فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۰۱ تا ۶٬۵۲۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه فرار دختران از خانه و مسائل و مشکلات همراه آن از جملة مهم ترین مسائل اجتماعی است که بسیاری از کشورها با آن دست به گریبان هستند. آمارها عموماً از بحرانی شدن این مسئله، به ویژه در ایران، حکایت دارد. این مقاله، که برگرفته از طرحی پژوهشی است، به بررسی وضعیت خانوادگی دختران فراری، به مثابه گروهی آسیب پذیر در جامعه، می پردازد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی تبیینی است و در گردآوری اطلاعات از شیوه هایی چون مراجعه به اسناد و مدارک، پرسش نامه، و همچنین مصاحبه در زندان اوین و مراکز بهزیستی استفاده شده است. هدف از این بررسی آن است که، با تکیه بر نظریه های موجود جامعه شناسی، به بررسی شرایط خانوادگی و عوامل تأثیرگذار در وقوع فرار و به تَبَعِ آن ایجاد بزه کاری در میان دختران نوجوان و جوان شهر تهران بپردازد.
بررسی جامعه شناختی پیامدهای دوری محل کار از خانه بر فرد و خانواده (مورد مطالعه کارکنان کارخانه سهامی ذوب آهن اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تعامل گسترده انسان با کار باعث شده تا افراد در هر مکان و موقعیتی که باشند درجه ای از فشارهای عصبی یا فشار را در محیط کار احساس می کنند و این واقعیت امری معمولی و انکارناپذیر در تمام سازمان های مدرن امروزی است. این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناختی پیامدهای دوری محل کار از خانه بر فرد و خانواده مورد مطالعه کارخانه سهامی ذوب آهن اصفهان (کارکنانی که در داخل و خارج از استان اصفهان مشغول به کار هستند) در سال 1393 انجام شده است. روش این بررسی پیمایشی بوده و داده هایی جمع اوری شده به کمک پرسشنامه محقق ساخته در میان افراد توزیع و جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 250 نفر از کارکنان ذوب آهن بوده که در سه شهر همدان، زرند کرمان و یزد کار می کنند، اما ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه به کمک جدول مورگان برآورد شد و 150 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بویژه تحلیل رگرسیون نشان داد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 389/0 است که این مقدار گویای این واقعیت آماری است که 39 درصد از کل میزان پیامدهای دوری محل کار از زندگی وابسته به 6 متغیر مستقل؛ شدت روابط خویشاوندی و خانوادگی، رضایت زناشویی، فرهنگ کار، دلزدگی شغلی، درآمد و رضایت شغلی است.
سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری از دیدگاه شهروندان (مطالعه ی موردی: شهر آمل)
حوزه های تخصصی:
شاخص های کیفیت زندگی شهری به منظور اندازه گیری درجه ای از محیط که برای زیست انسان مطلوب باشد، مورد سنجش قرار می گیرند. امروزه رشد سریع شهرها علاوه بر سلامت اجتماعی، بر کیفیت محیطی و اقتصادی شهروندان نیز تاثیر منفی گذارده و موجب کاهش کیفیت زندگی آنان گردیده است. شهر آمل در استان مازندران نیز به دلیل موقعیت های اقتصادی و اجتماعی و وجود امکانات بیشتر زندگی، دارای تمرکز جمعیتی بالا نسبت به شهرهای مجاور خود بوده که با چالش های مهمی در زمینه تخریب فیزیکی و محیطی, محرومیت اجتماع، ناامنی، بیکاری، ترافیک و ... روبرو است که این مشکلات موجب کاهش کیفیت زندگی در این شهر شده است. این تحقیق با هدف تعیین وضعیت شاخص کیفیت زندگی شهر آمل در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و تحلیلتأثیرفاکتورهایاجتماعی- اقتصادیبرکیفیت زندگی شهروندان آمل بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها در آن، پرسشنامه هایی توزیع شده میان سرپرستان خانوارهای شهرآمل به تعداد 350 عدد بوده است. تعداد پرسشنامه ها از طریق فرمول کوکران بدست آمده است. جهت تحلیل آماری داده های گردآوری شده از نرم افزارSPSS و از روش های آماری از قبیل آزمون T تک نمونه ای ، آزمون کای اسکوئر یکطرفه، همبستگی اسپیرمن و فی و کرامر استفاده گردید. نتایج آزمون ها نشان می دهدکه کیفیت کلی زندگی در شهر آمل با میانگین 02/3 وضعیت متوسط رو به بالا داشته است و در این میان رضایت شهروندان از عوامل اجتماعی با میانگین17/3، عوامل محیطی (کالبدی) با میانگین13/3 و کیفیت اقتصادی با میانگین 05/3 بوده است.
ضمانت اجرا و اثر قرارداد در جلوگیری از ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
235-253
حوزه های تخصصی:
خانواده ساده ترین اجتماع انسانی است. بخشی از شکل گیری این نهاد، غیرارادی و بخش دیگر آن کاملا ارادی و بر اساس قصد و اراده است. ازدواج در برخی موارد از قواعد عام حقوقی پیروی نمی کند و همین امر، مطالعه احکام و موضوعات مرتبط با آن را حائز اهمیتی ویژه ساخته است. شناخت جایگاه آزادی قرارداد در اصل برخورداری از حق ازدواج مجدد و یا عدم آن و نیز شخصیت طرف عقد، از همین دست است. قواعد حاکم بر حقوق خانواده، نوعاً امری است و در نتیجه، اراده زن و مرد را یارای مخالفت با آن نیست. این مقاله در پی آن است تا به اثر آزادی اراده بر ازدواج مجدد بپردازد؛ مطالعه ای که تاکنون جسته گریخته انجام شده و کلی گویی ها و بعضاً تعصبات غیرحقوقی، همان اثر اندک را نیز زایل نموده است.
اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناراستی های اخلاقی در پژوهش اجتماعی، هر چند به میزان اندک، میتواند پایه های دانش اجتماعی را سست و نقش کاوشگرانه، نقادانه و حقیقت جویانه آن را تضعیف کند. برای بررسی ناراستی های اخلاقی احتمالی و شناخت فضای هنجاری پژوهش علوم اجتماعی در ایران، این پژوهش به روش اسنادی به گردآوری و تحلیل محتوای اظهارات منتشر شده پژوهشگران این حوزه میپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد هنجارشکنی در زمینه اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران دو بعد فردی و ساختاری دارد. در بعد فردی، انحراف از پایبندی به اخلاق پژوهش در سطوح شخصی[1] و حرفه ای[2] (در ارتباط با صورتبندی و محتوای پژوهش، سازمان پژوهشی و تخطی از قواعد و هنجارهای علمی و حرفها ی دریافت و اجرای پژوهش) قابل توجه است. در بعد ساختاری، سوءاستفاده از قواعد و تعهدات اخلاقی و حرفه ای سازمانی و نهادی در ارتباط با پژوهشگر و پژوهش (انتخاب موضوع، نحوه دریافت، فرایند داوری، تصویب، گزارش، کاربرد و محتوای پژوهش) قابل توجه است. بر پایة دستاورد مفهومی این پژوهش، ناراستی های اخلاقی در فضای پژوهش علوم اجتماعی در ایران برایند تاثیر متقابل کنشگران (پژوهشگر) و ساخت نهادی (شامل قواعد و هنجارها و منابع) تسهیل کننده هنجارشکنی است. نتیجه این که ناراستیه ای اخلاق پژوهش از یک دوسویگی ساختاری در فضای علم در ایران تبعیت میکند و متاثر از ویژگیهای ساختاری نهاد علم در ایران در مقطع زمانی مورد مطالعه است.
پارادایم اسلامی روش شناختی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقق علوم انسانی براساس دو رکن اصلی است: یکی، رکن روش شناختی؛ یعنی تنظیم مدل و تدوین پارامترهای پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه اندیشة اسلامی و دوم، نظریه پردازی که برای فهم و تبیین واقعیت اجتماعی لازم است. در این مقاله به رکن اول از دیدگاه اسلام پرداخته شده است.
باتوجه به روش شناسی علوم انسانی، هر علمی یک سری مفروض ها و پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و رو ش شناختی بنیادینی دارد. نظام معرفتی این مجموعه از پیش فرض ها که در اصطلاح پیکرة نظری، یا دیدگاه نظری یا «پارادایم» نامیده می شود، یکی از مباحث جدی در روش شناسی هر علمی است. حال پرسش این است که چه جایگاه و نقشی پارادایم می تواند در روش شناسی علوم انسانی داشته باشد؟ پارادایم اسلامی علوم انسانی، چگونه پارادایمی است؟ الگو و پارادایم اسلامی علوم انسانی با الگوی و پارادایم غیردینی علوم انسانی چه تفاوت یا تفاوت هایی دارد؟
روش این مقاله براساس تفسیر موضوعی، تحلیل متن است. مبنای کار براساس روش تحلیل متن، این گونه است که ابتدا پرسش هایی طرح می شود و بعد به جستجوی پاسخ آن در متن پرداخته می شود. در روش تحلیل متن ارتباط بین رجوع به متن و نتیجه گیری دربارة هر مطلب، دو سویه و مکرر است؛ یعنی با طرح پرسش، جستجو در متن آغاز می شود و پس از مطالعة متن ممکن است، برخی از قسمت های آن معنای قسمت های دیگر را عوض کند. نتیجه اینکه مؤلفه های پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه آیات در دو بُعد تنظیم می شود: بُعد نخست، جهان بینی است که شامل مؤلفه ها و مفروض های هستی شناختی و انسان شناختی است و بُعد دوم، فرانظریه است که مؤلفه ها و مفروض های معرفت شناختی و روش شناختی را در بردارد.
نظریه تواناسازی زنان در نهاد آموزش عالی ایران
حوزه های تخصصی:
درجهان امروز نهاد آموزش عالی با تغییراتی بنیادین نسبت به گذشته مواجه است که تغییر جمعیت دانشجویی دختران از جمله عمده ترین آن هاست. به دنبال این سیر جهانی، نرخ ورود دانشجویان دختر به دانشگاههای ایران نیز افزایش یافته، به طوریکه نرخ ورود دختران به دانشگاه از 31% در ابتدای انقلاب به 64 درصد در سال تحصیلی 92-91 رسیده است. اما سیاست های اتخاذ شده در کشورهای مختلف برای این پدیده متفاوت است که برخی آن را فرصتی برای تواناشدن دختران و برخی دیگر در شکل مشکلی اجتماعی با آن برخورد می کنند. اتخاذ کدام سیاست در نهاد آموزش عالی ایران منطقی و واقعی است؟ مهم، دیدن و شنیدن واقعیت در بافت آموزش عالی ایران است که دختران برای تجربه ی آن تلاش می کنند. نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای پاسخ به این نیاز باشد. در این نگاه دیگر اهمیت یک نظریه به جهان شمولی آن نخواهد بود زیرا تاریخ بشر نشان داده است که انسان ها رویه های ثابتی را در بافت های گوناگون پیش نمی گیرند، بلکه اهمیت یک نظریه به منطبق بودن آن با بافت پژوهش و نیازی که از آن مرتفع خواهدکرد، می باشد. لذا نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای تولید نظریات بومی و پرداختن به مسائل خاص جامعه ایرانی باشد که نمونه ی آن در تدوین نظریه ""تواناسازی زنان در آموزش عالی ایران"" در مقاله ی حاضر آورده شده است.
مطالعه ی هویت ملی در ترانه های حمایتی از تیم ملی فوتبال ایران
حوزه های تخصصی:
موسیقی و فوتبال بخشی هیجانی از زندگی روزمره ایرانی هستند. در این مقاله سعی شده است تا از یک سو جایگاه موسیقی در فوتبال و از سوی دیگر شناخت نقش موسیقی در فوتبال برای مخاطب ایرانی در ایجاد هویت مشترک مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نقش فوتبال در هویت ایرانی این است که در آن تباین در سلایق و ایده ها کم رنگ و عرق دوستی و اتحاد زیاد می شود. برای شناخت هویت ایرانی، آهنگ های سه تیپ از خوانندگان مجاز، زیر زمینی، و خوانندگان خارج از کشور که وجه مشترک شان حمایت از تیم ملی فوتبال ایران است، مورد مطالعه قرار گرفته اند. دیدگاه نظری جان فیسک و توجه به معنای فرهنگی موسیقی در فوتبال، هویت، نزاع و مقاومت در عرصه قدرت، نقش تعامل و پیوند بین موسیقی های مختلف در ساختار اجتماعی فوتبال اهمیت دارند. نتایج نشان می دهند که هر یک از آن ها برمولفه های وحدت بخشی به نام هویت ایرانی تاکیدکرده اند. جام جهانی (و موسیقی منسوب به آن) فرصت مناسبی را برای پیوند دوستانه و مشترک بین ایرانی ها با وجود تکثر افکار فارغ از سلایق و اعتقادات آن ها فراهم کرده است. همانگونه که پرچم ابژه ای ملی است، موسیقی نیز در عرصه فوتبال بدون قائل شدن تبعیض ها و تمایز ها، گامی برای اتحاد در فضایی ورزشی را فراهم می آورد.
رابطه ی بین دینداری و مصرف نمایشی زنان شهر تهران (مطالعه موردی منطقه 5)(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت های روستایی- مطالعه دهستان باقران شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
تبیین فرهنگی انتقال تجربه مدیریتی: تحلیلی بر عمل مدیران آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت انتقال تجربة مدیریتی به هنگام تغییر مدیران، موضوعی بی نیاز از استدلال است. با وجود این، انتقال تجربه مدیریتی در مؤسسات آموزشی و پژوهشی با مشکلات و موانعی مواجه است که شناخت آنها می تواند به سیاست گذاری و برنامه ریزی این حوزه کمک کند. این موانع به استناد تجربه زیسته مدیریت در سطوح مختلف نظام دانشگاهی در دوره ای نزدیک به دو دهه و در شرایط گوناگون عمل، شناسایی شده اند. منظور از شرایط گوناگون، سه وضعیت متفاوت برای پذیرش و واگذاری مدیریت است: رقابت آشکار (فرآیند تعارض)؛ رفاقت آشکار (فرآیند همکاری) و بی طرفی (فرآیند جدایی). پذیرش و واگذاری مسئولیت های مدیریتی در شرایط رقابت، احساس پیروزی و شکست را پدید می آورد و این پدیده مانع انتقال تجربه مدیریتی است؛ در شرایط رفاقت، احساس خودی بودن غلبه دارد که با انتقال و استفاده از تجارب مدیریتی همراه می شود؛ و در شرایط بی طرفی، نوعی احتیاط و محافظه کاری ظهور می کند که انتقال و استفاده از تجربه را به امور دیگری مربوط می سازد. تحلیل واقعیت ها نشان می دهد موانع انتقال تجربه در شرایط رقابت، حسادت از سوی مدیر قبلی و بی اعتمادی از سوی مدیر جدید؛ در شرایط رفاقت، تعارف از سوی مدیر قبلی و بی نیازی از سوی مدیر جدید؛ و در شرایط بی طرفی، ناهم زبانی از سوی طرفین است. با وجود این، انتقال تجربه مدیریتی با متغیرهای دیگری نیز پیوند دارد که برای تبیین دقیق تر، از دو متغیر وضعیت و موقعیت مدیر استفاده می شود. هم چنین، دو پدیده دیگر که در همه شرایط مذکور نقش ایفا می کنند عبارتند از: «سازمان نایافتگی تجارب»، که ریشه در سنت حفظ شفاهی تجارب (پرهیز از ثبت کتبی) دارد و «حفظ ابهام»، که خود نشانه ای از توانایی و صلاحیت محسوب می شود و به فرد نوعی اعتماد به نفس را القاء می کند[1].
سنجش میزان موفقیت پارک های بانوان از دیدگاه شهروندان نمونه موردی: کلانشهر تبریز
حوزه های تخصصی:
چند سالی هست که پروژه پارکهای بانوان در برخی مادرشهرهای ایران جهت رفاه حال بانوان ایرانی به اجرا درآمده است. با توجه به اینکه نیمی از شهروندان را بانوان تشکیل می دهند، در دهه های اخیر در کشورهای توسعه یافته و نیز در حال توسعه از جمله ایران، توجه به نیازهای ویژه بانوان از سوی برنامه ریزان شهری مطرح شده است. پارکها و فضاهای سبز مختص بانوان ، به عنوان یکی از مهمترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر بر آنست تا میزان موفقیت این فضاهای مختص بانوان را از دیدگاه آنان، مورد سنجش قرار دهد. روش تحقیق کاربردی- تحلیلی و پیمایشی است که با تکمیل 140 پرسشنامه در 3 پارک بانوان شهر تبریز انجام پذیرفته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss و Excel استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده موفقیت بالای پارک بانوان بوده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده موفقیت نسبی پارک های بانوان در مقابل وجود ضعف هایی است که در این پژوهش در راستای از میان برداشتن این ضعفها پیشنهاداتی ارائه شده است. همچنین روابط بین خصوصیات شهروندان با میزان رضایت آنان از پارکهای بانوان مرد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، یافته ها بیانگر وجود رابطه معنادار بین سن افراد، وضعیت تأهل و شغل آنان با میزان رضایتمندی از پارک بانوان است.
رعایت اخلاق پژوهش در رساله های دکتری؛ مورد مطالعه: گروه علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد طی سال های 1386 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل آثار صادق چوبک بر اساس جامعه شناسی ساخت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت گرایی یکی از شیوه های نقد ادبی است که به بررسی ساختار های اجتماعی در آثار ادبی می پردازد. ایدئولوژی، از مهم ترین مباحث مورد توجه منتقدان ساخت گرا و ازجمله مباحث مهم داستان نویسی عصر صادق چوبک است. چوبک در داستان های خود به انحاء و روش های مختلف، ایدئولوژی های گوناگون حاکم در جامعة وقت، ازجمله ایدئولوژی اجتماعی(مرد سالاری، طبقاتی و... )، سیاسی و مذهبی را به چالش می کشاند. در این مقاله، ایدئولوژی و بازتاب آن در همة داستان های چوبک با رویکرد جامعه شناسی ساخت گرا، از دیدگاه دو منتقد معروف مارکسیست، لوسین گلدمن و جورج لوکاچ مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش تحلیل و تفسیر، به تبیین یکی از مباحث مهم و اصلی مدنظر منتقدان ساخت گرا، تحت عنوان «ایدئولوژی» و جستجوی آن در داستان های چوبک از سه جنبة سیاسی، اجتماعی و مذهبی پرداخته شده است. نقد روحیة استعمارستیزی روشنفکران، ارائة تصویر برجسته از فشار سیاسی، ابراز تنفر از بی ثباتی وضعیت حاکم، اعتراض به فقدان آزادی بیان و... بازتاب ایدئولوژی سیاسی حاکم در جامعة عصر چوبک است. در بُعد اجتماعی، چوبک پایه و اساس تمام عقب ماندگی و رکود جامعة عصر خود را سوای بی لیاقتی حاکمان و حضور استعمار در ایران، غلبة فقر در جامعه در زوایای مختلف ازجمله: مالی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از برداشت های غلط از ایدئولوژی حاکم می داند. بازتاب ایدئولوژی مذهبی، تقریباً در تمامی داستان های چوبک به چشم می خورد. وی در داستان های خود به تشریح اثر منفی باورهای عامیانه و خرافی در ضعف فرهنگی جامعة خود می پردازد.
مطالعه کیفی مذهب و قوم گرایی در میان کُردهای شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی به مطالعه ی رابطة قوم گرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستان های مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آن ها نسبت به پدیده ی قوم گرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قوم گرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات به دست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان می دهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطه ی مذهب و قومیت دارای تفاوت های اساسی می باشند.
قرابت/ غرابت جامعه شناسی مردم مدار و حوزه عمومی (برداشتی نظری برای طرح روایتی «دیگر» از جامعه شناسی مردم مدار و کاربست آن در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی مردم مدار در ایران چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ طرح این پرسشِ هنجاری از این بابت اهمیت دارد که جامعه شناسی مردم مدار در ایران مراحل اولیه صورت بندی را طی می کند. اما پاسخ به این پرسش تا حد زیادی وابسته به ویژگی های حوزه عمومی در ایران است، چرا که به ادعای این مقاله پایه و مایه جامعه شناسی مردم مدار در حوزه عمومی است. اما تلاش برای پرداختن به این پرسش در وهله نخست مستلزم جد و جهدی نظری در چیستیِ حوزه عمومی است. پس از آن می توان ضمن بررسی ویژگی های حوزه عمومی در ایران طرحی برای شرایط امکان جامعه شناسی مردم مدار در ایران درانداخت. در این مقاله، ابتدا به لحاظ نظری، رویکردهای غالب در خصوص چیستی حوزه عمومی مرور و نقد می شوند؛ رویکرد هابرماس و آرنت از آن جمله است. در حین این مرور نظری، ویژگی های روایت غالب از جامعه شناسی مردم مدار، یعنی روایتی که بوراووی از آن به دست داده است، نیز بررسی می شود و با تکیه بر روایت آرنت از حوزه عمومی تلاش می شود روایتی «دیگر» از جامعه شناسی مردم مدار پیش نهاده شود. پس از آن به مرور ویژگی های حوزه عمومی در ایران پرداخته خواهد شد و مصادیق آن، در شکل های نهادی و غیرنهادیِ آن، پرداخته می شود و نسبتِ هر یک از این مصادیق با روایت های پیش گفته از حوزه عمومی بررسی می شود. این مقاله، از جمله مدعی است که مختصات حوزه عمومی در ایران با روایت آرنت همخوانیِ بیشتری دارد تا روایت هابرماسی از آن. از این رو، جامعه شناسی مردم مدار در ایران در مسیری که پیشِ رو دارد باید ضمن بررسی مختصات این حوزه عمومی به نقد و آسیب شناسیِ آن نیز بپردازد. در انتهای مقاله، با تکیه بر ویژگی های حوزه عمومی در ایران، طرحی اولیه برای صورت بندیِ جامعه شناسی مردم مدار در ایران به دست داده می شود و محورهای نظری، روش شناختی و پژوهشیِ آن برشمرده خواهد شد.
جامعه شناسی تاریخی: مفاهیم، تئوری ها و روشها
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی تاریخی با ایجاد پیوند بین دو رشته تاریخ و جامعه-شناسی، رویکرد نوینی به مطالعه پدیده ها و رویدادها و مسائل اجتماعی پیش روی محققان تاریخ و جامعه شناسی قرار داده است. تغییر و دگرگونی یکی از موضوعات محوری در مطالعات تاریخی و جامعه شناسی بوده است و جامعه شناسی تاریخی علم مطالعه این موضوع محوری می باشد. در جامعه شناسی تاریخی، مطالعه گذشته برای پی بردن به این امر است که جوامع چگونه کار می کنند و چگونه تغییر می یابند. مقاله حاضر سعی بر آن دارد که با عطف توجه به رابطه شناخت اجتماعی و تاریخ تصویری روشن از مفاهیم، نظریات و روشهای به کار گرفته شده در مطالعات جامعه شناسی تاریخی ارائه کند.
بررسی رابطه هویت دینی و سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین و آموزه های آن می تواند با ایجاد باورها و ارزش های مشترک میان پیروان خود، موجبات شکل گیری، استحکام و دوام سرمایه اجتماعی را فراهم آورد، امّا این مفهوم کمتر مورد توجّه محققان رشته های مختلف قرار گرفته است. بر این اساس، این پژوهش با هدف میزان تأثیر هویت دینی بر سرمایه اجتماعی در بین شهروندان شهر یاسوج انجام گرفته است . در این تحقیق، چارچوب نظری با استناد به نظریه پردازان سرمایه اجتماعی (جاکوبز، پاتنام، فوکویاما، لین و کلمن) و نظریه پردازان هویت دینی (کلارک و استارک، گیدنز و دورکیم)، تدوین گردید. شیوه تحقیق پیمایشی و با نمونه ای به حجم 382 نفر با ابزار پرسشنامه در پانزده محله شهر یاسوج انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان دادند هویت دینی و ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری با سرمایه اجتماعی دارند. نتایج تحقیق همچنین نشان داد ورود متغیرهای جمعیتی به عنوان متغیرهای کنترل به مدل، باعث افزایش ضریب تبیین می شود، اما این افزایش اساساَ ناشی از متغیر سن و سایر متغیرهای جمعیتی سهم معناداری در پیش بینی سرمایه اجتماعی ندارند. نتیجه گیری اصلی تحقیق این است که با ارتقای هویت دینی می توان سرمایه اجتماعی را افزایش داد.