مقالات
حوزه های تخصصی:
هر مترجم در محور جانشینیِ واژگان و نیز در محور همنشینیِ ساختار دستوری، با در نظر گرفتن نیت متنِ مبدأ و ملاحظات فرهنگی زبانِ مقصد دست به گزینش می زند. با التفات به اینکه مترجم، به عنوان گفته یابِ پیامِ مؤلف در زبان مبدأ و نیز گفته پردازِ همان پیام در زبان مقصد، تحت نفوذ فضایی بیناگفتمانی قرار می گیرد، رویکرد نشانه معناشناختیِ گفتمانی برای تحلیل فرایند انتقال معنا، اختیار شده است. با در نظر گرفتن تعریف نشانه شناختیِ «ترجمه» به مثابه رابطه بینافرهنگی و بینامتنی، هدف پژوهش حاضر این است که با روش تحلیلی توصیفی نشان دهد در ترجمه پیامبر اثر جبران خلیل جبران و برگردان الهی قمشه ای، عناصر فرهنگیِ زبان مبدأ و زبان مقصد تحت کنترل شرایط گفتمانی براساس دو نظام مع نایی هم گرا و واگرا نقش آفرینی می نمایند. از آنجا که کارکرد نظام معنایی هم گرا، حفظ ریختار فرهنگی متن مبدأ است و کارکرد نظام معنایی واگرا ایجاد ناهم ریختیِ بینافرهنگی، مسئله پژوهش این است که در ترجمه پیامبر چگونه از تعامل مثبت یا منفیِ دو نظام معنایی هم گرا و واگرا، عناصر فرهنگی می توانند در چارچوب نظام ارزشی گفتمانی تمهید انتقال معنا را فراهم نمایند؟ فصل تمایز این پژوهش با پژوهش های متناظر دیگری که در خصوص پیامبر صورت پذیرفته، در توجه نشانه معناشناختی به عناصر بینافرهنگی است. از یک سو التفات نابسنده پژوهشگران به مطالعه فرایند کیفی ترجمه و از سویی دیگر، نیاز مترجمان به مداقه نظر در تفاوت های فرهنگی، برای بهبود عملیِ ترجمه هایشان ضرورت این پژوهش را توجیه می نمایند.
معرفی الگوی ارتباطی مؤثرِ تدریس در پرتو آموزش هَیَجامَدمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل مؤثر بین مدرس و فراگیران نقش مهمی در یادگیری آنان دارد. به منظور ایجاد هیجانات و انگیزه مثبت در فراگیران، باید رابطه دوسویه ای در ارسال پیام از فرستنده (مدرس) و گیرنده (فراگیر) در محیط کلاس وجود داشته باشد. از آنجایی که تدریس کارآمد به اثرگذاری مثبت بر فراگیر و هدایت او به سمت اهداف آموزشی اشاره دارد، هدف از پژوهش حاضر معرفی الگوی تدریسی است که زمینه را برای ایجاد ارتباط مؤثر میان مدرس و فراگیر فراهم سازد و با درگیری حواس بیشتر آنان، میزان هیجان مثبت بیشتری تولید نماید. در این راستا، با توجه به اهمیت نقش هیجانات حسی در تدریس و با در نظر گرفتن آموزش هَیَجامَدمحور، مدرس به عنوان فردی حس آگاه در نظر گرفته می شود که هدایتگر کلاس است و قدرت تعیین و مطرح کردن موضوعات مختلف در کلاس را دارد. چنانچه وی قادر باشد از شیوه های خلاقانه که به درگیری حواس بیشتر منجر می شود بهره گیرد، می تواند مطالب را بهتر در ذهن فراگیران نهادینه کند. در این شرایط وی با قرار گرفتن در کنار فراگیران در محیط کلاس نقش یاری رساننده را ایفا کرده و به آنان در هَیَجامَدافزایی کمک می کند. از سوی دیگر، وی می تواند نقش حس محرک را نیز ایفا کند. در این شرایط او فراگیر را تشویق می کند تا خود پلکان هَیَجامَدافزایی را طی نماید. از این رو، در جستار حاضر نگارندگان به معرفی نقش های حس آگاهی و حس محرکی مدرس پرداخته و با توجه به دو مؤلفه ارتباط و حواس، تکنیک های حس آگاهی را در دو زیرمجموعه ارتباط مرکز و حواس مرکز و تکنیک های حس محرکی را در دو زیرمجموعه پیراارتباط و پیراحواس مد نظر قرار می دهند. انتظار می رود چنانچه تدریس با توجه به این تکنیک ها صورت گیرد، ارتباط مؤثری میان مدرس و فراگیر برقرار و فرایند یادگیری تسهیل شود.
ترجمه (نا)پذیری عناصر فرهنگی در متون دیداری شنیداری: مورد مطالعاتی زیرنویس های فرانسوی مجموعه تلویزیونی ایرانی در چشم باد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه تولیدات دیداری شنیداری به ویژه زیرنویس ها با چالش های بسیاری همراه است. این چالش ها در تماس با فرهنگ و عناصر فرهنگی بیشتر نمود داشته و مترجم را با پیچیدگی ها و دشواری های کاری بسیاری روبرو می سازد. هدف از این پژوهش کندو کاو در خصوص چگونگی ترجمه و انتقال عناصر فرهنگی در متون شنیداری دیداری در قالب زیرنویس با توجه مقتضیات و محدودیت های فن آورانه، زبان شناختی و زیباشناختی است. در این نوشتار، پس از ارائه تعریف و بازتاب چارچوب های نظری موجود پیرامون فرهنگ و عناصر فرهنگی آغاز کرده و با گذر از امکان پذیری یا امکان نا پذیری انتقال مولفه های فرهنگی به مخاطبان غیربومی، به تحلیل پیکره مطالعاتی خود _مجموعه تلویزیونی ایرانی در چشم باد بر اساس ریخت شناسی فرهنگی نظریه پردازان لهستانی پرداخته و راهکارهای مترجم در انتقال مفاهیم فرهنگی را بررسی می نمائیم. تحلیل های توصیفی و زبان شناختی که از چگونه ترجمه گزاره های شفاهی فرهنگی در این پیکره به دست آمده اند، حاکی از آن است که ترجمه «خرده عناصر فرهنگی» و اشارات فاضلانه موجود در یک متن هرگز به صورت سیستم بسته عمل نمی کنند، بلکه قادرند در ازای فروریزش بخشی از ارزش های معنایی، گفتمانی یا سبک شناختی در زبان مبدأ، پیام را پس از فهم، تعبیر و تعدیل در متن مقصد بازتولید کرده و پلی به سوی «مفاهمه بینافرهنگی» از تغییر ترجمه باز ایجاد کنند.
اشعار تی. اس. الیوت در زبان فارسی: بررسی موردی ترجمه کهن الگوها در شعر سرزمینِ بی حاصل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است که ترجمه های فارسیِ بخش چهارم شعرِ سرزمینِ بی حاصل اثر تی. اس. الیوت را با به کارگیری مبانی نظریه جهانی های ترجمه و با توجه ویژه به مفهوم « ناخودآگاه جمعی » بررسی و مقایسه کند. منابع فراوانی در باب تعاریف، انواع و کارکردهای مفهوم کهن الگو در دسترس است، اما بررسی بازنمایی کهن الگوها در آثار ادبی از منظر ترجمه پژوهی تلاشی نو به شمار می رود. با توجه به اینکه کهن الگوها مفاهیمی جهان شمول و ثابت هستند، ابراز آن ها در زبان های مختلف به شیوه ای تا حدی یکسان صورت پذیرفته است. از سوی دیگر، کاربست نظریه جهانی های ترجمه در بررسی معادل گزینی کهن الگوها در ترجمه های گوناگون فارسی نشان می دهد ترجمه این بخش از شعر در مقایسه با دیگر بخش ها کمتر چالش برانگیز بوده است. بسامد بالای کهن الگوها در بخش چهارم شعر سرزمینِ بی حاصل با عنوان «مرگ در آب»، باعث شده ترجمه های فارسیِ صورت گرفته از این بخش، در مقایسه با دیگر بخش های شعر که کمتر به کهن الگو پرداخته اند، دارای کمترین اختلاف در ترجمه باشند. بخش چهارم شعر دارای فضایی مذهبی، اسطوره ای و حاوی بیشترین تعداد کهن الگوی به کاررفته نسبت به دیگر بخش های این شعر بوده و از این رو از زبانی آرکائیک برخوردار است. یافته های پژوهش حاضر، به دنبال تحلیل هفت ترجمه متمایز فارسی از بخش چهارم شعر مذکور، نشان دهنده این است که از لحاظ تراکم واژگانی، تنوع واژگانی و میانگین طول عبارات و جمله ها شباهت های بسیاری در متن های ترجمه شده وجود دارد و جملگی حول نقطه میانی یک گستره قرار دارند.
سیاست ممیزی در دوبله رسمی در ایران: موردپژوهشی سه گانه پدرخوانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و طبقه بندی ممیزی های فیلم در رسانه ملی، نسخه دوبله شده سه گانه پدرخوانده را بررسی کرده و ممیزی های آن را استخراج و دسته بندی نموده است. این سه گانه که از آثار برجسته سینمایی جهان است، موضوعات فرهنگی و ایدئولوژیک بسیاری نظیر عشق، خشونت، جنایت و مذهب را در بردارد که در دوبله فارسی از طریق اعمال ممیزی با هنجارهای ایدئولوژیک و فرهنگی کشور همسو شده اند. پارادایم تحقیق، بهره گیری از رویکرد کیفی بوده است و نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفت و داده کاوی به روش تحلیل محتوای استقرایی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد ممیزی ها در سه سطح تصویر، کلام و صدا اعمال شده اند و مسائل مذهبی، فرهنگی و سیاسی را شامل می شوند. در این فیلم، اغلب صحنه هایی که نمادها و آیین های دین مسیحیت، روابط خارج از ازدواج، روابط جنسی، خشونت، نوشیدنی های الکلی و نمادهای آمریکا را به تصویر می کشند، حذف شده اند و اغلب گفتگوهایی که به همین دست موضوعات اشاره دارد نیز جایگزین یا حذف شده است. سپس یافته ها از طریق مصاحبه با پنج تن از گویندگان و مدیران دوبلاژ سه سویه سازی شد. در پایان، یافته های پژوهش با توجه به پژوهش های قبلی مرتبط بحث شده اند.
ساخت و هنجاریابی پرسش نامه صلاحیت های حرفه ای معلمان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و هنجاریابی پرسش نامه ای برای تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمان زبان انگلیسی بود. به این منظور از مرور متون سه مؤلفه اصلی و 42 گویه استخراج گردید و پس از تأیید روایی محتوایی توسط صاحب نظران، پرسش نامه نهایی با 36 گویه تعیین و از اعتبار آن از طریق آزمون-آزمون مجدد (r= 0/91) و همسانی درونی آلفای کرونباخ (α=0.92) اطمینان حاصل شد. سپس پرسش نامه نهایی با 36 گویه بر روی یک نمونه 305 نفری فارغ التحصیلان رشته زبان انگلیسی اجرا گردید. به منظور بررسی ساختار عاملی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. در قالب تحلیل عاملی اکتشافی نتایج حاصل نشان داد تنها سه عامل دانش، مهارت و نگرش قابل استخراج است. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه ضرایب رگرسیون و همبستگی بین متغیرهای مکنون، ضرایب استانداری به شمار می روند. لذا می توان نتیجه گرفت مدل پیشنهادی از هر دو روش تحلیل عاملی با انتظار طراحان پرسش نامه مطابقت دارد.
نگاهی جامعه شناختی به رفتار مترجمان: بررسی ترجمه چند نمونه از رمان های انگلیسی به فارسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عادت واره از اساسی ترین مفاهیم جامعه شناسی بوردیو است که مطالعات ترجمه از آن بهره جسته است. با استفاده از مدل جامعه شناسی پیر بوردیو، پژوهش حاضر عادت واره مترجمان ایرانی رمان های عاشقانه انگلیسی را از منظر به کارگیری راهبردهای ترجمه عناصر فرهنگی در دوره قبل و بعد از انقلاب فرهنگی در سال 1358 در ایران بررسی می کند. داده های پژوهش مشتمل بر 3429 جمله دارای عناصر فرهنگی اند که از رمان های عاشقانه انگلیسی وداع با اسلحه، بلندی های بادگیر : عشق هرگز نمی میرد، دفتر خاطرات و دو ترجمه فارسی از هریک از آن ها استخراج شده اند. داده های مستخرج با استفاده از دسته بندی ادغام شده لیانگ تحلیل شدند. راهبردهای ترجمه عناصر فرهنگی با آمار توصیفی از طریق مقایسه فراوانی و درصد ارائه شدند. افزون بر این، به منظور افزایش اعتبار داده های پژوهش حاضر تحلیل کیفی مصاحبه های چاپ شده در فصلنامه مترجم نیز ارائه شدند. پژوهش حاضر سه یافته اساسی در بر داشت: گرایش مبدأمحور معنادار در میان مترجمان ایرانی رمان های عاشقانه انگلیسی در دوره پیش از انقلاب فرهنگی، حفظ این گرایش در دوره پسا انقلاب فرهنگی، و در نهایت افزایش بیشتر این گرایش در سال های قبل تا پس از انقلاب فرهنگی. نتایج آزمون خی دو از تفاوت معنادار کاربرد مجموع راهبردهای مختلف در دو دوره حکایت داشتند.