فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۱۶٬۶۹۲ مورد.
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
47 - 68
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد اجتماعی به عنوان شرط اصلی ایجاد یک جامعه سالم و نظم اجتماعی و نیز متغیر امنیت اجتماعی به مثابه نیاز اساسی انسان مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه امنیت اجتماعی و اعتماد اجتماعی در میان ساکنان شهر بندرعباس انجام شده است.<br /> روش شناسی: این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه انجام گرفت. جامعه آماری، شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر بندرعباس بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 375 نفر به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل اطلاعات از طریق نرم افراز spss انجام گرفت. اعتبار پرسش نامه به روش صوری و پایایی آن به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شد.<br /> یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میان متغیرهای ابعاد پنج گانه امنیت اجتماعی (سیاسی، مالی، جانی، عمومی، قضایی) با اعتماد اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. در تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پس از وارد شدن همه متغیرها، درنهایت چهار بعد امنیت اجتماعی (امنیت جانی، مالی، عمومی، سیاسی) وارد معادله شد و با توجه به مقدار ضریب تعیین (R<sup>2</sup>)، این متغیرها 2/20 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کردند.<br /> نتیجه گیری: یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که هر چه اعتماد اجتماعی در بین افراد جامعه بیشتر باشد، احساس امنیت اجتماعی نیز ارتقاء خواهد یافت؛ بنابراین، برای ایجاد اعتماد اجتماعی باید شرایطی فراهم شود تا مردم کنار یکدیگر احساس امنیت کنند.
به کارگیری هوش مصنوعی در پیش بینی شایستگی های زنان در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه میان صاحبنظران این توافق وجود دارد که نیروی انسانی از مهمترین و اساسی ترین سرمایه های اجتماعی است و نقش زنان متخصص و متعهد به عنوان بخشی از نیروی انسانی آموزش دیده، در توسعه همه جانبه جامعه امری انکارناپذیر است. این پژوهش با هدف بکارگیری هوش مصنوعی برای پیش بینی شایستگی شغلی کارکنان انجام شده است. برای این منظور 83 نفر از زنان شاغل مورد بررسی قرار گرفتند. برای طراحی شبکه عصبی مصنوعی، اطلاعات دانش (در چهار بُعد)، مهارت (در بیست و یک بُعد) و ویژگیهای فردی (در سیزده بُعد) کارکنان گردآوری شد؛ سپس شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پرسپترون چند لایه و سه لایه نورونی (1. 33. 38) طراحی شد. پیش بینی شایستگی شغلی در گروه آزمایش توسط الگوی طراحی شده شبکه عصبی مصنوعی انجام، و با الگوی رگرسیون چندگانه مقایسه شد. نتایج نشان داد شبکه عصبی مصنوعی در شاخص عملکرد مطلوب (ماتریس آشفتگی) به طور قابل ملاحظه ای موفق بوده است. این پژوهش می تواند به توسعه روش شناسی و فرایند شایسته گزینی در حوزه زنان کمک شایانی کند.
بررسی رابطه حالات هویت و انواع شخصیت با ارزش های ازدواج درجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس نتایج کار پژوهشی با عنوان بررسی رابطه حالات هویت و انواع شخصیت بر ارزش های ازدواج انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی واز نوع توصیفی تحلیلی و از نظر روش اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دختردانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال 1395 تشکیل دادند. روش نمونه گیری در این پژوهش به شیوه تصادفی بود. ازجامعه هدف(800نفر) تعداد200 نفر از دانشجویان دختر 18 تا 28 ساله از رشته های مختلف تحصیلی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده دراین پژوهش، پرسشنامه حالات هویت بنیون و آدامز (1986)، پرسشنامه شخصیت مایرز و بریگز (1940) وپرسشنامه زمینه یاب ارزش های ازدواج دلخموش(1386) بودند. از نرم افزار آماری Spss برای تجزیه تحلیل داده ها با استفاده آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافته ها حاکی از ان بود ارزش های ازدواج توسط حالات هویت وانواع شخصیت تبیین می شود..نتایج نشان دادهویت زود شکل گرفته وابعاد برون گرا،حسی ، احساسی وانعطاف پذیر بهترین پیش بینی کننده های ارزش سلسله مراتبی هستند. ارزش برابرنگر توسط هویت تعویق وابعاد شهودی، تفکری وقاطعیت پیش بینی می شود.از بین حالات هویت به ترتیب حالات موفق وتعویق افتاده واز انواع شحصیت دورن گرا،تفکری وقاطعیت پیش بینی کننده ارزش خود پیروی هستند.وبرای ارزش محاط شدگی نیزهویت زود شکل گرفته ونوع شخصیتی حسی.احساسی وانعطاف پذیر بهترین پیش بینی کننده هستنذ.
بررسی رابطه شایستگیها و منزلت استادان زن با کیفیت تدریس آنان در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این پژوهش ،بررسی رابطه بین شایستگیها و منزلت استادان زن در دانشگاه آزاد اسلامی با کیفیت تدریس آنان بود. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی زن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای طبقه ای تعداد 136 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0 ، پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی منزلت استادان در دانشگاه با 6 عبارت و آلفای کرونباخ 824/0، و پرسشنامه محقق ساخته سنجش شایستگیهای استادان با 13 عبارت و ضریب آلفای کرونباخ 866/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه ضریب رگرسیون و همچنین برای مشخص کردن سهم عوامل شایستگیها و منزلت استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که منزلت استادان با ضریب 104/0 و شایستگیهای استادان با ضریب 262/0 بصورت مستقیم مثبت و معناداری با کیفیت تدریس رابطه دارند و از قدرت پیش بنی مناسبی برای کیفیت تدریس استادان برخوردار می باشند.
جو مسموم سازمانی و تمایل به ترک شغل: تبیین نقش میانجی گر استرس شغلی و فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جو سازمانی سالم می تواند باعث بهبود تعاملات و عملکرد سازمانی شده و برعکس جو ناسالم و مسموم ممکن است محیطی پر از سوءظن و استرس بوجود آورده و اثرات منفی را بر عملکرد افراد و سازمان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو مسموم سازمانی بر تمایل به ترک شغل صورت گرفت. هم چنین، نقش میانجی گر دو متغیر استرس و فرسودگی شغلی نیز در رابطه بین جو مسموم و تمایل به ترک شغل مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش شامل 150 نفر از پرستاران زن بیمارستان علی ابن ابی طالب شهرستان رفسنجان و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. رویایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و هم چنین، محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که جو مسموم سازمانی به گونه مستقیم در ایجاد تمایل به ترک شغل و فرسودگی شغلی تأثیری ندارد، ولی در ایجاد استرس شغلی تأثیری مثبت و معنادار دارد. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد استرس شغلی در ایجاد فرسودگی شغلی تأثیری مثبت و معنادار داشته، ولی در تمایل به ترک شغل تأثیری ندارد. نتایج پژوهش نشان دادند جو مسموم سازمانی به صورت غیرمستقیم و با در نظر گرفتن نقش میانجی گر استرس و فرسودگی شغلی باعث تمایل به ترک شغل می شود.
مطالعه تأثیر هوش هیجانی بر رفتارهای پرخطر عمدی رانندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر رفتارهای بالقوه مخربی هستند که افراد به طور ارادی یا بدون اطلاع از پیامدهای نامطلوب احتمالی، آنها را انجام می دهند. این مفهوم خود متأثر از عوامل اجتماعی و شخصیتی زیادی است و در این مقاله تلاش شده است نقش هوش هیجانی و ابعاد آن بر رفتارهای پرخطرعمدی ارزیابی شود. روش پژوهش پیمایشی بوده و ابزار اندازه گیری پرسش نامه بسته پاسخ است. جامعه آماری رانندگان استان آذربایجان شرقی است و حجم نمونه، با استفاده از فرمول «کوکران» به تعداد 380 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. پس از جمع آوری پرسش نامه ها اطلاعات لازم به وسیله نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده و برای آزمودن فرضیات نیز به تناسب میزان سنجش متغیرها از آزمون ضریب همبستگی «پیرسون» و تحلیل رگرسیون چندگانه، استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، همبستگی معنادار و معکوسی بین ابعاد هوش هیجانی و رفتارهای پرخطر و عمدی رانندگی وجود دارد و مطابق نتایج رگرسیونی متغیرهای خودآگاهی، خودانگیزی، مهارت همدلی و خودکنترلی، درمجموع 8/31 درصد از کل واریانس رفتارهای پرخطر عمدی را تبیین کرده اند.
تبریز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با طرح این پرسش که چرا تبریز شهری بدون گداست، درصدد درک دیدگاه و کنش شهروندان تبریزی درباب پدیده تکدی گری و ویژگی ها، تعامل ها و پیامدهای ناشی از این پدیده است. روش تحقیق کیفی است و به طور خاص از نظریه زمینه ای براساس نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها درقالب مدل زمینه ای نهایی متشکل از دوازده مقوله تشریح شده اند که عبارت اند از: فرهنگ کمک رسانی، نهادینگی فرهنگ کار، بستر مناسب اقتصادی، اهمیت شأن اجتماعی، روحیه قوم گرایانه، حس مسئولیت پذیری، ناکارآمدی سازمان های رسمی/ حکومتی متولی پوشش دهی نیازمندان، نگرش منفی به گدایان، وجود نظام های حمایتی مردم نهاد و اعتماد مردم به آنها، کنش مقابله ای، رفع معضل تکدی و بهبودی محیط شهری. این دوازده مقوله حول مقوله هسته «فرهنگ مقابله ای» شکل گرفته اند.
بررسی نقش رسانه های جمعی در فرهنگ سازمانی کارکنان خانه کارگر شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان و دستگاه ارتباطی یا همان رسانه، در یک بستر تجلی پیدا می کند که همان فرهنگ است و به عبارتی این فرهنگ است که زمینه اصلی ارتباط را فراهم می کند. این دو در ارتباطی تنگاتنگ و دو تأثیری دیالکتیکی و متقابل، ترکیبی بنام انسان اجتماعی را شکل می دهند که در صحنه های مختلف جهان از جمله سازمان ها به کنش ارتباطی می پردازد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال بررسی نقش رسانه های جمعی در فرهنگ سازمانی کارکنان خانه کارگر شهر تهران به عنوان هدف اصلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کارکنان خانه کارگر شهر تهران است که تعداد 208 نفر از آنها بر اساس فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش به مطالعه ارتباط بین رسانه های جمعی داخلی، رسانه های جمعی خارجی و شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان متغیرهای مستقل و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین رسانه های جمعی داخلی (29/0 P =)، رسانه های جمعی خارجی (23/0 =P) و شبکه های اجتماعی مجازی (16/0 = P) با فرهنگ سازمانی ارتباط مثبت و مستقیم وجود دارد. بنابراین می توان استدلال کرد که هر چه میزان استفاده از رسانه های جمعی در ابعاد مختلف در بین کارکنان خانه کارگر شهر تهران بیشتر شود میزان فرهنگ سازمانی آنان بالاتر می رود. می شود. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش حاضر تأیید می شوند.
بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران شهر تهران انجام شده است. روش این پژوهش کمّی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 67 نفر از هیپ هاپ کاران هستند که به صورت نمونه گیری گلوله برفی در شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج آماری این بررسی کمی نشان داد که یادگیری از راه مشاهده، یادگیری از راه تقلید، یادگیری از راه الگوبرداری، یادگیری از راه رسانه ها و یادگیری از راه عرف اجتماعی بر تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران تاثیر دارد. بنابراین هیپ هاپ و موسیقی آن در ایران به واسطه یادگیری اجتماعی و عرفی جوانان ایران نیز باعث ایجاد تغییرات الگوهای حرکتی شده است.
تبیین فرایند تکامل هویت حرفه ای؛ در بین دانشجویان دوره دکترای علوم اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (زمینه ای) اشتراوس و کوربین به بررسی نحوه تشکیل هویت حرفه ای در میان دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاه های وزارت علوم پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده که با روش نمونه گیری نظری و تکنیک اشباع نظری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 528 نفر بوده که با 22 نفر از آن ها به شیوه نیمه ساختارمند، مصاحبه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مجموع شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و استراتژی ها، باعث شده اند که هویت حرفه ای دانشجویان دوره دکترای تخصصی علوم اجتماعی در ایران، نامتوازن شود، یعنی آن ها از آینده حرفه ای خود اطمینان نداشته و با یک دانش سطحی و مبهم و دستگاه فکری ناپایدار در زمینه حرفه خود، در یک وضعیت سردرگمی به سر می برند. پدیده هویت حرفه ای نامتوازن، به خود نامنسجم ربط می یابد. خود نامنسجم، خودی است که در آن فرد صاحب حرفه، فاقد هویت علمی یکپارچه و متعادل است و ازاین رو نمی تواند اهداف ازپیش تعیین شده و برنامه دار کنش حرفه ای را انجام دهد.
زنانه سرایی در شعر عربی، روندی نوظهور با پیشینه ای کم رنگ (با تکیه بر دیدگاه های نقدی عبدالله غذامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالله غذامی منتقد معاصر عرب، به بررسی ویژگی های زنانه در زبان شعری عرب پرداخته است. او در کتاب ""تأنیث القصیده والقارئ المختلف"" (2005م)، معتقد است کهمردغالبی پیوسته رویه مسلطبرفرهنگ عربی قدیم بوده است وبه سبب غلبه ی این زیرساخت مردسالار در فرهنگ عمومی، شعر عربی نیز از ابتدا تا دوران معاصر، تقریباً از ویژگی های زبان زنانه خالی بوده است.ظهور شاعر عراقی،نازک ملائکه در شعر معاصر عربی و ابداع شعر نو توسط وی،به سختی و کندی شعر عربی را دستخوش دگرگونی نمود.با گذشت زمان، ابداع شعری او به کمک دیگر شاعران نوگرا قوت یافت. این روند نوگرایانه،زیرساخت های مذکر و مسلط بر شعر قدیم عربی را به چالش کشید که نتیجه ی آن، رشد و شکوفایی شعری با زبانی زنانهو برخودار از لطافت زبانیبود.این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، آراء نقدی غذامی را که در جهان عرب پیشرو است، مورد بررسی قرار داده است. نتیجه این که غذامی تنها راه بازگشت زن به جایگاه درخور خویش را هم در ادب و هم در اجتماع، دستاورد آگاهی زنان نسبت به زبان و نوشتاری می داند که انعکاس دهنده ی ویژگی زنانه بود. این شیوه ی زبانی جدید و نوآور، ویژگی های زبان زنانه را در مقابل زبان مردانه مطرح می کرد.
مطالعه پیامدهای بیکاری بر تأخیر در ازدواج جوانان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیکاری بطور قابل توجهی فرایندهای جمعیتی نظیر ازدواج، طلاق، باروری، و مهاجرت را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این مقاله بررسی تجربه بیکاری و پیامدهای آن بر تأخیر در ازدواج مردان جوان شهر تهران با بکارگیری روش تحقیق ترکیبی (داده های کمی و کیفی) است. در این راستا، مقاله ابتدا با استفاده از تحلیل ثانویه داده های خرد سرشماری 1390 شهر تهران به آزمون تأثیر وضعیت اشتغال و بیکاری بر تأخیر ازدواج پرداخته، سپس با استفاده از روش تحقیق کیفی و مصاحبه عمیق با 27 جوان مجرد بیکار به کندوکاو تجربه زیسته بیکاری جوانان و پیامدهای آن درحوزه تأخیر در ازدواج پرداخته است. نتایج بخش کمی مطالعه نشان داد احتمال تجردماندگی افراد بیکار حدود هشت برابر بیشتر از افراد شاغل است. با کنترل اثر سایر متغیرهای مستقل اثرگذار، بیکاری همچنان تأثیری قوی بر افزایش احتمال تجردماندگی دارد. نتایج بخش کیفی مطالعه بیانگر پنج مقوله محوری نظیر هویت بخشی شغلی، تجمل گرایی/مادیگرایی، رهاشدگی، ناامنی شغلی، و عقلانیت در تصمیم گیری تأخیر ازدواج است. در نتیجه گیری از مقاله می توان گفت بیکاری و ناامنی شغلی، عدم اطمینان زیادی را نسبت به آینده برای جوانان رقم زده و تصمیم به ازدواج آنان را تا آینده ای نامعلوم به تأخیر می اندازد.
تحلیل مطالعات تجربی پیرامون تأثیر جمعیت یک نسل بر نرخ بی کاری آن ها در میان کشورهای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله نگرانی ها پیرامون سیاست افزایش باروری در ایران، آینده شغلی نسلی است که به دنیا خواهد آمد. باور عمومی این است که با افزایش زادوولد، نسلی که جمعیت آن بیش از نسل های گذشته است، در آینده دچار معضل بی کاری خواهد شد. پرسش پژوهش آن است که آیا واقعاً اگر جمعیت یک نسل بیش تر باشد، هنگامی که به سن اشتغال می رسند، بی کاری در میان آن ها بیش تر از نسل های قبلی است؟ آیا این یک گزاره عام و جهان شمول است؟ برای پاسخ به سؤال، تحقیقات تجربی پیرامون جمعیت نسل و بی کاری در همان نسل را در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار داده و روی آن ها با استفاده از روش شمارش قاعده مند تحلیل انجام شد. تحقیقات موردیِ کشورهای مختلف نتایج متنوعی را نشان می دهد، به گونه ای که نمی توان گفت گزاره فوق قاعده ای عام است. همچنین تحقیقات آماری روی کل کشورهای جهان درباره رابطه جمعیت نسل و بی کاری نیز هیچ گونه رابطه معناداری میان این دو متغیر نشان نمی دهد و یافته تحقیقات موردی را تأیید می کند. آنچه در تبیین این یافته بدست آمد آن است که رابطه جمعیت نسل و بی کاری تحت تأثیر عوامل سومی است که وضعیت آن ها در کشورهای مختلف متفاوت است؛ از جمله انعطاف پذیری نهاد بازار کار، آموزش و کارایی فرایند تطبیق میان موقعیت شغلی و افراد جویای شغل. وجود عوامل واسط، به سیاست گذاران نشان می دهد که با افزایش جمعیت جوان در یک کشور، از طریق برنامه ریزی پیرامون این متغیرها، نه تنها ممکن است بی کاری افزایش پیدا نکند، بلکه امکان کاهش آن نیز وجود دارد.
بازنمائی کشمکشهای گفتمانیِ عدالت جنسیتی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران1(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
۱۴۸-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظام برنامه ریزی در ایران از گفتمانهای سیاسی و اجتماعی حاکم تأثیر می پذیرد و اینکه این گفتمانها چه جایگاهی برای سوژه ها و ابژه ها قائل باشند در برنامه های توسعه به صورتهای متفاوتی بازنمایی می شوند. ازجمله سوژه های بسیار مهم سوژه «زنان» است. برحسب اینکه سوژه زنان در گفتمان دولتهای کارگزارِ برنامه توسعه چه معنا و هویتی یابد، دال «عدالت جنسیتی» نیز به همان منوال در نظام برنامه ریزی منظور می گردد یا مسکوت می ماند. بدین ترتیب توجه یا بیتوجهی برنامه های توسعه به عدالت جنسیتی است که می تواند به برقراری آن یا تداوم نابرابری جنسیتی منجر شود. روش: پژوهش با روش تحلیل گفتمان لاکلو و موفه به بازنمائی کشمکشهای گفتمانی عدالت جنسیتی در برنامه های توسعه پرداخته است. یافته ها: برنامه های توسعه پس از انقلاب از حیث توجه به سوژه زنان از کشمکشهای گفتمانی جاری در عرصه سیاسی متأثر بوده است. تحلیلها نشان داد که در برنامه اول و دوم، عدالت آموزشی و دلالت ناکامل عدالت بهداشتی موردتوجه بوده است. نشانگان «افزایش فرصتهای اشتغال زنان و ارتقاء شغلی آنان»، «توجه به ترکیب جنسیتی عرضه نیروی کار» و «ارتقای مهارتهای شغلی زنان» با دلالت بر مدلول «عدالت اقتصادی»؛ نشانگان «اصلاحات ضروری در امور حقوقی»، «تسهیل امور حقوقی و قضائی زنان»، «خدمات حقوقی»، «حمایت از حقوق زنان»، «بازنگری قوانین و مقررات» و «تمهیدات قانونی و حقوقی برای رفع خشونت علیه زنان»، نظام معنایی «عدالت حقوقی» در گفتمان اصلاحات را سامان می دهند؛ گزاره «برنامه ریزی برای تدوین برنامه آموزشی ارتقاء سلامت و شیوه های زندگی سالم»، دلالت ناکامل عدالت بهداشتی است و «دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی» بازنمایی از «عدالت آموزشی» است که گفتمان توسعه سیاسی آن را در برنامه سوم و چهارم گنجانده است. در برنامه پنجم توسعه نشانگان «ارتقا سلامت زنان» و «تأسیس خانه سلامت دختران و زنان» به مثابه «عدالت بهداشتی» در نظر گرفته می شوند. اگرچه «توسعه و ساماندهی امور اقتصادی معیشتی»، «عدالت اقتصادی» را بازنمائی می کند اما ازآنجاکه بر زنان سرپرست خانوار و آن هم بر مشاغل خانگی تأکید دارد تمام بار معنایی عدالت اقتصادی را دربر ندارد. گزاره های «تأمین آموزشهای موردنیاز متناسب با نقش دختران و پسران» و «تضمین دسترسی به فرصتهای عادلانه آموزشی به تناسب جنسیت» دلالت بر مدلول عدالت آموزشی داشته و بار معنایی آن را به طور کامل پوشش می دهند. همچنین تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه نشانگر آن است که گفتمان حاکم بر برنامه ششم با نشانه محوری «عدالت جنسیتی» و با مدلولهای «فرصتهای شغلی»، «سلامت و بهداشت»، «باسوادی زنان»، «اصلاح نظام حقوقی (در حوزه خانواده)» و «مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری» (نه فرصت برابری سیاسی) شکل گرفته است که این نشانه های معنایی به ترتیب دربرگیرنده عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی، عدالت آموزشی، دلالت ناکامل عدالت حقوقی و دلالت ناکامل عدالت سیاسی هستند. بحث: با توجه به یافته ها می توان گفت که عدالت جنسیتی یکی از نشانگان معنایی گفتمانهای اصلاحات و اعتدال، با برداشت برابری به مثابه همانندی است و بدین ترتیب حساسیت جنسیتی برنامه های سوم، چهارم و ششم توسعه قابل توجه است. گویی محدودیتهای ساختاری، آنها را در معرض خصومتها و انتقادهای گفتمانهای رقیب قرار داده و مانع از اجرای کامل برنامه ها می شود.
The effectiveness of Meta cognitive skills training on the reduction of academic procrastination and anxiety exam in Female students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose The aim of the present study was to study the impact of Meta cognitive skills training on the reduction of academic procrastination and anxiety exam in Male students. Material & Method: Statistical population in this study consisted of all high school female student of Bojnourd in 93-94 academic year. 40 students were selected using the multi cluster sampling method and they were placed in two groups as experimental group (20 person) and control group (20 person). The used tools include the anxiety exam (1980) and academic procrastination (1989) Questionnaire. This study was a semi- pilot design and its research design (plan) was the pretest - posttest with control group. Findings: The data analysis was performed by Covariance Analysis. The results showed that cognitive-behavioral skills training have a significant effect on the reduction of academic procrastination and anxiety exam in Male students of experimental group. In other words, Meta cognitive skills training results in reduction of academic procrastination and anxiety exam in Male students of experimental group. Discussion: Through employing Meta cognitive skills and self-information, self-awareness, task awareness and learning strategies awareness students can reduce their academic procrastination and anxiety exam.
Sociological Analysis of the Foreign Investment Process in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Sociological analysis of the foreign investment process in Iran during the pre and post Islamic Revolution periods has undergone many fluctuations. Foreign investment in Iran was under the influence of political fluctuations, and attempts have been undertaken in each period to create a safe environment for attracting foreign capital by resorting to various compilations. What sets Islam as a privileged and outstanding religion at any given time is that it considers all aspects of life and, principally, has put all parts of human life in the path of true evolution with its original special laws. The basic role of jurisprudence in relation to the economy and the appropriate solutions for regulating economic relations and the formulation of a standard in the economic regulations has been highlighted in the foreign investment affairs, the use of rules, regulations, and principles of the law in the conflict of individual and social interests. After the Islamic Revolution, foreign investment, with emphasis on jurisprudential and Islamic foundations, brought about tremendous changes in the field of Iranian-Islamic urban spaces.
The effectiveness of Cognitive Behavioral Couple Therapy on Psychological Well Being, Marital Intimacy, and Life Quality of Chaotic Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to compare the efficacy of cognitive behavior couple therapy (CBCT) and the approach of Acceptance and commitment therapy (ACT) on psychological well-being, marriage intimacy and quality of life of chaotic couples. Method: In order to achieve this goal, the quasi-experimental design including pre-test and post-test with control group as the main method was used. Findings: The population of this study included 14 couples who referred to counselling centers in Tehran in 1394 due to chaotic problems in their marriage relationships. The purposive sampling was also used in this study. The instruments of this study included marital adjustment test, psychological well-being questionnaire by Reef, intimacy scale by Walker and Thompson (1983) and quality of life. Conclusion: The results showed that cognitive-behavioral couple therapy has been effective (p<0.000psychological well-being, marital intimacy, and couples quality of life.
Designing a Strategic Human Resources Management Pattern based on Intellectual, Cultural and Psychological Capitals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: The present study aims at offering an appropriate pattern for strategic human resources management (SHRM) based on intellectual, cultural and psychological capitals in Islamic Azad Universities from Mazandaran Province. The current study is a descriptive-analytical research in terms of the objectives it is in pursue of and it is generally enumerated among the applied research. Method: The study population included all the faculty members from Islamic Azad Universities in Mazandaran Province who were studied in the curriculum year of 2015-2016. 320 individuals from faculty members’ population in various Islamic Azad University branches in Mazandaran Province were selected as the study sample volume based on Morgan’s table and through taking advantage of a simple randomized sampling method. The data were collected by the use of intellectual capital questionnaire designed by Bontis in 1998, the cultural capital questionnaire made by Gerami in 2012) and the psychological capital questionnaire constructed by Luthans et al (2005) and finally through administering the strategic human resources management questionnaire made by Boyle et al (2015). Finding: To analyze the data, structural equations model was used. The study findings are suggestive of the idea that human capital, structural capital, cultural capital, relational capital and psychological capital exert positive and significant effects on the strategic human resources management. Conclusion: Furthermore, structural capital, cultural capital, relational capital and psychological capital were not found having a significant effect on the structural capital and it is through investing on intellectual, cultural and psychological grounds that a competitive advantage can be obtained through improving the strategic human resources management.
روسپی گری: تحمیل اجتماعی یا انتخاب شخصی؛ ارائه یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
143 - 184
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به واکاوی تجربه زیسته و شناخت ادراک عاملان اجتماعی پیرامون پدیده روسپی گری می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری، از لحاظ نتایج پژوهش کاربردی و به لحاظ معیار زمان مطالعه مقطعی (1396-1397) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه عمیق با 16 نفر از عوامل بازار روسپی گری (روسپی، واسطه و مشتری) به روش نظریه زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، 80 مقوله فرعی، 20 مقوله محوری و در نهایت بر اساس کدگذاری گزینشی پدیده مرکزی در قالب «روسپی گری، برون داد درگیری در چرخه فقر، بی پناهی و بهره کشی» صورت بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده مرکزی شناسایی شده تحت تأثیر مجموعه ای از شرایط زمینه ای شامل «نقصان در قوانین مرتبط با خانواده و زنان» و «بی ثباتی در شرایط اقتصادی - اجتماعی جامعه» و شرایط مداخله ای شامل «محدودیت ها و محرومیت های ناشی از فرهنگ سنتی»، «ازدواج نامناسب»، «اعتیاد و تسریع در گرایش به روسپی گری»، «خشونت خانگی»، «ضعف مهارت های اجتماعی»، «خانواده متزلزل» و «سوابق تحصیلی» و شرایط علّی شامل «بی پناهی اجتماعی»، «رونق بازار بهره کشی جنسی» و «فقر تشدید شونده خانوار» بوده است. همچنین روسپیان راهبردهایی همچون «انطباق فعال با وضع موجود» و «مقاومت مقطعی/ غیر پیوسته» را به کار می برند که منجر به پیامدهایی شامل: «تشدید آسیب پذیری در برابر عوامل مخاطره آمیز»، «قرارگیری مداوم در معرض خشونت» و «خانواده زدایی از زندگی روزمره» می شود.
فعالیت های فوق برنامه دانشجویان و گرایش به تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله در آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
۱۳۲-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه برگرایش به تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله دانشجویان با روش توصیفی(علی-مقایسه ای) انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه، شامل تمامی دانشجویان دانشگاه اراک در دانشکده های علوم انسانی، فنی مهندسی، علوم پایه و کشاورزی به تعداد 7200 نفر در نیمسال تحصیلی 95-94 بود. با مراجعه به سوابق دانشجویان تعداد 100 نفر از دانشجویانی که دارای مشارکت مستمر در فعالیت فوق برنامه بودند به صورت خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند؛ و بر این مبنا گروه مقایسه دانشجویانی که فاقد فعالیت فوق برنامه بودند نیز به همان روش انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی هرمنس که شامل: سه زیر مقیاس خلاقیت، بالیدگی و تعهد و پرسشنامه حل مسئله هپنر که شامل: سه زیر مقیاس اعتماد به حل مسائل، سبک گرایش- اجتناب و کنترل شخصی بود، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین گرایش به تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله دانشجویانی که دارای فعالیت های فوق برنامه هستند و دانشجویانی که فاقد این فعالیت ها هستند، اختلاف معناداری وجود دارد. در واقع فعالیت های فوق برنامه منجر به افزایش گرایش به تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله دانشجویان می شود. فعالیت های فوق برنامه از طریق شرکت دادن دانشجویان در انجام فعالیت های مختلف، افراد را وارد اجتماع می کند و به واسطه مواجه کردن آنها با مسائل و مشکلات مختلف در عرصه های مختلف، منجر به افزایش توانایی حل مسئله و تقویت تفکرانتقادی آنها می شود. بنابراین پیشنهاد می شود، در مراکز آموزشی شرایطی را فراهم آورد که دانشجویان به سمت انجام فعالیت های فوق برنامه سوق پیدا کنند.