زهرا رهبرنیا

زهرا رهبرنیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۱.

تکنولوژی و تحول جایگاه اجتماعی شیء هنری-آیینی (مورد مطالعه: علامت در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیء هنری - آیینی علامت نظریه عاملیت اثر هنری آلفرد جل جایگاه اجتماعی در مردم شناسی تکنولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 596 تعداد دانلود : 786
"علامت" از اشیای هنری-آیینی محرم در ایران است که با اصول هنری و تکنیکی ویژه ای ساخته می شود. این اصول به مرور تغییراتی یافته است. با این حال، پژوهش های علمی چندانی درباره این تغییرات و تأثیرات آن ها بر نقش اجتماعی این شیء در دسترس نیست. به دلیل اینکه شهر اصفهان مرکز مهم ساخت سنتی "علامت" است و این شیء، مهم ترین شیء هنری-آیینی در این شهر است، این پژوهش در نظر دارد تأثیر تغییرات تکنولوژیکی جدید در ساخت و تبلیغ "علامت" را بر جایگاه و کارکرد اجتماعی آن در این شهر بررسی کند. بدین منظور از تعریف مردم شناسی از “جایگاه اجتماعی” در ترکیب با نظریه عاملیت آلفرد جل، مردم شناس هنر، بهره برده است. این مقاله در پی پاسخ دو سؤال است:"علامت" چه کارکرد و جایگاه اجتماعی ای در شهر اصفهان دارد؟ و تحولات جدید تکنولوژی چه تأثیری بر ویژگی های سنتی، جایگاه اجتماعی و کارکرد آن نزد مردم این شهر داشته است؟ داده های این پژوهش از طریق روش های مردم نگاری و نیز روش های غیرواکنشی گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد "علامت" در شهر اصفهان یکی از مؤلفه های چرخه تعیین جایگاه اجتماعی افراد است و بهره گیری از تکنولوژی روز در ساخت آن، تأثیرات زیر را به دنبال دارد: افزایش کارکرد نمایشی و تبلیغی "علامت"، تغییر معیارهای جایگاه و ارزش اجتماعی این شیء از معیارهای آیینی و اجتماعی به معیارهای نمایشی و فردی، جابه جاشدن جایگاه عامل تأثیر و پذیرنده تأثیر در تعامل "علامت" و جامعه و گسست یا سستی در چرخه تعیین جایگاه اجتماعیِ مبتنی بر عاملیت "علامت".
۲.

کریپتوآرت؛ آمیختگی بین هنر و فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کریپتوآرت توکن غیرقابل معاوضه بازار دیجیتالی هنر یگانگی اثر هنری والتر بنیامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 812 تعداد دانلود : 325
بیان مسئله: جدیدترین آمیختگی بین هنر و فناوری بلاک چین، حرکت هنری تازه ای را به نام کریپتوآرت پدید آورده است. این شیوه نوظهور که به تازگی توجه جهان هنر را به خود جلب کرده، نیازمند درک و خوانش ویژه ای است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چه چیزی این فناوری نوآورانه را به هنر تبدیل می کند و تلاش دارد تا بیابد آیا کریپتوآرت می تواند بازارمحوری و کالاشدگی هنر را در نظام سرمایه داری به چالش بکشد؟هدف پژوهش: هدف مطالعه پیش رو این است تا ضمن آشنایی با شیوه عملکرد تکنولوژی در کریپتوآرت و ردگیری زمینه های شکل گیری آن در تاریخ هنر، به درک بهتری از این حرکت جدید هنری دست یابد و هم چنین پتانسیل رهایی بخش هنر رمزنگاری را در حیطه بازارمحوری مورد مطالعه قرار دهد.روش پژوهش: این پژوهش با هدف بنیادی و روش تاریخی-توصیفی برای پاسخ به سؤالات خود، از نظرات اندیشمندانی چون «لوسی لیپارد»، «والتر بنیامین» و «ژان بودریار» بهره برده است. نمونه ای از آثار کریپتوآرت نیز در تحقیق پیش رو مورد مطالعه قرار گرفته است؛ روش نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و شامل اثر هنرمند نام آشنای معاصر «دیمین هرست» است که پروژه وی بازتاب بیش تری در رسانه ها داشته و قیمت فروش آن قابل توجه بوده است.نتیجه گیری: نتایج روشن می سازد کریپتوآرت از این رو هنر است که در امتداد مفاهیم پیشین تاریخ هنر معاصر در تکاپوی بازتعریف هنر و نمایاندن رابطه آن با زندگی است. تکنولوژی در این رویه تازه می کوشد از طریق منضم کردن یک دارایی مجازی به آثار، اصالت و یگانگی مد نظر مدرنیسم را به هنر دیجیتال باز گرداند. هم چنین یافته ها بیانگر این هستند که هنر رمزنگاری شده می تواند فرصت ها و تهدید هایی را برای اقتصاد هنر به همراه داشته باشد؛ از یک سو توانایی تمرکززدایی و به چالش کشیدن چارچوب های مرسوم بازار سرمایه محور هنر را دارد و از سوی دیگر می تواند به ابزاری جهت تقویت فرایند کالاشدگی و تسلط مجدد سرمایه بر هنر تبدیل شود.
۳.

تجلی اراده مندی سایبورگ از منظر وربیک مطالعه موردی: چیدمان تعاملی باغ نور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر تعاملی پساپدیدارشناسی اراده مندی سایبورگ پیتر-پل وربیک فرش و باغ ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 281 تعداد دانلود : 800
اراده مندی در گذشته به عنوان معیاری برای تمییز انسان از غیرانسان به کار می رفت و این توانمندی صرفاً مختص به انسان بود. با ظهور فن آوری های نوین، دون آیدی رویکرد پدیدارشناسانه را برای بررسی روابط بین انسان و فن آوری ناکافی دانست و رویکرد پساپدیدارشناسانه را مطرح کرد که فراتر از رابطه سوژه-ابژه است؛ زیرا فن آوری با سوژه همراه می شود، تا جهان را تجربه کنند و دیگر نمی توان فن آوری را صرفاً ابژه یا حتی سوژه نامید. با خلق مفهوم سایبورگ، که هویتی متشکل از انسان و فن آوری است، بازنگری در برخی مفاهیم سنتی مرتبط با انسان ضروری به نظر می رسد. پیتر-پل وربیک مساله اراده مندی را مورد بازنگری قرار داده و «اراده مندی سایبورگ» را مطرح کرده که برای فن آوری انواعی از اراده مندی را قایل می شود؛ که شامل اراده مندی واسطه ای، پیوندی و مرکب هستند. از سوی دیگر، شاهد رشد روزافزون چیدمان های تعاملی هستیم که به سبب ظهور فن آوری های نوین امکان سایبورگ شدگی مخاطبی را که به تجربه آن پرداخته، فراهم می کنند. هدف از این پژوهش، مطالعه موردی «چیدمان تعاملی باغ نور» الهام گرفته از عناصر فرش و باغ ایرانی از منظر «اراده مندی سایبورگ وربیک» است؛ و این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش بوده که: تجلی اراده مندی در این چیدمان و تاثیر آن در سایبورگ شدگی انسان و نیز تاثیر تعامل با عناصر دیداری، شنیداری و بویایی این چیدمان چگونه است؟ نگارندگان با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، اطلاعات مورد نیاز را از طریق مکاتبه با طراح این چیدمان و نیز منابع معتبر آنلاین کسب کرده اند. با توجه به مطالعات انجام یافته می توان گفت، هر سه نوع اراده مندی سایبورگ در این چیدمان به وقوع پیوسته و یک چیدمان تعاملی هنری می تواند مظاهر گوناگونی از سایبورگ را در خود جای دهد و طراحی جامع باغ نور توانسته با درگیر نمودن حواس چندگانه، اوج حس غوطه وری را در مخاطب ایجاد کند.    
۴.

انطباق تحولات نظری پیت موندریان با عناصر نقاشی نئوپلاستیک طی بازه زمانی 1927تا 1944(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیت مو ندریان اصول نئوپلاستیسیزم نقاشی نئوپلاستیک عناصر نقاشی نقاشی انتزاعی ناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 893 تعداد دانلود : 216
  علیرغم نقش کلیدی پیت موندریان ( )1872-1944در تحقق کامل اهداف نقاشی انتزاعی، در تحقیقات گذشته کمتر به اصول مطرحشده نقاشی نئوپلاستیک اشاره شده است. به منظور رفع این خلأ، مقالۀ حاضر بر آن است تا یافته های تحقیقی جامع بر تحولات نظری موندریان نسبت به عناصر نقاشی نئوپلاستیک در بازۀ زمانی 1927تا 1944ارائه کند. این مقاله در پی بررسی درستی این فرضیه است که تحلیل تطبیقی نقاشی ها و نوشته های موندریان به موازات هم مخاطب را به درک بهتری نسبت به چرایی تحولات بصری در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک میرساند. به منظور اعتبارسنجی فرضیه مذکور، از یکسو نقاشی های نئوپلاستیک در دوره های مختلف بر پایه رویکردی فرمالیستی مورد تحلیل بصری قرار گرفته، و از سوی دیگر نوشته های نظری موندریان براساس روش بینامتنی مورد واکاوی قرار گرفته تا تغییرات دیدگاههای نظری او نسبت به خصوصیات و نقش عناصر نقاشی نئوپلاستیک در دوره های مختلف تبیین و مشخص گردند. نتایج این بررسی ها نشان میدهد، دیدگاه های موندریان در دوره میانی ( )1927-1931و بالأخص دوره متأخر ( )1932-1944که تغییرات قابل توجهی در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک او ایجاد شده، نسبت به نظرات او پیش از ،1926به ویژه نسبت به اصل اول نئوپلاستیسیزم، دستخوش تغییرات زیادی شده است.
۵.

نوگرایی نگارگری در گفتمان های اجتماعی ایران معاصر با تمرکز بر رویکرد تحلیل گفتمان ارنست لاکلا و شانتال موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 194 تعداد دانلود : 538
 نگارگری ایران، هنری سنتی با قدمتی دیرین شناخته شده که همواره متناسب با سنت ها و در بستر تحولات فرهنگی جامعه عصر خویش شکل گرفته است. ازاین رو در هر دوره تاریخی نوگرایی هایی نسبت به دوره های پیشین مشاهده می گردد. نگارگری همانند دیگر هنرها در جامعه امروز ایران تنها با ترسیم فضای یکپارچه ای از حاکمیت یک اندیشه مواجه نیست. مقاله پیش رو با هدف تحلیل تحولات گفتمانی در ایجاد نوگرایی در نگارگری معاصر ایران سعی در پاسخ گویی به این پرسش دارد که «در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی چه خوانش متفاوتی از نوگرایی در نگارگری معاصر ایران نمایان شده است؟» پژوهش پیش رو این فرضیه را دنبال می کند که نوگرایی در نگارگری در رقابت و منازعه با گفتمان های رقیب شکل گرفته است. با بهره گیری از رویکرد تحلیل گفتمان[i] «ارنست لاکلا وشانتال موفه» نشان داده خواهد شد که در این منازعه چگونه برخی از دال های مرکزی[ii] برجسته و برخی به حاشیه رانده شده است و درنهایت صورت بندی گفتمانی آن ارائه می گردد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی با بررسی اسناد کتابخانه ای و میدانی با ابزار فیش و تصویربرداری به گردآوری داده ها پرداخته است. نمونه های موردبررسی از میان نگارگری های معاصر بعد از دوره مشروطه (1285-1398 ه.ش) به روش انتخابی گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد نیروهای مولد مرتبط با دال های مرکزی تداوم سنت در گفتمان «سنت-گرای متجدد»، بازگشت به سنت در گفتمان «تجدد سنت-گرا»، خوانش ایدئولوژیک از سنت در گفتمان «سنت-گرایی ایدئولوژیک» و سنت گرایی بیرون از متن سنت در گفتمان «واگرایی سنت» منجر به نوگرایی در نگارگری معاصر می گردد . [i] - Discourseanalysis [ii] - Nodal Point
۶.

رخداد تعامل در منظر و اثرگذارى مؤلفه های انسانى و محیطى بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعامل انسان محیط منظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 868
در تعریف منظر، تعامل مفهومی است که نقش اصلی در شکل گیری منظر را برعهده دارد. استفاده از راهکارهایی برای تقویت اثرگذاری طرفین تعامل (انسان و محیط) در شکل گیری منظر و ارتباط با آن از دغدغه های نوظهوری است که می تواند بخش عمده ای از آن، ره آورد تکنولوژی در دنیای امروز باشد. در رویکردی هدفمندتر، منظر تعاملی گامی متفاوت در راستای تقویت ارتباط با مکان است. لذا این مقاله سعی بر شناخت دقیق تر تعامل و شاخصه ها و ویژگی های مؤثر در تقویت ارتباط میان انسان و محیط دارد. در این راستا از یک سو محیط و رخداد تعامل با آن و شاخصه های مؤثر بر آن، و از سوی دیگر انسان و ویژگی های انسانیِ اثرگذار بر رابطه دوطرفه با محیط بررسی می شود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است: چه شاخصه های محیطی و چه ویژگی های انسانی بر تقویت تعامل انسان با محیط و شکل گیری منظر تعاملی مؤثر است؟ همچنین هدف این پژوهش، ارتقای ارتباط انسان با محیط و تقویت وجه تعاملی منظر است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا با بررسی مفهوم تعامل و تحلیل آن، شاخصه های مؤثر بر رخداد تعامل را استخراج می کند. سپس با توجه به اهمیت جایگاه انسان و محیط در مفهوم منظر، با روش تحلیل محتوا به بررسی ماهیت انسان و محیط می پردازد و مؤلفه های محیطی و انسانی ای که بر تقویت رخداد تعامل در منظر مؤثر هستند را شناسایی می کند. در نهایت پایایی و روایی مؤلفه های به دست آمده به روش دلفی مورد سنجش قرار می گیرد. پژوهش حاضر نشان می دهد در گام اول برای تقویت رخداد تعامل با محیط، توجه به شاخصه هایی همچون رابطه دوسویه، فعال بودن، تغییرپذیری، پاسخ دهی و اثرگذاری الزامی است و در گام بعدی با استفاده از ویژگی های انسانی و محیطی که براساس ماهیت انسان و محیط شکل می گیرد، می توان شرایط رخداد تعامل با محیط را تقویت کرد.
۷.

دین پژوهی ترجمان بصری جهنم در نقاشی های قرن 18 و 19 میلادی اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهنم دین پژوهی عهد عتیق عهد جدید بلیک مارتین و دوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 751 تعداد دانلود : 441
اشتیاق و علاقه آدمیان برای رسیدن به عدالت در پایان جهان و اندیشیدن به چگونگی زندگی پس از مرگ، همواره بخشی از محتوای آثار هنرمندان را به خود اختصاص داده است. با وجود ابهامات و دوگانگی هایی که در متون مقدس یهود و مسیح در خصوص سرنوشت نهایی بدکاران به چشم می خورد، در آیات مختلفی از عهد عتیق و به ویژه عهد جدید، از جهنم و عذاب گناهکاران سخن به میان آمده است؛ ازاین رو کتاب مقدس همواره یکی از منابع الهام هنرمندان برای خلق و تولید آثار هنری با مضامین دینی بوده است. در کنار متون و روایات دینی، عوامل دیگری چون فضای سیاسی و فرهنگی زمان تولید اثر نیز تأثیر بسزایی در نوع نگرش هنرمندان به جهنم و آخرالزمان داشته است. این مقاله به روش تحلیلی تطبیقی به بررسی میزان وفاداری به دین در نقاشی های قرون 18و19م اروپا در نمونه آثار هنرمندان برجسته آن دوران، یعنی ویلیام بلیک، جان مارتین و گوستاو دوره درباره جهنم می پردازد. با توجه به بررسی آیات مختلفی از عهد عتیق و جدید، به نظر می رسد که در بسیاری از موارد، میزان تطبیق اثر هنری با متن مقدس بیشتر در نوع گناه است تا نوع عذاب درنظرگرفته شده برای آن گناه؛ و هنرمندان علاوه بر اقتباس از مضامین دینی، از یکدیگر، از نسخ ادبی، از اتفاقات سیاسی، فرهنگی و هنری، و در نهایت از ذهن خود نیز برای خلق تصویر جهنم و روز داوری الهام گرفته اند.
۸.

تجربه زیبایی شناختی در هنر تعاملی (بر اساس نظریه جان دیویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر تعاملی تجربه زیبایی شناختی جان دیویی مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 357 تعداد دانلود : 227
هنر تعاملی به عنوان یکی از رسانه های هنر جدید به تجربه ای نزد مخاطب منجر می شود که با آن چه در طول تاریخ هنر تجربه شده، متفاوت است. از آنجایی که ایجاد چارچوبی نظری و فلسفی برای خوانش همه جانبه ی این هنر ضروری به نظر می رسد؛ هدف از مقاله حاضر آن است که با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی به مطالعه نظریه تجربه زیبایی شاختی جان دیویی و تطبیق آن با هنر تعاملی بپردازد و از این طریق به درک و تبیین مفهوم تجربه در این هنر نزدیک شود و به این سوال پاسخ گوید که چه پارامترهایی تجربه مخاطبِ هنر تعاملی را تجربه ای زیبایی شناختی و مفهومی می سازد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که دریافت هنر تعاملی می تواند یکی از نمونه های تجربه زیبایی شناختی به شمار آید. عواملی همچون تعامل، عمل و عکس العمل و هم چنین نزدیک شدن جایگاه مؤلف و مخاطب، هنر فاخر و نازل، سوژه و ابژه، ابزار و نتیجه مرز مشترک میان هنر تعاملی و نظریه دیویی را سامان می بخشد. از طرف دیگر اهمیت جایگاه علم و تکنولوژی در این نظریه، زمینه را هر چه بیشتر برای مطالعه هنر تعاملی مهیا می سازد. در انتها نیز نمونه ای از چیدمان تعاملی با عنوان "تکامل ساختگی" بر اساس چارچوب نظری پژوهش تحلیل می شود.
۹.

واکاوی نگرش دلوز درباره هستی انسان و نسبت آن با مخاطب در هنر تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان بدن بدون اندام ریزوم ژیل دلوز صیرورت مخاطب هنر خلاق هنر تعاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 251 تعداد دانلود : 479
گفتمان هنرهای خلاق تعاملی، سبب تغییر رویکرد مفهوم مخاطب هنری از نظاره گری بی کنش و منفعل به آفریننده ای تعامل گر و پویا بوده است که از منظر فلسفه پست مدرن نگاهی قابل تأمل به انسان، بشمار می آید. افادات ژیل دلوز به فلسفه، از جسمانی ترین رویکرد ها به حیات انسان است که با نکته پردازی های خلاقانه وی می تواند ابزار تحلیلی کارآمدی برای بررسی نقش و شناخت واکنش های انسانی بشمار رود. اصطلاحاتی از قبیل صیرورت، ریزوم و بدن بدون اندام در شناخت رفتارهای انسانی که از سوی دلوز مطرح شده می توانند در تحلیل رفتارهای مخاطب بکار روند. در این مقاله به این پرسش ها پرداخته ایم که آیا هنر تعاملی می تواند ترجمان هنری صیرورت باشد و این که انتخاب های پیش روی مخاطب چگونه با تعاریف بدن بدون اندام و ریزوم مرتبط می شوند. در شیوه پژوهش، اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیجیتال استخراج و سپس با به کارگیری این مستندات، جایگاه مخاطب به روش تحلیلی- توصیفی با رویکرد دلوزی تشریح شده اند. در نهایت به این نتیجه نزدیک شده ایم که بنابر تعریف بدن بدون اندام، مخاطب هنر تعاملی با مجموعه ای از بالقوگی های منحصر به فرد روبه رو است که انتخاب از میان آن ها، روند شکل گیری اثر هنری را به شیوه ای بی قاعده و ریزوم گونه هدایت می کند که این اثر در طی مسیر و در لحظه به ظهور می رسد و همواره میان قوه و فعلیت قرار دارد و در نهایت این تعریف با عبارت فلسفی صیرورت از دیدگاه دلوز، همسان است.
۱۰.

بررسی جایگاه آموزش هنر بر مبنای جامعه در کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی هنر آموزش هنر بر مبنای جامعه دوره اول متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 383 تعداد دانلود : 715
رویکرد آموزش هنر بر مبنای جامعه با توجه به اهمیت بحث تربیت هنری و به قصد برقراری ارتباط نزدیک تر بین جامعه، فرهنگ و آموزش، مطرح شده است. از این رو هدف مقاله، تبیین جایگاه آموزش هنر بر مبنای جامعه در برنامه درسی هنر دوره اول متوسطه است. این مقاله به روش تحلیل محتوای کیفی و کمی انجام گرفته است. جامعه و نمونه پژوهش با هم برابر بوده و شامل کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 97-1396 بوده است. ابتدا مؤلفه های رویکرد آموزش هنر بر مبنای جامعه به روش تحلیل محتوای کیفی، از طریق کدگذاری و مقوله بندی کتاب های مورد مطالعه و رفت و برگشت با مبانی نظری پژوهش تدوین گردیده است که موجب استخراج چهار مؤلفه شده است. سپس کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه ایران در سال تحصیلی 97 -1396 بر اساس آن مؤلفه ها به شیوه ی کمی تحلیل شده است. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها مبین آن است که از 1523 مورد واحد شمارش، در مجموع 369 مورد فراوانی در رابطه با این رویکرد می باشد که از این میان بیشترین تأکید بر مؤلفه «توجه به تفاوت های هنرهای قومی» (67/12 درصد) و پس از آن «معرفی هنر فرهنگ های بومی/ منطقه ای» (33/8 درصد) می باشد. دو مؤلفه دیگر، «دخالت دادن هنرهای بومی/ منطقه ای به عنوان تجربیات آموزشی» (95/2 درصد) و «استفاده از ظرفیت های انواع رسانه های آموزشی هنر مبتنی بر محیط» (26/0 درصد)، جایگاه درخور توجهی در این کتاب ها نداشتند.  
۱۱.

چگونگی تلفیق هنر و سیاست در سرلوح های کتب چاپ سنگی دوره قاجار؛ بر اساس مطالعه هفتاد سرلوح محفوظ در کتابخانه ملی ایران (1324–1267 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر قاجار چاپ سنگی سرلوح نماد تاج شیر و خورشید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 794 تعداد دانلود : 586
سنت سرلوح سازی از نسخه های خطی به کتب چاپ سنگی منتقل شد؛ ولیکن با این تفاوت که با جایگیری نمادهایی مختلف و البته بیشتر سیاسی در آنها، سرلوح ها صرفاً تزئینی نبوده و دارای بیانگری نیز شده بودند. لذا این وجه تمایز اصلی آنها با هم نوعان پیشین خود در نسخ خطی است که بررسی و مطالعه بر روی این سرلوح ها را در مقاله حاضر ضرورت بخشیده است. از این رو هدف از این مطالعه، شناسایی سرلوح های دارای نمادهای سیاسی و دریافت چگونگی ارتباط میان روند به کارگیری این دو نماد با تحولات سیاسی معاصر با آنها است. بنابراین برای تحقق این اهداف، به این سؤالات پاسخ داده شده است؛ تلفیق هنر و سیاست در سرلوح های کتب چاپی از چه طریقی صورت گرفته است؟ و کدام نماد بیشترین کاربرد را داشته است ؟ و علت بروز و ظهور این نماد در سرلوح ها چگونه قابل توضیح است؟ پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوای متون تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. بررسی ها نشان می دهند که تلفیق هنر و سیاست در سرلوح های کتب چاپ سنگی، از طریق به کارگیری نمادهای وابسته به حکومت انجام شده است. از میان نمادهای به کاررفته در سرلوح ها، دو نماد شیر و خورشید و تاج، بیشترین کاربرد را داشته اند و به کارگیری نماد تاج در نسبت با شیر و خورشید در سرلوح ها برتری داشته است. مطالعه نشان می دهد که هر چه بر روی خط زمان پیش تر می آییم و به تاریخ تصویب قانون مشروطه نزدیک می شویم (1324 ق.)، از تعداد نماد شیر و خورشید کاسته و بر تعداد نماد تاج افزوده شده است؛ لذا به کارگیری فراوان نماد تاج در این سرلوح ها را می توان تلاشی دانست در جهت حفظ سلطنت و مشروعیت بخشیدن به حکومت وابسته به آن و صیانت از تختگاهی که هر روز و با اوج گرفتن انقلاب مشروطه، متزلزل تر و غیرقابل اتکا تر می شده است.
۱۲.

استحاله مفهوم سوبژکتیو «بازی» در هنرهای تعاملی با تکیه بر آراء گادامر (پیکره مطالعاتی: چیدمان تعاملی Onde-Pixel به اجرا درآمده در پاویلیون یونی کردیت میلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنرتعاملی بازی گادامر مخاطب چرخش سوبژکتیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 888 تعداد دانلود : 340
در طول تاریخ حیات فلسفی هنر، برخی از فیلسوفان نظیر کانت ، شیلر و ویتگنشتاین از تمثیل «بازی» در تبیین دیدگاه های فلسفی و زیباشناسانه خود استفاده کرده اند؛ اما بیشتر این اندیشمندان بر جنبه سوبژکتیو و ناظر به سوژه تأکید دارند. دراین میان، گادامر کوشید تا جنبه مشارکت و درگیری دو طرفه در تجربه هنری در یک کل را، با بهره گیری از مفهوم «بازی» نشان دهد و از سوی دیگر منظر سوبژکتیو و شناخت شناسی مدرن را، در سپهر هنر بزداید. گادامر برای ملموس ساختن ویژگی های هستی-شناختی بازی نزد مخاطبان، شاخصه های یاد شده را در بستر هنرهای نمایشی مطرح کرده است. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی گسترش مفهوم بازی در هنرهای تعاملی، که در آن رابطه مخاطب و اثر، وارد مرز جدیدی از مشارکت می شود، شکل گرفته است. این تحقیق با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای درصدد است تا نظرات هرمنوتیکی گادامر درباره وجه «بازی مند» اثر هنری را بر بستر هنرهای تعاملی بگستراند؛ از این رو مفاهیم یاد شده را در چیدمان تعاملی Onde Pixel در نمایشگاه سال 2016 میلان، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافت، آن چه از مفاهیم بازی در اثر هنری در آرای گادامر مشهود است، در بستر مفهومی هنر تعاملی نیز قابل تعمیم است.
۱۳.

پیام رسانی فضای منفی در پوستر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای منفی پیام رسانی پوستر یکپارچگی خطای بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 769
نقش اصلی پوستر، انتقال پیام به مخاطب است که غالبا توسط فضای مثبت انجام می شود؛ حال آنکه فضای منفی که عمدتا نقش پس زمینه در پوستر را ایفا می کند نیز می تواند در انتقال پیام به مخاطب، نقش آفرینی کند. بر این اساس، هدف مقاله حاضر شناسایی روش های انتقال پیام به مخاطبان پوستر از طریق فضای منفی است . روش این تحقیق کاربردی، توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات ضروری آن با استفاده از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج حاصل، حاکی از آن است که فضای منفی توانایی آن را دارد که از طریق "گستردگی" و یا " محدودیت" آن در پوستر، "رنگ"، "فرم نهفته"و " خطای بصری" مفهومی را به مخاطب منتقل کند. بدین گونه توجه مخاطب به فضای منفی پوستر، معطوف و سبب تاثیر بیشتر پیام در ذهن وی می شود. همچنین شیوه ی خطای بصری در فضای منفی به علت ابهامی که در پیش زمینه و پس زمینه بودن عناصر به وجود می آورد، بیشترین غافلگیری را برای مخاطب به همراه دارد. هر یک از روش های بیان شده به همراه نمونه پوسترهایی از سراسر جهان توضیح داده شده است. بنابراین روش های ذکر شده نقش موثری در انتقال پیام به مخاطب از طریق فضای منفی را دارند.
۱۴.

نگرشی بر ژرفانمایی (پرسپکتیو) در نگارگری ایرانی برپایه آرای ابن هیثم در المناظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی سنتی ایران (نگارگری) ژرفانمایی (پرسپکتیو) ابن هیثم دانش مناظرومرایا (نورشناسی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 448 تعداد دانلود : 113
ژرفانمایی در نسخه نگاره های ایرانی با آنچه امروز از پرسپکتیو دانسته می شود، بسیار متفاوت است. در نگارگری، پیکره های دورتر را هم اندازه پیکره های نزدیک تر، اما بالاتر از آن ها بازنموده اند. پژوهشگران این شیوه را در عبارتِ «بالاتر یعنی دورتر» خلاصه کردند. گمان می رود چنین عبارتی، گوناگونی ژرفای صحنه ها و مفاهیم در پس آن ها را بیان نمی کند، زیرا پذیرفتنی نیست هنری چندصدساله که در خدمت بازگفت دیداری روایات ادبی متفاوت بوده است، یکی از مهم ترین ارکان صحنه پردازی (ژرفا) را چنین ساده انگارانه بازنموده باشد. براین پایه، پرسش های جستار حاضر برمی آید: مبانی شکل گیری ژرفانمایی بالاوپایین چیست؟ آیا بربنیان این مبانی می توان گوناگونی ژرفانمایی را چندان که ایرانیان قدیم درمی یافتند، بازفهمید؟ رسالات مناظرومرایای کهن (المناظر ابن هیثم)، درک مفهوم ژرفا در نگاه ایرانیان و تبیین شیوه های بازنمایی آن را ممکن می سازد. براین بنیان، شش گونه ژرفانمایی در نقاشی ایرانی شناختنی است که هریک از جهتِ عمق صحنه ها، کاربرد و مفهوم با یکدیگر تفاوت دارد: انبوه نگاری؛ انجمن نگاری؛ بوستان نگاری؛ صحرانگاری؛ ژرفانمایی با لایه های میانجی؛ و ژرفانمایی های ساختمانی. پژوهش درپیِ فهم تاریخی اثر می کوشد دریافت مخاطب امروز را به فهم بیننده سده های پیشین نزدیک گرداند و چارچوب های نادیده نگارگری ایرانی را بازنمایاند. ازاین رو، پژوهشی بنیادین با رویکردی تاریخی است که اصول المناظر را به شیوه توصیف بازمی خواند و ژرفانمایی نگاره ها را با توصیف تحلیل و نیز سنجش چارچوب های علمی و هنری (تطبیق هم زمان) تبیین می کند.
۱۵.

خوانش چیدمان تعاملی تایپوگرافی "به منظور کنترل" از منظر اصول ادراک بصری گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر تعاملی چیدمان تایپوگرافی تعاملی اصول ادراک بصری گشتالت مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 948 تعداد دانلود : 414
"به منظور کنترل"،عنوان چیدمانی تعاملی مبتنی بر نوشتار و حرکت،کاری از گروه هنری "نوتا بن" است که در سال های 2011 الی 2015 در جشنواره ها و نمایشگاه های متعدد بین المللی ارائه شده است.این چیدمان چندرسانه ای با بهره مندی از فناوری های نوین دیجیتالی در تلفیق با بدن انسان،به بازدیدکنندگان خود،امکان کنکاش در فضایی تایپوگرافیک و مواجهه باتجربه ای منحصربه فرد را عرضه کرده است. جستار پیش رو با روش توصیفی، تحلیلی و شیوه ای استقرایی این اثر تعاملی را بر اساس قوانین ادراک دیداری گشتالت مطالعه می کند.آنچه در اصول بصری گشتالت اهمیت دارد پی بردن به ادراک ارتباط است که موجب رفتار معنادار می شود،بر این اساس کشف کیفیت تأثیرگذاری قوانین ادراک بصری گشتالت بر چیدمانی تعامل گرا جهت شناسایی قابلیت های آن در ایجاد ارتباطی سودمند،هدف پژوهش حاضر بوده است.دستاوردهای حاصل از تطابق اصول این نظریه با چیدمان "به منظور کنترل" نشان داد که استفاده از آن ها، سازمان دهی بهتر اجزا و دریافت آسان تر و منطقی تر اثر را رقم می زند؛ که همین امر موجب مشارکت فعالانه مخاطب در چیدمان و تعامل بیشتر با سایر بازدیدکنندگان بوده،به برقراری ارتباط و تبادل دانش و تجربه منجر می گردد. علاوه بر آن باوجود نقش تأثیرگذار طراحان چیدمان تعاملی در پیاده سازی اصول گشتالت در ساختار،نباید از پراگنانس های متنوع و متفاوت ایجادشده توسط کنش های تصادفی و حرکات مخاطبین نیز مغفول ماند.
۱۶.

رسانه هنر تعاملی در تبلیغات خدمات عمومی در گفتمان پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 21 تعداد دانلود : 677
فضای حاکم در هنر در دنیای پسامدرن، تغییر جهت داده به نوعی که گفتمان هنر به ابعاد عمومی جامعه وارد شده است. همچنین با گره خوردن به رشد فزاینده تکنولوژی، هنر در ارتباطات جامعه نمودی فعال تر یافته؛ چراکه عصر ارتباطات الکترونیک، نوعی ترادیسی یا استحاله در روابط و تغییر گفتمان است، به صورتی که کنش های هنری نیز شامل این تغییر است.  یکی از این تغییرات، هنر بازتولید به صورت تبلیغات در فضای عمومی به عنوان هنر عمومی است.  هنر که تا این زمان، ارتباطی بصری با محوریت هنرمند داشته، با امکاناتی که فناوری به آن اضافه کرده، رویکردی عمومی یافته است.  از این رو فرصت ایده های خیال انگیز، آفرینش و معناها و کارکرد هنر را دست خوش تغییر کرده است.  بنابراین جهان دیجیتالی در حال تبدیل شدن به واقعیتی است که فضایی برای ارتباط دوسویه بین مخاطب و هنرمند تحت عنوان تعامل در هنر عمومی را فراهم آورده است؛ با فرض تجلی و نمود گفتمان هنری پسامدرن در هنر تعاملی تبلیغات خدمات عمومی، به صورت کنش متقابل در هنر، به تحلیل و مطالعه گفتمان هنری عصر حاضر در کارکرد این گرایش پرداخته می شود. پژوهش حاضر، براساس هدف بنیادی-کاربردی و روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای بوده و اطلاعات تصویری از نمونه های هنر عمومی و تبلیغات تعاملی است.  روش جمع آوری نمونه ها به صورت نمونه انتخابی است.  نتایج پژوهش با تحلیل دو نمونه تبلیغات تعاملی حاکی از آن است که: تبلیغات خدمات عمومی، فضای گفتمان هنر را به صورت هنر تعاملی نمایش می دهد. همچنین مشارکت مخاطبان، مشارکت اجتماعی هنر با ارتباط دوسویه درگفتمان کنش اجتماعی دموکراتیک در جامعه مدنی پست مدرن را بوجود آورده است.
۱۷.

بررسی تعزیه و هنر اجرا (پرفورمنس آرت) با تأکید برتعامل با مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعامل تعزیه مخاطب هنرآیینی هنراجرا پرفورمنس آرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 204 تعداد دانلود : 787
تعزیه به عنوان اجرایی آیینی با قدمتی طولانی که شیوه نوین آن از صفویه شکل گرفت و در قاجاریه رواج یافت، همواره سعی در تعامل با مخاطب عام برای انتقال مفاهیم و تأثیرگذاری بیشتر داشته است. تعزیه را پایة برخی از اصول هنرهای نمایشی و اجراییِ معاصر حتی در هنراجرا م یدانند. هنر اجرا به عنوان هنر جدید از اواخر دهه 60 میلادی با کمک شگردهای هنرهای تجسمی، فلسفه و مبانی فکری پسامدرن و وا مگیری از عناصر تئاتری در تبدیل اثر هنریِ ساکن به پویا، با گذشت زمان ارتباط با مخاطب عام اثر و تعامل با وی را افزایش داد. براین اساس، مسأله پژوهش این است که می توان با مقایسه تعزیه و هنراجرا، آنها را به عنوان نوعی پرفورمنس آرت )هنر اجرا( دارای عملکرد مشابه در حوزه تعامل با تماشاگرِ اثر در میزان همپوشانی، شباهت و ارتباط پذیرفت؟ طبق فرض پژوهش به نظر می رسد این دو هنر در تعاریف ارایه شده در هنر جدید در زمینه تعامل با مخاطب و مخاطب محوری با یکدیگر مرتبط هستند. هدف کلی این پژوهش بنیادین، ارایه نگرشی نو به هنرهای سنتی و هدف جزیی پذیرش تعزیه به عنوان هنری سنتی ولی همگام با هنر جدید پرفورمنس، در زمینه ارتباط با مخاطب است. این دیدگاه با وجود پیروان اندک در کشور، به اندازه تفکرات پسامدرنیستی قدمت دارد و نگاه هنرمندان را گسترده تر خواهد کرد. بدین منظور، با روش توصیفی تطبیقی، گردآوری اسناد با شیوه کتابخانه ای انجام شده است. با بررسی بارزترین و عام ترین ویژگی های این دو هنر، نتایج مبین آن است که با همپوشانی و اشتراکاتی که میان آنها در تعاریف مربوط به مخاطب و تعامل و مشارکت با وی وجود دارد می توان تعزیه را به مثابه پرفورمنس دانست و برخی هنرهای سنتی مانند تعزیه را پایه و اساس هنرهای جدید شمرد.
۱۸.

بازتاب اندیشه های علمی در نگارگری: اهمیت نقره در بازنمایی آب بر پایه یافته های علمی مناظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نورشناسی اسلامی علم مناظر نگارگری ایرانی نقره بازنمایی آب ابن هیثم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 150 تعداد دانلود : 109
نمونه های برجای مانده نگارگری ایرانی نشان می دهد از میانه سده هشتم هجری، رنگ آمیزی سطح آب با نقره حل، جانشین به کارگیری خطوط آبی رنگ شد. کندوکاو در این تحول به پرسش حاضر راه برد: چرا هنرمندان این سده ها چنین شیوه ای را پیش گرفتند؟ آیا سنتی فراموش شده، زنده گردید یا نگاهی تازه، سبب این نوآوری بود؟ در این جستار، بانگاهی تاریخی، جایگاه نقره، برای نمایش آب در سنت های پیشین (ساسانی و مانوی)، به شیوه ای توصیفی بررسی شد. سپس دستاوردهای حوزه های کیمیاگری (ونجوم)، و نورشناسی (مناظر) به روشی تحلیلی توصیفی تبیین گردید. در علت یابی ها، یافته های مبتنی بر دانش زمانه کاویده شد. گردآوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای، و شیوه تحلیل، کیفی است. نمونه های موردی به گونه ای برگزیده شد تا تحول بازنمایی آب را نشان دهد. پژوهش، با نگاهی تاریخی و بنیادین پیش رفت. بررسی ها نشان داد نقره گون کردن آب ها، میراث سنت های پیشین و یافته های نجوم (کیمیاگری) نیست، بلکه نورشناسان آن دوران، تبیین کننده چنین انتخابی است. نگارگر با این تدبیر، به بیانی دست یافته که با درک دیداری اش از جهان پیرامون، هم ارز است. از آنجاکه پژوهش های جدید، از زوایای گوناگون به آثار می نگرد، بایسته ا ست نگاره های ایرانی نیز افزون بر دریافت های فراگیر، از جهاتی دیگر (مانند دانش همدوره) سنجیده شود. پژوهش پیش رو با همین هدف، درپیِ تبیین علمی انتخاب نقره برای بازنمایی آب است.
۱۹.

نگاهی جامعه شناسانه به مفهوم لباس در هنر معاصر با تکیه بر آرا بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر پست مدرن دوران معاصر لباسِ مفهومی میدان قدرت بوردیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 776 تعداد دانلود : 525
در نتیجه انفجار اطلاعات و گسترش ارتباطات و به دنبال آن جهانی شدن در دنیای امروز که با طرح مسأله عدم قطعیت و به پایان رسیدن دوران علم زدگی دریچه ای نو به سوی انسان امروز باز شد و همین امر آغاز عصر پست مدرن را نوید داد. به دنبال آن هنر پست مدرن و لباس پست مدرن (لباس مفهومی) نیز شکل می گیرد. هنرمندان پست مدرن در این زمان با استفاده از تلفیق لباس با ویژگی های هنرهای تجسمی، حالات و صفات انسانی، حرکات اندام و گاه توانایی های بازیگری، مفاهیم موردنظر خود را نمایان ساخته اند و به این صورت است که لباس به عنوان مفهومی هنری مدنظر قرار می گیرد. هدف اصلی این لباس ها صرفاً پوشش بدن انسان نیست، بلکه نمایش صفات، احساسات و اندیشه های انسان است. مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از روش اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به بررسی مفهوم لباس و تلقی لباس در هنر پست مدرن با تکیه بر نظریات جامعه شناس فرانسوی معاصر، پیر بوردیو بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد لباس در آثار هنرمندان، بی واسطه یک اثر هنری و دارای بیان تلقی می شود که می تواند با مخاطب به دلیل نزدیکی با بدن و همراهی انسان در تمام ادوار تاریخی، به صورت ملموس ارتباط برقرار سازد؛ بنابراین شاهدیم که شکل تجسمی لباس در مقابل تفکر غالب کاربردی آن در تلاش برای کسب جایگاه در میدانی است که بوردیو آن را میدان قدرت می نامد؛ اما این ورود و تعریف ارایه شده جدید از لباس هنوز نتوانسته است در میدان های قدرت هنری به علت کمبود حجم و مقدار سرمایه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از وضعیت مطلوب و درخوری برخوردار شود.
۲۰.

دستیابی به راهکارهای بهبود شرایط آموزشی کارشناسی ارشد هنر تصویرگری با قیاس بین برنامه آموزشی دانشگاه تهران و آکادمی هنر سانفرانسیسکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر تصویرگری برنامه آموزشی کارشناسی ارشد ایران آمریکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 251 تعداد دانلود : 221
در بیان اهمیت آموزش و نقش به کارگیری تصویر در موفقیت آن، همین  بس که بسیاری از مطالب علمی، فرهنگی و تبلیغاتی، از طریق تصاویر در کنار متن منتقل می​شوند و در این صورت، به یادماندنی خواهند بود؛ اما آموختن چگونگی خلق تصاویری تأثیرگذار بر مخاطبینِ دارای سلیقه ای خاص، اهمیت ویژه دارد. مهم تر این که پیشرفت فناوری و پیدایش ابزارهای اجرایی جدید، روش های نوین آموزشی را می طلبد که در برخی مؤسسات آموزش عالی دنیا به کار گرفته می شوند؛ و مطالعه این روش ها جهت انطباق پذیری با هنر و فرهنگ ایرانی می تواند زمینه ساز نتایجی مفید و کارآمد باشد. در پژوهش پیش رو مسئله اصلی، قیاس بین دانشگاه سانفرانسیسکو و دانشگاه تهران می باشد، زیرا به نظر می رسد برنامه ریزی و ارائه واحدهای درسی دانشگاه سانفرانسیسکو موردبازنگری قرار گرفته و مطابق با پیشرفت های تکنولوژیکی است اما برنامه  آموزشی و ارائه واحدهای درسی دانشگاه تهران که طبق مصوب دویست و هشتمین جلسه شورای عالی برنامه ریزی مورخ 96/9/18 تدوین شده، همچنان درحال اجراست. هدف از مقایسه دو سیستم آموزشی این است که نتایج به دست آمده در روند اصلاح و به روزرسانی برنامه آموزشی رشته  تصویرگری در دانشگاه های ایران مفید واقع شود و نیز، دستیابی به راهکارهای بهبود شرایط آموزشی رشته تصویرگری، توسط فرایند تحصیل و اصلاح و الحاق واحدهای درسی همسو با پیشرفت های روز دنیا تحقق یابد. این تحقیق کاربردی، با روش توصیفی- تحلیلی و نمونه پژوهی به بررسی دروس و روش آموزش هنر تصویرگری در مقطع کارشناسی ارشد، در آکادمی هنر سانفرانسیسکو- آمریکا و تطبیق آن با این رشته در دانشگاه  تهران می پردازد تا نقاط ضعف و قوت هریک آشکار گردد. گردآوری مطالب به صورت کتابخانه​ای و اسنادی انجام شده است. نتیجه این پژوهش درعین نمایانگری جنبه های قوت هر نظام آموزشی، حاکی از ضرورت افزایش واحدهای  طراحی تخصصی و نیز تصویرگری دیجیتال است؛ تا ضمن  حفظ جنبه های  قوت در کیفیت فعلی، فرایند آموزش و یادگیری ارتقا یابد. همین طور توجه به آخرین یافته های علوم شناختی و یادگیری در تهیه و تنظیم مواد کمک آموزشی هنرها نقش تعیین کننده ای دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان