مقالات
حوزه های تخصصی:
انسان به دلیل اینکه موجودی اجتماعی است و کمالات او در بستر زندگی اجتماعی رشد می کنند، لاجرم در تعامل مستمر با عوامل اجتماعی است. عوامل مزبور در قالب سازمان ها، ساختارها، گروه ها، طبقات، ارزش ها و فرهنگ از ابعاد گوناگون و در شرایط متفاوت، روی اندیشه و معرفت انسان تأثیر می گذارد. از این رو، این پرسش مطرح است که تأثیرپذیری انسان از عوامل اجتماعی به طور مطلق است یا اینکه نسبی است. بررسی صفات خاص انسان، مانند چگونگی خلقت خدادادی، موهبت عقل و دل، آزادی و اختیار، گرایش عدالت جویی و حقیقت، در مجموع نشان می دهد که اگرچه انسان به درجه های متفاوتی تحت تأثیر این عوامل است، اما مطلقاً منفعل و مجبور نیست، بلکه قدرت مقاومت، کنترل و مدیریت آنها را نیز دارد و حتی می تواند جریان تأثیرگذاری را متوقف کند یا تغییر دهد.
پارادایم اسلامی روش شناختی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقق علوم انسانی براساس دو رکن اصلی است: یکی، رکن روش شناختی؛ یعنی تنظیم مدل و تدوین پارامترهای پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه اندیشة اسلامی و دوم، نظریه پردازی که برای فهم و تبیین واقعیت اجتماعی لازم است. در این مقاله به رکن اول از دیدگاه اسلام پرداخته شده است.
باتوجه به روش شناسی علوم انسانی، هر علمی یک سری مفروض ها و پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و رو ش شناختی بنیادینی دارد. نظام معرفتی این مجموعه از پیش فرض ها که در اصطلاح پیکرة نظری، یا دیدگاه نظری یا «پارادایم» نامیده می شود، یکی از مباحث جدی در روش شناسی هر علمی است. حال پرسش این است که چه جایگاه و نقشی پارادایم می تواند در روش شناسی علوم انسانی داشته باشد؟ پارادایم اسلامی علوم انسانی، چگونه پارادایمی است؟ الگو و پارادایم اسلامی علوم انسانی با الگوی و پارادایم غیردینی علوم انسانی چه تفاوت یا تفاوت هایی دارد؟
روش این مقاله براساس تفسیر موضوعی، تحلیل متن است. مبنای کار براساس روش تحلیل متن، این گونه است که ابتدا پرسش هایی طرح می شود و بعد به جستجوی پاسخ آن در متن پرداخته می شود. در روش تحلیل متن ارتباط بین رجوع به متن و نتیجه گیری دربارة هر مطلب، دو سویه و مکرر است؛ یعنی با طرح پرسش، جستجو در متن آغاز می شود و پس از مطالعة متن ممکن است، برخی از قسمت های آن معنای قسمت های دیگر را عوض کند. نتیجه اینکه مؤلفه های پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه آیات در دو بُعد تنظیم می شود: بُعد نخست، جهان بینی است که شامل مؤلفه ها و مفروض های هستی شناختی و انسان شناختی است و بُعد دوم، فرانظریه است که مؤلفه ها و مفروض های معرفت شناختی و روش شناختی را در بردارد.
ملاحظات اجتماعی مترتب بر مناظره و گفتگو در آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله بررسی روش، اصول و راهبردهای مناظره با رویکردی تفسیری است. براساس تحلیل محتوای کیفی تفاسیرآیات شریفه قرآن، مناظره یکی از روش های نفوذ، تأثیرگذاری و دعوت به دین و ارزش های الهی است. اگر مخاطب عقاید و نظر های موافقی نداشت، روش قرآن برای نفوذ در او، «جدل احسن» است. جدل احسن که با مناظره وگفتگو در فارسی هماهنگی دارد، یکی از روش هایی است که چنانچه شرایط لازم در آن، از جمله اعتماد، دوستانه بودن روابط، نرمی سخن، رعایت انصاف و غیره رعایت شود. زمینه نفوذ را در مخاطب را فراهم می کند. در چنین شرایطی، او بدون احساس ظلم، بی عدالتی یا بی انصافی، نظر ها و عقاید موردنظر را از آن خود و درخود احساس می کند. به همین دلیل تغییر نگرش و رفتار در او تدریجی، منظم و در چند مرحله انجام می شود و او همه این تغییر ها را از خود و در خود احساس می کند.
تغییرها و دگرگونی های اجتماعی در اندیشه شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به موضوع تغییرهای اجتماعی همواره در بین اندیشمندان اجتماعی به عنوان مسئله ای جدی مطرح و بحث های فراوانی را در تاریخ تفکر اجتماعی به خود اختصاص داده است. تغییر جامعه در برابر نظم و ثبات، مکانیسم تغییر و تبیین آن، تکامل و غایت تغییر در جوامع و مسائل دیگر بیان شده، صحنه صف آرایی اندیشه های متفاوتی تا به امروز بوده است. در این میان، استاد شهید مرتضی مطهری، به عنوان متفکر و فیلسوف اجتماعی مسلمان و با اتکا به مبانی دینی و فلسفه اسلامی، علاوه بر نقد و بررسی نظریه های موجود در این باره، نظر خود را طرح و با استناد به مبانی اسلامی، افقی نو درباره تحلیل و تبیین تغییرهای اجتماعی گشوده است. تفاوت مهم مشهود در آرای استاد شهید با نظریه های صاحب نظران این عرصه فرا رفتن از تبیین مادی تغییر در جامعه و بیان نقش علل معنوی در ایجاد تغییرها، نقد خودبنیادی مکانیسم تغییر و جمع بین نظریه های فردمحور و کل محور است. ایشان علاوه بر ضروری دانستن تغییر در زندگی بشر، از یک طرف با توجه به مبانی انسان شناسی اسلامی، نقش نیازهای اولی و ثانوی انسان را ذیل نقش علم و اراده در ایجاد تغییرها برجسته می کند و از سوی دیگر، شرایط محیطی و اجتماعی را نیز در تحقق تغییر مؤثر می داند. در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و با تکنیک های تحلیل محتوای کیفی، علاوه بر تشریح نظریه استاد مطهری درباره تغییر اجتماعی، مکانیسم تغییر با توجه به مبانی فلسفه اجتماعی و انسان شناسی ایشان تبیین شود.
مدلی برای تحلیل جامعه شناختی عدالت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد ارائه چارچوبی جامعه شناسانه برای تحلیل موضوع «عدالت اجتماعی» است. مطالعه عدالت به مثابه فضیلتی فردی و اجتماعی، بیش از هر چیز موضوع بررسی فلاسفه اخلاق و فلاسفه سیاست بوده است. ایشان عدالت را در حیطه عقل عملی دانسته و به عقلی بودن حُسن عدل و کلّی عدالت حکم داده اند. در این معنا، عدالت موضوعی نیست که بتوان صدق و کذب را بر آن حمل کرد؛ بلکه عدالت نوعی تجویز است، خواه خطاب به همه مردم باشد و خواه طیف خاصی از مخاطبان را در نظر گیرد. چنانچه قائل باشیم جامعه شناسی به مثابه یک علم، هست ها و نه بایدها را موضوع بررسی قرار می دهد، در این صورت، بررسی علمی یک «تجویز» چه معنایی خواهد داشت؟ پاسخ این است که اگر تجویزی، فارغ از سرچشمه و ریشه آن، خصلتی بین الاذهانی یافت و بخشی از یک فرهنگ یا خرده فرهنگ قرار گرفت؛ در آن صورت، یک «وجود اجتماعی» به دست آمده که مانند هر «امر واقعی» منشأ اثر بوده و می توان آن را بررسی علمی کرد. بنابراین، چارچوب یک پژوهش علمی و تجربی درباره عدالت اجتماعی موضوعیت خواهد یافت. با فرض اینکه عدالت اجتماعی بر عادلانه بودن توزیع کالا و خدماتی ناظر است که به جهت کمیاب بودن مورد توجه آحاد جامعه است، تحلیل جامعه شناختی عدالت اجتماعی، منطقاً دو گام خواهد داشت: بررسی آنچه که باید به نحوی عادلانه توزیع شود؛ کشف معنا و محتوای بین الاذهانیِ «عادلانه بودن»؛ در پاسخ به پرسش اول به فهرستی از امور دست می یابیم؛ پس پرسش دوم نیز به تفکیک امور توزیع شده قابل طرح خواهد بود. پاسخ به این دو پرسش، فراهم کننده چارچوبی است که آرای فلاسفه و اندیشمندان اجتماعی اعصار مختلف را می توان ذیل آن سامان بخشید؛ به طوری که بتوان تشخیص داد نظر هر صاحب نظری درباره «موضوع توزیع» و «چگونگی توزیع آن» چیست؟
بررسی نقش مطالبات اقتصادی در انقلاب و خیزش کشورهای عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از اواخر سال 2010 کشورهای عربی شاهد انقلاب و خیزش عظیم توده های مردمی است. پرسش مهم این است که عامل وحدت بخش نیروهای مخالف برای آنکه صف واحدی بر ضد نظام سیاسی حاکم تشکیل دهند و این قدرت عظیم را به وجود آوردند، چیست؟ برخی تحلیل گران مطالبه اصلی توده مردم، را «مطالبات اقتصادی» معرفی کرده و نام «انقلاب نان» را بر این خیزش های بزرگ اطلاق کرده اند. با مطالعه آخرین وضعیت اقتصادی این کشورها این نتیجه به دست آمد که گرچه عوامل اقتصادی را می توان به عنوان یکی از انگیزه های خیزش های مردمی در کشورهای عربی شناخت؛ با این وجود آنچه باعث شده توده های عظیم مردمی متحد شوند و خیزش هایی در سطح انقلاب به وجود آورند، فراتر از عوامل اقتصادی است و باید ریشه این عوامل را در «تغییر ارزش ها» جستجو کرد.
بررسی تطبیقی قدرت نرم ایران و ترکیه در عراق و سوریه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا دیپلماسی عمومی ترکیه و ایران را در عراق و سوریه پس از دگرگونی های این کشورها بررسی کند. ایران و ترکیه، به عنوان دو قدرت تأثیرگذار بر تحولات خاورمیانه، می کوشند طبق ماهیت دولت ها، اهداف و خط مشی های خود، دیپلماسی عمومی شان را در عراق و سوریه پیش برند. پرسش اصلی مقاله این است که دیپلماسی عمومی ایران و ترکیه در عراق و سوریه چگونه است؟ تحولات جدید در این کشورها چه تأثیری بر دیپلماسی عمومیایران و ترکیه داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه مقاله این است که دو کشور در رقابت منطقه ای خود از دیپلماسی عمومی و قدرت نرم در کنار قدرت سخت خود استفاده می کنند تا بتوانند نفوذ و هژمونی منطقه ای خود را تثبیت و تقویت کنند. دو کشور فرصت ها و امکانات مناسب و متفاوتی برای بهره گیری از دیپلماسی عمومی در عراق و سوریه دارند. اما موفقیت نسبی ایران و ترکیه به استراتژی دو کشور بستگی دارد و این موفقیت ها و ناکامی ها همیشه و در همه زمینه ها نیست. در این مقاله، از روش توصیفی−تحلیلی استفاده شده است و ابزار گرد آوری اطلاعات از نوع اسنادی−کتابخانه ای است.