فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های کارآمد برای مطالعه زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناسی به شمارمی رود و به تجزیه و تحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی می پردازد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را بررسی می کند و به این مسئله اصلی پاسخ می دهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانی اش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهم کرده است. بدین منظور پس از توصیف غزل های عرفانی حافظ مطابق با چارچوب زبان شناسی سیستمی-نقشی هلیدی و با تکیه بر فرانقش بینافردی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درون زبانی و برون زبانی غزل ها و با تحلیلی بینامتنی، توجیهات و دلایل لازم را از لایه های زیرین کلام او بیرون می کشد و به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملِ ایفای فرانقش بینافردی در زبان حافظ، نشاندار و گفتمان مدارند؛ عمل ایدئولوژیک انجام می دهند و مؤلفه گفتمان شناختی به شمارمی آیند. تفسیر و تبیین این مؤلفه های معنایی بیان می کند جهان بینی، ایدئولوژی، روابط قدرت و ابزارهای معرفت شناختی، از عوامل اصلی مؤثر در تولید و درک گفتمان عرفانی حافظ است. دستاورد تحقیق حاضر، توجیه و تبیین علمی، نظام مند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکل گیری، تولید و درک گفتمان عرفانی او، با استفاده از معیارها و ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایه های مستدل و موثق زبان شناسی، استوار و از برچسب کلی گویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّامی سازد.
همبستگی تکیه وزنی و مشخصه های صوت شناختی دیرش، شدت و زیروبمی در اشعار عامیانه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
37 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی بین تکیه وزنی و مشخصه های صوت شناختی دیرش، شدت و زیروبمی واکه ها در اشعار عامیانه زبان فارسی است. به این منظور، 51 مصراع از اشعار عامیانه زبان فارسی بررسی شده اند. این اشعار متشکل از 139 هجا در جایگاه های دارای تکیه وزنی و 139 هجا در جایگاه های فاقد تکیه وزنی بودند. هر مصرع از این اشعار به هجاها، پایه ها و شطرهای تشکیل دهنده تقطیع شد. در گام بعدی، مشخصه های صوت شناختی زیروبمی، شدت و دیرش واکه ها در هجاهای دارای تکیه وزنی و هجاهای فاقد آن به صورت دستی اندازه گیری شد. به منظور مقایسه این مشخصه ها آزمون تی دونمونه زوجی اجرا شده است. نتایج این پژوهش عبارتند از: الف) دیرش واکه های دارای تکیه وزنی بیشتر از مقادیر آن در واکه های فاقد تکیه وزنی است و تأثیر تکیه وزنی بر دیرش واکه ها معنادار است؛ ب) شدت واکه ها در هجای دارای تکیه وزنی کمتر از مقادیر آن در هجای فاقد تکیه وزنی است و تأثیر تکیه وزنی بر شدت واکه ها نیز معنادار است؛ پ) زیروبمی واکه ها در جایگاه دارای تکیه وزنی بیشتر از مقادیر آن در جایگاه فاقد تکیه وزنی است، امّا تفاوت بین زیروبمی واکه ها در این دو جایگاه معنادار نیست.
Evaluative Content Analysis of the Iranian EFL Textbook for Senior High School Second Graders: Vision 2
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۷, Autumn ۲۰۲۱
31 - 48
حوزه های تخصصی:
This study sought to evaluate the usefulness and desirability of the English textbooks for Iranian second grade students in senior high school, Vision 2. To this end, the extent to which the textbooks materials satisfy the prescribed curriculum was explored based on Littlejohn’s (2011) evaluative framework. Employing stratified random sampling, a total of 12 private and public senior high schools (six girl students and six boy students) were selected randomly among all the schools located in the six education districts in Isfahan. To select the teacher participants, a convenience sampling method was employed and those who agreed to be surveyed took part in the study. The 20 teachers who participated in this study have been teaching Vision 2 since the beginning of 2017 fall. The process of the content analysis deals with a deeply analytical content evaluation based on a framework containing different parts (objective description analysis, subjective analysis, subjective inference) done by a teacher committee. The results revealed that there is a need to adapt the materials to the target situation of use. Such adaptation needs to cover both design- and publication-oriented aspects of the materials. As a practical implication, the findings may urge the developers of the textbooks to launch a modification project relying upon the results of the systematic phase, therefore, it may enrich English teaching and learning material in Iranian high schools.
The Effectiveness of English Language Teaching Methods: A Meta-Analysis in Pursuit for "the Best Method"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۱
187 - 235
حوزه های تخصصی:
What is “the best method” of language teaching? It has been one of the oldest questions of language teaching and learning during the last century. However, no comprehensive quantitative study has tackled the issue. In order to answer this question, the researchers meta-analyzed 56 studies with 7960 participants from many contexts. A coding scheme of 46 variables, in the form of four major moderator sets, including design characteristics, language characteristics, participant characteristics, and teaching characteristics, was developed. The overall effect size (g= 1.00) was found to be positive, strong, and significant for all language teaching methods. The findings showed that all language teaching methods, irrespective of various contexts, were positively effective. The results of moderator analysis showed that most of the moderators, excluding language skills and place of the study, had no significant effect on language teaching methods. Implications for current theory and practice, for both method and postmethod, are discussed.
بررسی رابطه بین خودکارآمدی،خودانگاره و فرسودگی شغلی معلمان زبان انگلیسی ایرانی: رویکرد مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
33 - 55
حوزه های تخصصی:
در فرایند آموزشِ زبان در دوره جدید، آموزگاران به عنوان بخش اصلی و مهم نظام های آموزشی قلمداد شده اند و از نقش بسیار بااهمیتی برخوردارند. زیرا آن ها مسئولیت پیش برد آموزش را بر عهده دارند. لازم به گفتن است که آموزگاران نقش تأثیرگذاری در برنامه ریزی و ارائه یک برنامه آموزشی کارا و معتبر نیز دارند. در زمینه های گوناگونِ آموزشی، به طور گسترده به نقش بااهمیت متغیرهای مرتبط با آموزگاران، در تأثیرگذاری بر عملکرد آن ها و پیامدهای یادگیری دانش آموزان گواهی شده است. با این وجود، پژوهش های تا اندازه محدودی در پیوند با متغیرهای معلمان در زمینه آموزش زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی انجام گرفته است. به منظور از بین بردن این کمبود، پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش خودانگاره و خودکارآمدی در پیش بینی فرسودگی شغلی آموزگاران زبان انگلیسی ایرانی انجام گردید. به این منظور، سه پرسش نامه اعتبارسنجی شده برای اندازه گیری این متغیرها در میان 184 معلم به عنوان شرکت کننده به کار گرفته شد. این شرکت کننده ها شامل آموزگاران مرد و زن با میزان تحصیلات گوناگون دانشگاهی بودند. همچنین برای تحلیل داده ها از رویکرد مدل معادلات ساختاری برای بررسی مدل ساختاری مفروض بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده نشان داد که خودانگاره معلم 5/14 درصد واریانس، و خودکارآمدی معلم 6/22 درصد واریانس فرسودگی شغلی را تبیین می کند. همچنین یافته ها بیان گر این بود که با وجود تأثیر یکتای هر دو متغیر بر فرسودگی شغلی، خودکارآمدی معلمان پیش بینی کننده قوی تری برای فرسودگی شغلی آن ها بود. در پایان، دستاوردها و پیامدهای یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
تاثیر «تاکید» بر جایگاه شناسه های واژه بستی گویش وفسی بر پایه دستور واژی-نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
57 - 89
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهشِ حاضر، بررسی تأثیر «تأکید» و تعیینِ جایگاه «شناسه های متممیِ واژهبستی» در زبان وفسی، بر مبنای دستور واژی-نقشی است. عوامل گوناگونی در پیدایش و تعیین جایگاه واژه بست ها نقش دارند که به گونه های «عوامل نحوی»، «فرایندهای واجی/نوایی»، «ترکیبی از فرایندهای نحوی و واجی/نوایی»، و «عوامل معنایی/کاربردشناختی» گروه بندی شده اند. در پژوهش های پیشین، شناسه های متممی وفسی فقط بر مبنای عوامل «نحوی»، به دو دسته «وندی» و «واژهبستی» گروه بندی شده اند (Stilo, 2010 Stilo, 2004a; Stilo, 2004b;) که این نوع دسته بندی در پژوهش حاضر، به چالش کشیده شده است. یافتههای پژوهش حاضر، با تمرکز بر عوامل «نحوی-نوایی» در دستور واژی-نقشی، نمایان گر آن است که واژهبستهای متممی در وفسی دارای جفت «وندی» نیستند؛ بلکه تمامی آن ها صورتهای واژهبستی بوده و بر مبنای «محدودیتهای نوایی» قابل تبیین هستند. تحلیل پیکره وفسی در پژوهش حاضر، نشان دهنده آن است که در صورت کاهیده شدن پیشبست متممی از جنبه نوایی و فقدان میزبان مناسب برای آن، قلب نوایی سبب تغییر جایگاه آن برای پیوستن به یک میزبان مناسب در این زبان خواهد شد. بر این اساس، «صورتهای وندی» نیز در دسته بندی استیلو (همان)، در واقع «واژهبست»هایی هستند که مجبور به تحمل «تأکید» شده و صورت کامل به خود گرفته اند. تبیین یافته های موردِ اشاره همراه با تحلیل صوری شناسه های متممی وفسی در سطح رابط نحو-نوا در دستور واژی-نقشی به صورت گسترده همراه با نمونه های زبانی در مقاله حاضر آورده شده است.
وام واژه های فارسی و تحوّلات حوزه معنایی آن ها در زبان ترکی آذری دو سوی رود ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
271 - 299
حوزه های تخصصی:
زبان های ترکی آذری و فارسی از دیرباز واژه های بسیاری را داد و ستد کرده اند. در این میان، فراوانی وام واژه های فارسی در زبان آذری بسیار بوده و حوزه معنایی آن ها دگرگون شده است. در مقاله حاضر برآنیم تا نخست، دگرگونی های حوزه معنایی واژه های قرضی فارسی در زبان آذری معاصر و سپس، سهم دگرگونی های معنایی واژه ها دو سوی ارس را بررسی کنیم. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و بر مبنای انتخاب تصادفی و تکرارپذیری واژه ها انجام پذیرفته که بر پایه مطالعه کتاب ها، مقاله ها، روزنامه ها و مشاهده رسانه های دیداری جمهوری آذربایجان به کار گرفته شده است. در این راستا، گفتار مردم آذربایجان ایران نیز ملاک عمل قرار گرفته است. بر این اساس، یافته هایی به دست آمد که نشان می دهند از میان 22 واژه انتخابی، بیشتر واژه ها (12 مورد) دچار تخصیص معنایی شده و در زبان آذری معاصر مفهوم تازه یافته اند؛ برخی دیگر از آن ها (4 مورد) دایره معنایی گسترده ای نسبت به اصل فارسی خود دارند؛ برخی دیگر از واژه های دخیل (6 مورد)، از قاعده جایگزینی واژه ها پیروی کرده اند. در این حوزه های معنایی، شرایط جغرافیای سیاسی مؤثّر بوده و کاربرد واژه های دخیل در دو سوی ارس متفاوت از یک دیگر شده است. رویِ هم رفته، سهم دخل و تصرّف معنایی و بهره برداری از واژه های قرضی فارسی در زبان معاصر جمهوری آذربایجان به دلیل پویایی زبان در پهنه های ملی و بین المللی، بیشتر است.
Communicative Moves in English Conceptual Review Article Abstracts: A Genre-based Corpus-driven Discourse Analytic Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study investigated rhetorical functions and their associated linguistic realizations in English review article abstracts. The analysis was based on a corpus of 100 English review article abstracts from linguistics and applied linguistics disciplines and followed a corpus-driven discourse analytic top-down approach. MAXQDA and WordSmith were used to code the moves and analyze their associated sub-corpora, respectively. The results of calculating range and frequency distributions showed that English conceptual review article abstracts use a rhetorical structure, different from that of research paper abstracts. This rhetorical organization is realized through a different set of moves, namely 1) establishing the territory or area of study, 2) identifying the problem, 3) introducing the present research, 4) organizing the paper, and 5) concluding or reflecting. Moreover, each move was realized through a distinct set of sub-moves. In terms of range, the moves dealing with purpose and structure were the most widely present moves; in terms of frequency distribution, the move dealing with structure was the most frequent. Furthermore, the highly frequent use of plural self-mentions indicates that in review article abstracts the emphasis is on research as a group activity inclusive of the researcher(s) and objects of study. In addition, the presence of ‘establishing the territory’, together with ‘identifying the problem’ can be seen as an attempt to sell the research. Finally, the prevalent use of the five moves showed that most review article abstracts are indicative-informative in function
Showcasing the Predictive Validity of High School Records for Students of English Language and Literature
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۱
168 - 179
حوزه های تخصصی:
Some universities in Iran have recently witnessed a shift in admission criteria from university admission test performance towards high school records. This sudden change seems to be unwarranted since the predictive power of high school records has not been explored. To fill in this gap, this study aims at showcasing the predictive validity of high school records for undergraduate students of English language and literature. To this end, a random sample of undergraduate students studying at Shahrood University of Technology were selected as the participants, the predictor variables were operationally defined as the participants’ grade point average (GPA) in three school subjects including English, Persian and Arabic languages along with their overall high school GPA, and the explained variable was operationalized as the participants’ overall GPA for the first academic year. The results of Pearson correlation revealed a significant but very low correlation between the variables of interest. Moreover, the results of multiple regression analysis revealed that none of the predictor variables well predicts academic success in English language and literature. Although the results of this study are case-specific, they have clear implications for policy makers and interested researchers nationwide.
Development and Validation of an English Language Teacher Professional Identity Scale (ELTPIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۰, No. ۱, June ۲۰۲۱
201 - 237
حوزه های تخصصی:
The notion of teacher professional identity has become a regular fixture in numerous theoretical and empirical studies in both mainstream and L2 teacher education. Consequently, a number of scales have been designed and developed to quantify this construct. To be sure, the extant instruments are general with regard to both context and subject matter, and this line of inquiry has not addressed the quantification of the concept in the ELT profession. The present study was, therefore, an attempt to provide a (re)conceptualization of L2 teachers’ professional identity through exploring its underlying components. To this end, an initial 61-item, self-assessment questionnaire was developed using a comprehensive review of the related literature and experts’ opinion. The trial scale was then administered to a sample of 676 ELT teachers. Results of exploratory factor analysis reduced the instrument to 42 items, leading to a six-factor model which indicated that L2 teacher identity includes: researching and developing one’s own practice; language awareness; institutional and collective practice; engaging learners as whole persons; appraising one’s teacher self; and sociocultural and critical practice. Confirmatory factor analysis substantiated the resultant six-factor model as a robust and valid tool for measuring ELT teachers’ professional identity.
Life Satisfaction and Empathy in Iranian EFL Teachers: A correlational study
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
109 - 129
حوزه های تخصصی:
This study intended to explore Iranian EFL teachers’ life satisfaction as well as their empathy levels. Furthermore, the relationship between Iranian EFL teacher’s life satisfaction and their empathy was investigated. To achieve these objectives, a group of 245 male and female Iranian EFL teachers with the age range of 20 to 55 years old participated. Data were collected through Life Satisfaction and Empathy Questionnaires. Results revealed that EFL teachers were satisfied with their life and were empathic teachers. Moreover, a significant relationship was found between these two variables. The main conclusion is that life satisfaction can have positive impacts on certain aspects of life; hence, it is recommended that proper conditions be provided for the EFL teachers. Additionally, having empathy with students may create happiness in both students and the teacher. Such happiness can presumably make the student bear a positive perspective towards language learning, thereby making them more motivated to learn English.
نقش معلمان در اصلاح برنامه درسی آموزش زبان در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش بنیادین معلمان زبان را در راستای اجرای سیاست های آموزش زبان نمی توان نادیده گرفت. در سالهای اخیر بطور کلی نقش معلمان، و بطور خاص کارکرد آنان در اصلاح برنامه درسی، مورد توجه زیادی قرار گرفته است چرا که این نقش و حضور فعال معلمان در فرایند اصلاح برنامه درسی حائز اهمیت بسیار است. این مطالعه بر آن است تا نحوه اعمال نقش گروهی از معلمان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی را در زمان اصلاح برنامه درسی بررسی کند. در راستای بررسی موضوع مور بحث، در این بررسی از روش پژوهش روایی بهره گرفته شده و رویکرد بوم شناختی پریستلی، بیستا، و رابینسون (2015) مطمح نظر قرار گرفته است. در این پژوهش هفت معلم (بین ۳۰ تا ۴۵ ساله) با تجربه ی تدریس انگلیسی به عنوان زبان خارجی که دارای سابقه تدریس بیش از 10 سال در دبیرستان های دولتی بودند شرکت کردند. روشی هدفمند و نمونه گیری توپ برفی برای انتخاب معلمانی که هم کتاب های درسی قدیم و هم جدید ارائه شده توسط وزارت آموزش و پرورش را بیشتر از پنج سال تدریس کردند، استفاده شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از آن بود که معلمان نقش اجرایی خود را برای کنار آمدن با چالش ها از طریق اتکا به تجربه های گذشته، ساختن تصویری از آینده و اجرای برنامه درسی علی رغم مشکلات پیش رو اعمال کردند. این مطالعه همچنان اهمیت نقش معلم در توسعه حرفه ای و بهبود تحصیل و یادگیری در زمان اصلاح برنامه درسی را نشان می دهد.
ترجمه در ژانر وحشت: رمان گورستان اثر نیل گیمن و ترجمه فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ابزاری مناسب است که امکان خواندن متون مختلف از جمله ادبیات وحشت را در سراسر جهان فراهم می کند. وینه و داربلنه (نقل در ماندی، 1391) از نظریه پردازانی هستند که راه بردهای هفت گانه ای را برای ترجمه معرفی می کنند. این راه بردها عبارتند از: وام گیری، ترجمه تحت اللفظی، گرته برداری، تغییر شکل، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس. دیویس (2003) برای ترجمه واژگان خاص فرهنگی هفت راه برد ارائه می دهد و سه راه برد پانویس، صرف نظر کردن از ارجاع فرهنگی و معادل یابی در ترجمه ژانر وحشت نقشی مهم دارند. در این پژوهش، سعی شده با استفاده از شیوه اسنادی کتابخانه ای، رمان گورستان (The Graveyard) اثر نیل گیمن بررسی و چالش های ترجمه ژانر وحشت در ترجمه فارسی این اثر بر اساس مدل نظری وینه و داربلنه و دیویس مورد مطالعه قرار گیرد؛ بنابراین، پرسش های پژوهش به این شرح است: مترجم از چه راه برد هایی برای ترجمه اثر وحشت استفاده کرده است؟ آیا مترجم توانسته راه برد های ترجمه را بر اساس ویژگی های ژانر وحشت به کار گیرد و متنی با تأثیر مشابه متن مبدأ خلق کند؟ نتایج نشان داد مترجم از راه برد های حذف، اقتباس، ترجمه تحت اللفظی، جابجایی و تغییر بیان استفاده کرده است. در بسیاری از موارد، مترجم در هنگام انتخاب راه برد به ویژگی های ژانر وحشت توجه لازم را نداشته همین امر باعث شده مخاطب در هنگام خواندن متن اصلی احساس وحشت بیشتری را تجربه کند. نتایج حاصل از این پژوهش علاوه بر اینکه به مترجم کمک می کند تا نقاط ضعف و قوت ترجمه خود را شناسایی کند، ضرورت و اهمیت توجه به ویژگی های متن را برای مترجمان و دانشجویان رشته زبان انگلیسی آشکارخواهد کرد.
A Cognitive Representation of Semantic Problems in Teaching English Vocabulary(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aims at investigating English lexicon polysemy within the cognitive approach to study the way based on which Persian language learners learn English lexicon with the concepts used in cognitive linguistics such as, prototype, polysemy, categorization, etc. The nature of the methodology used in this qualitative research for studying the meanings of English lexicon is a descriptive-analytic method. After the semantic analysis of the English lexicon based on the model of Dirven & Verspoor (2004), it was found that the meanings of the lexicon are classifiable based on theoretical procedures on cognitive semantics. The authors are trying to show the cognitive concepts in cognitive linguistics can be used for teaching English lexicon. The findings, generally, showed that the unconscious knowledge of learners in learning the cognitive structure of the meanings of the lexicon has a meaningful relationship with learning. The results also revealed that the lexicon has a semantic network semantically, in which the notion of core or prototype is located in the center of the semantic network and the rest of the meanings can be examined as the peripheral meanings of a lexicon.
The Effect of Critical Thinking-Oriented Dynamic Assessment on Iranian EFL Learners' Learning Potential: A Study of Reading Comprehension Skill(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۱
193 - 227
حوزه های تخصصی:
The present study is part of a Ph.D. program that explores the possible effect of critical thinking-oriented dynamic assessment (CT-DA) on learners' learning potential in reading comprehension skills. 21 Iranian language learners who were homogenized in terms of their language proficiency, reading comprehension, and critical thinking abilities participated in this study. Learners were divided into three groups of CT-DA, dynamic assessment (DA), and Control group. While learners in CT-DA received mediation loaded with critical thinking techniques, learners in DA group received dynamic assessment mediation, and learners in the Control group did not receive any mediation. The analysis of the results revealed that DA and CT-DA significantly improve learners' reading potential scores. Moreover, significant differences between the Learning Potential Score (LPS) of DA and CT-DA groups were found, denoting the better performance of participants who received a critical thinking-oriented dynamic assessment. Finally, the qualitative analyses led to the detection of eleven mediational strategies which nurtured the development of the reading comprehension ability of L2 learners during CT-DA. The article concludes with suggestions for further research on dynamic assessment and critical thinking in second/foreign language development.
بررسی تأثیر بکارگیری روش تفکر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان زبان فرانسه براساس الگوی ابعاد فرهنگی هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین فرایند یاددهی‑یادگیری و مقوله فرهنگ در دهه های اخیر توجّه صاحب نظران حوزه آموزش را به خود معطوف کرده است؛ از نظر این محقّقان، فرایند یاددهی‑یادگیری پدیده ای است که در بستر اجتماع و تحت تأثیر عوامل و متغیرهای فرهنگی شکل می گیرد؛ به همین دلیل نمی توان مطالعات فرهنگ و یادگیری را از یکدیگر جدا دانست و تأثیر متغیرهای فرهنگی بر جریان یاددهی‑یادگیری را نادیده گرفت. در همین راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا از سویی به مطالعه ویژگی های فرهنگی فراگیران ایرانی بپردازد و از سویی دیگر، امکان تغییر این ویژگی های فرهنگ محور را بررسی و واکاوی کند. به منظور تحقّق اهداف پژوهش و دستیابی به الگویی بهینه و کاربردی در زمینه فرایند یاددهی‑یادگیری زبان فرانسه، مقاله حاضر تأثیر روش تفکّر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان ایرانی را در چارچوب الگوی «ابعاد فرهنگی هافستد» مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با روش شبه آزمایشی در بین 48 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی زبان و ادبیّات فرانسه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 98- 97 دانشگاه حکیم سبزواری انجام گرفت. برای سنجش مؤلفه های فرهنگ یادگیری جامعه آماری از پرسشنامه محقّق ساخته ابعاد فرهنگی هافستد استفاده شد. بررسی و تحلیل داده ها بیانگر تفاوت آماری معنادار بین ابعاد فاصله قدرت، فردگرایی‑جمع گرایی، مردنگری‑زن نگری، جهت گیری بلندمدّت جهت گیری کوتاه مدّت و عدم تفاوت آماری معنادار بین بعد ابهام گریزی در گروه های آزمایش و کنترل بود. یافته های پژوهش از یک سو نشان داد که به کارگیری شیوه تفکّر شبکه ای م ی تواند ابعاد فرهنگی هافستد را به طور معناداری متأثر سازد؛ از سویی دیگر، دریافتیم که به کارگیری این روش امکان و بستر مناسبی را برای اصلاح تدریجی فرهنگ یادگیری زبا ن آموزان فراهم می سازد.
نمود مستمردر کردی سورانی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، نمود ناقص مستمر در کردی سورانی را از منظر برنامه کمینه گرا بررسی کرده است. مسئله اصلی جستار حاضر، تعیین ماهیت زنجیره «χæri:k bu:n» به مثابه ابزار نمایش نمود مستمر و چگونگی ترکیب آن با فعل اصلی در ساختمان جمله است. بررسی داده های مربوط بیان گر آن است که عنصر «æχri:k» به مقوله صفت تعلّق دارد، اگرچه قادر به توصیف مستقیم اسم نیست. به پیروی از بیکر (2003) نبود مشخّصه فای عامل اصلی این ویژگی صفتی تلقّی شد. زنجیره صفت «æχri:k» و فعل ربطی «bu:n»، برخلاف باور دبیرمقدم (1392) نه یک فعل ربطی، بلکه همچون زبان پنجابی (گیل و گلیسن، 1969)، فعلی الحاقی است که همواره برای بیان نمود مستمر و تقریب به کار می رود. درخصوص نحوه ترکیب زنجیره پیش گفته با فعل اصلی جمله، نیز نشان داده شد که نمود مستمر در زبان کردی ساختی مانند افعال پیاپی دارد. در این زمینه به پیروی از میوسکن و وینسترا (2006) نشان دادیم که فعل « bu:næχri:k» درون یک گروه نمودی فرعی قرار دارد که این گروه به صورت ادات به گروه نمود ناقص اصلی متّصل می شود و موجب تکرار سطح می شود.
Processability Theory: Stage-like Development of ‘Copula inversion’ and ‘Negation’ in Iranian EFL Learners’ Writing Performance
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
27 - 38
حوزه های تخصصی:
Processability Theory (PT) is regarded as one of the prominent theory of second language acquisition (SLA) developed to illuminate the developmental sequences in SLA as well as some other linguistic phenomena (Pienemann, 1998a; 2011).Since 1990s, Processability has been at the center of attention in second language acquisition research. Within the framework of Processability theory and through analyzing the written performance of Iranian EFL learners, the present research focused on the acquisition of “Copula inversion” and “Negation” across five proficiency levels, from elementary to advanced and compared it with the stage-like development model of morpho-syntactic structures proposed by Pienemann (1998a, 2011). The study followed a descriptive method of research and the data was collected from 350 participants in five different proficiency levels from elementary, pre-intermediate, intermediate, upper-intermediate and advanced. The participants were asked to provide samples of their written performance on different tasks such as introduction task, habitual action task, story retelling task, audio-video-retelling task, picture description task, composition, communication task. The data in this research was analyzed both qualitatively, in order to identify and classify the type and order of the morpho-syntactic structures; and quantitatively, by calculating means. The results of Kruskal-Wallis test revealed that “Negation” emerged at the elementary level of the language learners’ performance and “copula inversion” emerged at the intermediate level. Just the same, the competence of the learner grows stronger in concern with these variables through the higher proficiency levels. These findings imply that PT is valid for Iranian EFL learners, as well.
Reflective Reciprocal Teaching: A Technique for Improving Iranian EFL Learners’ Reading Comprehension Ability
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
39 - 63
حوزه های تخصصی:
The primary aim of this study was to shed light on the impact of a new instruction model, reflective reciprocal teaching (RRT), on English as a foreign language learners' (EFL) reading comprehension ability. Its mode of inquiry was a mixed-method, and it took on a quasi-experimental design, including a pretest, treatment, and posttest paradigm. The sampling techniques were both convenience and random sampling by which 100 EFL freshman learners were selected and assigned into three groups of reflective reciprocal teaching (RRT), reciprocal teaching (RT), and control. Two tests, namely Oxford Quick Placement Test and Michigan English Language Assessment Battery, were used to measure EFL learners' proficiency level and reading comprehension ability in its quantitative phase. ANOVA was utilized to analyze the collected data. Also, during the next step, which aimed to explore the learners' perceptions of RRT instruction, semi-structured interviews were used to collect qualitative data. The results indicated that the RRT group outperformed the control group regarding their reading comprehension ability; however, the RT instruction did not significantly impact this issue. Accordingly, the qualitative data analysis findings indicated that self-regulated learning, perceived competence, metacognitive awareness, confidence, and intrinsic motivation were the significant results of the RRT instruction model, contributing to the learners' reading comprehension ability.
The Impact of Task-based Online Planning on EFL Learners’ Performance and Attention Shift
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
97 - 112
حوزه های تخصصی:
Research findings reported to date indicate that carefully planning speech while performing a task increases second language (L2) learners’ attention to formal aspects of their discourse. The evidence, however, is mostly based on performance analysis with respect to the linguistic measures of complexity, accuracy, and fluency. To enhance the psycholinguistic validity of current findings, the present research adopted a process-product approach to analyze L2 learners’ performance and attention shift as indicated by the occurrence of pauses in their speech. The study involved thirty Iranian learners of English as a foreign language (EFL) who were divided into two groups of fifteen. Whereas participants in the first group were given unlimited time to carefully plan while performing a narrative task, their counterparts in the other group completed the same task under time constraint. Following participants’ performance, both performance analysis and retrospective interviews were conducted to collect their protocol data. The results revealed that carefully planned speech is characterized by increased complexity and accuracy and reduced fluency stemming from attention being primarily focused on syntactic encoding, lexical choice, and phonology instead of conceptualizing the message. The outcomes are discussed in light of their theoretical and pedagogical implications.