیمه سازمان یافته با 9 نفر از مردان و زنان ترکمن جمع آوری شده و روش تحلیل موضوعی برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، ترکمن های مقیم شهرک اکباتان در حوزه روابط و تعاملات خانوادگی و فامیلی، روابط با ترکمن ها و سایر اقوام مقیم در شهرک اکباتان، و نیز در حوزه شغلی با مشکلاتی مواجه هستند. عدم امکان حضور همه اعضای خانواده در کنار نگهبان، محدودیت فضای محل زندگی و شرایط نامساعد آن، عدم امکان خروج زن ترکمن از منزل در صورت نبود همسر در روستا، دل تنگی اعضای خانواده، تعاملات محدود با اعضای جامعه میزبان به دلیل زبان و پوشش متفاوت، درآمد کم، فقدان احساس امنیت شغلی و عدم برخورداری از بیمه برخی از مسائل است.
بررسی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر کندی روند نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهری، مطالعه موردی جمعیت ساکن در بافت فرسوده منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه شهر نیازمند پرداختن به ابعاد اجتماعی- فرهنگی بافت و محیط اسکان و فعالیت شهری هم زمان با رویکرد فیزیکی و یا کالبدی- فضایی است. قبل از هرگونه مداخله و مشارکت در بافت کالبدی شهر ضروری است منضمات اجتماعی و فرهنگی پیوست بدان نیز مورد تحقیق قرار گیرد. با اتخاذ رویکرد اجتماعی و فرهنگی به شهر، مسئله ساختن شهر به چگونه ساختن و برای چه کسانی ساختن تغییر پیدا می کند و توجه از ساختارها به کارکردها معطوف می شود. این مقاله درصدد است با تأکید بر زمینه های اجتماعی – فرهنگی مؤثر بر روند نوسازی بافت های فرسوده به علل و چرایی تأخیر در این فرایند در کلان شهر تهران و هسته مرکزی یعنی منطقه 12 بپردازد. پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش متداول توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. نمونه گیری جمعیت ساکن در نواحی تعریف شده بافت فرسوده منطقه 12 به صورت هدفمند و نظری انجام پذیرفته است. با کاربرد روش گراند تئوری و 16 نمونه مصاحبه عمیق با ساکنین و مدیران شهری و کارشناسان اجتماعی و فرهنگی؛ ارزش ها و هنجارهای پشتیبان و یا بازدارنده در مشارکت شهروندان در روند نوسازی مورد تحقیق قرار گرفته و سپس به کمک مقوله های تعیین شده موارد کدگذاری و مفهوم سازی شد. نتایج حاصل نشان می دهد که سیطره انگیزه های اقتصادی و کسب سود عامل مهم در کاهش اعتماد اجتماعی در بین شهروندان و مانع عمده در مشارکت نوگرایانه در فرایند نوسازی است. این عوامل در کنار فقر، سالخوردگی و مهاجرپذیر بودن بافت فرسوده و عدم نهادسازی توسعه یافته عامل عمده در کاهش کیفیت زندگی در بافت و موجب تأخیر در سرعت و رشد فعالیت های نوسازی بوده است.
الگوهای جابه جایی و مهاجرت ساکنان شهرستان بم پس از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله 26 دی ماه 1382 در بم تلفاتی حدود 40000 نفر و 30000 زخمی در پی داشت. در روزهای پس از فاجعه علاوه بر مرگ بیش از نیمی از ساکنان شهر، تغییرات جمعیتی دیگری مانند جابه جایی مکان زندگی و مهاجرت نیز به وقوع پیوست؛ تغییراتی که توسط پژوهشگران قوم باستان شناسی فاجعه به تناوب 6، 17 و 32 ماه پس از زلزله بررسی و مستندسازی شد. بر اساس داده های کمی و آماری این بررسی ها، الگوهای تغییرات جمعیتی و در پی آن تغییرات ساختاری، طبقات جمعیت و فرهنگی استخراج و مورد بررسی و مقایسه با الگوهای پیش از فاجعه قرار گرفت. مقاله حاضر علاوه بر ارائه اطلاعات بررسی تغییرات جمعیت پس از زلزله به ارائه راهکارهای استفاده از الگوهای آن در تفسیر مواد فرهنگی حاصل از کاوش و بررسی در زمینه باستان شناسی می پردازد. لازم به ذکر است که تغییرات جمعیتی به ویژه در شرایط بحران، تأثیر به سزایی در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی در فرایندی دراز مدت دارد و از این رو استخراج و استفاده از الگوهای قوم باستان شناسی تغییرات جمعیت ارزیابی تفاسیر زمینه مرده در شرایط غایب بودن عامل انسانی و مرده بودن زمینه را برای باستان شناسان امکان پذیر می کند. از سوی دیگر این الگوها به دلیل قابلیت آزمون در مکان ها و زمان های مختلف امکان کاربری در ستادهای بحران در جهت کاهش هزینه های کوتاه مدت فاجعه را دارند.
بررسی تأثیر آوازه برند بر نگرش مشتریان به برند با نقش میانجی اعتماد عاطفی و شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲ و ۷۳
166 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثر آوازه برند بر اعتماد عاطفی و شناختی و تأثیر این اعتماد بر نگرش مشتریان به برند رستوران ها انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه مشتریانی تشکیل دادند که در شش ماهه دوم سال 1398 به رستوران های شهر ایلام رفته اند. با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه تعیین شد که در نهایت با توجه به پرسشنامه های قابل قبول، تعداد 373 نفر حجم نمونه را تشکیل دادند. روش نمونه گیری به کار رفته در این پژوهش از نوع نمونه گیری ساده در دسترس بود. روایی پرسشنامه نیز با نظر خبرگان و بارهای عاملی تأییدی سنجیده شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نیز حکایت از پایایی مناسب پرسشنامه داشت. تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار spss21 و smart PLS3 انجام شد. نتایج به دست آمده روشن ساخت آوازه برند بر سه متغیر نگرش مشتریان به برند، اعتماد شناختی و اعتماد عاطفی، اثر معناداری دارد؛ همچنین متغیر اعتماد شناختی بر نگرش مشتریان به برند، اثر معناداری دارد؛ اما تأثیر اعتماد عاطفی بر نگرش مشتریان به برند معنادار نبود. اعتماد شناختی در رابطه بین آوازه برند و نگرش مشتریان به برند میانجی گری می کند؛ ولی اعتماد عاطفی در رابطه بین آوازه برند و نگرش مشتریان به برند میانجی گری نمی کند.
اسطوره دوزخی در قالی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درخت یکی از عناصر اصلی و قدیمی در نقش پردازی فرش در سراسر جهان است. در مناطق متفاوت ایران نیز درخت با اسامی و اشکال گوناگونی، در طراحی فرش مورد استفاده قرار می گیرد. درخت حیات یا درخت جاودانگی و بی مرگی، به جوهر وجود انسانی در عالم یا به دنیای پس از مرگ اشاره می کند و چنین تعریفی، رایج ترین توصیف استفاده از نقش درخت در طراحی فرش است؛ اما کاربرد درخت سخنگو یا درخت واق با مفهوم درخت دوزخی در فرش، حیرت انگیز است. در اثبات ریشه شناسی مفهومی درخت دوزخی مدارک صریحی در دست نیست. علاوه بر آن، اینکه چرا تنها مناطق محدودی از ایران، فرش هایی با این طرح تولید می کردند، مسئله ای درخور پیگیری است. در ابتدا تبریز و هریس در آذربایجان، سپس چهار محال و بختیاری، کردستان (سنه یا سنندج)، کاشان یا کرمان، مناطقی در ایران هستند که فرش هایی با این طرح از آنجا جمع آوری شده است. درخت واقی و عناصر نقش پردازی آن علاوه بر متن یا قسمت های مرکزی قالی، در حاشیه ها نیز مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین قابل ذکر است که برخی محققین بر ریشه های غیر ایرانی این طرح اشاره دارند. این طرح خاص در فرش های ترکیه، هند، چین و برخی از دیگر کشورهای آسیایی نیز دیده می شود. نویسنده در مقاله حاضر می کوشد تا موضوعات فوق و شیوه تصویرپردازی درخت سخنگو را بر فرش، مورد بررسی قرار دهد.
مطالعۀ شناختی: تحول معنای مادری و صورت بندی فرم های خانواده به میانجی بسترهای پزشکی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسترهای تاریخی، دوگانه مادر-کودک با حضور میانجی هایی مانند بهداشت، پزشکی و فناوری به زنجیره مادر-میانجی-کودک ترکیب بندی شده است؛ به این معنی، مفصل بندی روابط مادر و کودک یا کنش فرزندآوری از گذر میانجی ها در ضرورت های تاریخی تغییر یافته و خانواده های مختلف گسترده به صورت هسته ای صورت بندی شده است. پس آیا با تغییر صورت خانواده، محتوا یا معنای مادر شدن نیز در یک فرایند تاریخی متناسب با تغییرات فرم خانواده در فهم کنشگر دوباره مفصل بندی می شود؟ اگر چنین است چگونه تغییرات معنایی نزد کنشگر رخ می دهد؟ و مفصل بندی فهم و معنای مادرشدن در گذر زمان چه تغییراتی کرده است؟ این ها مسائلی است که این مقاله به کمک مفاهیم فرم، محتوا، ساختار آگاهی نزد زیمل و هوسرل در جست وجوی پاسخ آن است. روش اصلی برای استخراج معانی، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. هدایت مصاحبه براساس مؤلفه های سنخ آرمانی محقق ساخته پیش برده می شود، تا امکان مقایسه و تغییر معنا در میان نسل ها فراهم شود. طبقه بندی مصاحبه شوندگان نیز براساس دوره شناسی و بسترهای تاریخی است. درنهایت با انطباق یافته ها بین تجربه زیسته سه نسل از زنان، تحول محتوای کنش فرزندآوری در بسترهای اجتماعی آشکار می شود. به این صورت، سه گونه مفصل بندی نظام معنایی مادری شامل گذار، ترازمند و ارادی صورت بندی می شود که به ترتیب با سه فرم نیمه هسته ای-نیمه مستقل، هسته ای و الحاقی مرتبط هستند. نتیجه اینکه با حصول آگاهی از موضوع شناخت بدن، نگرش به فرزندآوری (ارزش) نیز در نسبت های جدیدی بازشناسی می شود. در همین صورت بندی جدید از ارزش است که مرحله دیگری از معنای مادری نزد کنشگر برساخته می شود.
ساختار اجتماعی- سیاسی ایل خزل ایلام در غرب زاگرس مرکزی از دیدگاه انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
179 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف: ایل خزل از ایل های پرجمعیت ساکن در نواحی شمال ایلام است که در گذشته دارای شیوه معیشتی بر کوچ نشینی بوده و امروز در شهرستان شیروان چرداول و ایلام و بخش های بزرگی از آن در استان های کرمانشاه، همدان، آذربایجان غربی و کردستان(چاردولی)، فارس و در کردستان عراق به سر می برند. در مورد منشاء این ایل اطلاعات اندکی در دست است. اما بر اساس شواهد سابقه آن حداقل به دوره صفویه می رسد و در ادوار بعد تحولات مختلفی را از سر گذرانده است. ساختار این ایل بر پدر تباری است و دارای پیوندهای عشیره ای، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زیادی در گذشته با ایل های همجوار بوده است بطوریکه برخی این ایل ها خود را به یک نیای مشترک می رسانند و برای مقابله با ایل های دشمن یا رقیب پیمان نامه های توسط سران آن با ایل های همجوار بسته می شد. در مجموع این ایل دارای پیمان نامه با والیان و متحد آنان به شمار می رفتند. دارای ساختار اجتماعی و سلسله مراتب سیاسی و ساختار قدرت خاص خود است. این ساختارها در مواقع بحران بقای ایل را تضمین می کردند. از نظر ساختار اجتماعی از مال- بنه مال- هوز، خی ل و تخمه- طایفه- تیره و ایل تشکیل شده است و از نظر ساختار سیاسی به ترتیب شامل ریش سفید یا سرمال، کلین یا کلانتر، کدخدا، کدخدای رئیس تیره و تشمال (یک یا دو نفر یا بیشتر) که ریاست ایل را به صورت مشترک برعهده داشتند و در بالاترین رده قدرت هاونگره یا کنفدراسیون ایلی به ریاست والی(تا پیش از دوره پهلوی اول) شامل می شد. ایل خزل دارای 5 تیره که هرکدام از این تیره ها دارای قلمروی خاص خود بوده و از چندین طایفه تشکیل شده اند. به گویش کردی جنوبی صحبت می کنند و امروزه پیرو مذهب تشیع هستند. در این مقاله به بررسی ساختار اجتماعی سیاسی و سلسله مراتب قدرت و جایگاه مذهب در ایل خزل تا پایان دوره پهلوی اول براساس پژوهش های میدانی یعنی بر اساس گفتگوها و روایاتی که در آئین های مختلف توسط شاعران و بزرگان بازگو شده و حضور در آئین های مختلف و همچنین در خلال بررسی های باستان شناسی گورستان های متعددی مربوط به تیره ها و طوایف ایل خزل و دیگر ایل ها(که می توانست جنبه مادی این ساختار را نشان دهد) بررسی شد و سپس به بررسی هرکدام از عوامل پیشگفته برای دستیابی به ساختارهای اجتماعی- سیاسی در کنار مطالعات کتابخانه ای-سفرنامه ها و گزارشاتی که در گذشته نوشته شده اند، پرداخته شد.روش شناسی: بطور کلی در این مقاله نگارنده از روش امیک(دیدگاه و اندیشه مردمان مورد مطالعه) و روش اتیک(دیدگاه پژوهشگر) که روش های رایجی در انسان شناسی هستند، در کنار مطالعات کتابخانه و در تلفیق با هم بهره برده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دهنده وجود ساختار اجتماعی و سیاسی نظام مند در ایل خزل است که این ساختارها در ارتباط و تعامل با هم توانسته اند انسجام ایل را در برابر دیگر ایل ها حفظ کرده و به عنوان یک واحد منسجم و یکدست در بیرون و در درون نیز به حفظ نظم و برطرف ساختن مشکلات کمک کند
مطالعه انسان شناختی نظام معیشتی هوارنشینی در منطقه هورامان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
163 - 185
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای انسان ها، شیوه های گوناگونی را برای سازگاری با محیط های متفاوتی که در زمان ها و مکان های متفاوت به آن ها دست یافته اند، طراحی کرده اند. بدین سان، در مناسبات بین فرهنگ و محیط زیست و تعاملات اکولوژیکی، وظیفه ی مردم شناس، تمرکز بر بخش هایی از فرهنگ است که ارتباط قویتری با محیط دارند. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه مردم شناختی تعاملات و مناسبات مردمان منطقه هورامان با محیط زیست خود و شیوه های سازگاری با آن می باشد. نوع تحقیق میدانی و روش مورد استفاده در این پژوهش، اتنوگرافی(مردم نگاری) می باشد. این تحقیق نشان می دهد که اهالی هورامان با توجه به شرایط محیطی خود، سبکی از زیستن را طراحی کرده اند که از آن تحت عنوان هوارنشینی یاد می شود. این نوع از زندگی با جابه جایی و کوچ مردمان این منطقه بین دو نقطه جغرافیایی با اختلاف نسبی ارتفاع همراه می باشد. این جابه جایی، بنابر فشارها و محدودیت های محیطی در زمینه تامین آب مورد نیاز، فرار از گرما و پناه بردن به هوای خنک ارتفاعات و از همه مهمتر تحت تاثیر نیازهای معیشتی ساکنان منطقه انجام می گیرد. که بر اساس مطالعه حاضر، سه الگوی غالب هوارنشینی در منطقه هورامان شاهد هستیم: الگوی اول: هوارنشینی مبتنی بر دامداری(حوزه غربی)؛ الگوی دوم: هورانشینی مبتنی بر باغداری(حوزه شرقی) و الگوی سوم: هورانشینی ترکیبی؛ دامداری-باغداری(حوزه مرکزی).
تحلیل جایگاه باورهای شمنی در مناسک قربانی در بندر ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاین پژوهش به چگونگی برگزاری مناسک قربانی در شهرستان بندر ترکمن، با استفاده از روش قوم نگاری، با هدف کشف نمودهای شمنی این مناسک می پردازد. روش های گردآوری داده های پژوهش مشاهده، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. عید قربان بستر اصلی برگزاری مناسک قربانی و همچنین برجسته ترین رویداد سالانه مذهبی ترکمن های ایران است. همه ساله در دهم ذی الحجه مصادف با انتهای مراسم حج، مسلمانان ترکمن حیواناتی چون بز، شتر، گاو و گوسفند را در خانه های خویش قربانی می کنند. مناسک قربانی با حفر گودالی در حیاط خانه آغاز می شود. قربانی کنندگان که مردان سرپرست خانواده هستند با قرار دادن مقداری نمک، ذغال و گندم در گودال حفر شده، زمینه اجرای مناسک را فراهم می آورند. سپس شخصی که قربانی به نیت وی انجام می شود، دست خود را بر بدن حیوان می گذارد. قربانی کننده گلوی حیوان را بریده و خون را در گودال جاری می سازد. اگرچه ترکمن های ایران سنّی مذهبند و از فقه حنفی پیروی می کنند، اما مواردی چون حفر زمین و استفاده از ذغال، گندم و نمک در مناسک قربانی نشانگر تداوم سنت های پیشااسلامی و باورهای شمنی در مناسک قربانی امروزه ایشان است. مناسک قربانی روز عید قربان به انضمام روزهای کر و قوقون را با استفاده از مفهوم آیین عبادی مثبت برگرفته از کتاب صور ابتدایی حیات دینی اثر امیل دورکیم می توان توضیح داد. به این ترتیب برگزاری مناسک قربانی نه تنها به انسجام قومی ترکمنان کمک می کند، بلکه فرصت تناول از غذای مقدس را نیز فراهم می آورد.
مردم نگاری سیاسی احزاب سیاسی ایران: بررسی موردی احزاب سیاسی شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخچه احزاب در جهان و در ایران نشان می دهد که پدیده حزب پدیده ای مدرن است و قدمت آن در جهان به کمتر از یک قرن می رسد. در ایران نیز مستندات قانونی جهت شکل گیری احزاب را می توان پس از انقلاب مشروطیت و در اصل 21 قانون مشروطیت و به صورت صریح در اصل 26 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیدا کرد. لذا با توجه به قدمت احزاب اکنون می توان ساختار، مشروعیت و سیاست ورزی احزاب در ایران را مورد پرسش جامعه شناختی و انسان شناختی قرار داد. تحلیل های جامعه شناختی احزاب در ایران عمدتاً تحلیل های کلان نگر ، بزرگ دامنه، نظریه محور و کمی گرا بوده است و مطالعه و تحلیل احزاب سیاسی در سطح تحلیل خرد و با تکیه بر مطالعه میدانی مورد توجه جدی نبوده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است با استفاده از مطالعه مردم نگارانه، اجراگری و سیاست ورزی فعالیت حزبی احزاب سیاسی در شهرستان کوچک فسا تحلیل شود. این تحلیل با تمرکز بر چگونگی تشکیل حزب در شهرستان، وضعیت مشروعیت و نهادینه گی، شکل حضور آن ها در انتخابات، مسأله آموزش و تقابل آن ها با دیگر نیروها همچون نهاد قدرتمند قومیت صورت گرفته است و نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که چگونه ساختار و نوع حضور احزاب در بستر خاص شهرستان فسا باعث انقطاع مردم و احزاب شده است. این پژوهش با تحلیل و نشان دادن رویکرد هیرارشی احزاب، وابستگی آن ها به مرکزیت و نقش آن ها در واسطه گری بین مردم و حکومت و تزریق ارزش های حاکمیت بین توده مردم نشان می دهد که ناتوانی احزاب در انجام کارکردهای حزبی خود و تزریق ارزش ها در توده مردم چگونه باعث شکاف بین مردم و حاکمیت می گردد.
تحلیل سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۱۴۲-۱۲۳
حوزه های تخصصی:
عدم توجه به سلسله مراتب نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان جمعیت شهری از سوی دیگر، به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. در چنین شرایطی بسیاری از سیاست های توسعه در سطح ملی و منطقه ای کارآمدی خود را از دست داده و نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهند داشت. هدف این مقاله تحلیل و بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت است. روش تحقیق به صورت تحلیل محتوا و آماری می باشد. اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده و ضمن پردازش و طبقه بندی داده ها به بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غریی با مدل های مختلف مثل؛ مدل حد اختلاف طبقه ای، مدل رتبه- اندازه و شاخص های نخست شهری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر ارومیه به دلیل مرکزیت سیاسی، اداری و مالی به عنوان نخست شهر برتر در نظام شهری استان قرار دارد و نقش شهرهای میانی و کوچک در سیستم شهری استان بسیار کم است. در مجموع هنوز سلسله مراتب شهری در نظام شهری استان با مدل رتبه اندازه و شاخص های نخست شهری متعادل فاصله دارد. لذا با ارائه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی در استان آذربایجان غربی، می توان باعث توزیع بهینه جمعیت و خدمات شهری در سطح استان گردید.
سازمان دهی فضایی شهر کرمانشاه در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش می کند سازمان دهی فضایی شهر کرمانشاه در دوره پهلوی اول را توضیح دهد. رویکرد نظری آن مبتنی بر آراء هنری لوفبور درباره «تولید فضا» است. از نظر وی فضا به مثابه ظرف خالی نیست که توسط اشیاء پر شود، واقعیت مادی مستقل و «خود بنیاد» و یا یک واقعیت آغازین معرفت شناسی نیست بلکه «تولیدی اجتماعی است». سه بعد بازنمایی فضا (فضای مفهوم سازی و برنامه ریزی)، فضای بازنمایی (فضا به مثابه امر مستقیماً زیست شده از طریق ایماژها و نمادهای مرتبط به آن)، عمل فضایی (رفتار افراد در مسیرها، فضاها و رهوارهای شهری) به شیوه ای دیالکتیکی در تولید فضای شهری نقش دارند. روش مطالعه کیفی و فن گردآوری داده ها بررسی اسناد و مشاهده است. یافته ها نشان می دهند مدرنیزاسیون، صنعتی شدن، اسکان عشایر و خدمت سربازی اجباری همراه با اقدامات عمرانی در شهر سبب رشد آن به سوی جنوب شد. سازمان دهی فضایی کرمانشاه در نتیجه سه روند است: 1. طراحان و برنامه ریزان متأثر از ایده های «زیبا شهر» هاوسمان بافت های متراکم محلات را پاره پاره و عناصری مانند خیابان، میدان، رستوران و سینما را در شهر جای دادند، 2. فضای اجتماعی شهر تحت تأثیر ایده های جدید و در نتیجه تجربه زیسته افراد در زندگی روزمره به دو بخش سنتی (محلات شهر قدیمی) و مدرن (بخش تازه توسعه یافته) تفکیک شد و 3. پرسه زنی و حضور در فضاهای عمومی روابط اجتماعی را افزایش و شهر را به یک مکان انسان شناسی تبدیل کرد.
پدیدارشناسی زندگی روزمره با تأکید بر حوزه خصوصی در شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه خصوصی و حوزه عمومی در سبک زندگی رابطه دیالکتیکی با هم دارند که بسته شدن یکی به گسترش دیگری می انجامد. در تنگناهای حوزه عمومی، حوزه خصوصی در پی راه حل است. در جامعه امروز ایران حوزه خصوصی رشد بسیاری داشته است. پژوهش حاضر در جست و جو و بررسی سبک های نوینی از زندگی است که در چنین فضایی شکل گرفته اند. مکان این پژوهش دزفول و روش آن کیفی بر مبنای پدیدارشناسی هرمنوتیک است. داده های میدانی از راه مصاحبه عمیق و نمونه گیری هدفمند و با توجه به تجربه زیسته اطلاع رسانان گرد آوری شده است. در بخش نظری با هدایت میدان از نظریه تلفیقی بر اساس اندیشه های فیسک، دوسرتو، لوفبور، بوردیو، کلارک، هبدیج، گیدنز و ... بهره برده شده است و با این نظریه تلفیقی سبک های نو در زندگی روزمره تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که با کم رنگ شدن حوزه عمومی، افراد به حوزه خصوصی پناه می برند و سبک های جدیدی ایجاد می کنند و به این ترتیب حوزه خصوصی رشد می کند. کنشگران اجتماعی با سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی خویش را متمایز و در عرصه های مختلف زندگی خود بازاندیشی می کنند، گسترش حوزه خصوصی به خودآفرینی می انجامد، به بیان دیگر سبک زندگی نوعی مقاومت در برابر نظم مسلط است. گسترش حوزه خصوصی دلالت سیاسی دارد و نوعی نشانگان است که چون درمان عمل می کند. زندگی روزمره بستر معنایابی است و کنشگران در زندگی روزمره از روش های خاصی برای خلق معنا و موقعیت های جدید بهره می گیرند.
بررسی انسان شناختی تنوع فضایی مطلوب از منظر ساکنان خانه های شهری تهران، البرز و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی فضای خانگی یکی از حوزه های جدید انسان شناسی فرهنگی است که توجه خود را به خانه های عموم مردم و ارتباط آنها با فرهنگ و نیازهای ساکنانشان معطوف می سازد. پژوهش حاضر، ذیل این حوزه از دانش، قصد بررسی تعدادی از خانه های شهری ایران را از منظر ساکنانشان دارد، ساکنانی که عموما در طراحی و ساخت خانه خود مشارکتی نداشته اند به همین دلیل، با شکافی بین تصاویر مطلوب ذهنی و فضای واقعی مواجه خواهند بود. پرسش اصلی در این مقاله، چیستی گوناگونی فضایی مطلوب ساکنان و بررسی فضاهایی است که در اختیار دارند. به این منظور و با حرکت از مفهوم ”محیط های پاسخ ده“ در ادبیات شهرسازی، تعریف هایدگر از سکونت و نیز آموزه های آموس راپاپورت درباره ارتباط ذهن و فرهنگ با امرِ ساختن؛ مسئله، صورت بندی و برای عملیاتی سازی پژوهش نیز، یک گروه خویشاوندی ساکن در استان های تهران، البرز و قزوین، انتخاب شدند. 6 خانواده، به همراه فضاهای تحت سکونتشان، با روش کیفی مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتیجه پژوهش، تهیه الگویی فرهنگی برای گوناگونی یا تنوع فضایی است که نشان می دهد که خانه های ساخته شده بین سال های 70-50 همچنان به لحاظ فرهنگی، پاسخگوی نیازهای ساکنانشان هستند. در مقابل، خانه های ساخته شده در دهه اخیر؛ که عموما مهندسی ساز و دارای نقشه های طراحی هستند؛ مطلوبیتی به مراتب پایین تر دارند.
معنای اجتماعی پول از دیدگاه زنان متأهل شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پول به عنوان یک ابزار، تمامی ابعاد زندگی را در برگرفته و بیشتر حوزه های دانش را تحت تأثیر خود قرار داده است. حوزه نفوذ پول به گونه ای گسترده شده است که از کارکرد ابزاری فراتر رفته و به یک پدیده فعال و مقتدر تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی معنای اجتماعی و نقش پول در میان زنان جامعه با هدف شناخت نقش جنسیتی پول می پردازد. روش تحقیق پدیدارشناسی جامعه شناختی است. برای نمونه گیری از 40 زن متأهل ساکن شهر کرج، بین سنین 20 تا 70 مصاحبه های عمیق گرفته شده است. یافته های تحقیق 280 گزاره مرتبط با پول را نشان می دهد که به 52 معنا تقلیل یافتند و در ده حوزه طبقه بندی شدند. این ده حوزه عبارت اند از خوشبختی، عرف، اخلاق، زمان، بدن، دولت، بازار، دانش، روان، دین و خانه. مفاهیم به دستآمده از معنای اجتماعی پول را این گونه می توان برشمرد پول از دیدگاه فردی به مثابه جریان زندگی است که امیددهنده و آرامش بخش است و هرگونه نگرانی را از بین می برد و اعتمادبه نفس می دهد. پول از دیدگاه خانواده یکی از عناصر اصلی زندگی است که از طریق کار، پس انداز، ارث، وام و توانایی زنانه با داشتن عقل معاش تأمین می شود. پول از دیدگاه فرهنگ ارگانی است که بیشترین فعالیت های مرتبط با چهار حوزه عرف، دین، بدن و اخلاق را سامان می دهد. پول از دیدگاه حوزه عمومی ابزار قدرتمندی است که یا از سوی دولت به کار گرفته می شود و یا نقش کلیدی در بازار دارد.