فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه زنجیره تامین در سازمان ها از طریق افزایش سطوح تامین منابع و انجام برون سپاری، به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمان ها تلقی می شود. این امر منجربه این شده است که انتخاب تأمین کنندگان مناسب در زنجیره تامین یک رویکرد استراتژیک کلیدی برای سازما نها به شمار آید. هدف این پژوهش ایجاد یک ماتریس تصمی مگیری جهت ارزیابی معیارهای انتخاب تامی نکنندگان صنایع دستی برای جذب گردشگر بیشتر می باشد.در این تحقیق پس از فازی تعیین گردید. ANP شناسایی معیارهای انتخاب تامین کنندگان ، مهم ترین عوامل از طریق تکنیک تاپسیس و نتایج این پژوهش نشان می دهدکه عواملی چون درجه همکاری تامین کنندگان، طول دوره گارانتی محصولات، شرایط پرداخت، قیمت رقابتی، توجه به مشتریان، دوام محصول، از بین عوامل شناسایی شده دارای بیشترین تاثیرگذاری می باشند، و باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند.
متوازن سازی توسعه استانِ مرزی کرمانشاه بر مبنای مدل حکمروایی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
41 - 67
حوزه های تخصصی:
استان های مرزی ایران همواره در فرآیند توسعه با نابرابری، عدم تعادل های فضایی و محرومیت مواجه بوده اند. این مقاله با هدف تعادل بخشی به روند رشد و توسعه شهرستان های استانِ کرمانشاه بر مبنای مدل حکمروایی شایسته ارائه شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی–توسعه ای است؛ جامعه پژوهش، کل استان کرمانشاه و نیز نمونه پژوهش در بخش تحلیل وضعیت تحقق حکمروایی، 101 مورد از کارکنان میانی و پایه ادارات کل سازمان های اجرایی مرتبط با آمایش استان می باشد. پژوهش در 2 مرحله انجام و تحلیل شده است. در مرحله اول، 11 شاخص موثردر روند رشد و توسعه شهرستان های استان مرزی کرمانشاه در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی، شناسایی، انتخاب و در قالب مدل تاپسیس تحلیل شده اند. در مرحله د وم، اصول 6 گانه حکمروایی شایسته ازطریق آزمون فریدمن و آزمونT بررسی و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح توسعه یافتگی دارای شکاف عمیق بوده و ازیک طرف امکان رقابت پذیری اقتصادی در سطح محلی، منطقه ای، ملی و حتی با استان هم جوار در کشور عراق در حداقل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد سه اصلِ مشارکت با مقدار 0.0001، کارایی با مقدار 0.019و اثربخشی با مقدار0.0016 از اصول حکمروایی شایسته، در استانِ مرزی کرمانشاه از شرایط عادی و مناسبی برخوردار نیستند. به همین منظور می توان از مهم ترین راهبردهای مؤثر جهت بهبود شرایط نتیجه گرایی، اثربخشی و مشارکت در استان کرمانشاه، به: تقسیم کار مناسب و تأکید بر شایسته سالاری، گزارش دوره ای از کیفیت ارائه خدمات در شهرستان ها به متولیان امور، تحقق الگوی متوازن توسعه چندمرکزی در استان، تهیه برنامه برای استفاده از ظرفیت هم جواری استان کرمانشاه با کشور عراق با توجه به اشتراکات دو کشور، اشاره نمود.
بررسی ارتباط بین خشکسالی هیدرولوژیکی و پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر لندست در بخش شرقی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
75 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی با خشکسالی هیدرولوژیکی در بخش شرقی منطقه سیستان است. این منطقه با مساحت 875052 هکتار در شمال استان سیستان و بلوچستان، با ارتفاع متوسط 478 متر از سطح دریا قرار دارد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 8 به همراه پایش زمینی، از شاخص های تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و خشکسالی جریان رودخانه، در سال های 2019 و 2021 استفاده شد. همچنین فهرست فلوریستیک منطقه موردمطالعه به روش پیمایشی و به طور تصادفی، در فصول رویشی گیاه در سال های 2019 و 2021 تهیه شد. شکل زیستی گیاهان نیز براساس رده بندی ران کیائر (1934) تعیین گردید. نتایج نشان داد میانگین شاخص شدت خشکسالی در سال های 2019 و 2021 به ترتیب 33/1 و 38/0- برآورد شد. سال 2019 در طبقه نرمال آبی و سال 2021 در طبقه خشکسالی ضعیف شناسایی شد. بررسی تغییرات شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و شاخص خشکسالی جریان رودخانه در سال های موردنظر دارای رابطه همبستگی است. تغییرات پوشش گیاهی حاصل از خشکسالی هیدرولوژیکی، در سال 2021 رخ داده است که بیانگر متأثر بودن پوشش گیاهی از خشکسالی هیدرولوژیک است. بررسی فلور منطقه در سال 2019 نشان داد، گیاهان شامل 191 گونه گیاهی از 141 جنس و 42 تیره در منطقه پراکنش دارند که با حادث شدن شرایط خشکسالی هیدرولوژیکی در سال 2021 تعداد گونه ها به 162 گونه، 123 جنس و 34 تیره کاهش یافته است. طیف زیستی گیاهان به روش ران کیائر نشان داد که در سال 2019، 40 درصد تروفیت ها، 4/18 درصد کریپتوفیت ها، 9/17 درصد همی کریپتوفیت ها، 3/15 درصد فانروفیت ها و 4/8 درصد کامفیت ها را شامل می شود. در سال 2021 تروفیت ها به 7/34 درصد، کریپتوفیت ها به 5/9 درصد، همی کریپتوفیت ها به 4/17 درصد و کامفیت ها به 9/7 درصد کاهش یافته است اما فانروفیت نسبت به سال 2019 بدون تغییر 3/15 درصد باقی مانده است. که بیانگر مقاومت گیاهان فانروفیت به خشکسالی و کمبود آب در منطقه موردمطالعه می باشد.
بازدارندگی سایبری و تحول در دکترین امنیتی-دفاعی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت های ناظر بر موقعیت جغرافیایی در محیط آشوبناک خاورمیانه، فقدان عمق استراتژیک، و آسیب پذیری های ناشی از عدم تقارن عناصر قدرت ملی در مقابل دشمنان و همسایگان، دکترین دفاعی نوین اسرائیل را به سمت پرهیز از جنگ های کلاسیک و بهره برداری از ابزارهای نامتعارف بازدارندگی سوق داده است. این مقاله با مطالعه تحولات دکترین امنیتی-دفاعی اسرائیل به دنبال فهم چارچوب مند ظرفیت های سایبری در شکل دهی به راهبرد بازدارندگی نوین آن در مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی است. در چارچوب مفروضه های بازدارندگی سایبری، مقاله این ایده اصلی را مطرح می کند که؛ اسرائیل با بازتعریف ابزارهای بازدارندگی امنیتی-دفاعی خود، سرمایه گذاری هدفمندی در توسعه توانمندی های بازدارندگی سایبری انجام داده است. راهبرد بازدارندگی سایبری قلمرو مقابله با تهدیدات امنیت ملی اسرائیل را به خارج از مرزها گسترش داده و آسیب پذیری محیطی تهدیدات داخلی را به طور قابل توجهی کاهش داده است. براین اساس، گذار از ابزارهای متعارف نظامی به ابزارهای غیرمتعارف، اسرائیل را به تنظیم راهبردهای امنیتی ملی با محوریت توانمندی سایبری در مقابله با کانون های جدید تهدید ترغیب می کند. آسیب پذیری نظامی در مقابل گروه های مقاومت فلسطینی در جنگ اخیر نشان داد که در برخورد با چالش جدی تر مثل ایران، جنگ نظامی گزینه ای مطلوب برای اسرائیل نیست و پیش بینی می شود که در آینده بازدارندگی سایبری جایگاه ویژه ای در دکترین امنیتی -دفاعی اسرائیل داشته باشد.
تحلیل عوامل موثربر توسعهی رقابت پذیری در گردشگری مذهبی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
80 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه رقابت پذیری گردشگری مذهبی و آزمون آن در محدوده مورد مطالعه (با تاکید برمراسم آیینی شهر زنجان) است. تحقیق حاضر با هدف ایجاد درک و دانشی کاربردی برای سیاست گذاران گردشگری در زمینه شناسایی شاخص های مؤثر بر رقابت پذیری گردشگری مذهبی برمبنای شاخص های رقابت پذیری سفر و گردشگری؛ گزارش مجمع جهانی اقتصاد (2015) است، پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی است و از منظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. در پژوهش حاضر، ابتدا از طریق مطالعه ادبیات نظری و نظرسنجی خبرگان به ارزیابی شاخص ها و گویه های رقابت پذیری گردشگری پرداخته شده است. به منظور تعیین شاخص های اصلی و نهایی رقابت پذیری گردشگری در محدوده مورد مطالعه با نظرسنجی از 15 نفر از متخصصان علمی و اجرایی حوزه گردشگری شهر زنجان استفاده شد. سپس با استفاده از تکنیک دیمتل روابط درونی این شاخص ها از منظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عامل ها و همچنین روابط علّی و معلولی آنها مشخص شد. درنهایت با ارائه مدل به دست آمده از روابط درونی بین متغیرها با استفاده از تکنیک دیمتل؛ آزمون این مدل مفروض اولیه در محدوده مورد مطالعه با مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار PLS انجام شد. نتایج بررسی برازش مدل های اندازه گیری، مدل ساختاری و مدل کلی در سطح اطمینان 95% نشان داد که مدل به صورت کلی معنادار و تمامی مسیرهای اصلی پژوهش پذیرفته شدند و مدل دارای برازش و قدرت تبیین کنندگی مناسب است. معیار شرایط و چارچوب قانونی در محدوده مورد مطالعه به میزان اهمیت 86/0، 83/0 و 73/0 به ترتیب بر معیارهای بهبود زیرساخت، آمادگی محیطی و منابع فرهنگی- طبیعی و در کل بر بهبود رقابت پذیری مراسم آیینی شهر زنجان تأثیر دارند و از میان گویه های فرعی این متغیر های مکنون مؤثر در بهبود رقابت پذیری؛ متغیر فرعی بازاریابی، برند سازی و بهبود تصویر مقصد گردشگری مذهبی در سطح بین المللی با میزان تأثیر 98/0، همچنین؛ متغیرهای فرعی برنامه ریزی مشارکتی جامع و یکپارچه نهادهای ذی مدخل گردشگری مذهبی و تمایز ناملموس، تجربه های تعاملی معنادار نوآور و آینده گرا با میزان تأثیر 86/0 بیشترین میزان تأثیر را داشته اند.
استراتژی موثر بازاریابی محصولات گلخانه ای در مناطق روستایی شهرستان جیرفت با تاکید بر مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
105 - 120
حوزه های تخصصی:
کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصادی کشورهای دنیا است و نقش آن در توسعه و ثبات اقتصادی و سیاسی و بین المللی انکار ناشدنی است. توسعه کشاورزی مهمترین اولویت در برنامه های توسعه ملی کشورهای در حال توسعه محسوب می شود و از مهمترین بخش های تاثیر گذار در اقتصاد ایران می باشد، که نقش مهمی در استقلال سیاسی و اقتصادی کشور ایفا می کند. در کشور ایران، بخش کشاورزی به جهت تأثیر فراگیری که در زمینه رفع چالش های اقتصادی - اجتماعی (تأمین استقلال و امنیت غذایی، ایجاد اشتغال، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست) در طول تاریخ و درینه این کشور داشته، از جایگاه مهمی برخوردار و ضرورت انجام سرمایه گذاری های جدید در این بخش را آشکار می سازد. بنابراین توجه به تولید گلخانه ای از نظر سبزیجات و صیفی جات، به عنوان یکی از بخش های پر بازده در امر بازاریابی محصولات کشاورزی تبدیل شده است. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف شناسایی محدودیت توسعه کشت گلخانه ای و استراتژی موثر بازاریابی محصولات آن در مناطق روستایی شهرستان شهرستان جیرفت است. هدف بررسی عوامل و محدودیت های توسعه کشت های گلخانه ای در مناطق رو ستایی شهرستان جیرفت است. برای این منظور، جامعه آماری این پژوهش 5 منطقه دهستان روستایی شهرستان جیرفت است، که در سال سال های اخیر به دلایل فعالیت های متنوع گلخانه گلخانه ای و داشتن شرایط لازم جهت صادرات گلخانه گلخانه ای توجه زیادی از کشاورزان و کارشناسان این حوزه را به خود جلب کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی(پرسشنامه) و توزیع آن بین 30 کارشناس متخصص در حوزه کشاورزی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. به منظور شناخت نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای بازاریابی محصولات گلخانه ای، از مدل استراتژیک SWOT استفاده شد و سپس به کمک ماتریس QSPM، مهمترین راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک بازاریابی در روستاهای منطقه شناسایی و تعیین اولویت شد. نتایج ماتریس داخلی و خارجی نشان داد، راهبرد در مناطق شهرستان جیرفت در یک موقعیت تهاجمی قرار گرفته است، که این به معنای دارا بودن حداکثر قابلیت و توانایی برای تحقق چشم چشم انداز مورد نظر است. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس ارزیابی کمی، چشم چشم انداز مدنظر برای پتانسیل های بازاریابی محصولات گلخانه ای این منطقه، برای تحقق موقعیت رقابتی در 4 مورد گنجانده شد، که اولویت اول با «مستعد بودن منطقه جهت سرمایه گذاری و تثبیت موقعیت قطبی منطقه» است.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط کشورهای شمال اقیانوس هند بر تدوین سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
90 - 115
حوزه های تخصصی:
رفتار سیاسی یک کشور در عرصه فرامرزی و جهانی، برگرفته از ژئوپلیتیک و اهداف معطوف به آن است. امروزه کشورهای دنیا تلاش می کنند با بهره گیری از عوامل ژئوپلیتیکی و سایر عوامل مؤثر بر قدرت ملّی نسبت به اتخاذ سیاست گذاری های مناسب در راستای پیشرفت همه جانبه، اقدام نمایند. با توجه به تغییرات موجود در نظام بین الملل، ایران نیز همگام با سیاست های جهانی، درصدد بازتعریف سیاسى و تبیین نقش و جایگاه منطقه اى و بین المللى خود است. بدون شک حفظ و ارتقاى چنین جایگاهى، تنها با ارائه هدفى جدید و واگذارى به پارادایم جدید، یعنى دسترسى به یک قدرت منطقه اى، امکان پذیراست. تبدیل شدن ایران به یک هژمون منطقه اى البته نه به صورت مکانیکى و فیزیکى و یا صرفاً ایدئولوژیکى، بلکه به صورتى که بتوان از قدرت هاى رقیب در منطقه جلوتر رود، نیاز به برنامه ریزى جامعی دارد. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش تفسیری تحلیلی، در تلاش است تا با فرض وجود رقابت های گسترده بین قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در حوزه شمال اقیانوس هند، با توجه به نقش و عملکرد کشور ایران در آب های اقیانوس هند، ابتدا به تبیین و تحلیل رابطه نقش ژئوپلیتیک شمال اقیانوس هند در تدوین سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران پرداخته و سپس به ابعاد گوناگون عوامل ژئوپلیتیکی در نقش آفرینی ایران در این منطقه، بپردازد و در نهایت به ارائه ی راهکار هایی برای بهبود عملکرد سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران در این پهنه ی مهم بپردازد. در این راستا، کشور ایران با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین منافع اقتصادی و امنیت ملی خود تولید می نماید.
نسبت تطابق رویکردهای هیدروپلیتیک و اصول حاکم بر رودهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
15 - 40
حوزه های تخصصی:
نظام حقابه یا رژیم حقوقی منابع آبی مشترک، همچنان اصلی ترین دغدغه کشورهای واقع در حوضه رودهای بین المللی است. دراین باره، به دلیل اختلاف دیدگاه کشورهای ساحلی واقع در حوضه این رودها، بر سر میزان و چگونگی بهره برداری از این منابع، تعیین رژیم حقوقی این رودها همچنان سخت و لاینحل می نماید. درمجموع رویکرد و گونه برهم کنشی دولت ها در بهره برداری از این منابع، منبعث از دو دیدگاه است: دیدگاهی که ضمن پذیرش مسئله کم آبی، با اعمال مدیریت صحیح، آب را عاملی مهم در همکاری های منطقه ای در نظر می گیرد. در مقابل دیدگاه دوم، با توجه به قطعی بودن کشمکش و بی ثباتی بر سر منابع طبیعی، منازعه و بحران را بر سر منابع آبی مشترک نیز قطعی می داند. بر این اساس، پژوهش حاضر با ماهیت تحلیل محتوی، در پیگیری این سؤال که؛ چه نسبتی بین اصول حاکم بر رودهای بین المللی و رویکردهای هیدروپلیتیکی کشورهای حوضه ی این رودها وجود دارد؟ بر این فرض استوار است که جایگاه جغرافیایی (روابط بالادستی- پایین دستی) و موقعیت هیدروهژمونی کشورهای ساحلی، در اتخاذ اصول حاکم بر رودهای بین المللی مؤثر است. بررسی داده ها و اطلاعات موردنیاز مقاله که به روش کتابخانه ای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوری شده است، ضمن تائید فرضیه و اثرپذیری رویکردهای هیدروپلیتیک از دو عامل موقعیت جغرافیایی و هیدروهژمونی، به این نتیجه رسیده است که؛ اصول با رویکردهای همکاری محور از سوی کشورهای پایین دستی و یا با وزن ژئوپلیتیک پایین، و اصول با رویکردهای منازعه محور از سوی کشورهای بالادستی و یا با وزن ژئوپلیتیکی بالا، موردتوجه و پذیرش بیشتر بوده است.
Iran's Geopolitical Power and the Normalization of Relations Between the UAE and Israel(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
173 - 199
حوزه های تخصصی:
This study aims to investigate the role of Iran's geopolitical power in aligning and normalizing relations between the United Arab Emirates and Israel. The findings show that Iran's growing power and threats in the Middle East geopolitics over the past decade have played an important role in normalizing UAE-Israel relations. Although the convergence and unification of the two countries have been done for the purpose of power balancing, the UAE, due to the lack of serious and immediate security threats, simply out of concern for Iran's hegemony and growing power in the region, aims to establish a policy of closeness with Israel. This is correlated to the fact that the Zionist regime has felt a severe and immediate security threat due to the increase in regional power, as well as Iran's influence near its borders and the rise of the Resistance Front over the past decade, and thus aimed at creating a balance of threat against Iranian threats, therefore striking alliance with the Gulf states, including the UAE, has become a foreign policy priority.
بررسی تطبیقی گفتمان سیاست خارجی دولت روحانی و دولت احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
215 - 240
حوزه های تخصصی:
با فهم نظام و ساختار معنایی دولت ها، می توان به تحلیل، بررسی و حتی پیش بینی رفتار و سیاست خارجی آنان پرداخت. در پژوهش حاضر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره های دولت یازدهم و دوازدهم بر مبنای تحلیل گفتمان اعتدال و در مقایسه ای با گفتمان عدالت محور دولت احمدی نژاد مورد بررسی قرار می گیرد. به طور کل با به قدرت رسیدن حسن روحانی، شاهد حضور گفتمانی جدید بر ساختار معنایی دولت هستیم. بر این اساس این پرسش مطرح می شود که تغییر گفتمان عدالت محور دولت احمدی نژاد به گفتمان اعتدال روحانی، چه تاثیری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته است و در پی کسب چه اهدافی است؟ یافته های پژوهش حاضر که برای پیشبرد مباحث خویش از روش ترکیبیِ توصیفی- تحلیلی بهره گرفته است، حاکی از آن است که سیاست جمهوری اسلامی ایران بر اساس گفتمان اعتدال، رویکرد مبتنی بر تعامل گرایی موثر و سازنده را در راستای بهبود و گسترش روابط با کشورهای منطقه و نظام بین الملل موجب گردیده است و رفتار مبتنی بر تعامل و تفاهم را جایگزین رفتار مبتنی بر تقابل و تهاجم کرده است.
بررسی آثار اقتصادی و اجتماعی تخصیص اعتبارات دولتی توسط شورای برنامه ریزی و توسعه استان ها در پهنه سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
61 - 79
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی از اهداف اساسی تمام کشورهای دنیا بهشمار می رود که تاکنون عوامل متعددی تأثیرگذار برای این هدف ارائه شده است. بودجه عمرانی دولت یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل تأثیرگذار در رشد اقتصادی است. اگر دولت مرکزی نتواند تغییرات اساسی را مطابق با نیازها و سلایق منطقه ای ایجاد کند تأمین کالاها و خدمات عمومی کارایی خود را از دست می دهد و دولت های محلی می توانند باعث بهبود کارایی گردیده و این بهبود کارایی از طریق آگاهی دولت های محلی از شناخت نیازها، ظرفیت ها و سلیقه های افراد محلی به وجود می آید. با شناخت نیازها و استعدادها، بهره وری افزایش نموده و درنهایت میزان تولید افزایش می کند. در ایران شورای برنامه ریزی و توسعه استانها نحوه تخصیص بودجه سالیانه استان ها را در اختیار دارند و طی سال های متمادی است که این شورا بودجه استان ها را به امور مختلف (بودجه امور عمومی، بودجه امور دفاعی، بودجه امور اقتصادی و بودجه امور اجتماعی) و شهرستان ها تخصیص می دهد. هدف تحقیق حاضر بررسی آثار اقتصادی تخصیص اعتبارات تملک دارایی سرمایهای استانی توسط شورای برنامه ریزی و توسعه استانها در پهنه سرزمین ایران است. داده های این تحقیق از طریق سایت مرکز آمار ایران برای تمام استان ها طی سالهای 1390-1398 جمع آوری شدهاست. این تحقیق از نظر هدف کاربردی میباشد و با استفاده از روش داده های تابلویی حداقل مربعات معمولی در محیط برنامه ایویوز تجزیه وتحلیل انجام شده و نتایج آن نشانمی دهد که با یک درصد افزایش در بودجه امور اقتصادی، تولید ناخالص داخلی سرانه بهاندازه 0.241848 درصد افزایش می کند. با یک درصد افزایش در بودجه امور خدمات عمومی، تولید ناخالص داخلی سرانه به اندازه 0.102297 درصد افزایش می کند، با یک درصد افزایش در بودجه امور اجتماعی، تولید ناخالص داخلی سرانه به اندازه 0.09448 درصد افزایش می کند و با یک درصد افزایش در بودجه امور نظامی، تولید ناخالص داخلی سرانه به اندازه 0.074006 در صد افزایش می یابد ازآنجایی که یکی از اهداف اساسی دولت ها رسیدن به رشد اقتصادی است، سیاست مداران، برنامه ریزان به خصوص شورای برنامه ریزی و توسعه استانها بهخاطر رسیدن به این هدف مهم باید توجه بیشتری در تخصیص بودجه به امور اقتصادی، امور عمومی و بودجه های بخش آموزش و بهداشت نماید تا از طریق آن بهره وری نیروی کار و درنهایت رشد اقتصادی کشور را افزایش دهند.
تحلیل تاثیرات تحریم های اقتصادی بر کیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: روستاییان ساکن در بخش مرکزی شهرستان کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء و توسعه کیفیت زندگی روستاییان به عنوان عاملی در جهت افزایش رفاه، کاهش نابرابری های روستا - شهری و دستیابی به توسعه پایدار روستایی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این درحالی است که تحریمهای اقتصادی ابعاد مختلف زندگی مردم ایران از جمله روستاییان را تحت تاثیر قرار داده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر تحریم های اقتصادی (سال های 1397 تا 1399) بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان کاشمر انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهشهای کمی، از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از جهت روش، در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی به شمار می آید. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات اسنادی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (951/0) محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل روستاییان ساکن در 13 روستای، بخش مرکزی شهرستان کاشمر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای 05/0، تعداد 369 خانوار به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش با توجه به سطح معناداری 00/0 کلیه شاخص ها در آزمون T تک نمونه ای، بیانگر آن است که تحریم های اقتصادی تاثیرات قابل توجهی بر ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی روستاییان برجای گذاشته است. همچنین مقادیر میانگین ها نشان می دهد که به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر تحریم ها در بعد ذهنی مربوط به شاخص های امید به آینده (02/4) و رضایت از زندگی (81/3) و در بعد عینی بیشترین تاثیر بر توانایی پس انداز (43/4) و قدرت خرید (39/4) روستاییان و کمترین تاثیر بر شاخص بهداشت و سلامت (78/3) می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل شاخص انتخاب ارجحیت( psi)، با توجه به امتیاز نهایی به ترتیب روستای تربقان(095/3) و جردوی(416/2)، بیشترین و کمترین میزان تاثیر را از تحریم های اقتصاد ی پذیرفته است.
The Right to War and Katechon in the Geopolitics of Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
86 - 113
حوزه های تخصصی:
Conducting a special military operation in Ukraine has created a crisis in legal and geopolitical order. Political documents such as ``On the Historical Unity of Russians and Ukrainians`` and ``on conducting a special military operation`` cannot be truly re-read except by re-interpreting the geopolitico-theological texts of the Heideggerian theoreticians of the Russian Katechonic identity. By re-visiting the theory of Katechon, this article aims to examine the so-called Katechontic identity of Russia in the geopolitics of crisis and the dimensions of the Russian mindset in intervention in legal rule making in the global state of war. In fact, the main question of this article is how the Katechonic identity of Russia is defined in apocalyptic geopolitics, and theories such as neo-Eurasianism and National Bolshevism, based on theological and philosophical foundations, have worked to prepare an anti-legal order beyond the international legal order? The Russo-Ukrainian War is the main case. This article is in the framework of radical political theology, critical theory in international law and critical geopolitics.
Assessing the Regional Policies and Geopolitical Convergence of Iran-Russia in the Eurasian Economic Union(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
268 - 289
حوزه های تخصصی:
اThis paper discusses the regional policies of Russia and Iran and examines their role and relationship with the Eurasian Economic Union. The data required for the research was obtained from international organizations and the research has done by descriptive-analytical method from a critical view. The Islamic Republic of Iran, which had been excluded for four decades from regionalism processes and membership in regional organizations of East and West, recently has followed cooperation and convergence with the Eurasian Economic Union (and The Shanghai Cooperation Organization). Signing the Interim Free Trade Agreement between the Islamic Republic of Iran and the Eurasian Economic Union in May 2018 was an essential step for Iran to enter the regional arrangements. The USA withdrawal from the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), extensive USA sanctions against Iran in Trap’s administration (maximum pressure), and Russia's geopolitical dilemma and western sanctions have led Russia and Iran to cooperate within the framework of the Eurasian Economic Union as a geopolitical necessity. In this context, the present paper analyzes influential factors that have fostered bilateral relations between the two countries and the EEU-Iran. The results show that despite the economic name of the Agreement, its political and geopolitical goals are the main priority for the Russian Federation and the Islamic Republic of Iran. The absence of economic complementary, distrust, and political and geopolitical challenges are significant obstacles to this Agreement and relationship.
راهبردهای سیاست خارجی روسیه در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
187 - 214
حوزه های تخصصی:
اصولاً، قدرت، منافع، نقش، مسئولیت و رفتار بازیگران در سیستم بین الملل سیستمیک می باشد. بنابراین نقش بازیگران متغیر و همراه با تغییرات در سیکل قدرت بازیگران منقبض و منبسط می شود. روسیه یکی از بازیگران مهم سیستم بین الملل می باشد که در دوران حیات خود، نقش های انقباضی و انبساطی را در سیاست خارجی با توجه به تحولات در محیط پیرامونی و قدرت خود تجربه کرده است. این پژوهش با مفروض انگاشتن، تحولات قدرتی و نقشی و همگامی منافع و قدرت بازیگران در سیستم بین الملل و متعاقب آن لزوم تناسب نقشی در سیاست خارجی با توجه به واقعیت های قدرتی سعی در بررسی راهبردهای سیاست خارجی روسیه در منطقه خاورمیانه دارد. ماحصل پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی اشاره به این مسئله دارد که با افزایش و احیای قدرت روسیه در سیستم بین الملل، منافع و نقش آن نیز افزایش و نقش آفرینی در مناطق پیرامونی از جمله منطقه خاورمیانه با توجه به اهمیت و تاثیر آن در ساخت بین المللی قدرت در دستور کار سیاست خارجی آن قرار دارد، بر این اساس راهبرد روسیه در این منطقه با توجه به تهدیدات و منافع ملی این کشور متنوع و از چندجانبه گرایی محلی تا راهبردهای تنشی و ائتلافی متغیر می باشد.
بزنگاهِ هوش مصنوعی و تغییر امرژئوپلیتیکال: آموزه ای برای ساخت فراژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
179 - 204
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر، با گسترش انقلاب صنعتی چهارم و رشد روند های فرافناورانه ای مانند هوش مصنوعی به عنوان یک بزنگاهِ حساس بین المللی، ژئوپلیتیک دچار تغییر و تحول شده است. اساساً آشنازدایی از بستر های علمی سیاست خارجی و روابط بین الملل در خوانش های کلاسیک و روایت سازی هایی از مسئله وارگی و مسئله بودگی سیال در این حوزه با تأکید بر روند هایی چون هوش مصنوعی و کلان داده ها منجر به تغییر ژئوپلیتیک به فرا – ژئوپلیتیک شده که این تحولات و ترتیبات نوین بستری برای تغییر رقابت های بین المللی است. این مقاله با مفروض گرفتن رقابت های ژئوپلیتیکی دولت ها در قالب هوش مصنوعی و با بهره گیری از روش تحلیلی – توصیفی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ژئوپلیتیک چگونه توسط هوش مصنوعی و کلان داده ها دچار تحول شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی منجر به بازطراحی کارکرد ژئوپلیتیک در عصر کلان داده ها و رقابت های الگوریتمی گردیده است.
امکان سنجی تشکیل ائتلاف ژئوکالچر منطقه ای با محوریت جشن نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
89 - 114
حوزه های تخصصی:
ائتلاف ها و سازمان های منطقه ای در جهان کنونی که به سمت نظم چندقطبی در حرکت است، برای تأمین منافع کشوهای عضو ضروری به نظر می رسد. کشورهای موجود در سه منطقه آسیای مرکزی، آسیای جنوب غربی و غرب آسیا به دلیل نداشتن یک اتحادیه منطقه فراگیر و کارآمد و دوری گزینی از منطقه گرایی نتوانسته اند به درستی از ظرفیت های این مناطق استفاده کنند و وجود اختلاف ها و خلاء قدرت فراگیر، این مناطق را به محل تنازع قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل کرده است. پژوهش پیش رو با استفاده از روش ترکیبی (توصیفی – تحلیلی و پیمایشی) و تحلیل برنامه ریزی راهبردی SWOTو با استفاده از اطلاعات و داده های اِسنادی و کتابخانه ای و کسب نظر 30 تن از کارشناسان خبره جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای و زبان و ادبیات فارسی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و قزاقستان، به امکان سنجی تشکیل یک ائتلاف منطقه ای با محوریت جشن و فرهنگ نوروز پرداخته است. نتایج نشان داد که باوجود اختلافات و ضعف های موجود در زمینه تشکیل اتحادیه نوروز، امتیاز نهایی 2.56 از 5 به دست آمده است که نشان گر بالا بودن احتمال تشکیل اتحادیه می باشد، هرچند افزودن استراتژی های اقتصادی و ژئواکونومیک برای تکوین چنین ائتلافی، ضروری است.
Globalization and Marsh’s Environment-Population in Iraq using GIS Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
171 - 185
حوزه های تخصصی:
Iraq's Hammar marsh was a key region for food production economically. The Hammar marsh's ecosystem had started to deteriorate by 1980 because of the war. Ever since then it has had serious issues brought on by both natural and human causes. We highlight these issues, their links, and how social and economic forces led to environmental deterioration in this essay by focusing on globalization. We measured changes in ecological, economic, and social systems using a variety of metrics during the last 20 years in order to quantify the issues and chronicle the changes. Significant climatological changes, including decreases in precipitation and humidity as well as temperature rises, have influenced environmental deterioration in the Hammar marsh. The Hammar marsh's social structures were also subjected to a great deal of stress, including as conflict and sanctions. To determine how the environment has changed across three periods between 2002, 2012, and 2022, we computed and examined categorization changes in Landsat images. Throughout the research region, changes in climatological variables were linked to changes in the vegetation and water.
نقش جغرافیای انسانی در بحران افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
45 - 68
حوزه های تخصصی:
جغرافیا یکی از مهمترین شاخصهای تعیین کننده ثبات یا بی ثباتی در کشورها است. در حقیقت جغرافیا بستر بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها و حتی روابط میان آنها با همسایگانشان می باشد. افغانستان از نمونه های بارز اینگونه کشورها است. جغرافیای این کشور به لحاظ تاریخی بحران خیز است. در طول تاریخ همواره جنگ، ناامنی، بی ثباتی سیاسی، فقر و اختلافات داخلی دامن گیر این کشور بوده است. لذا نظر به اهمیت و جایگاه بحران ساز افغانستان، هدف پژوهش حاضر تبیین بنیادهای جغرافیای انسانی در بحران های این کشور است. این پژوهش تحلیلی- توصیفی، ترکیبی از نظریه هاگت و تئوری کوهن است. در این روش به تبیین بسترها و زمینه های بحران ساز در افغانستان از منظر جغرافیای انسانی پرداخته شده است. روش جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش، روش کتابخانه ای است. براساس یافته های پژوهش، تمام بحران های افغانستان از منظر جغرافیایی انسانی، ناشی از ناهمگونی های انسانی و مداخلات ابرقدرت ها بوده که باعث شکننده گی، نا آرامی و بحران خیز ماندن این کشور شده است. اختلافات مرزی و رودخانه ای، حائل بودن بین قدرتها، محصور بودن در خشکی، قرار گرفتن در منطقه شکننده و تحت فشار، تعدد همسایگان، تغییر مسیر رودهای مرزی، قومیت گرایی، بنیاد گرایی افراطی و تروریسم، تعصبات زبانی و فرهنگی، مهاجرت و محرومیت، کم سوادی، جدایی طلبان دو طرف مرز و کشت و قاچاق مواد مخدر از مهم ترین عوامل بحران زا و اختلاف برانگیز جغرافیایی و جغرافیای انسانی افغانستان هستند که منشأ اختلافات با همسایگان را نیز تشکیل میدهد. عوامل مذکور از جمله علل پایدار جغرافیایی اند که نقش جبری در خلق بحرانها و اختلافات دارند. این عوامل مانع همبستگی، تشکیل یک دولت ملی و شکل گیری هویت ملی در افغانستان شده اند.
Analyzing the Role of Climate in the Spatial Distribution of the Robbery Phenomenon and Threats to National Security (Case Study: Cities of Isfahan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
200 - 228
حوزه های تخصصی:
Robbery is considered as one of the human crimes which has a long history in different societies. This phenomenon underwent many changes over time; however, the only thing which remained constant since its emergence is its ugly and heinous nature. In this regard, the present study aimed to evaluate the role of climate and its changes in the spatial distribution of the crime of robbery in the urban level of Isfahan Province. After obtaining the statistical yearbook of Isfahan Province in the form of SWARA, ARAS, and cluster analysis multi-index techniques, the data related to the crime of robbery among the cities in Isfahan Province were weighted, ranked, and clustered. Pearson correlation coefficient and linear regression were used to measure the relationship between robbery and three parameters of elevation, temperature, and precipitation which its maps were prepared through Kriging method in ArcGIS Software. The results of SWARA technique indicated that the robbery of the in-car accessories weighting 0.170 ranked first and the robbery from public buildings weighting 0.085 ranked last. The results of the ARAS Technique indicated that Chadegan city ranked first based on the robbery, Fereydounshahr ranked second, Semirom city ranked third and Naien city ranked fourth. The results of Pearson correlation coefficient and linear regression indicated that there is a significant correlation between crime occurrences in the urban level of Isfahan Province and elevation, temperature and precipitation. Considering the three parameters of elevation, temperature, and precipitation, most of the crime was committed in the southern and western parts of Isfahan Province (i.e., Semirom, Daran, Fereidounshahr and Khansar). The central and northern parts of Isfahan Province (i.e. Ardestan, Kashan, Mobarakeh and Khor cities) had the least rate of the crime of robbery.