مقالات
حوزه های تخصصی:
جغرافیای سرزمینی متعلق به کردها در دوران صفویه شامل نواحی غرب و شمال غربی ایران و قسمت هایی از شرق قلمرو دولت عثمانی بوده است. دولت صفویه در مواجهه با کردها سیاست های خاصی را از برخوردهای صلح آمیز گرفته تا سرکوب یا استفاده از آنها در سیاست داخلی و خارجی خود اتخاذ کرد. جابه جایی ایلات کرد در عهد شاه عباس صفوی، متأثر از شرایطی چند است که این ایلات در آن قرار داشتند. یکی از علل خارجی مؤثر، مجاورت جغرافیای زیست ایلات کرد با مرزهای دولت عثمانی بود که موجب می شد هم به عنوان رعایای ایران تحت فشار دولت عثمانی باشند و هم به عنوان دستاویزی برای حمله به قلمرو شاه عباس مورد استفاده قرار گیرند یا به وسیله دولت عثمانی برای شورش علیه دولت مرکزی تحریک شوند. از دیگر علل خارجی محرک شاه عباس در کوچاندن ایلات کرد به شرق ایران، تهاجمات ازبکان به خراسان بود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، عوامل درونی و بیرونی جابه جایی کردها در عصر شاه عباس اول را تبیین نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که جابه جایی ایلات کرد علل چندگانه داشت که سیاست تخلیه غرب ایران جهت مهار دولت عثمانی، انتقال کردها برای مقابله با اقوام مهاجم به شرق و شمال شرق ایران، جلوگیری از تراکم ایلات کرد در غرب ایران، ترمیم کمبود جمعیت در دیگر نقاط قلمرو صفوی و احیای کشاورزی و اقتصاد مرزهای شرقی ایران از جمله این علل است.
شناسایی پیشران های کلیدی در توسعه گردشگری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری صنعتی نوپاست که جزو سه صنعت برتر دنیا شناخته می شود و در ایران به دلایل مختلفی چندان تأثیرگذار نبوده و جایگاه خود را به دست نیاورده است؛ از این رو برنامه ریزان با نگاهی ویژه به دنبال شکوفایی این صنعت در کشور هستند. در اسناد بالادستی، توانمندی های استان ایلام در بخش گردشگری از پیشران های توسعه در این استان مطرح شده است؛ از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است پیشران های کلیدی در توسعه گردشگری در استان ایلام شناسایی شوند که ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی، 29 عامل اولیه در پنج بخش مختلفِ اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، طبیعی، زیرساختی - خدماتی و عوامل مدیریتی- برنامه ریزی استخراج گردید. پس از آن با استفاده از روش دلفی، ماتریس تأثیرات متقاطع متغیرها تشکیل شد. در مرحله بعد، تحلیل ماتریس با استفاده از نرم افزار میک مک انجام گردید. نتایج حاضر از پراکندگی زیرشاخص ها در محور اثرگذاری و اثرپذیری عوامل در این نرم افزار، نشان دهنده ناپایداری سیستم گردشگری در استان ایلام است. بر همین اساس، پنج دسته متغیر شناسایی شد که با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل 10 زیرشاخص (سیاست گذاری کلان دولت، تبلیغات، بودجه، مدیریت تخصصی، راه و حمل و نقل، سرمایه گذاری بخش خصوصی، قوانین گردشگری، نیروی انسانی متخصص، آگاهی مردم و گردشگران و طرح جامع گردشگری) به عنوان عوامل کلیدی و پیشران های کلیدی انتخاب گردید که از بین آنها سیاست های کلان دولت، تبلیغات، سرمایه گذاری بخش خصوصی و بودجه بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری استان ایلام دارند.
ارزیابی رضایتمندی شهروندان ایلامی از قابلیت ها و اثربخشی پارک جنگلی چغاسبز شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارک های جنگلی از مهمترین مقصدهای تفرجگاهی شهروندان کشور محسوب می شوند؛ به همین جهت لازم است که اثربخشی آنها پیوسته مطالعه شود تا با ارزیابی مزیت ها و کاهش موانع، امکان بهره مندی بیشتر از آنها فراهم گردد. پارک جنگلی چغاسبز شهر ایلام مهمترین مقصد گردشگری شهر ایلام است. طبیعت جنگلی، گستردگی قابل توجه، نزدیکی به شهر و دسترسی آسان از جمله مزیت های این مکان است. پژوهش حاضر به ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان ایلام از قابلیت ها و اثربخشی این پارک پرداخته است. برابر فرمول کوکران، 384 نفر از شهروندان ایلامی با شرکت در این پژوهش میدانی، دیدگاه ها و انتظارات خود و محدودیت های پارک را اعلام کرده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بسته 75 سؤالی بود که بر اساس طیف لیکرد 5 گزینه ای تنظیم شد و پایایی آن در حدّ 952 آلفای کرونباخ اعلام گردید. نتایج به دست آمده حاکی از سهولت بهره مندی آقایان، پسران و خانواده ها و نامناسب بودن آن برای بانوان و دختران است؛ همچنین یافته ها از تمایل گروه های اجتماعی متوسط نسبت به استفاده از پارک در مقایسه با دیگر گروه های اجتماعی حکایت دارد. پارک بیشتر در روزهای تعطیل، عصرها و شب هنگام مورد استفاده قرار می گیرد. از دیگر یافته های پژوهش این است که امنیت یکی از مسائل جدی در میزان استفاده از پارک محسوب می شود؛ به گونه ای که جمع های دوستانه دختران و فعالیت های فرهنگی در مقایسه با جمع های دوستانه پسران و ورزش های همگانی به میزان کمتری در پارک مشاهده می شود. در مجموع میزان رضایت شهروندان ایلامی از پارک در حدّ متوسط است و این رضایت با امکانات ورزشی، امکانات رفاهی، عدم احساس امنیت و جنسیت شهروندان، رابطه مثبت دارد.
موره کن: شواهدی از گروه بندی های درون منطقه ای دوره مفرغ میانه زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم مطرح در باستان شناسی، تشخیص و تبیین مرزبندی های فرهنگی بر اساس توزیع مواد فرهنگی است. در این پژوهش با بهره گیری از نتایج مطالعات میدانی محوطه موره کن در درّه هُلیلان، مطالعات کتابخانه ای و شیوه توصیفی-تحلیلی به تبیین مرزبندی های فرهنگی درون منطقه ای حوزه زاگرس مرکزی در دوره مفرغ میانه پرداخته شد. نتایج تحقیق حاکی از این است که محوطه موره کن استقرارگاه کوچ نشینی شاخصی است که در حوزه چراگاه های زمستانی شکل گرفته است و حاوی نهشت های فرهنگی مهمی از دوره مفرغ می باشد. در دوره مفرغ میانه تفاوت های مهمی در سبک سفال رایج در زیستگاه های درّه هُلیلان نسبت به سبک سفال در محوطه های کوچ نشینی دامنه های جنوبی درّه هُلیلان دیده می شود. زیستگاه های درّه هُلیلان با گروه درّه های بخش شمالی حوزه توزیع سنّت سفال منقوش یکرنگ گودین III کشش و همگرایی داشته و به نظر می رسد حاشیه جنوبی درّه هُلیلان، چراگاه زمستانی گله داران متحرک مناطق پیشکوه بوده است. درّه های حوزه زاگرس مرکزی در دوره مفرغ میانه را می توان به دو گروه منطقه بندی کرد: گروه اول، درّه های در امتداد محور شرقی - غربی و در راستای مسیر ارتباطی جاده خراسان بزرگ را در بر می گیرد. به نظر می رسد جاده خراسان بزرگ و تماس هایی که به واسطه آن شکل گرفته، نقش اصلی را در پیوندهای درون منطقه ای این حوزه داشته است. گروه دوم، درّه های در امتداد محور شمالی - جنوبی نواحی پیشکوه شرقی و پیشکوه غربی به علاوه درّه نهاوند در شرق کوه گرین را شامل می شود. احتمالً زندگی کوچ نشینی نقش مهمی در برقراری پیوندهای درون منطقه ای در این قسمت از زاگرس مرکزی داشته است.
وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی سالمندان استان ایلام در 4 دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سالمندی جمعیت پدیده نوینی در کشورهای جهان است؛ البته تجربه این پدیده در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تفاوت دارد؛ به گونه ای که سریع ترین رشد سالمندی مربوط به کشورهای در حال توسعه است. رشد جمعیت غیرفعال آثار نامطلوبی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد؛ زیرا جمعیت جوان و سالخورده بیش از آنکه تولیدکننده باشد، مصرف کننده و درنتیجه وابسته به جمعیت فعال و شاغل است. در این مقاله، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی سالمندان استان ایلام بررسی شده است. روش: از روش تحقیق تحلیل ثانویه داده ها و بهره گیری از اطلاعات سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استان ایلام طی سال های 1355-1395 برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش استفاده شده است. یافته ها: جمعیت 65 ساله و بیشتر استان ایلام از 03/4 درصد در سال 1355 به 61/5 درصد در سال 1395 افزایش پیدا کرده و میانه سنی جمعیت استان بین 15 تا 29 سال نوسان داشته است. بیشترین مقدار آن نیز مربوط به سرشماری سال 1395 و کمترین آن مربوط به سال 1365 بوده است. نسبت جمعیت سالمند مناطق روستایی از 81 درصد در سال 1355 به 43 درصد در سال 1390 کاهش یافته و نسبت وابستگی سالمندان در سال 1365 به کمترین مقدار رسیده است. درصد باسوادی سالمندان استان در سال 1365 حدود 8 درصد بوده که در سال 1395 به 29 درصد رسیده است. نتیجه گیری: در مجموع شاخص های میانه سنی، ضریب سالمندی و میزان سالخوردگی نشان می دهند که ساختار جمعیتی استان ایلام در سال 1385 وارد مرحله میانسالی (رو به سالخوردگی) شده است و در حال بهره مندی از سود جمعیتی اول است.
بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر میزان فرزندآوری زنان به تدریج رو به کاستی نهاده و حتی تشکیل زندگی بدون فرزند نیز رواج پیدا کرده است. این موضوع یک مسئله حیاتی برای آینده جمعیت کشور و تأمین نیروی فعال خواهد بود و چنانچه به طور جدی برای آن چاره اندیشی نشود، جمعیت فعال کشور در آینده از یک طرف و سالخوردگی جمعیت از طرف دیگر، چالش هایی جدی برای کشور رقم خواهند زد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری انجام شد. پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش 11 نفر از زنان متأهل بودند که با ملاحظه برخی معیارها و با روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ای بود که با تحلیل متون مصاحبه ها با کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. برای سنجش روایی داده ها از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان بیرون از پژوهش و برای سنجش پایایی از کدگذاری مجدد به کمک کدگذار همکار استفاده شد که ضریب پایایی 80/0 حاصل شد. یافته ها نشان داد در دیدگاه مشارکت کنندگان 10 مضمون محوری در مورد بی فرزندی یا کم میلی به فرزندآوری در زنان متأهل وجود دارد که عبارتند از: چالش های اقتصادی، ناکارآمدی خانواده پرجمعیت، مدیریت بدن، تحمل دوگانه، قسمت و تقدیر، اضطرار و هراس، ناباروری ناخواسته و لاعلاج، توافق مشروط، گذشته خود و دیگری و فشار اجتماعی. در نهایت نیز مدل پارادایمی کم میلی به فرزندآوری در زنان ارائه شد.
بررسی تأثیر بازاریابی فرهنگی بر عملکرد مشتریان در صنایع دستی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش ارتباطات جهانی و تنوع فرهنگی، بحث بازاریابی و فرهنگ به هم گره خورده اند و پیام های بازاریابی هرگز بدون مداخله فرهنگ به مصرف کنندگان فردی نمی رسند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر بازاریابی فرهنگی بر عملکرد مشتریان در صنایع دستی استان ایلام است. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی می باشد که از حیث ارتباط بین متغیرها از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری نیز شامل خریداران صنایع دستی استان ایلام می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 384 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد است. برای سنجش متغیر بازاریابی فرهنگی از پرسشنامه استاندارد سایون (2017) و برای سنجش متغیر عملکرد مشتریان از پرسشنامه استاندارد دولانی (1396) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج نشان دادند که بازاریابی فرهنگی بر عملکرد مشتریان در صنایع دستی استان ایلام، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین تأثیر بازاریابی فرهنگی بر رضایت مشتریان، وفاداری مشتریان و رفتار شهروندی مشتریان در صنایع دستی استان ایلام، مثبت و معناداری است.
بررسی تأثیر آوازه برند بر نگرش مشتریان به برند با نقش میانجی اعتماد عاطفی و شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثر آوازه برند بر اعتماد عاطفی و شناختی و تأثیر این اعتماد بر نگرش مشتریان به برند رستوران ها انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه مشتریانی تشکیل دادند که در شش ماهه دوم سال 1398 به رستوران های شهر ایلام رفته اند. با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه تعیین شد که در نهایت با توجه به پرسشنامه های قابل قبول، تعداد 373 نفر حجم نمونه را تشکیل دادند. روش نمونه گیری به کار رفته در این پژوهش از نوع نمونه گیری ساده در دسترس بود. روایی پرسشنامه نیز با نظر خبرگان و بارهای عاملی تأییدی سنجیده شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نیز حکایت از پایایی مناسب پرسشنامه داشت. تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار spss21 و smart PLS3 انجام شد. نتایج به دست آمده روشن ساخت آوازه برند بر سه متغیر نگرش مشتریان به برند، اعتماد شناختی و اعتماد عاطفی، اثر معناداری دارد؛ همچنین متغیر اعتماد شناختی بر نگرش مشتریان به برند، اثر معناداری دارد؛ اما تأثیر اعتماد عاطفی بر نگرش مشتریان به برند معنادار نبود. اعتماد شناختی در رابطه بین آوازه برند و نگرش مشتریان به برند میانجی گری می کند؛ ولی اعتماد عاطفی در رابطه بین آوازه برند و نگرش مشتریان به برند میانجی گری نمی کند.