پژوهش های انسان شناسی ایران
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره 5 بهار و تابستان 1394 شماره 1 (پیاپی 9) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مسکن از جمله ابتدایی ترین و بااهمیت ترین نیازهای انسان است که می بایست مأمنی برای آرامش و آسایش ساکنین، فراتر از صرفاً یک سرپناه فراهم آورد. امروزه در ایران نگرش کمی نسبت به این امر مهم، سبب ایجاد بناهایی بدون طرح و برنامه ریزی و فاقد اصول لازم طراحی سکونتگاه هایی با کیفیت مطلوب و پاسخگو به ابعاد معنوی وجود انسان شده است. از جمله مواردی که در ساخت خانه های معاصر، مورد بی توجهی واقع شده، نقش و جایگاه فضای میانی در نواحی مسکونی است. از آنجا که خانه تصویرگر اصلی عرصه خصوصی انسان ها و در تقابل با آن، محیط عمومی فضایی متعلق به همگان است، ضرورت وجود فضای میانی به عنوان مرز میان محیط خصوصی و عمومی و در نقش پیونددهنده محیط درون و بیرون خانه آشکار می شود. در این پژوهش در ابتدا به تحقیق پیرامون فضای میانی پرداخته و در ادامه با مقایسه نقش آن در مسکن سنتی و معاصر ایران به پیامدهای حذف این فضا بر روی زندگی انسان ها اشاره شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در معماری خانه های سنتی ایران، به واسطه تعریف صحیح فضای میانی پیوستگی فضایی میان بیرون و درون شکل گرفته است. در خانه های معاصر این فضا تعریف مشخصی نداشته و اهمیت فضایی، معنایی و کارکردی آن نادیده گرفته شده است. این رویداد منجر به از بین رفتن عوامل انسانی -محیطی همچون امنیت، حس قلمرو، حس تعلق و رضایت ساکنین و همچنین کاهش تعامل اجتماعی میان همسایگان و ایجاد ناهنجاری های اجتماعی در اکثر محیط های مسکونی معاصر شده است.
آوای مو: انسان شناسی زیبایی شناسی بومی در خودتزیینی زن ترکمنی روستای دویدوخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آراستن مو در فرهنگ ترکمنی نشان دهنده معانی گسترده ای همچون موقعیت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قومی و فردی است. آراستن موی زنان ترکمن از تولد آغاز می شود و در تمامی مراحل زندگی ادامه می یابد، آنچه در آراستن مو اهمیت دارد، معیارهای بومی زیبایی است. در این مقاله تلاش شده است، با مطالعه مردم نگارانه در روستای ترکمن نشین دویدوخ ، معیارهای زیبایی بومی در خودتزیینی مو زنان با رویکردی کیفی و فن های مصاحبه، مشاهده و اسنادی بررسی شود. چارچوب نظری برگرفته از گرایش انسان شناسی زیبایی شناسی بومیاست که در آن نقش ارزش های جمعی در تأثیرگذاری بر معیارهای زیبایی اهمیت دارد و بر همین اساس در این پژوهش، ارزش های جمعی مؤثر در زیبا یی آراستن مو از گذشته تا به امروز در منابع موجود ترکمنی و میدان پژوهش مد نظر قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که سیاهی رنگ، بلندی مو، شباهت به موجودات طبیعی، تناسب با هویت قومی، سیاسی اقتصادی و اجتماعی در معیارهای زیبایی خودتزیینی مؤثرند. زنان در جامعه ترکمنی با آراستن موی خود، معنا و مفاهیمی را تولید و از ارزش های جمعی استفاده می کنند. جامعه بومی با دیدن این نشانه ها مفاهیم و معانی را دریافت می کند. در این فرآیند هرگونه اختلال در دریافت معنا باعث خلق مفهوم زشتی می شود و درحالی که برقراری ارتباط و دریافت معنا، مفهوم زیبایی را پدید می آورد. زیبایی در خودتزیینی به دو بخش مادی و معنوی تقسیم می شود. هویت در زیبایی معنوی نقش مهمی ایفا می کند و نسبت به زیبایی مادی از اهمیت بالایی برخوردار است. زیبایی معنوی در خودتزیینی زنان باعث حفظ هویت و قدرت جامعه دویدوخی می شود.
نظام روابط اجتماعی و فرهنگ کار در بین مکانیکی های همدان: مطالعه موردی خیابان چَپَرخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر میدان عمل نیروهای اجتماعی متعددی است. شهر معاصر ایرانی بیشتر شهر - ماشین است. تمامی شهرها اعم از کلان شهر یا روستا - شهرها مملو از خودرو و خدمات مرتبط با آن است. افراد شاغل در بخش خدمات خودرو به دلیل دارا بودن ویژگی های مشابه فرهنگی و تمایز با سایر بخش های جامعه و همچنین فرهنگ مسلط در یک میدان جغرافیای خاصی گرد هم آمده و در طول زمان خرده فرهنگی را تولید کرده اند. چاپارخانه همدان به عنوان یک فضای شهری دربردارنده فعالیت ها و خدمات مربوط به خودرو (مکانیکی، صافکار، نقاش و لوازم یدکی فروشان و...) است. این خدمات در تقسیم بندی های اقتصادی جزء بخش غیررسمی قرار دارند و جمعیت بالایی در این حوزه مشغول فعالیت هستند. این بستر جغرافیایی نظام روابط اجتماعی و هنجارهای خود را تولید می کند که وارد شوندگان باید قواعد آن را بپذیرند و از آن تبعیت کنند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام روابط اجتماعی و فرهنگ کار (نظام استاد - شاگردی) مسلط چاپارخانه با استفاده از روش های کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در نظام استاد- شاگردی دو الگو ”اقتدار استادکار“ و ”روابط اجتماعی تعاملی“ بر نظام اجتماعی مسلط است. الگوی اول مبتنی بر اقتدار استادکار برای حفظ شاکله کاری بر اساس فاصله میان سرمایه های سه گانه شاگرد و استاد شکل می گیرد و در بستر مداخله گرهای گوناگون دو نمود ”اقتدار عیان“ و ”اقتدار پنهان“ استادکار را سبب می شود. الگوی دوم در حوزه مشاغل خانوادگی و انواع مشاغل مرتبط با لوازم یدکی فروشی قابل مشاهده است.
انسان شناسی ماهی گیری: مطالعه ای مردم نگارانه در فرهنگِ مردمان ماهی گیر در شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله فرهنگ مردمان ماهی گیر شهرستان ساری بررسی شده است. این مطالعه در پی آن است تا در خلال بررسی فرهنگ صیادی، تأثیر عنصر دریا را بر زندگی صیادان و خانواده هایشان از بعد اجتماعی و فرهنگی بیازماید. برای این منظور، اهداف پژوهش به روابط و مناسبات اجتماعی میان ماهی گیران، وظایف تفکیک شده کارکنان در یک صید با پره و بررسی کنشگران اجتماعی جامعه مورد مطالعه معطوف شده است. در این مطالعه، جامعه صیادان در فاصله زمانی مهر 1391 تا فروردین سال 1392 مورد مطالعه قرار گرفته و از روش های مردم نگاری از جمله مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز برای کسب شواهد و اطلاعات و روش های تحلیل کیفی از جمله تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. ماهی گیران نوار ساحلی در شهرستان ساری، اعضای تعاونی های ماهی گیری و اداره کل شیلات استان مازندران و شهرستان ساری مشارکت کنندگان اصلی این مطالعه را تشکیل می دهند. این مقاله مناسبات و روابط اجتماعی و شغلی را در میان صیادان مورد مطالعه قرار می دهد و به بررسی این مسئله می پردازد که تخصص و مهارت های مدیر پره، به چه صورت او را در رابطه خاص با سایر ماهی گیران قرار می دهد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که شخصِ لُثمان به علت دانش انحصاری و آمرانه خود در زمینه بافت تور و تعیین عمق و جهت ریختن پره در دریا و تشخیص طوفانی بودن دریا برای اقدام به صید در روزهای خاص، از جایگاه خاصی در میان سایر کنشگرانِ ماهی گیری ساحلی برخوردار است که او را در جایگاه مقتدرانه ای قرار می دهد.
بررسی هویت زن ایرانی – مسلمان از خلال مفاهیم جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفاهیم مرتبط با جنسیت مهم انگاشته شده اند زیرا که هویت زنان ارتباط تنگاتنگی با تجربه زیست شده آنها دارد. انسان از خلال حس های خود با دیگری و جهان بیرونی ارتباط برقرار می کند. زنان با توجه به تجربه زیست شده شان بخش عمده ای از شناخت خود را با حس های کالبدی (چشایی، بویایی و لامسه) و سپس دیداری و شنیداری به دست آورده اند. امروزه زنان بر اساس فرایند شهرسازی وارد فضاهای عمومی شهرها شده اند و این امر باعث شده است تا زنان به هویت ساختاریافته خودآگاهی پیدا کنند و تجربه و در نتیجه هویت آنها دچار تغییر شود. در این مقاله مفاهیم بنیادی دین اسلام که هویت زنان مسلمان – ایرانی تحت تأثیرشان است مورد بررسی قرار می گیرند چون مفاهیم اسلامی به زنان این باور را داده است که از نظر وجودی با مردان برابر هستند. این باور به تجربه زیست شده زنان رویکردی انتقادی نخواهد داشت. در این راستا زنان ایرانی – مسلمان هویت خود را در برابر مردان تعریف نمی کنند و شناخت به نسبت قدرت در چارچوب این باور مهم تر دانسته می شود.
بررسی تأثیرات سبک زندگی ورزشی بر تغذیه ورزشکاران: مطالعه موردی دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی در دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از این عوامل تأثیرگذار بر سبک زندگی، نهادهایی مانند دانشگاه است که با آموزش های خود به دانشجویان، در سبک زندگی آنها تأثیرگذار است. دانشجویان رشته تربیت بدنی که سابقه ورزشی نیز دارند، در معرض این سبک زندگی قرار می گیرند؛ این تأثیرگذاری در عرصه های مختلفی بروز می کند و یکی از این عرصه ها تغذیه است. در این پژوهش تأثیرگذاری این سبک زندگی بر تغذیه دانشجویان تربیت بدنی بررسی می شود. تغذیه می تواند عاملی فراتر از سیری باشد و در گروه ورزشکاران کارکرد هویتی و متمایزسازی نیز داشته باشد؛ بنابراین در مرحله بعدی به بررسی دیدگاه این افراد در مورد غذا، چگونگی انتخاب غذا و دلایلشان پرداخته شده است. از میان دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه گیلان با خصوصیات مورد نظر این پژوهش، با استفاده از نمونه گیری انباشتی، 15 نفر انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. سپس متن مصاحبه ها تحلیل محتوا شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه گیلان سبک زندگی ورزشی دارند و تغذیه شان از این سبک زندگی متأثر است. کیفیت این تأثیرگذاری و موانع آن در بخش یافته ها بیان شده است. علاوه بر آن، با توجه به مصاحبه های انجام شده، غذا نقشی مؤثر در عضویت در گروه ورزشکاری دارد و دانشجویان برای اینکه خود را ورزشکار بدانند، سعی در پیروی از تغذیه خاصی دارند.
فمینیسم و چالش های تاریخی در جریان های فکری انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه نظریه فمینیستی محدودیت های ساختاری سبب حذف زنان از فرایند تولید دانش شده است. در طول تاریخ، تولید دانش، موضوع دانش و شناخت دانشمند حوزه هایی مردانه انگاشته شده اند. در این نوشتار با استفاده از مرور اسنادی و فراتحلیل تاریخچه علم انسان شناسی نشان می دهیم که این رشته از پیش داوری ها و دیدگاه های جنسیت زده مصون نبوده و در دوران شکل گیری و تحول، بسته به پارادایم های مسلط تاریخی جهت گیری کرده است. جریان فمینیسم در عرصه دانشگاهی، رشته انسان شناسی را با چالش های هستی شناختی، معرفت شناختی و روش ش ناختی ای مواجه ساخت که سبب تغییر بنیادین پارادایم های پیشین شده است. سه چالش عمده در این حوزه نفی ذات انگاری زیستی شناختی، نفی تفاوت های جنسیتی مغزی- هوشی و رد نظریه حرم و سلطه جنسی نرینه در نخستی ها بوده است. در نتیجه، رشته انسان شناسی در دوران معاصر، تحت تأثیر سه چالش تاریخی فمینیستی، با کنار گذاشتن دیدگاه های طبیعت گرایانه و برساخت گرایانه ، به تأیید ارتباط میان پیوند میان طبیعت و تربیت گرویده است.