فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوواقع گرایی که همچنان دولت را به عنوان بازیگر اصلی صحنه سیاست بین الملل می داند روایتی قدرتمند از واقع گرایی است که می گوید تا وقتی نظام بین الملل اقتدارگریز باشد کشمکش بر سر قدرت و امنیت ادامه خواهد داشت. نو واقع گرایی عمیق ترین و دقیق ترین نقدها را بر پروژه های اصلاح طلبانه در سیاست بین الملل وارد ساخته است. از همین رو شگفتاور نیست که این مکتب آماج اصلی حمله کسانی قرار گرفته است که چارچوب ذهنی شان اصلاح طلبانه یا انتقادی است. این نظریه که محصول چالش نظریه رفتاری و نظریه وابستگی متقابل است به رغم انتقاداتی که از منظرهای گوناگون بر آن شده است، کماکان توانسته سلطه خود را را حفظ نماید. نوشتار حاضر تلاش دارد ضمن پرداختن به چگونگی ظهور نو واقع گرایی، مبانی فکری- فلسفی و نیز عناصر اصلی این نظریه، دیدگاه های منتقدان نظریه واقع گرایی را مطرح و بررسی نماید.
نظریه نهادگرایی نئولیبرال و همکاری های بین المللی
حوزه های تخصصی:
سازه انگاری: از روابط بین الملل تا سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشروطیت و لیبرالیسم ؛ قانون به مثابه آزادی
حوزه های تخصصی:
تاریخ معاصر ایران مشحون از تلاش هایی است که به منظور ایجاد تغییری بنیادین در حوزه عمومی کشور صورت گرفته است. دگرگون خواهی در مواجهه ایرانیان با تمدنی جدید که قدرت هژمونیک خود را در حوزه های تکنولوژیک، معرفتی و سیاسی بر ایران تحمیل می کرد، به حسی جمعی دامن زد که زمینه ورود کلماتی چون «پروقره»، «پروتستانتیزم»، «مشروطیت»، «اوولوتسیون»، ... را در ادبیات سیاسی این دوران فراهم کرد. ایرانیان در برخورد با تمدن غرب با مشاهده تفاوت های شگرف این موجودیت بیگانه به درکی متمایز از خود و جایگاه خود رسیدند که به کلی متفاوت از نگاهی بود که تاآن روزگار به خود و جامعه ایران داشتند. این تمایز و تغییر نگرش ها نسبت به فرهنگ و نظام اجتماعی خودی به خوبی در سفرنامه ها، سیاحت نامه ها و زندگی نامه های خودنوشت مسافران فرنگ قابل مشاهده است. این مسافران در نوشته های خود به ویژگی هایی از این فرهنگ و ساختار اجتماعی خودی اشاره می کنند که پیش از این در مرکز توجهات آنها قرار نداشته بود. نکته قابل توجه دیگری که در این رسالات به چشم می خورد، موضع گیری این مسافران نسبت به فرهنگ خودی و غیرخود –تمدن غربی- است. حاصل اولین برخورد این عده با تمدن غرب حیرت و مفتون زدگی بود. البته شاید باید به این عده حق داد که با مشاهده دستاوردهای تکنولوژیک و اجتماعی غرب و فاصله آن با وضعیت ایران با چنین احساسی روبرو شوند، اما فارغ از این نوع قضاوت ها، نتایج این مفتون زدگی لزوماً مثبت نبوده است و در تجویزهایی که این عده و خوانندگان این متون در آینده برای کشور ایران کردند، این نوع مفتون زدگی تأثیرگذار بوده است.
مطالعات پسا استعماری، نقد و ارزیابی دیدگاه های فرانتس فانون، ادواردسعید، و هومی بابا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسااستعماری یکی از جدی ترین حوزه های مطالعاتی جدید در زمینه فرهنگ کشورهای در حال توسعه و متمرکز بر رابطه فرهنگ و امپریالیسم در این کشورها در دوره پس از پایان حاکمیت استعماری عمدتا غربی است. امپریالیسم فرهنگی تاثیر قاطعی بر تشکیل هویت، شیوه زندگی و زیست فرهنگی مردم در سراسر جهان داشته است. فرانتس فانون، ادوارد سعید و هومی بابا سه چهره اصلی و شاخص مطالعات پسااستعماری و نیز رویکرد فرهنگی - روانشناختی امپریالیسم به ویژه از منظر شرقی می باشند. این حوزه از مطالعات بیش از عوامل اقتصادی، بر نقش عوامل شناختی و فرهنگی تکیه می کند و با تاکید بر عامل دانش در مقابل جوامع غربی، غیریت سازی می نماید و نه تنها بر عوامل مادی ایجاد سلطه استعماری، بلکه بر نقش گفتمان و ایدئولوژی تاکید می کند. نوشتار حاضر ضمن بحث پیرامون مطالعات پسااستعماری، به بررسی اندیشه های فانون، سعید و هومی بابا و نیز تاثیر و تاثر آن ها می پردازد.
روش شناخت در مکتب نئورئالیسم
حوزه های تخصصی:
پس از مرگ هانس یواخیم مورگنتا در جولای 1980، مکتب جدیدی در سیاست بینالمللی ظهور کرد که نئورئالیسم نام گرفت. مهمترین اندیشمند این مکتب، کنت والتز است که با انتشار کتاب «نظریه سیاست بینالملل»، اصلاحاتی در رئالیسم مورگنتا اعمال کرده و در تحلیل نظم و ناامنی بینالمللی کوشیده است. در مقاله حاضر، مهمترین تمایزهای رئالیسم و نئورئالیسم را با استناد به کتاب والتز بررسی کرده و به این پرسش، پاسخ میدهیم که روش شناخت و تحلیل امنیت بینالمللی در مکتب نئورئالیسم چگونه است؟ در پاسخ، ابتدا افزودههای روششناختی و مفهومی نئورئالیسم بر رئالیسم را بررسی و با مرور مفروضات و مفاهیم کلیدی نئورئالیسم، چهار ایده اساسی این مکتب را مورد بحث قرار میدهیم. به نظر نگارنده، مکتب نئورئالیسم، از طریق بازاندیشی در مفروضات ذاتگرایانه رئالیسم و نیز توجه به ماهیت و منطق پویای امور و برداشتها، از قابلیت توضیحدهندگی بیشتری نسبت به رئالیسم، در حوزه امنیت بینالملل برخوردار است.
نقد و ارزیابی نظریه نظام جهانی: موافقان و منتقدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پیش فرض اصلی دیدگاه نظام جهانی این است که جهان جدید از یک اقتصاد جهانی سرمایه داری تشکیل شده و دولت های ملی بخش هایی از یک کل هستند و برای فهم تعارض های طبقاتی داخلی و نزاع های سیاسی دولت خاص باید اقتصاد جهانی شناخته شود. بدین ترتیب است که والرشتاین، این سوال تحقیقی را پیش روی خود قرار می دهد که تاثیرات اقتصاد جهانی از قرن شانزدهم بر توسعه مرکز، پیرامون و غیرپیرامون چگونه بوده است؟ این دیدگاه با گشایش یک مسیر جدید تحقیقاتی برای طرفداران آن سهم شایسته ای در ادبیات توسعه ایفا نموده است. با این وجود از اواسط دهه 1970 به تدریج گروهی از منتقدین همچون «موریس زایتلین»، «چارلز تیلی»، «ثدا اسکاچپل» و...، دیدگاه نظام جهانی را به ارائه یک مفهوم سخت و شی گونه از نظام جهانی و غفلت از موارد خاص توسعه و برجسته نمودن تحلیل اقشار اجتماعی در مقابل تحلیل های طبقاتی، متهم ساخته اند که به برخی از آن ها توسط والرشتاین پاسخ داده شده است. در نوشتار حاضر تلاش شده است ضمن نقد و ارزیابی نظریه نظام جهانی به بررسی دیدگاه موافقان و منتقدان این نظریه پرداخته شود.
درآمدی بر علم بازتعریفی در نظریه روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ جامعه/دولت ها می تواند در روندی متشکل از نوعی ساختارِ اخلاقیِ علمی/ نسبی، فرآیندِ اندیشیدن علمی، با دستورکارِ شناختِ پویای واقعیت پیش رود. اخلاق فوق الذکر، خود، روندی متشکل از رفعِ دشواری ها به عنوان ساختار، تعامل پویای دانسته های انسان ها، به عنوان فرآیند و دستور کار، ضرورت شناخت روا و پایا را هدف گرفته است. فرآیندِ اندیشیدن علمی هم به ترتیب از سازگاری دانش با امر واقع، تعامل پویا میان مفاهیم انتزاعی و انضمامی، و شناخت غیر مطلق گرا پدید آمده است. این ساختارها، فرآیندها و دستور کارها در حوزه مناظرات رشته روابط بین الملل، فرهنگ علمی به منظور تبیین و فهم روابط بین الملل را شکل داده و بازتعریف می کنند تا دانش این رشته، در عرصه نظری (تصمیم گیری) و در عرصه عملی (کنش و واکنش ها)، را در دامنه ای از اکتشاف/ چیستی (explorative)، توصیف/ چگونگی(descriptive)، و تبیین/ چرایی و پیش بینی هدف قرار دهد. در این پارادایم، ابزار و شیوه های دانش (روش و شناخت شناسی) و موضوع و محتوی (هستی شناسی) آن هم بازتعریف می شود.
«زیست جهان یا نظام؟»، «زیست جهان و نظام؟» (بررسی تلفیق در اندیشه یورگن هابرماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تلفیق در آرای هابرماس مورد بررسی قرار گرفته است. در اندیشه های فلسفی و اجتماعی هابرماس تلفیق نظری در سه موضع اتفاق می افتد: تلفیق میان ذهن و عین، تلفیق میان عاملیت و ساختار و سرانجام تلفیق میان دو نوع دموکراسی مشورتی و قانونی. تلفیق عاملیت و ساختار در اندیشه هابرماس خود در دو سطح رخ می دهد: نخست تولید و بازتولید زیست جهان، حوزه عمومی و جامعه مدنی از طریق کنش ارتباطی و دوم تلفیق میان زیست جهان و نظام. تلفیق در سطوح میان ذهن، عین و عامل و ساختار از نوع تلفیق میان «زیست جهان، حوزه عمومی و جامعه مدنی» دارای ویژگی تولید و بازتولید است، در حالی که تلفیق در سطح «زیست جهان» و «نظام» و «دموکراسی مشورتی» و «دموکراسی قانونی» دارای خصلت کارکرد متقابل دو سوی تلفیق برای یکدیگر است. اندیشه تلفیقی هابرماس نقش پررنگ تری به عاملیت می دهد تا ساختار و همچنین خواهان افزایش نیروی بخش های غیررسمی جامعه در مقابل بخش های رسمی است. هابرماس در تمایز میان زیست جهان و نظام، آنها را بیش ازحد جدا و متمایز می داند. با اینکه تمایز این دو بخش به لحاظ نظری برای فهم و تبیین ضروری به نظر می رسد، در جهان اجتماعی واقعی قرابت و مشابهت زیادی میان آنها دیده می شود.
نظریه بازی ها و کاربرد آن در تحلیل روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
تاملی بر مبانی و مفاهیم مکتب کپنهاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوئنتین اسکینر و هرمنوتیک قصدگرا در اندیشه سیاسی
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی در هرمنوتیک و اندیشه سیاسی این است که برای درک معنا و فهم یک متن چه رویه هایی باید اتخاذ کرد؟ در پاسخ به این پرسش دو رویکرد زمینه گرا و متن گرا شکل گرفته است. رویکرد سومی نیز به وجود آمده است که بر مباحث زبان شناختی و قصد مولف تاکید دارد. این رویکرد در حوزه اندیشه سیاسی بیشتر در آرای کوئنتین اسکینر نمود یافته است. اسکینر استاد علوم سیاسی در دانشگاه کمبریج است. از نظر او متن تجسم یک عمل ارتباطی قصد شده در یک فضای فکری، ایدئولوژیک و تاریخی خاص است. هر جمله متضمن نیت خاصی درباره مورد یا موقعیت خاص، و معطوف به حل مشکلی خاص است. در حیطه اندیشه و فلسفه هیچ مشکل یا مساله دایمی و عام و هیچ پاسخ دایمی و فرازمانی نداریم. وی معتقد است که برای تفسیر معنای متن به منزله تجسم عینی نیت مولف، فهم نیت وی لازم است. این نیت نیز صرفا عملی ذهنی نیست بلکه کنشی اجتماعی محسوب می شود که در زبان عصر مولف عینیت می یابد. برای درک نیت مولف علاوه بر شناخت زبان و مفاهیم معانی، شناخت زمینه های اجتماعی، تاریخی و فکری زمانه وی نیز لازم است.
تحول نظریه های منطقه گرایی
حوزه های تخصصی:
منطقه گرایی به عنوان تجلی و نمود همکاری بین المللی پس از جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. ولی به تدریج این فرایند در حوزه های جغرافیایی دیگر مانند آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی گسترش یافت. پایان جنگ سرد و نظام دو قطبی فرصت ها و امکانات جدیدی را برای تثبیت، تقویت و توسعه منطقه گرایی نوین فراهم ساخت. منطقه گرایی نوین از چهار جهت کارگزاری، انگیزه کارگزاران، جهت و گستره همکاری و همگرایی با منطقه گرایی کهن متفاوت است. از آنجا که تعامل وثیق و رابطه تنگاتنگی بین نظریه و عمل، به ویژه در تجریه همگرایی اروپایی وجود دارد، هدف این مقاله واکاوی تحول و تغییر در نظریه های منطقه گرایی در واکنش به تحول در فرایند منطقه گرایی است. در این نوشتار توضیح داده خواهد شد که براساس تحولات چهارگانه در ماهیت و انگیزه کارگزاران و جهت گیری و قلمروی منطقه گرایی، نظریه های منطقه گرایی نیز دستخوش تغییر و تحول شده اند. این تغییر و تحول به دو صورت دگرگونی و دگردیسی هریک از نظریه ها و تحول نظریه پردازی در مطالعات منطقه ای تجلی یافته است. به طوری که از یک سو اصل و مفروض های نظریه های منطقه گرایی موجود مورد بازبینی و بازسازی قرار گرفته و از سوی دیگر نظریه های منطقه گرایی نوینی پردازش شده اند که بر مبانی فرانظری متفاوتی استوار هستند. برای نشان دادن و تبیین تحولات احتمالی مذکور، نظریه های نوکارکردگرایی، نهادگرایی نولیبرال، نوواقع گرایی، سازه انگاری، نظریه انتقادی و جهان گرایی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
نظریه هنجاری روابط بین الملل در جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه آشوب؛ مدلی برای تحلیل پیچیدگی فضای سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سیاسی ایران همواره فضایی پیچیده بوده و این پیچیدگی در دو دهه اخیر بیش از گذشته، ذهن تحلیلگران مسائل ایران را به خود مشغول کرده است. ویژگی غالب فضای سیاسی ایران در دو دهه اخیر «واکنش های سریع بازیگران»، «تقاضاهای مصرانه مردم»، «ائتلاف های گذرا و ناپایدار»، «ازهم گسستگی و انشعاب مداوم و تصاعدی گروه های سیاسی» و «عوض شدن خط مشی ها» است. این خصلت ها باعث شده رویدادهای سیاسی ایران به شکلی آشوبناک در امتداد خطوط ستیز و همکاری پیش روند. بسیاری همواره این پرسش را مطرح کرده اند که دلیل پیچیدگی فضای سیاسی ایران، به ویژه در فاصله 1376 تا کنون و نبود کارایی رهیافت ها و رویکردهای مرسوم برای تحلیل درازمدت شرایط و پویش های میدان سیاسی و قدرت ایران چیست؟ در این مقاله با تکیه بر نظریه آشوب، پیچیدگی فضای سیاسی ایران در دو دهه اخیر واکاوی و به این پرسش پاسخ داده می شود. با بهره گیری از مفاهیم اساسی نظریه آشوب، این فرض به آزمون گذاشته می شود که پیچیدگی کنونی و غیرقابل پیش بینی بودن فضای سیاسی ایران ناشی از «اثر پروانه ای عوامل کوتاه مدت بر سیاست های کلان»، «تعدد نقش ها» و «پیچیدگی، پویایی و افزایش مهارت های تحلیلی بازیگران» مختلفی است که در حوزه های سیاسی و اجتماعی ایران فعالند و اهداف و فعالیت هایشان در هم گره خورده است. در این مقاله از روش «منظومه معنایی» بهره گرفته می شود و با در هم تنیدن مفهوم «اثر پروانه ای» با نظریه «آشوب» جیمز روزنا و صورت بندی منظومه ای معنایی، سعی در آزمون فرض مقاله می شود. در پایان مقاله با در نظر گرفتن تحولات جامعه ایرانی و نگاهی نظری ـ جامعه شناختی، پیشنهادهایی برای تصمیم گیری در فضایی پیچیده و آشوبناک سیاسی ارائه شده است.
مدرنیسم ، پسا مدرنیسم و معمای هویت
منبع:
گفتمان بهار ۱۳۸۲ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
جامعه گرایان و نقد فردگرایی و بی طرفی دولت لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه گرایی از مهم ترین جریان های فکری منتقد لیبرالیسم سیاسی حاکم بر دوره مدرن در غرب است که تقریباً در اواخر قرن بیستم پا به عرصه تفکر سیاسی گذاشته است. جامعه گرایان در نقد لیبرالیسم سیاسی غرب گزاره های متعددی را مطرح کرده اند، که در این میان دو گزاره «فردگرایی» و ادعای «بی طرفی دولت در مسائل سیاسی و اجتماعی» مطمح نظر نویسندگان پژوهش حاضر است. از این رو در این مقاله تلاش می شود تا به گونه ای مختصر دیدگاه های انتقادی متفکران جامعه گرا به لیبرالیسم و گزاره های اصلی آن، هم چون فردگرایی و ادعای بی طرفی دولت در مسائل سیاسی و اجتماعی، بررسی شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که جامعه گرایان، بر خلاف فردگرایی لیبرال، فرد را محصور در نوعی ادراک اجتماعی می دانند و همچنین خواستار حدودی از مداخله دولت در امور سیاسی و اجتماعی اند. به هر صورت جامعه گرایی را باید به صورت طیف بررسی کرد که کم ترین رسالتی که بر دوش دارد نقد لیبرالیسم است.
مباحث روابط بین الملل: نظریه موازنه قوا
منبع:
سیاست خارجی ۱۳۶۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
چارچوبی تحلیلی برای مفهوم امنیت از منظر سازه انگاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعات امنیتی سازه انگاری در روابط بین الملل، کار خود را با نقد برداشت عقلانیت گرایانه نئورئالیست ها و نئولیبرال ها آغاز می کند. سخن روشن اندیشمندان سازه انگاری این است که تصمیمات و مواضع بازیگران، بر اساس برداشتی است که طی تعامل با دیگران به دست می آورند و پیش از شروع تعامل، هویت و منافع قابل تصور نیست. به گفته نیکلاس اونف، جهان پیش رو جهانی است که ما می سازیم نه اینکه خود قواعد لایتغیری داشته باشد. این ما هستیم که جهان را معنا و اداره می کنیم. تحلیل سازه انگارانه از مفهوم امنیت به دلیل ظهور و گسترش جامعه شبکه ای و پسا صنعتی و همچنین با توجه به تاکید بر نقش محوری انگاره ها، ساخت بین الاذهانی واقعیت و مرتبه برجسته هویت، توانسته است نگرش مکانیکی نئورئالیستی را تعدیل و تحلیلی کیفی از مفهوم امنیت ارایه دهد.