فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
The English literature component has been around in the Malaysian Education system since 2000. However, literature as a subject has always been learned more for transactional purposes rather than for its aesthetic value. Basically, a regurgitation of knowledge from years of learning, poured out in one major examination. In this research, the researcher applies a teaching method, called the literature circle in a classroom to study how it could be an effective way to learning literature beyond the classroom and for completing exam papers. Accompanying the literature circle activity is the writing of personal responses to gauge the students’ understanding and views on the literature component being studied. This paper discusses the findings of the study that investigates the effect of literature circle in the students’ personal responses and also to examine the students’ perception towards literature circle. The findings of this study, obtained via qualitative and quantitative instruments, comprising of observations, interviews, personal responses, and questionnaires, provide insights for educators and other researchers into another dimension of the teaching and learning of literature component.
سبک شدن فعل سنگین: مطالعه ی موردی فعل «دادن» در چارچوب معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت های سبک و مرکب در زبان فارسی بسیار فراوان هستند به گونه ای که یک فعل سنگین می تواند به عنوان فعل سبک در ساخت های متعددی حضور داشته باشد. این مسئله باعث می شود که فعل سنگین بخشی از معنی اصلی خود را در این ساخت ها از دست بدهد و از معنی سرنمون خود دور شود. با این حال، سبک شدن به معنی آن نیست که نتوان روابط نظام مندی را میان فعل سنگین و فعل سبک متناظر آن جست وجو کرد. هدف نوشتار حاضر بررسی این روابط در ارتباط با فعل سنگین «دادن» و ساخت های سبک حاصل از آن است. بررسی نمونه هایی از این ساخت ها در چارچوب کلی معنی شناسی شناختی نشان می دهد که کاربردهای سبک «دادن» تا حد زیادی تابع ساختار معنایی این فعل هستند. حضور جنبه های مختلف این ساختار معنایی در ساخت های سبک را می توان حاکی از آن دانست که سبک شدن فعل «دادن»، تا حد زیادی نظام مند بوده و تا چه حدی بر اساس انگیزه های شناختی قابل توضیح و تبیین است.
کافت و بندزدایی در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زدودن عناصر زبانی از اشتقاق که با نام کلی حذف شناخته می شود، بحث پردامنه ای در میان زبان شناسان بوده است. هرچند این پدیده گونه های مختلفی دارد، اما در اغلب آنها سازه محذوف معمولاً دارای مرجعی زبانی یا غیرزبانی است. از آن میان، فرایند کافت که عنصر فعلی را (با یا بدون وابسته هایش) از جمله های همپایه حذف می کند، با توجه به ویژگی هایی که دارد، ساخت چالش برانگیزی در نظریه های نحوی به شمار می رود. جانسون (2009) نشان می دهد که به رغم شباهت های کافت و شبه کافت در انگلیسی، این دو پدیده ساخت های متفاوتی هستند و اولی از رهگذر فرایند گذر مشترک شکل می گیرد و دومی پیامد نوعی حذف گروه فعلی است. در تقابل با تحلیل جانسون درباره کافت در انگلیسی، مقاله حاضر استدلال می کند که کافت در فارسی گونه ای بندزدایی است که طی آن گروه زمان از ساخت همپایه دوم حذف می شود، اما پیش از آن، سازه های باقی مانده به شاخص یک یا چند گروه نقش نما (مانند گروه مبتدا یا گروه کانون) ارتقا می یابند. این تحلیل تصریح می کند که به دلیل ارتقای اجباری فعل از درون گروه فعلی، از یک سو ساخت شبه کافت در فارسی مجاز نیست و از سوی دیگر سازوکار حذف گروه فعلی به محو عنصر فعلی نمی انجامد.
بررسی تاریخی و تطبیقی چند واج ایرانی در گویش بلوچی بمپوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بُمپوری، گویش بلوچی رایج در شهر تاریخی بمپور در شهرستان ایرانشهر است که بر اساس جدیدترین تقسیم بندی ها، در گروه گویش های جنوبی این زبان قرار می گیرد. با توجه به اینکه زبان بلوچی از کهن ترین زبان های ایرانی محسوب می شود و در تأثیرپذیری از زبان فارسی معیار تا حد زیادی محافظه کار بوده، بسیاری از گویش های آن، از جمله بمپوری برخی از ویژگی های زبان های کهن تر ایرانی را در خود حفظ کرده اند.در مقالة حاضر برخی از واج های ایرانی باستان که سیر تحول شان در این گویش با دورة میانه و جدید زبان های ایرانی متفاوت بوده است، از جمله واکه های مرکب /ai/، /au/، همخوان /v/ آغازی، همخوان های /f/، /x/ آغازی و میانی، همخوان های /p/، /t/، /č/، /d/، /k/، /g/ میانی و خوشه های همخوانی /ϑr/، /*dz/، /št/ و /*hv/ مورد بررسی قرار می گیرند و وجوه تشابه یا تفاوت آن ها با واج های دورة باستان، میانه و نو ایرانی مشخص می گردد، علاوه بر این، به فرایند گردش واکه ای و پیشین شدگی واکه ای در این گویش پرداخته می شود. در گام بعد هر کدام از واج های مورد نظر در این گویش با دو گویش بلوچی همجوار، یعنی دلگانی و لاشاری مقایسه می شوند و در پاره ای از موارد نیز مقایسه هایی با زبان رودباری کرمان صورت می گیرد.
بررسی نشانه تأکید در گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله به بررسی نشانة تأکید در برخی گویش های فارسی خراسان پرداخته می شود. گویش های بررسی شده از هر سه استان یعنی شمالی، رضوی و جنوبی انتخاب شده اند و داده های موردبررسی عمدتاً از طریق گویشوران و در برخی موارد از پایان نامه های نگارش شده در خصوص این گویش ها گردآوری شده اند. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و برای ارائه تبیین، برخی دیگر از گویش های ایرانی بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد گویش های موردبررسی را به لحاظ کاربرد نشانه تأکید می توان به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته ای که همانند فارسی گفتاری امروز در نقش تأکیدی و غیرتأکیدی از نشانه /ke/ استفاده می کنند و دسته ای که دو نشانه مختلف با منشأ تاریخی مختلف یعنی /ke/ku و /xo/xâ/x/ را به کار می برند. بررسی دیگر گویش های ایرانی نیز مشخص کرد که این گویش ها مانند دسته دوم از گویش های خراسان/xo/xu/ را برای تأکید و /ke/ge/gǝ را برای نقش های غیرتأکیدی به کار می برند. با توجه به پیشینه تاریخی این دو نشانه، به نظر می رسدکه دسته دوم از گویش های خراسان و گویش های ایرانی موردبررسی، xu /xo/xâ/x/ را که بازمانده /xwad/ فارسی میانه است و به عنوان ضمیر یا قید تأکیدی استفاده می شده با اندکی دستوری شدگی به عنوان نشانه تأکید، مورداستفاده قرار داده اند حال آن که در فارسی و گویش های دسته اول خراسان این است که با گسترش نقش به عنوان نشانه تأکید نیز به کار گرفته شده است.
بررسی مقایسه ای آسیب شناسی یادگیری و آموزش زبان انگلیسی و عربی در ایران از دیدگاه دبیران آموزش و پرورش: یک تحقیق داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق کیفی بررسی مقایسه ای آسیب ها و مشکلات تدریس و یادگیری درس زبان انگلیسی و زبان عربی در دبیرستان های ایران با استفاده از روش داده بنیاد یا نظریه گروندد است. از طریق مصاحبه نیمه ساختاری با پنج دبیر زبان انگلیسی و هفت دبیر عربی که با نمونه گیری نظری از بین دبیران دبیرستان های مختلف شهر سبزوار، انتخاب شدند، داده های این تحقیق جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا ( MAXQDA ) و بر اساس سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نظریه داده بنیاد صورت گرفت. دو مدل نظری آسیب شناسی زبان عربی و نیز آسیب شناسی زبان انگلیسی ارائه شد که در هر یک، مشکلات تدریس و یادگیری زبان (عربی/ انگلیسی) به عنوان مقوله اصلی و معلم، دانش آموز و امکانات آموزشی به عنوان مقوله های ثانویه مطرح شد. نتایج تحقیق نشان داد که با وجود بعضی تفاوت ها بین این دو زبان، برخی مشکلات تدریس و یادگیری بین زبان عربی و انگلیسی مشترک هستند. در این مقاله پیامدهای آموزشی متعددی در رابطه با دبیران، دانش آموزان و برنامه ریزان درسی نیز مورد بحث قرار گرفته است. Grounded Theory
ساختار موضوعی اسامی محمولی متناظر با افعال دومفعولی در کردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی ساختار موضوعی یعنی مقوله بتدی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی و آوایی اسم واره های متناظر با افعال دومفعولی در کردی هورامی از زبان های ایرانی شمال غربی است. این مقاله پس از توصیف و طبقه بندی این اسم واره ها به دو نوع ملکی و عاملی از روش برنامه کمینه گرایی/ صرف توزیعی ( MP/DM ) برای تحلیل و مقایسه آن ها با افعال دومفعولی متناظر استفاده می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که آرایش نحوی اسامی حاوی مقوله فعلی واژگانی ( VP ) برای ادغام مشخصه کنش رو و مقوله الحاقی پایین ( ApplP low ) برای معرفی هدف مملوک یا مکان است . فاعل جمله در نقش مالک مقوله اضافه ملکی ( EzafP poss ) در اسم واره ملکی و در همان نقش عامل مقوله جهت ( VoiceP ) در اسم واره عاملی ترکیب می شود. هسته مقوله زمان ( TP ) و مقوله متمم ( CP ) مقوله فعلی کوچک ( vP ) را گزینش می کنند و جمله ساز هستند؛ ولی هسته های مقوله شمار ( NumP ) و مقوله اضافه محمولی PEP) ) مقوله اسمی کوچک ( nP ) را انتخاب می کنند؛ زیرا اسم ساز هستند. مشخصه V در اسم واره ملکی و تمام ( VP ) در اسم واره عاملی به v و سپس برای بازبینی مشخصه اسمی به nP و PEP حرکت می کند . اسم واره عاملی مشخصه های اسمی بیشتری دارد و نشانه جمع، معرفگی، ملکی و صفت شمارشی می گیرد و با قید حالت نمی آید. آرایش نحوی حاصل نمود حصولی یا غایتمند جمله و اسم واره ملکی را به کنشی محدود در اسم واره عاملی تبدیل می کند. بنابراین، بررسی ساختار موضوعی اسامی متناظر با افعال دومفعولی در چارچوب رویکرد نحو محور مقاله نشان می دهد که آرایش نحوی موتور محرک مقوله بندی، بازنمایی آوایی و بازنمایی معنایی انتقال مالکیت یا مکانی در هر دو اسم واره و جمله متناظر است.
نشانه معناشناسی فرآیند «تنش» در ایمان آوردن ملکه سبا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات هنری قرآن، ظرفیت مطالعه نشانه معناشناسانه را برای قرآن پژوهان فراهم می کند. این رویکرد تولید، دریافت و کارکرد معنا را در نظام های گفتمانی بررسی می کند. در جستار پیش رو، با هدف کاربردی کردن مفاهیم قرآنی با زبان روزآمد و با تکیه بر یافته های نشانه معناشناسی، ماجرای ایمان آوردن ملکه سبا مطالعه می شود. در این مسیر، نگارنده با رویکرد بررسی صورت- محتوا فرآیند تغییر معنا و نظام حاکم بر این داستان را بررسی می کند. با چنین هدفی، به این سؤال پاسخ می دهد که هم تنیدگی فشاره و گستره (دو بعد بنیادین دلالت) چگونه فرآیند گفتمانی را شکل می دهند. یافته ها نشان می دهد که در معناکاوی این ماجرا، فرآیند تنشی به عنوان مهم ترین رکن عمل می کند. ملکه می خواهد نوع حضور خود را که در تجربه جدید و موقعیت حکومت سلیمان نبی قرار گرفته، بازسازی کند. هم آمیختگی این حضور عاطفی و شناختی باعث می شود که جریان معناسازی داستان، به سمت گفتمان تنشی سوق یابد. در این تعامل، طی یک عملیات مرحله ای، گفتمان از معنای نخست (پیروی از نظام شرک) به معنای دوم (ایمان به خدا) می رسد و تغییر معنا رخ می دهد.
شیوه بازنمایی کنشگران اجتماعی در گفتمان زنان خواستار طلاق بر اساس الگوی 2008 ون لیوون؛ رویکرد زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در نمادین سازی اندیشه خود و در ورود به لایه های ملموس زبان با توجه به نگرش، اندیشه و ایدئولوژی خود، دست به انتخاب می زند. یکی از این انتخاب های زبانی، نحوه بازنمایی کنشگران عرصه اجتماع است. نوع بازنمایی، بیانگر نوع نگاه بازنمایی کننده به کنشگر بازنمایی شده است. در این مقاله شیوه بازنمایی کنشگران عرصه دادگاه خانواده به وسیله زنان خواستار طلاق مطالعه شده است تا شیوه بازنمایی کنشگران به نحوه بزرگ نمایی و کوچک نمایی این کنشگران و ایدئولوژی نهفته در گفتمان زنان خواهان طلاق بررسی شود. هدف، رسیدن به پاسخ دو پرسش است که این زنان از چه نوع بازنمایی هایی برای بازنمایی کنشگران استفاده می کنند و هدف عمده این زنان در استفاده از راهبرد بازنمایی کنشگران چیست. برای رسیدن به این هدف، داده های تحقیق، با حضور در چهل جلسه دادرسی طلاق دادگاه خانواده زاهدان و ثبت مکتوب اظهارات زنان خواستار طلاق جمع آوری شده است. انواع بازنمایی کنشگران بر اساس الگوی ون لیوون ( 2008 ) تعیین و هدف هر نوع بازنمایی بر اساس تئوری ون دایک ( 2006 ) تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد زنان مورد مطالعه، از سه شیوه الف) هویت دهی نسبتی؛ ب) منفعل سازی؛ ج) عدم تفکیک. برای بازنمایی کنشگران حاضر در گفتمان دادگاه خانواده استفاده می کنند و هدف از این بازنمایی ها بزرگ نمایی رفتارهای ناپسند طرف مقابل و برجسته سازی نکات مثبت خود و خودی هاست.
محدودیت های حضور خیشومی [n] در پایانه ریشه فعل ساده پس از افزودن وند گذشته در زبان فارسی: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی ریشه فعل های ساده زبان فارسی مختوم به خیشومی تیغه ای [n] است و پرداختن به اینکه با افزودن وند گذشته چه نوع محدودیت هایی بر خوشه پایانه هجای C 0 VC 1 C 2 اعمال می شود؛ به عبارت دیگر، در ریشه فعل های مختوم به خیشومی [n] با افزودن وند گذشته، چه محدودیت های واج آرایی بر خوشه پایانی صورت می پذیرد. به منظور پاسخ گویی به این پرسش، از میان 397 ریشه فعلی بدون تکرار و بدون پسوند سببی ساز، 22 ریشه فعل، اعم از یک، دو و سه هجایی، با ساخت هجای پایانی از نوع CVn+d بررسی شدند. محدودیت های به دست آمده عبارت اند از: 1. خوشه هایی که عضو اول آن خیشومی تیغه ای [n] باشد با هسته های دارای مشخصه [+افراشته] محدودیت تولید دارند؛ به عبارت دیگر، واکه های افراشته نمی توانند هسته هجایی واقع شوند که خوشه پایانه آن از [nd] تشکیل شده باشد؛ 2. خوشه هایی که عضو اول آن خیشومی لثوی [n] باشد با هسته های دارای مشخصه [-افراشته] محدودیت تولید ندارند؛ 3. قاعده «مانع» (blocking) از تولیدِ برون داد هایِ مشابه صورت هایِ موجود در زبان جلوگیری می کند. 4. اصل سلسله مراتب رسایی در همه صورت های فعلی ستاک گذشته رعایت شده است.
محدودیت های ناظر بر زایایی فعل های برگرفته از اسم و صفت در فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۰
109 - 132
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش قصد داریم محدودیت های ناظر برزایایی فعل های برگرفته از اسم و فعل های برگرفته از صفت در فارسی معیار را بررسی کنیم. همچنین به دنبال بررسی رابطه میان شفافیت و زایایی این الگوی ساخت فعل هستیم. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و جمع آوری داده ها به شیوه پیکره بنیاد است. بدین منظور، فهرستی مشتمل بر 90 فعل تبدیلی را از یک پیکره نوشتاری خودساخته 824000 واژه ای و پیکره گفتاری که از ضبط مکالمات روزمره گویشوران تهیه شده است، جمع آوری نمودیم. بسامد نمونه این افعال در پیکره نوشتاری 1700 و در پیکره گفتاری 775 است.بررسی ها نشان داد که در کاربرد پایه های مختوم به واکه برای ساخت این افعال محدودیت وجود دارد. همچنین اکثر واژه هایی که پایه ساخت این افعال قرار می گیرند، تک هجایی و تعداد محدودی نیز دوهجایی می باشند. در رابطه با محدودیت صرفی نیز از میان مقولات دستوری مختلف تنها مقوله اسم و صفت پایه ساختن افعال مورد نظر قرار می گیرند. محدودیت دیگر اینکه اسامی و صفات وندی، مرکب و مشتق پایه ساخت افعال مورد نظر قرار نمی گیرند. اما عاملی که بیش از همه ساخت افعال مورد بررسی ما را محدود می کند، عامل انسداد است که در این میان وجود افعال مرکب هم معنا مانع ساخت افعال بسیط متناظر می شود. به علاوه، در کنار محدودیت های ساختاری پیش گفته، محدودیت کاربردی نقش مهمی در عدم پذیرش واژه های ساخته شده با این الگو توسط گویشوران زبان ایفا می کند. در رابطه با ارتباط میان شفافیت و زایایی نیز دریافتیم که شفافیت و تیرگی تأثیری بر زایایی افعال مورد بررسی ندارد.
بررسی قاطعیّت در گفتار گویشوران کردی کلهری بر اساس رویکرد تسلّط لیکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، کاوشی در حوزه جامعه شناسی زبان به منظور بررسی بخش کوچکی از تفاوت های زبانی پیرامون مسئله قاطعیّت در گفتار گویشوران کردی کلهری (یکی از گویش های اصلی کردی جنوبی رایج در غرب ایران) است. یکی از برجسته ترین دیدگاه ها در این باب، رویکرد تسلّط لیکاف (2004؛ 1975) است که با برشمردن 9 مشخصّه زبانی، گفتار زنان را گونه زبانی«عاری از قدرت» معرّفی می کند و علّت برگزیدن آن توسّط زنان را نابرابری های اجتماعی می داند. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که آیا رویکرد یادشده را می توان در رابطه با جامعه کردزبان کارآمد دانست یا خیر. به این منظور، داده های مورد بررسی با استفاده از روش میدانی و طرح پرسش نامه از 8 گروه اجتماعی مختلف شامل 32 زن و 32 مرد در دو گروه سنّی و تحصیلی متفاوت جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان داد که گفتار زنان در مقایسه با مردان، از قاطعیّت کمتری برخوردار است؛ بنابراین، در این پژوهشفرضیه لیکافتأیید شد.
نمود فعل در زبان لری و گونه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شباهت ها و تفاوت های نظام نمودی در سه گونه مختلف زبان لری بررسی می پردازد. افزون بر طبقه بندی نظام های نمودی لری در این گونه ها، تفاوت های این نظام ها با نظام نمودی زبان فارسی نیز بررسی خواهد شد. در نوشتار حاضر، با تکیه بر نظریه هیوسن و بوبنیک (1997) نظام سه گانه نمود، شامل متکامل، نامتکامل و کامل در زبان لری بررسی خواهد شد. تفاوت اصلی صورت های نمودی لری و فارسی، در ساخت کامل لری است که در آن، ضمیر شخصی بی درنگ پس از ستاک و پیش از صورت دستوری شده فعل معینِ بودن، می آید. این ویژگی، به نظر می رسد بازمانده ای از نظام کنایی در زبان های ایرانی غربی باشد. از همین روست که می توان لری را در میانه طیف زبانی فارسی و کردی در زبان های ایرانی غربی دانست؛ افزون بر این، در صورت نمود استمراری لهجه های مختلف این زبان، تفاوت هایی به چشم می خورد. با اینکه این تفاوت ها را می توان در مواردی ناشی از ویژگی های خاصّ هرگونه دانست، ولی در مواردی نیز این تفاوت ها درنتیجه برخورد زبان ها و تأثیر زبان فارسی پیش آمده است. در گویش خرم آبادی، نمود استمراری مانند فارسی با صورت فعل معینِ داشتن به کار می رود، در حالی که در گویش بختیاری و بالاگریوه ای، این صورت متداول نیست. این تنوّع، ناشی از انتقال یک نشانه دستوری، از زبانی به زبان دیگر است که تأثیر زبان فارسی را بر روی گویش های مختلف زبان لری نشان می دهد.
بررسیِ معنایی حروف اضافه læ//، /wæ/ ، /wægærd/ و /wæpi/ در کردی براساس رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد تا با استفاده از انگاره چندمعنایی اصول مند (انگاره چما) ( 2006 Evans & Tyler, Evans & Green, 2004a, 2004b ; ) در رویکرد شناختی به بررسی برخی از کاربردی ترین حروف اضافه کردی (گویش کلهری)، یعنی /læ/ ، /wæ/ ، /wægærd/ و / wæpi / بپردازد. ماهیتِ روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی و نوع روش پیکره بنیاد است. پیکره انتخاب شده از مصاحبه با سخنورانِ این گویشِ کردی به دست آمده و اصالتِ آن ها نیز کاملاً مورد تأیید است که در این بررسی، به دلیل محدودیت حجم مقاله، به ذکر نمونه هایی از هر مفهوم بسنده کرده ایم. نگارنده برای واکاوی معانیِ متمایزِ این حروف اضافه، آن ها را جداگانه در یک شبکه معنایی ترسیم کرده است. در این راستا، یافته های پژوهش نشان می دهد که معنای سرنمون / læ / «از» است و در شبکه معنایی آن هجده معنای متمایز و پنج خوشه معنایی وجود دارد. با بررسی هایِ دقیق به عمل آمده، مشخص شد که گویشوران، حرف اضافه /wæ/ را در برخی موارد به جای læ/ / و با همان معانی در همان بافت ها به کار می برند؛ اما علاوه بر آن، /wæ/ در دو معنای مجزای دیگر به کار می رود که حرف اضافه /læ/ نمی تواند در آن جایگاه ها بیاید. بنابراین، معنای سرنمون /wæ/ «از» است و در شبکه معنایی آن بیست معنای مجزا وجود دارد. معنای سرنمون /wægærd/ «با» است و در شبکه معنایی آن یازده معنای متمایز و سه خوشه معنایی وجود دارد. معنای سرنمون / wæpi / «به» است و در شبکه معنایی آن پنج معنای متمایز و دو خوشه معنایی وجود دارد.
جایگاه و نحوه آموزش واژگان برای فارسی آموزان چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد به جایگاه و نحوه آموزش واژه در آموزش زبان فارسی به زبان آموزان چینی بپردازد. زبان چینی واژه محور است و در مقایسه با زبان فارسی از نظر رده شناسی در دسته زبان های گسسته قرار دارد. این تفاوت ساختاری باعث می شود زبان آموزان چینی در روند یادگیری، چنانچه معنی کلمات را به درستی متوجه نشوند، در هر مرحله ای که باشند از یادگیری بازبمانند. این مقاله با استفاده از روش تحقیق میدانی نحوه یادگیری واژگان را در فارسی آموزان چینی مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور تعداد 24 نفر از زبان آموزان چینی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) که در یک دوره شانزده هفته ای زبان فارسی را آموخته بودند، به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس آزمونی واژه محور برای تعیین سطح زبان آموزان برگزار شد و زبان آموزان به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند و درسی متناسب با سطحشان به آن ها تدریس شد. این درس برای گروه آزمایش با استفاده از روش های مختلف آموزش واژه و تقطیع ساختاری و نقشی و تطبیق ساختارها در دو زبان فارسی و چینی و برای گروه کنترل با استفاده از روش های آموزش واژه و بدون توجه به ترجمه موارد یادشده تدریس شد. سپس، دوباره آزمونی واژه محور برای بررسی آموخته های زبان آموزان برگزار شد. نتایج آزمون نشان داد که زبان آموزانی که با روش ترجمه و توجه به ساختار زبان چینی آموزش دیده اند، بازدهی بهتری نسبت به گروه دیگر داشتند. analytic
بررسی ویژگی های سبکی تکرار کامل در رمان سووشون و بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
85 - 105
حوزه های تخصصی:
تکرار پدیده ای زبانی است که پیرامون آن بررسی هایی در زبان های گوناگون و در چارچوب نظریه های مختلف صورت گرفته است. تکرار در دو نوع کامل و ناقص از سوی زبان شناسان بررسی شده است که از آن میان در پژوهش حاضر به ویژگی های سبکی تکرار کامل در سووشون (سیمین دانشور) و بوف کور (صادق هدایت) می پردازیم. پرسش این است که فرایند تکرار تا چه میزان می تواند ملاکی برای تشخیص سبک ادبی نویسنده تلقی شود؟ برای دست یابی به این منظور به پیکره ای در زبان فارسی نیاز بود که با نگاهی تطبیقی، بازیابی نحوه کاربرد تکرار، بسامد وقوع و تفاوت آنها در این دو رمان معاصر مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های حاصل از بررسی داده های این دو اثر نشان می دهند که قیدها در فرایند تکرار کامل ناافزوده بیشترین بسامد کاربرد را دارند و دانشور به میزان بیشتری نسبت به هدایت از انواع تکرار کامل بهره گرفته است. بنابراین تکرار کامل می تواند ملاک مناسبی جهت تشخیص سبک باشد.
التراکم الصوتی فی سورة الفیل تکامل الترکیب والدلالة
حوزه های تخصصی:
تتأثر الأصوات اللغویة بعضها ببعض فی التراکیب أثناء الکلام، فعندما یتحدث الانسان على سجیة دون تکلف وعناء یمکن أن یؤثر بعض أصوات الکلمة فی بعض، کما تتأثر الألوان بعضها ببعض، لهذا فدراسة دلالة التشکیل الصوتی تقتضی دراسة مفردات السورة وتراکیبها، وتسلسل الأصوات والعبارات، وهی ظواهر لا ترتبط بالأصوات فی ذاتها فحسب، بل بالمجموعة الکلامیة بصفة عامة، کالصوائت، والصوامت، والمقطع، وهذا ما سنحاول الوقوف علیه من خلال التطبیق على سورة من سور القرآن الکریم ألا وهی سورة الفیل.
Iranian Adult Speakers' Perceptions toward Linguistic Taboos and Euphemisms in Iranian Society: A Sociolinguistic View
حوزه های تخصصی:
In recent years, the line of research on the socio-pragmatic aspects of language and language use has been increasing very rigorously. In this regard, taboos as well as euphemisms, due to their significant role in impacting on the interactions among interlocutors, have been the subject of research in various societies and cultures from a vast variety of aspects. That being so, the present study was an attempt to explore the perceptions of Iranian adult speakers of linguistic taboos and euphemisms in Iranian society. To achieve this aim, a convenient sample of 48 Iranian adult speakers, 24 males and 24 females, from Shiraz, Iran was recruited to participate in the study. The researcher interviewed them one by one and audio recorded their answers for further analysis and to determine their perceptions of linguistic taboos and euphemisms in Iranian society. The findings indicated that: a. Most of the participants believed that sex is the most offensive topic in Iranian society; b. All of the participants believed that people should use euphemisms in their speech and should take after of their speech especially in formal situations; c. Most of the Iranian adult speakers believed that the most important factor which leads to the use of taboo words is anger; and d. Most of the participants, both male and female, said they do not discuss taboo topics in mixed-sex groups.
Representing the Persian Realities of the Beginning of the 19th Century in the Russian Artistic Text of the 20th Century (Based on Tynianov's Novel “The Death of Vazir Mukhtar”)
حوزه های تخصصی:
The article is devoted to linguo-imagological analysis of the image of Persia of the 19th century in the Russian language consciousness of the 19th and 20th centuries. The material for the study was the novel of the historian writer Yu. N. Tynianov's “Death of Vazir Mukhtar”, dedicated to the last year of life and the tragic death of the poet-diplomat A. S. Griboyedov. The subject of the description in the article was two realities of Persian being, usually the first arising in the minds of people who are not carriers of culture of that time-the Shah's harem and eunuchs. The key characteristic of the harem is the army, the eunuchs are emptiness. These realities, like all the others, are presented as objectively as possible, with artistic instructions on the cause and effect of all events, that is, Yu. N. Tynianov appears as a historian scientist and a talented writer.
ملاحظاتی در ترتیب خطی ساخت فعل فارسی از دیدگاه پادتقارنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار می کوشد نشان دهد که تبیین ترتیب خطی در ساخت فعل فارسی از منظری پاد تقارنی و بدون توسل به پارامترهای متناقض جهت هسته امکان پذیر است. چارچوب نظری این بحث اصولاً مفهوم پارامترِ جهت هسته را در زبان های طبیعی رد می کند و در عوض، تمام ترتیب ها را مشتق از ترتیب پایه مشخص گر- هسته - متمم می داند. هر ترتیب دیگری جز این لاجرم مشتق است و از حرکت سازه های نحوی به دست می آید. فارسی هم ویژگی های ترتیب آزاد را نشان می دهد و هم در بسیاری مقوله ها، ترتیب های ثابت دارد. تبیین های خطی فارسی در چارچوب های پارامتری دچار مشکل تناقض یا ناهمسانی در انتخاب ارزش پارامتر می شوند، به طوری که مقوله هایی مانند متمم ساز و حرف اضافه را با کمک یک ارزش پارامتری و مقوله هایی همچون فعل و اسم را با ارزش دیگری تبیین می نمایند.در این جا نشان داده می شود که دیدگاه غیر پارامتری پادتقارنی بدون کم ترین مشکلی ویژگی های خطی پوسته فعلی فارسی را توضیح می دهد. از رهگذر این کاوش، برخی جبنه های صرفی و معناشناختی ساخت های مذکور نیز توجیه نظام مندی پیدا می کند.