پژوهش های انسان شناسی ایران
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره 8 پاییز و زمستان 1397 شماره 2 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه بازار و منطق سودمحوری آن به جزئی لاینفک از زندگی بسیاری از انسان ها دراکثر کشورهای جهان تبدیل شده است. این وضعیت با به هم پیوستگی ها و پیچیدگی های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع معاصر درهم آمیخته است و سبک های جدیدی از داد و ستد را متجلی می سازد که اندیشه های فرهنگی و رفتار اقتصادی خاص خود را همراه می آورد. به گونه ای منطق بازار آزاد در تمامی حوزه های اجتماعی نیز سیطره یافته است. در پژوهش حاضر سعی شده که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی منطق سودمحورانه این بازار در حوزه شرکت های بازاریابی های شبکه ای مورد واکاوی قرار گیرد. بررسی های لازم با بهره گیری از روش مردم نگاری انتقادی و بر اساس رویکرد پنج مرحله ای کارسپیکن انجام گرفته است. داده های حاصل هم به صورت اتیک و هم به صورت امیک، از دو تکنیک مشاهده مشارکتی پنهان (یک سال) و مصاحبه های عمیق با شانزده نفر از افراد انصرافی از شرکت های بازاریابی شبکه ای به دست آمده است. از جمله مضامین (تم های) اصلی استخراج شده می توان به حصارکاری، تقویت مهارت های نفوذ، آموزش های سختگیرانه تکراری، آموزش اقتدارگرایانه، راهبرد های اقناع عامه پسند، جلسات روان شناسی عامیانه، جشن های تشویقی بجستیک و ویژنتیک، آزادسازی عواطف نامتعارف، کاریزماتیزاسیون اعضای موفق و ... اشاره کرد. به طور کلی می توان این نتیجه را بیان کرد که شرکت های بازاریابی شبکه ای با استفاده از فنون و راهبردهای اقتداری/ابزارانگارانه/عامه پسند افراد را برای جذب در این شرکت ها اغوا می کنند که در نهایت هدف اصلی آنان، نه سودسازی برای تمامی افراد عضو، بلکه برای حداکثرسازی سود این شرکت های بازاریابی شبکه ای است.
خاطرۀ میرزا؛ میرزا کوچک خانِ جنگلی در حافظۀ جمعی گیلانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مقایسه نسلی خاطره میرزاکوچک خان جنگلی در استان گیلان می پردازد. در این بررسی از رویکرد حال گرا و نظریه کادرهای اجتماعی حافظه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین شهرستان های فومن، شفت، صومعه سرا، تالش، آستارا و توابع آن ها بود. روش گردآوری اطلاعات ، روش میدانی و ابزارگردآوری اطلاعات مصاحبه غیرساختمند و عمیق است؛ بدین شکل که از این مناطق با استفاده از روش نمونه گیری نظری و با تبعیت از قاعده اشباع تعداد هفتاد و شش نمونه انتخاب شد و با روش مصاحبه غیرساختمند مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد نسل به عنوان یک کادر اجتماعی در جایگاه میرزا در شکل دهی حافظه جمعی گیلانیان تأثیر دارد. خاطره میرزا در نسل اول انضمامی ، پراکنده و ترکیب از هم جدایی از روایت های شفاهی به جا مانده از خویشاوندان و افراد محلی است. نسل دوم به دلیل استفاده از رسانه های رسمی، بهره گیری از گفتارهای شفاهی اقوام و بومیان محلی، میرزا را با واقعیت های تاریخی به یاد می آوردند و دارای خاطره مؤثّر از میرزا بودند. خاطره میرزا در نسل سوم به دلیل نفوذ فیلم ها و سریال های تلویزیونی در تصویرسازی از میرزا در کنار فقدان منابع اطّلاعاتی در این نسل، به شکل مبهم و اساساً تحت تأثیر رسانه های ملی بازنمایی شد.در واقع تصویر مبهم و هاله ای از میرزا برجای گذاشته است. پس از «نسل»، «دینداری» از کادرهای اجتماعی تأثیرگذار بر حافظه جمعی در این پژوهش بود، به نحوی که عده کثیری در یادآوری میرزا به مباحث شرعی یا احکام دینی قیام میرزا اشاره داشتند و مرام و اهداف میرزا را ایجاد حکومت دینی بیان کردند.
بررسی رابطه قومیت و شکل گیری فضا و آداب و رسوم شهری در شهر گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، از طریق مطالعه شهر گرمسار، به رابطه میان فضای شهری و عامل انسانی ای که فضاها را هم مصرف و هم بازتولید می کند، پرداخته شده است. به علت ویژگی خاص گرمسار که از همزیستی چند قوم در کنار هم طی چندین سال متمادی ایجاد شده، بیشترِ توجه تحقیق به مسئله قومیت است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و گردآوری داده ها به روش اسنادی، مصاحبه کانونی و مصاحبه بوده است. داده های این تحقیق نشان می دهند که به طور کلی قومیت تأثیر معناداری بر شکل گیری محله های گرمسار ندارد و اقوام مختلف به صورت پراکنده در همه محله های شهر زندگی می کنند. مردم گرمسار در ذهنیتی که از شهر خود دارند، قومیت خود را دخالت نمی دهند و از شهرشان مفهومی یکپارچه در ذهن دارند. آن ها برای معرفی خود بیش از این که از قوم خود یاد کنند، از گرمساری بودن نام می برند. در عین حال هنوز مردم در انتخاب همسر و نماینده شورای شهر و دوست ، عضوی از قوم خود را به دیگر اقوام ترجیح می دهند.
فهم روایتگری معماری مبتنی بر نسبت «دیالکتیک فضازمان» با «بدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مطروحه در فهم معانی و روایت های فضای ساخته شده در موقعیت کنونی که جایگاه انسان و جهان از موقعیت سوژه-ابژه به موقعیت شاهد-مشهود تغییر یافته، این است که سازوکار انتقال معنا و روایت از طریق فضا چگونه تعریف می شود و چه نسبتی بدن انسان برقرار می کند. اگر بپذیریم که ساختن هر اثر معماری از جهان بینی، ارزش ها، هنجارها، فرهنگ و ضمیر ناخودآگاه خالق اثر نشئت می گیرد، باید پذیرفت که آنچه بیان می کند فراتر از آن چیزی است که می نماید. در این پژوهش بر اساس مبانی فلسفی پساساختارگرایی در تحقیق، با رویکرد کیفی و به روش تحقیق «تحلیل گفتمان» و به کمک «استدلال منطقی»، ضمن تعریف مفاهیم و تبارشناسی تاریخی سازوکار روایتگری، عوامل مؤثر بر فهم روایت های فضا، ازجمله «دیالکتیک فضا-زمان» و نسبت آن با «بدن» و حضور بدن مند مخاطب در محضر و درون بنا تشریح شده است. نتایج قضایای تجربی (فضازمان و حضور)، تحلیلی و متافیزیکی (معماری و روایت های فراتاریخی و فرافرهنگی) استدلال نشان می دهد که روایتگری مبتنی بر نسبت میان بدن انسان و بدن فضای ساخته شده، تناسبات فیزیکی، کالبدی و آنچه در ادراکات بینایی انسان حس می شود، موقعیتی را فراهم می آورد که سازنده فضا می تواند به کمک ابزارهای طراحانه روایت های خود را به طور مستقیم و یا کنایی و استعاری به ذهن مخاطبِ حضوریافته در فضا، فرازمان و فرامکان، به نحو بین الاذهانی میان فرهنگ های مختلف بازگو کند و همواره سرشت انسان را مخاطب خود قرار دهد.
تحلیل دانش بومی و ابتکارات محلی سازگار در مدیریت منابع آب (منطقه مورد مطالعه: دشت گِزیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دستیابی به برنامه مدیریت منابع آب به یک هدف حیاتی تبدیل شده است؛ یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف، توجه کافی به دانش بومی و ابتکارات محلی سازگار با شرایط محیطی است. مردم بومی از توانایی های خاصی در خصوص شناخت و نحوه استفاده از تجارب برخوردارند؛ این دانش از تأثیر متقابل بین جامعه و محیط سرچشمه گرفته و طی نسل ها انتقال یافته است. بر این اساس در این پژوهش سعی شد به معرفی و تبیین جایگاه دانش بومی و ابتکارات محلی در مدیریت عرفی منابع آب دشت گزیر پرداخته شود. ابتکارات محلی در مدیریت آب فعالیت دسته جمعی خاصی است که کمک و مشوق خارجی ندارد و هدف آن کنترل آب های زیرزمینی و سطحی است. این پژوهش کیفی و روش آن پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق با استفاده از مشاهده مستقیم، مشاهده مشارکتی و مصاحبه با 173 کشاورز مطلع جمع آوری شده است. نتایج نشان داد؛ که سازه های بومی مَقسَم، عَلْگَه، بَند، چاه نُزوْ، یُوْرَد، عَلْ، بُرکُوْ در این منطقه نقش بسزایی در حفاظت و مدیریت منابع آب وخاک دارند و از نظر بهره وری و تطابق با شرایط اقلیمی و فرهنگی از سازگاری بالایی برخوردار هستند. همچنین با توجه به اینکه منبع آب کشاورزی دشت گزیر به ویژه نخلستان ها، از بارندگی تأمین می شود؛ این سازه ها نقش بسزایی در رعایت حقآبه بهره برداران این دشت دارند. بنابراین به اشتراک گذاشتن دانش اکولوژیک بومی در منابع طبیعی به عنوان یک سازوکار اجتماعی، می تواند نقش مهمی در ارتقاء ظرفیت سازگاری سیستم های اجتماعی- اکولوژیک در مقابله با کم آبی ایفا کند.
تحلیل جایگاه باورهای شمنی در مناسک قربانی در بندر ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاین پژوهش به چگونگی برگزاری مناسک قربانی در شهرستان بندر ترکمن، با استفاده از روش قوم نگاری، با هدف کشف نمودهای شمنی این مناسک می پردازد. روش های گردآوری داده های پژوهش مشاهده، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. عید قربان بستر اصلی برگزاری مناسک قربانی و همچنین برجسته ترین رویداد سالانه مذهبی ترکمن های ایران است. همه ساله در دهم ذی الحجه مصادف با انتهای مراسم حج، مسلمانان ترکمن حیواناتی چون بز، شتر، گاو و گوسفند را در خانه های خویش قربانی می کنند. مناسک قربانی با حفر گودالی در حیاط خانه آغاز می شود. قربانی کنندگان که مردان سرپرست خانواده هستند با قرار دادن مقداری نمک، ذغال و گندم در گودال حفر شده، زمینه اجرای مناسک را فراهم می آورند. سپس شخصی که قربانی به نیت وی انجام می شود، دست خود را بر بدن حیوان می گذارد. قربانی کننده گلوی حیوان را بریده و خون را در گودال جاری می سازد. اگرچه ترکمن های ایران سنّی مذهبند و از فقه حنفی پیروی می کنند، اما مواردی چون حفر زمین و استفاده از ذغال، گندم و نمک در مناسک قربانی نشانگر تداوم سنت های پیشااسلامی و باورهای شمنی در مناسک قربانی امروزه ایشان است. مناسک قربانی روز عید قربان به انضمام روزهای کر و قوقون را با استفاده از مفهوم آیین عبادی مثبت برگرفته از کتاب صور ابتدایی حیات دینی اثر امیل دورکیم می توان توضیح داد. به این ترتیب برگزاری مناسک قربانی نه تنها به انسجام قومی ترکمنان کمک می کند، بلکه فرصت تناول از غذای مقدس را نیز فراهم می آورد.
بدن و مادیت بیماری: باستان شناسی یک تجربۀ نامکشوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان تولد بشر، بیماری به عنوان بخشی مهم از زیست بدن ها حضوری فعال در زندگی داشته است. بدن بستر بیماری و بیماری حیاتی ا ست که بدن در برهه هایی متفاوت از زندگی آن را شکل داده و تجربه می کند. تجربه ای که لزوماً تجربه فرد و زندگی نیست. اما به راستی بیماری چیست و از چه ماهیتی برخوردار است؟ برای دست یابی به درکی کیفی از بیماری و تلاش برای فهم و شناخت چیستی آن، در مقاله پیش رو یک بیمار سرطانی با استفاده از روش های متفاوت اما منسجم پژوهش های کیفی شامل مشاهده، گفتگو و بررسی اسناد و مدارک مادی، مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی ما کوشیدیم تا از تعاریف رایج سلامتی در مقابل بیماری و تجربه درد و رنج به عنوان مصادیق بیماری گذشته و از منظر حضور عینی (ابژکتیو) بیماری و نشانه های مادی آن و معانی که در بیرون بدن و بستر فرهنگی از خویش برمی سازد به شناختی از بیماری دست یابیم. در این زمینه بررسی ابعاد مادی پدیده بیماری به روش علم پزشکی محوریت داشته است. بررسی های موجود نشان داد علی رغم تصور موجود در باب درک ماهیت بیماری از ورای تجربه زیسته در انسان شناسی، بیماری فراتر از تجربه و درک بیمار،خود ماهیتی مستقل دارد که الزاماً در چهارچوب سلامتی و زندگی سلامت گونه قابل شناخت نیست، بلکه از منظر مرگ و در بستر آن است که بیماری ماهیت می یابد و حیات آن از قید وابستگی به حیات بدن جدا می شود.
بازشناسی و تحلیل کاربردهای قالی های خشتی چالِشتُر با رویکرد انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه توانسته قالی های خشتی چالشتر را به عنوان اثر هنری از قدیم الایام پایدار نگه دارد، علاوه بر زیبایی های فرمی (تنوع طرح، نقش، رنگ و کیفیت بافت)، کاربردهای گوناگون این قالی است که دربردارنده ویژگی های مفهومی و بعضا زیبایی شناسانه قابل توجهی است. نحوه برخورد مخاطب با قالی خشتی در تنوع این کاربردها نقش به سزایی را داشته است و در گذر زمان تداعی کننده همبستگی میان فرم و عملکرد است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی کاربردهای قالی خشتی چالشتر و تبیین برخی مفاهیم نهفته در آن هاست. پژوهش این مقاله از نوع کیفی است، رویکردش انسان شناسی هنر و روش آن توصیفی-تحلیلی است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که قالی های خشتی چالشتر چه کاربردهایی دارند و از رهگذر این کاربردها چه مفاهیمی را منتقل می کند؟ داده های میدانی در این پژوهش با استفاده از مصاحبه با افراد مطلع در چالشتر و همچنین مشاهده میدانی گردآوری شده اند و از تحلیل این داده ها پنج کاربرد مصرفی، تزئینی، مناسکی، اقتصادی و اجتماعی برای قالی خشتی بازشناسی شد که در میان آن ها کاربرد مناسکی قالی (استفاده مردم منطقه از قالی در مراسم آیینی) و کاربرد اقتصادی قالی (نقش قالی در امرار معاش مردم منطقه) از اهمیت بیشتری برخوردارند.