سمیه فریدونی

سمیه فریدونی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

شناسایی پیشایندها و پیامدهای تفکر انتقادی با روش آموزش شناختی در دانش آموزان

کلید واژه ها: تفکر انتقادی تفکر انتقادی در آموزش نتایج تفکر انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 94 تعداد دانلود : 719
زمینه و هدف: از جمله اهداف آموزش معاصر دانش آموزان گشودگی به تنوع، به چالش کشیدن باورها و ارزش های خود و یادگیری از تنوع است تا به شهروندان فعال و مسئول باشند و تمایل به پذیرش چالش ها داشته و دیدگاه های جامع و پیچیده تری نسبت به جهان و روابط اجتماعی داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی پیشایندها و عوامل اثر گذار بر تفکر انتقادی و پیامدهای تفکر انتقادی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی اکتشافی از نوع تحلیل محتوا با ابزار مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش مبتنی بر مقالات معتبر ادبیات تفکر انتقادی و انجام مصاحبه 21 نفر از اساتید صاحب نظر، خبرگان، مدیران و معلمان مسلط به آموزش شناختی و تفکر انتقادی تا رسیدن با اشباع نظری انجام شد و روش تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی و با کد گذاری مفاهیم، مقوله فرعی و مقوله اصلی در نرم افزار MAXQDA-2020 انجام گرفت. یافته ها: پیشایندهای تأثیرگذار بر تفکر انتقادی شامل آموزش شناختی، تعارض شناختی، پرسشگری و حل مسئله، یادگیری مبتنی بر مشکل و یادگیری پروژه محور است. پیامدهای تفکر انتقادی شامل اصلاح اقدامات جهت آموزشی پایدار، توانمند شدن دانش آموزان، یادگیری شناختی و قضاوت عقلانی است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد آموزش شناختی، تعارض شناختی، پرسشگری و حل مسئله، یادگیری مبتنی بر مشکل و یادگیری پروژه محور بر تفکر انتقادی اثر گذار هستند و سبب پیامدهای اصلاح اقدامات جهت آموزشی پایدار، توانمند شدن دانش آموزان، یادگیری شناختی و قضاوت عقلانی می شود.
۲.

مطالعه پدیدارشناسی روایت زنان عضو هیات علمی از توازن کار و زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توازن کار و زندگی زنان عضو هیأت علمی آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 574 تعداد دانلود : 643
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربیات زیسته زنان عضو هیأت علمی در فرآیند توازن کار و زندگی انجام شده و در سپهر فلسفی تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی، و با استفاده از روش پدیدارشناسی طراحی شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند و مشارکت کنندگان در پژوهش ۱۶ عضو هیأت علمی زن از دانشگاه های خوارزمی، الزهراء (س)، خواجه نصیر (استان تهران)، دانشگاه قم (استان قم) و دانشگاه ایلام (استان ایلام)، مجرد و متأهل، از رشته ها و گروه های متفاوت فنی، علوم پایه، هنر و علوم انسانی، در سطوح مربی، استادیار و دانشیار، با راهبرد نمونه گزینی هدفمند در دسترس انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد روایت زنان عضو هیأت علمی مشارکت کننده در پژوهش از آن چه در فر آیند توازن کار و زندگی تجربه کرده اند را می توان در شش مقوله اصلی «سبک زندگی زنان عضو هیأت علمی»، «دشواری های فر آیند جذب»، «مشوق ها»، «موانع تجربه شده توازن کار و زندگی»، «راهبردهای تجربه شده توازن کار و زندگی» و «پیشنهادهایی برای توازن» دسته بندی کرد. نهایت آن که به نظر می رسد نهاد دانشگاه به دگردیسی نوینی برای پذیرش حضور زنان و همراهی با آنان به عنوان نیروهای حرفه ای نیاز دارد. 
۳.

هنجارهای مبتنی بر جنسیت و رد پای آن بر فرایند توازن کار و زندگی زنان عضو هیئت علمی

نویسنده:

کلید واژه ها: زنان عضو هیئت علمی توازن کار و زندگی هنجارهای مبتنی بر جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 962 تعداد دانلود : 489
توازن کار و زندگی، اولویت بندی مناسب بین «ترجیحات کاری» مانند شغل و جاه طلبی و « زندگی » در هر چهار رده زندگی (کار، خانواده، دوست و خود) است، و به دریافت های فرد از تجربه این فرایند هم مربوط می شود که در سالهای اخیر محل توجه جدی سازمانها شده؛ زیرا پیامدهای آن، مهم ترین رد پای خود را در رضایت شغلی و همچنین ایجاد فضای گرم، مثبت و مولد کاری نشان میدهد. در این میان، دانشگاه ها هم به واسطه توسعه چشمگیر خود در چند دهه اخیر، از این امر مستثنی نبوده اند. پژوهش ها حکایت از آن دارد که فرایند توازن کار و زندگی جنبهای جنسیتی دارد که بر شرایط خاص زنان در محیط کار و به ویژه دانشگاهها تاکید می کند. شرایطی که برآمده از هنجارهایی مبتنی بر جنسیت بوده و هنوز تا گشایش مسیر به سمت توازن و برابری در بخشهای مختلف اجتماعی، راهی طولانی در پیش دارد. این همه در شرایطی است که اگر چه شرایط زنان در دانشگاههای ایران مستشی از شرایط جهانی نیست، اما به رغم رویکرد جهانی، برخی از جهت گیری های سیاسی و همچنین یافته های پژوهشی بر نهادینه کردن هنجارهایی تاکید دارند که دشواری فرایند توازن کار و زندگی را برای آنها سخت تر هم می سازد. پژوهش حاضر که در سپهر فلسفی تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی، روش تحلیل محتوا و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و با حضور ۱۶ عضو هیئت علمی زن از دانشگاه های خوارزمی، الزهراء (س) و خواجه نصیر (استان تهران) و دانشگاه قم (استان قم و دانشگاه ایلام (استان ایلام)، مجرد و متاهل، از رشته ها و گروه های متفاوت فنی، علوم پایه، هنر و علوم انسانی، در سطوح مربی، استادیار و دانشیار انجام شده، بر آن بوده تا فضایی برای شنیده شدن صدای این زنان و تجربیات آنها از فرایند توازن کار و زندگی و برهم کنشی که با هنجارهای مبتنی بر جنسیت پیدا می کند، فراهم نماید. یافته ها حکایت از آن دارند که این هنجارها در دو سطح فرد و نهاد، شرایط را برای مشارکت کنندگان دشوار کرده به طوری که تجربه سرریز نقشها و مسئولیتها آنها را به سمت تعارض میان کار و زندگی پیش می برد، و نهاد دانشگاه نیز برای هماهنگ شدن با این دشواری های زنان بر آن است تا ساختارهایی را که در گذار تاریخ دانشگاهی تنها برای مردان طراحی شده، با نیازها و شرایط ویژه زنان عضو هیئت علمی به عنوان نیروهایی حرفه ای که برای پرورش هر یک از آنها هزینه های هنگفت در ابعاد مختلف شده، منطبق سازد .
۴.

نظریه تواناسازی زنان در نهاد آموزش عالی ایران

کلید واژه ها: دختران نظریه پردازی داده بنیاد سیاست گزاری نهاد آموزش عالی نظریه پردازی بومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد توانمندسازی زنان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
  3. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آموزش زنان
تعداد بازدید : 681 تعداد دانلود : 629
درجهان امروز نهاد آموزش عالی با تغییراتی بنیادین نسبت به گذشته مواجه است که تغییر جمعیت دانشجویی دختران از جمله عمده ترین آن هاست. به دنبال این سیر جهانی، نرخ ورود دانشجویان دختر به دانشگاههای ایران نیز افزایش یافته، به طوریکه نرخ ورود دختران به دانشگاه از 31% در ابتدای انقلاب به 64 درصد در سال تحصیلی 92-91 رسیده است. اما سیاست های اتخاذ شده در کشورهای مختلف برای این پدیده متفاوت است که برخی آن را فرصتی برای تواناشدن دختران و برخی دیگر در شکل مشکلی اجتماعی با آن برخورد می کنند. اتخاذ کدام سیاست در نهاد آموزش عالی ایران منطقی و واقعی است؟ مهم، دیدن و شنیدن واقعیت در بافت آموزش عالی ایران است که دختران برای تجربه ی آن تلاش می کنند. نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای پاسخ به این نیاز باشد. در این نگاه دیگر اهمیت یک نظریه به جهان شمولی آن نخواهد بود زیرا تاریخ بشر نشان داده است که انسان ها رویه های ثابتی را در بافت های گوناگون پیش نمی گیرند، بلکه اهمیت یک نظریه به منطبق بودن آن با بافت پژوهش و نیازی که از آن مرتفع خواهدکرد، می باشد. لذا نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای تولید نظریات بومی و پرداختن به مسائل خاص جامعه ایرانی باشد که نمونه ی آن در تدوین نظریه ""تواناسازی زنان در آموزش عالی ایران"" در مقاله ی حاضر آورده شده است.
۵.

امکان پذیری وجود خدا در برهان های وجودی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان وجودی اثبات وجود خدا مقدمة امکان پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 10 تعداد دانلود : 185
در بیش تر برهان های وجودی مدرن، مقدمه ای هست که آن را مقدمة «امکان پذیری» می خوانند و محتوای آن این است که «وجود هستندة کامل امکان پذیر است» یا به عبارتی «چنین نیست که وجود هستندة کامل محال باشد». در این مقاله، نخست به اختصار خوانش های نورمن ملکم، چارلز هارتسهورن، و آلوین پلانتینگا که از خوانش های مدرن برهان وجودی در اثبات وجود خدا محسوب می شوند عرضه می شود و سپس مقدمة امکان پذیری که مهم ترین مقدمه در این خوانش هاست، مورد بررسی بیش تر قرار می گیرد و برخی از انتقادهای وارد به آن مطرح می شود. هدف از این بررسی، نشان دادن این نکته است که مقدمة یادشده علی رغم این که بدیهی می نماید، می تواند مشکلاتی برای برهان به وجود آورد
۶.

دریافتی نو از مفهوم تواناسازی زنان؛ عناصر و فرایندها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تواناسازی جنسیت زنان توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 341 تعداد دانلود : 377
مقدمه و هدف پژوهش: تواناسازی زنان مفهومی است که در راستای پدید آوردن تغییر در نگره های موجود ارزیابی ساختار اجتماعی و شکل دادن دوباره به نظام هایی متولد شد که مبتنی بر الگوی سنتی قدرت و مردسالاری نباشند در این پژوهش تلاش شده است تا ابتدا به صورتی مختصر این مؤلفه ها و ارتباط آن ها با یکدیگر توضیح داده شده و در نهایت شمای حاصل از برهم کنش این مؤلفه ها با مفهوم تواناسازی در الگویی طراحی گردد. روش پژوهش: روش پژوهش در مقاله فوق را می توان روش اسنادی با کتابخانه ای دانست که در ازای آن مقاله ای مروری در خصوص تواناسازی که در نهایت به پیشنهاد یک مدل ختم شده است، ارائه گردیده یافته ها: مروری بر بیش از 30 مقاله و کتاب در خصوص مفهوم تواناسازی زنان نشان می دهد که پنج مؤلفه، استقلال، آموزش، توانا شدن در دو سطح فردی و گروهی و توانا شدن به مثابه پیامد و فرایند، فصل مشترک ادبیات وسیعی باشد که حوزه تواناسازی را در مطالعات علمی در بر گرفته است که هر یک از این زیر مؤلفه ها در برهم کنشی دائمی با فرایند تواناسازی هستند. نتیجه گیری: تواناسازی به عنوان لازمه درک شده عصر حاضر امری نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت و امروزه بسیاری از کشورهای در حال توسعه و سازمان های بشردوستانه و توسعه ای قسمت عمده فعالیت های خود را بر این هدف متمرکز ساخته اند. نگاهی به ادبیات موضوع و پنج مؤلفه مشترک آن پژوهشگر را بر آن داشت تا از کنار هم قرار دادن این عوامل تعریفی ارائه نماید که به نظر ابعاد مختلف تواناسازی را پوشش داده و بتواند درکی مفهومی نسبت به این مؤلفه ایجاد نماید.
۷.

منطق گزاره های داستانی

نویسنده:

کلید واژه ها: داستان جهان های ممکن گزاره های داستانی جهان های داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 469 تعداد دانلود : 879
التزامات هستی شناختی منطق استاندارد، مشکلاتی در تحلیل گزاره های داستانی که حاوی هویّات خیالی و فاقد مدلول هستند، ایجاد می کند. با این حال وضعیت منطقی این گزاره ها به عنوان بخشی از زبان طبیعی، حائز اهمیت است و نمی توان از این مسئله چشم پوشی کرد که در زبان طبیعی، به هویات داستانی ارجاع داده می شود و گزاره های راجع به این هویّات، تصدیق یا تکذیب می شوند. در این مقاله سعی داریم با استفاده از چارچوب مفهومی جهان های ممکن، توضیحی برای چگونگی ارجاع و ارزش صدق این گزاره ها بیابیم و برخی مسائل منطقی مرتبط با متون داستانی را مورد بررسی قرار دهیم. همچنین نظامی برای منطق گزاره های داستانی، معرفی نماییم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان