فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۹۳۸ مورد.
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
91 - 109
حوزه های تخصصی:
هدف: ابزارهای دیجیتال به بخش بزرگی از زندگی شخصی روزمره تبدیل شده اند، با ایجاد بسترهای فناوری اطلاعات و انجام فعالیت های شغلی از این طریق کارمندان می توانند کارآمدتر و انعطاف پذیرتر باشند. هدف از انجام پژوهش تبیین و شناخت تأثیر کیفیت خدمات الکترونیکی تأمین اجتماعی بر توانمندسازی کارکنان و رضایت بیمه شدگان با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری کارکنان است تا بتوان با تعیین سطح نیازها خدمات بهتری ارائه داد.
روش: در این پژوهش با استفاده از پرسش نامه اقدام به سنجش متغیرهای پژوهش توسط نمونه موردِ مطالعه ، کارکنان شعب تأمین اجتماعی شیراز پرداخته شد و سپس ازطریق نرم افزار Smartpls3 به تحلیل داده ها و اثر متغیرها به روش مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر پرداخته شد. این پژوهش ازلحاظ طبقه بندی پژوهش و هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-همبستگی است.
یافته ها: بر اساس تحلیل مسیر مدل مفهومی پژوهش، خدمات الکترونیک طرح (3070) اثر معناداری بر بهبود کیفیت زندگی (645/=β) و توانمندسازی کارکنان (607/=β) داشته است. اثر غیرمستقیم خدمات الکترونیک در تأمین اجتماعی با واسطه بهبود کیفیت زندگی بر توانمندسازی کارکنان (392/=β) معنادار بوده و میزان ضریب تبیین شده توانمندسازی کارکنان (662/=R2) می باشد، درحالی که توانمندسازی کارکنان (503/=β) تأثیر قابل توجهی بر رضایت بیمه شدگان با واریانس (253/=R2) دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد خدمات الکترونیک سازمان تأمین اجتماعی موجب بهبود دسترسی و سرعت در انجام امور اداری شده، که این امر به تداوم فعالیت های کاری و افزایش بهره وری کارمندان کمک کرده است. همچنین، ارتقاء کیفیت خدمات الکترونیک به میانجی گری در ارتقاء رضایت بیمه شدگان منجر شده، که این افزایش رضایت بهبود کیفیت زندگی کاری آنان را نیز تضمین می کند. به طور کلی، تداوم پیشرفت در خدمات الکترونیک تامین اجتماعی، باعث بهبود کلان کیفیت زندگی کاری و ارتقاء رضایت بیمه شدگان شده و تأثیر مثبتی بر توانمندسازی کارکنان دارد.
طراحی الگوی سازمان مربی گرا با رویکرد پرورش سرمایه انسانی برای دانشگاه ها با تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
183 - 206
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی سازمان مربی گرا با رویکرد پرورش سرمایه انسانی برای دانشگاه ها می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های آمیخته، در پارادایم قیاسی- استقرایی و به صورت کیفی- کمی است که از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی و کمی، متخصصان در حوزه مربی گری شامل اساتید و مدیران دانشگاه ها می باشند. نمونه مورد نظر از طریق روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه می باشد. در بخش کیفی داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی و داده های کمی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری تحلیل شد.یافته های پژوهش: در این پژوهش الگو در چهار سطح و دوازده مولفه اصلی شامل تغییرات و تحولات محیطی، لزوم پرورش سرمایه انسانی و توسعه سازمانی، ویژگی های شخصیتی مربی، دانش و مهارت های مربی، ویژگی های شخصیتی متربی، نگرش های خاص متربی، استراتژی های مدیریت و رهبری، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، زیرساخت ها و فناوری، مزایای فردی و مزایای سازمانی تدوین شد.محدودیت ها و پیامدها: ابعاد و مولفه های سازمان مربی گرا با رویکرد پرورش سرمایه انسانی تا حدود زیادی از نظر پژوهشگران و محققان غافل مانده است. لذا پژوهش حاضر در جهت کمتر کردن این خلأ تحقیقاتی حرکت نموده است.پیامدهای عملی: استقرار سازمان مربی گرا سبب توانمندسازی مدیران و کارکنان می گردد که در نتیجه آمادگی و انعطاف پذیری پرسنل برای تسهیل تغییرات مثبت سازمانی را فراهم می نماید.ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر به یکی از موضوعات کمتر توجه شده در استقرار سازمان مربی گرا در دانشگاه ها پرداخته و الگویی در خصوص آن ارائه نموده است.نوع مقاله: پژوهشی
گذار از دولت مدرن به دولت پلتفرمی: مطالعه ای دلالت پژوهانه و مبتنی بر آموزه های اقتصاد اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
183 - 210
حوزه های تخصصی:
هدف: در دنیای امروز که فاصله عرضه کننده کالا و خدمت از متقاضی آن روزبه روز بیشتر و پیچیده تر می شود؛ پلتفرم ها به بهتر انجام شدن این جریان کمک می کنند. مباحث پیچیده موجود در حکمرانی دولت و اداره جامعه، نقشی کلیدی است که دولت می تواند میان متقاضیان و عرضه کنندگان خدمات دولتی و عمومی بازی کند. همچنین دولت می تواند به سهولت، عدم ازدحام، امنیت و ضخامتِ بازار میان عرضه کنندگان و متقاضیان خدمات و کالاهای دولتی، بسیار کمک کند. پژوهش پیشِ رو به دنبال پیشنهاد چارچوب مفهومی از ایده دولت پلتفرمی است که می تواند بسیاری از چالش ها و کاستی های شناسایی شده دولت مدرن را پاسخگو باشد. همچنین در این پژوهش سعی شده است با مطالعه و نقد تعاریف متعدد ایده دولت پلتفرمی، تعریفِ جامعی از این مفهوم که دربرگیرنده تمامی ویژگی های آن است، بیان شود.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: به منظور نیل به اهداف و تحلیل یافته های پژوهش از روش دلالت پژوهی استفاده شده که در این روش از سهم یاری های نظریه اقتصاد اشتراکی به مثابه منبع اخذ دلالت، رهنمودهای اولیه ای برای اثبات کارآمدی این ایده (دولت پلتفرمی)، احصاء شده است. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات و سهم یاری ها از مفهوم اقتصاد اشتراکی از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بهره گیری شده است. جامعه نمونه مطالعاتی پژوهش حاضر شامل تمامی گزارش ها، اسناد، مقالات علمی و کتاب های تالیف شده فارسی و لاتین، در حوزه اقتصاد اشتراکی و دولت پلتفرمی از سال 2015 به بعد است.
یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان می دهد که دولت پلتفرمی می تواند جایگزین مناسبی برای دولت مدرن در تمام نظام مسائلی باشد که اکنون دولت مدرن با آن مواجه است. همچنین رویکرد دولت پلتفرمی برای حکومت هایی مانند جمهوری اسلامی ایران که مردم پایه است، می تواند قالب مناسبی جهت رشد و تکامل این ویژگی باشد.
پیامدهای عملی: از جمله اصلی ترین پیامد عملی ایده های این پژوهش، می توان به گسترش توانایی حکمرانی خوب در کشور و بهره مندی حداکثری همه آحاد جامعه از خدمات و مزایای دولتی به نحو آسان و یکسان اشاره کرد.
ابتکار یا ارزش مقاله: مهم ترین ابتکار این پژوهش، دلالت یابی از مفهوم اقتصاد اشتراکی به منظور موفیقت دولت پلتفرمی است؛ همچنین می توان گفت ارائه مختصات جدید برای مفهوم دولت پلتفرمی با توجه به پژوهش های صورت گرفته در این حوزه از جمله مهم ترین ارزش های مقاله پیشِ رو است.
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ارائه مدلی برای ﺣﻔﻆ و ارﺗﻘﺎء ﺗﻮان رزﻣی نیروهای ﻣﺴﻠﺢ اﯾﺮان ﺑﺎ ﻣﺤﻮرﯾﺖ آﻣﺎدﮔﯽ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ (رویکردی آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
261 - 289
حوزه های تخصصی:
هدف: ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺘﻀﯿﺎت ﺷﻐﻠﯽ و ﻣﺎﻣﻮرﯾﺘﯽ نظامیان، آن ها باید ﺑه فعالیت های ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و ورزشی ﺑﭙﺮدازﻧﺪ. لذا، اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ در پی پاسخ به اﯾﻦ سؤال اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺪل مناسب ﺣﻔﻆ و ارﺗﻘﺎء ﺗﻮان رزﻣﯽ ﮐﺎرﮐﻨﺎن نیروهای ﻣﺴﻠﺢ ایران با محوریت آمادگی جسمانی چگونه است؟روش: این تحقیق از ﻟﺤﺎظ هدف ﮐﺎرﺑﺮدی، و روش اﻧﺠﺎم آن به صورت آمیخته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، مدیران و فرماندهان خبره حوزه ورزش درنیروهای مسلح بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. برای برآورد حجم نمونه از روش اشباع نظری استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه و پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کیفی و معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل علی شامل: مالی، اسنانی، علمی و پزوهشی، آموزشی و پژوهشی و برنامه ریزی؛ شرایط زمینه ای شامل روانشناسی، جمعیتی، ساختاری و رفتاری؛ محور اصلی شامل توان رزمی و ورزش قهرمانی و همگانی است. در حالی که شرایط مداخله گر شامل تجهیزات و امکانات و فناوری؛ راهبردها شامل ساختاری، اقتصادی، اجتماعی، بین المللی، حقوقی و قانونی و استاندارسازی است. این عوامل سبب ایجاد 12 پیامد مطلوب خواهند شد.نتیجه گیری: ایجاد بستر مناسب جهت رشد کارکنان در حوزه ورزش، توسعه زیر ساخت های ورزشی، توسعه ورزش همگانی بر پایه اصول علمی و تدوین شاخص های آمادگی جسمانی می تواند از عوامل کمک به حفظ و افزایش آمادگی جسمانی کارکنان در ارتقاء توان رزمی نیروهای مسلح ایران باشد.
شناسایی و تبیین عوامل پیشایندی و پسایندی مدیریت ذره بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین عوامل پیشایندی و پسایندی مدیریت ذره بینی در سازمان های دولتی استان لرستان انجام پذیرفته است. این پژوهش که به طور همزمان دو رویکرد کمی و کیفی را مورد استفاده قرار داده است، براساس هدف، کاربردی و به لحاظ روش، اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران سازمان های دولتی استان لرستان و استادان دانشگاه لرستان بودند که اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و براساس اصل کفایت نظری، دیدگاه و نظرات 30 نفر از آنان، بررسی گردید، اطلاعات و داده های موردنیاز، جمع آوری و اشباع نظری حاصل شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد و عوامل پیشایندی و پسایندی مدیریت ذره بینی مورد شناسایی قرار گرفت. در بخش کمی نیز، با استفاده از روشDelphi Fuzzy تعیین اولویت این عوامل، انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در این بین، عدم اعتماد مدیر به کارکنان، احساس ترس مدیر و نگرش منفی وی به تفویض اختیار، به عنوان مهم ترین عوامل پیشایندی مدیریت ذره بینی و افزایش استرس کارکنان، وابسته شدن کارکنان به دستورات مدیر و ترک سازمان، به عنوان مهم ترین عوامل پسایندی این سبک از مدیریت در سازمان های دولتی شناسایی گردید.
واکاوی موقعیت مسئله خط مشی دامداری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
180 - 203
حوزه های تخصصی:
هدف: ارائه پاسخ های صحیح به مسائل نادرست، خطایی راهبردی و نوعی شکست در هر نظام خط مشی گذاری است. تشخیص درستِ موقعیت های مسئله دار تا حد زیادی سرآغاز سایر فعالیت های تحلیل خط مشی های عمومی است. یکی از خط مشی های مهم کشورها، خط مشی در قبال محصولات اساسی غذایی است و فراورده های غذایی دامی، از محصولات اساسی مهم کشور ماست. هدف از مقاله حاضر، واکاوی موقعیت مسئله خط مشی دامداری در ایران، از دید مالک مسئله (وزارت جهاد کشاورزی) و فرموله بندی آن است.
روش: داده های پژوهش از طریق مصاحبه و مرور اسناد گردآوری و با استفاده از مدل تشخیص موقعیت مسئله تیسن و روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: پس از استخراج ترتیبات نهادی حاکم بر موقعیت مسئله، ابتدا به تداعی اولیه مالک مسئله از موقعیت مسئله اشاره و سپس با استفاده از نمودارهای وسیله نتیجه، درخت اهداف و تحلیل علّی، سیستم جامع موقعیت مسئله بازسازمان دهی شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر نوعی نگاه متمرکزشده بر تنظیم بازار در دستگاه متولی خط مشی دامداری کشور است، در حالی که تنظیم بازار تنها بخشی از تأمین امنیت غذایی پایدار، به عنوان سیستم اصلی موقعیت مسئله خط مشی دامداری است که ابعادی فراتر و مهم تر، از جمله تقویت تولید در زنجیره تأمین داخلی دارد. ضرورت دارد با تغییر این نگاه، کاربست خط مشی ها و کنترل عوامل بیرونی مرتبط، زمینه دستیابی به امنیت غذایی و اهداف بالاتر، مانند سلامت و رفاه عمومی، استقلال، امنیت و پیشرفت کشور فراهم شود. نوآوری پژوهش حاضر، کاربست یکی از مدل های تحلیل خط مشی در یک خط مشی مهم و واقعی کشور و نشان دادن کارآمدی آن است.
تحلیل فضایی مخاطرات آب وهوایی مؤثر بر فعالیت های نظامی در نیمه جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
5 - 31
حوزه های تخصصی:
آب وهوا یکی از مهم ترین عوامل برترساز توان رزمی در یگان های نظامی است. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی مخاطرات آب وهوایی مؤثر بر فعالیت های نظامی در نیمه جنوبی کشور از داده های 55 ایستگاه های سینوپتیک با دوره آماری 22 سال (2021-2000) استفاده شده است. داده های مربوط به پارامترهای اقلیمی شامل سرعت باد، دید افقی، دما، بارش، رطوبت نسبی و فشار بخارآب در مقیاس روزانه از سازمان هواشناسی دریافت گردید. دمای بالای 30 درجه سانتی گراد به عنوان تنش گرمایی، بارش های بالای 5 میلی متر در روز به عنوان بارش سنگین و محدودکننده در فعالیت های نظامی، سرعت باد حداکثر بیشتر از 15 نات و دید افقی کمتر از 4500 متر به عنوان طوفان گردوغبار لحاظ شده و از شاخص فشار بخارآب جزئی برای استخراج شرایط حدی شرجی استفاده شده است. از ترکیب نقشه ها به روش فازی در نرم افزار جی آی اس نقشه مخاطرات آب وهوایی به صورت فصلی و سالیانه استخراج شده است. فراوانی روزهای همراه با طوفان گردوغبار در شمال استان سیستان و بلوچستان و در ایستگاه های زابل و زهک، بیشترین مقدار و به لحاظ رفتار زمانی، در اواخر بهار و فصل تابستان از بالاترین فراوانی رخداد برخوردار است. بیشترین رخداد فراوانی بارش سنگین در منطقه مورد مطالعه در فصل پاییز و زمستان بوده است. فصل تابستان تقریباً تمام منطقه توأم با تنش گرمایی است. استان خوزستان که هم زمان مخاطرات تنش گرمایی، تنش شرجی و بارش های سنگین در آن از فراوانی بالایی برخوردار است، نامطلوب ترین مکان برای استقرار یگان های نظامی در مقیاس سالانه است.
تبیین مبانی ارزشی پشتیبان فرهنگ استعدادباوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۹
91 - 120
حوزه های تخصصی:
همانند همه فرایندهای سازمانی، پیاده سازی اثربخش مدیریت استعدادها نیاز به جاری شدن یک فرهنگ پشتیبان قوی در سطوح مختلف سازمان دارد. در این بین، مبانی ارزشی به عنوان یکی از لایه های اصلی فرهنگ در اجرای موفقیت آمیز این فرایند بسیار نقش آفرین اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین مبانی ارزشی پشتیبان فرهنگ استعداد باوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران طی مطالعه ای توسعه ای- کاربردی از نوع اکتشافی و با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) انجام گرفته است. در مرحله نخست با رویکردی کیفی برمبنای مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان به شناسایی ارزش های فرهنگ استعدادباوری و در مرحله دوم با رویکرد کمی، به اعتبارسنجی سازه آن پرداخته شد. جامعه آماری شامل 210 نفر از فرماندهان، مدیران و اساتید برجسته ستاد آجا و دانشگاه های سازمانی بوده است. نمونه آماری برای مصاحبه به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 11 نفر از خبرگان حوزه مدیریت سرمایه انسانی نیروهای چهارگانه آجا تا مرحله اشباع نظری داده ها انتخاب گردیدند. همچنین حجم نمونه جهت توزیع پرسش نامه با فرمول کوکران به تعداد 136 نفر محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون (تِماتیک) و در بخش کمی به روش تحلیل عامل تأئیدی در نرم افزار AMOS 26 انجام شده است. نتایج نشان داد ارزش های فرهنگ استعدادباوری در سه دسته کلی ارزش های فردی، ارزش های شغلی(حرفه ای)، ارزش های سازمانی قابل تقسیم هستند. علاوه براین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد در بین مؤلّفه های ارزش های فردی، «احترام به دانش و تخصص» و «خلّاقیت و نوآوری» با بار عاملی 65/0، در بین مؤلّفه های ارزش های شغلی، «رشد و توسعه شغلی در مسیرکارراهه مستعدان» با بار عاملی 67/0 و همچنین در بین مؤلّفه های ارزش های سازمانی، «الگوسازی شخصیت مستعدان در سازمان» با بار عاملی 68/0 بیشترین حمایت را از استعدادباوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران داشته اند.
ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، با استفاده از معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی و جزء پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. محقق با رویکرد کمی و ﺑﺎ ﻣﺮور دﻗﯿﻖ ادﺑﯿﺎت و ﺗﺎریخچه ﻣﺪیریت اﺳﺘﻌﺪاد، پژوهش ها، ﻣﻘﺎﻻت و ﮐﺘﺐ ﻣﺘﻌﺪد داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و همچنین، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مصاحبه به روش میدانی و هدفمند با 18 نفر از استادان دانشگاه و متخصصان صنعت پتروشیمی، به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. سپس؛ با استفاده از تکنیک 3 مرحله ای دلفی و شاخص های آمار توصیفی؛ ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های نهایی (58 شاخص، 15 مؤلفه و 5 بعد) استخراج گردید. سپس، محقق با استفاده از معادلات ساختاری به تحلیل داده های کمی پرداخته و شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مؤثر بر نظام مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی را آزمون کرده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مشتمل بر 368 نفر است که براساس فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران، تعداد 188 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی- طبقه ای انتخاب گردید. در این پژوهش؛ به منظور تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ و تصنیف و جهت بررسی روایی سازه، تحلیل عاملی تأییدی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که ابعاد؛ عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی به عنوان متغیر مستقل و همچنین ابعاد؛ شناسایی، جذب، توسعه و نگهداشت به عنوان متغیرهای متأثر از مدیریت استعداد، شناسایی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان وضعیت موجود و مطلوب مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، در همه ابعاد تفاوت معنی داری وجود ندارد.
طراحی الگوی شایستگی های حماسی افسری بر مبنای آموزه های تربیتی شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۰
123 - 152
حوزه های تخصصی:
برخورداری سازمان های دفاعی از سرمایه های انسانی شایسته متناسب با ماهیت ماموریت و فرهنگ حاکم بر آنها توانمندی و آمادگی رزمی آنها را ارتقا خواهد داد. با توجه جایگاه فرهنگ ملی و حماسی ایرانی این مقاله شایستگی های حماسی نظامیان را بر مبنای آموزه های تربیتی شاهنامه فردوسی شناسایی و طبقه بندی کرده است. این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل مضمون انجام شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش شامل آموزه های تربیتی شاهنامه فردوسی در ارتباط با نظامیان است که با روش بررسی اسناد و مدارک و به صورت هدفمند انتخاب و با کمک ابزار شبکه مضامین تحلیل و گزارش شده اند. تلفیق و مقوله بندی شایستگی های حماسی شناسایی شده نشان داد این شایستگی ها در هفت مقوله اصلی قابل طبقه بندی هستند: شایستگی های اعتقادی، شایستگی های ارزشی، شایستگی های نگرشی، شایستگی های شخصیتی، شایستگی های شناختی و روانشناختی و شایستگی های رفتاری و جسمانی. بر این اساس، اسطوره های حماسه ساز معرفی شده در شاهنامه الگوهایی از سلحشوری اخلاق مدار بوده اند. ترویج آموزه های تربیتی مرتبط با آنان در میان نظامیان می تواند به پرورش شایستگی های افسری مبتنی بر فرهنگ ایرانی مساعدت کند. نتایج این پژوهش می توانند به عنوان منبعی غنی از آموزه های فرهنگ ملی ایران در تدوین الگوی جامع شایستگی های افسری مورد استفاده قرار گیرد و در برنامه های تربیت افسری نیز به مثابه راهنمای پرورش روحیه حماسی افسران در مسیر تلاش برای تامین امنیت پایدار میهن و اجرای بهینه وظایف و ماموریت های محوله بهره برداری شود.
طراحی الگوی ارزشیابی عملکرد دولت در حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
15 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف: موفقیت یا ناکامی دولت ها با اجرای منطقی خرده سیستم های مدیریت دولتی به ویژه ارزشیابی عملکرد سنجیده می شود. ارزشیابی عملکرد حوزه سلامت به منزله ضرورتی اجتناب ناپذیر، بر مؤلفه های ملی و بین المللی دلالت دارد. متأسفانه جایگاه فعلی حوزه سلامتِ ایران در سطح بین المللی، از ناکارآمدی نسبی عملکرد دولت حکایت دارد. از این رو، این پژوهش درصدد ارائه الگوی ارزشیابی عملکرد دولت در حوزه سلامت، برای توسعه دانش کاربردی در زمینه مطالعات سازمانی است که به مرور، بخش قابل توجهی از حوزه های وظیفه ای دولت را نیز در بر می گیرد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر رویکرد، کیفی است که از رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین در راهبرد «نظریه داده بنیاد» استفاده شده است. به منظورگردآوری داده ها، با 19 نفر خبره دانشگاهی- اجرایی شامل متولیان و صاحب نظران در امر ارزشیابی عملکرد حوزه سلامت، مصاحبه های باز انجام شد. فراگرد اکتشاف و تجزیه و تحلیل آن، با روش نمونه گیری ترکیبی هدف مند و گلوله برفی، تا مرحله اشباع نهایی ادامه یافت. تحلیل داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، انجام شد.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش شامل 87 مقوله فرعی و شش مقوله اصلی مفهوم سازی شده، بر اجرای الگوی ارزشیابی عملکرد منطبق بر مؤلفه ها و شاخص های کارا و مؤثر پیشنهادی، با استفاده از دانش متخصصان بومی خط مشی گذاری و بهره گیری از معیار های بین المللی، تأکید دارند.محدودیت ها و پیامدها: شیوع ویروس کرونا و عدم دسترسی آسان به خبرگان مصاحبه، از زمره محدودیت های پژوهش بود.پیامدهای عملی: انجام موفق راهبرد، تابعی از زمینه ساز اجرایی، تحت عنوان «ارزشیابی و پایش قوی» به منزله شرط علّی رخداد بوده، «اجرای کارآمد» به همراه «جامعیت پایگاه داده اطلاعات» و «موقعیت پایدار»، منجر به پیامد نهایی یعنی «بهینگی منابع و مصارف»، «دستیابی به اثربخشی سازمانی» و «افزایش کارایی و بهره وری دولت» شده، زمینه تحقق دولت رفاه را فراهم می کند.ابتکار یا ارزش مقاله: در این پژوهش، مهم ترین مؤلفه ها و شاخص های ارزشیابی عملکرد دولت در حوزه سلامت در قالب الگوی پیشنهادی ارزشیابی عملکرد که ابتکار این پژوهش است، شناسایی و ویژه سازی شدند.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسایی عوامل پیش برنده پیاده سازی مدیریت منابع انسانی پایدار(نمونه کاوی: سازمان بورس و اوراق بهادار، شرکت بورس انرژی و شرکت بورس کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
41 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت منابع انسانی پایدار، پارادایم جدیدی در تحقیقات حوزه مدیریت منابع انسانی است که در سال های اخیر جزء مهم ترین روندهای مطالعاتی بین المللی بوده است. بررسی های انجام شده، حاکی از عدم پایداری منابع انسانی در سه سازمان بورسی مورد مطالعه در بستر بازار سرمایه ایران است. این پژوهش، عوامل پیش برنده یا اصطلاحاً تسهیل کننده های پیاده سازی این پارادایم را در راستای کاربردی سازی آن در سازمان های بورسی، مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار داده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش، رویکردی کیفی داشته و با روش تحلیل مضمون (تحلیل تم) انجام شده است. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و در مجموع شانزده نفر از خبرگان منابع انسانی و مدیریت مالی در سه سازمان در آن مشارکت داشته اند. برای ارزیابی کیفیت پژوهش (روایی و پایایی) از روش لینکلن و گوبا بهره گرفته شده است.یافته های پژوهش: از میان 125 دسته مفهومی، در پایان 5 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی استخراج شده و تجزیه و تحلیل مضامین نیز با توجه به شرایط و زمینه سازمان های مورد مطالعه ارائه شده اند.محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش، عدم رتبه بندی دقیق و جزئی مضامین اصلی و فرعی بر حسب اولویت و میزان تاکید مشارکت کنندگان پژوهش است. محدودیت دیگر، عدم طراحی مدل پیاده سازی منابع انسانی پایدار در این سازمان ها است.پیامدهای عملی: این پژوهش باتوجه به تجزیه و تحلیل وضعیت مدیریت منابع انسانی، سبک مدیریت عالی و تحلیل محیطی در سازمان های مورد مطالعه، می تواند به کاربرد مدیریت منابع انسانی پایدار و بهبود فرایندهای منابع انسانی در آن ها کمک کند.ابتکار یا ارزش مقاله: پوشش خلأ نظری و کاربردی موجود در پژوهش های پیشین به واسطه تبیین مولفه های پایداری منابع انسانی در سازمان های بورسی و هم چنین تبیین مولفه های زمینه ای محیطی و نهادی مدیریت منابع انسانی پایدار با رویکردی جامعه شناسانه.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
تجربه جهانی در گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالی و جوانان بدون سابقه اشتغال
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
13 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله به موضوع مهم گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالان و جوانان اختصاص دارد که مورد تأکید قانونی سازمان های بین المللی است. مرور آمار توصیفی نشان می دهد که در ایران در سال 1401 تنها حدود 7 درصد از بیکاران جویای کار تحت پوشش بیمه بیکاری قرار داشته اند، درحالی که نرخ پوشش بیمه بیکاری در کشورهای دیگر به ویژه در میان کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر است.روش: به منظور امکان سنجی گسترش پوشش، ابتدا به دلیل حذف بسیاری از مشاغل از پوشش توسط قانونگذار استفاده می شود که عمدتاً نگرانی از بروز مشکل کژگزینی و کژمنشی ناشی از عدم تقارن اطلاعات است، سپس به صورت مروری به تلاش هایی پرداخته می شود که در اروپا برای گسترش پوشش بیمه بیکاری صورت گرفته اند.یافته ها: مرور تجربه اروپا در گسترش پوشش بیمه بیکاری نشان می دهد به دلایل ساختاری همچنان پوشش موثر پایین بوده و از این گذشته گسترش پوشش، بار مالی بسیار زیادی دارد. درواقع سیاست ها و اقدامات درون سیستمی برای گسترش پوشش بیمه بیکاری به این گروه ها موفق نبوده اند. در این راستا، برخی کشورهای اروپایی ناگزیر از بازار کمک گرفته اند و گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالی یا جوانان را به صورت مشارکت داوطلبانه فراهم آورده اند.نتیجه گیری: نتیجه مهم اینکه وقتی تعداد زیادی از کشورهای اروپایی باسابقه حدود صدسال در ارائه بیمه های بیکاری دولتی در گسترش پوشش بیمه بیکاری سنتی ناموفق بوده اند و ناگزیر بر انگیزه های شخصی و بازار تکیه می کنند، برای کشورهای درحال توسعه مانند ایران- که سابقه کمتری در اجرای بیمه بیکاری و توان و ظرفیت نهادی کمتری نیز برای نظارت و جلوگیری از کژمنشی و کژگزینی دارند، حتماً نیاز است بر مشارکت فردی و بازاری تکیه بیشتری داشته باشند، البته اگر تمایل به گسترش پوشش به مشاغل غیراستاندارد و خوداشتغالی دارند.
ارزیابی تأثیر متغیر زمان بر رفتار مصرف کننده با رویکرد ترکیبی DEMATEL و ANP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
33 - 58
حوزه های تخصصی:
زمان، یک جزء ساختاری کلیدی زندگی ما و جهان است. بنابراین جای تعجب نیست که مصرف کنندگان در انتخاب ها و فعالیت های مصرف روزانه خود با جهتگیری های چندگانه زمان - گذشته، حال و آینده - درگیر شوند. جستجوی اطلاعات، اقدامی را توصیف می کند که خریدار به منظور دستیابی به تمام منابع اطلاعاتی مرتبط برای تصمیم خرید انجام می دهد که اغلب شامل در نظر گرفتن داده هایی از منابع مختلف است که زمان نقش مؤثرتری در آن دارد. از این رو هدف این مطالعه، ارزیابی تأثیر زمان بر رفتار مصرف کننده است. این پژوهش از رویکردی آمیخته برای جمع آوری و تحلیل داده های کیفی و کمی استفاده کرده است. در مرحله کیفی از رویکرد فراترکیب استفاده شده و برای تعیین اوزان معیارها و زیر معیارها با استفاده از دیمتل و ANP از ۱۲ خبره شامل کارشناسان بازاریابی و استادان هیئت علمی در رشته بازرگانی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که سه بعد روانی، اقتصادی و اجتماعی عامل زمان بر رفتار خرید مصرف کنندگان تأثیر به سزایی دارند. بعد روانی با ۳۸ درصد شامل ۱۱ مؤلفه: درک ریسک، درک ذهنی زمان، رضایت، فشار زمانی، رفتار خرید، تصمیم گیری، بیوریتم افراد، ترجیحات زمانی، عوامل روان شناختی زمان، سناریوهای خرید و راحتی خرید، بعد اقتصادی با ۳۰ درصد شامل ۷ مؤلفه: تخفیفات، اکنون گرایی، آینده گرایی، رکود، ساختار اخلاقی پول، نگرش مالی، سیاست های بازار و بعد اجتماعی نیز با ۳۱درصد شامل ۶ مؤلفه: جامعه شناختی و دموگرافی، ویژگی های فردی، مسئولیت اجتماعی، مناسبات مذهبی و باستانی، خرید آنلاین شبکه ای و نوع محصول شناسایی شدند.
بررسی اثرات نامتقارن نوسانات نرخ ارز بر قیمت مسکن: رهیافت خودرگرسیون با وقفه توزیعی غیرخطی (NARDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
17 - 36
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه گذشته، اقتصاد ایران شاهد افزایش شدید قیمت مسکن بوده است که عوامل مختلفی در این افزایش دخیل بوده اند. در ایران، بازار مسکن یکی از مهم ترین بازارهای دارایی است که تحت تأثیر نوسانات نرخ ارز است. در این مقاله به پیروی از مطالعه شین و همکاران (۲۰۱۴) و ساهین و برومنت (۲۰۱۹) معادله بلندمدت نامتقارن بین نرخ ارز و متوسط قیمت مسکن با استفاده از تکنیک های اقتصادسنجی برای بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۳۶۹ با تواتر فصلی مورد بررسی قرار گرفته است و تمرکز اصلی آن بر بررسی اثرات نامتقارن شوک های ارزی بر قیمت ها در بازار مسکن قرار دارد. یافته های مدل خود رگرسیون با وقفه توزیعی غیر خطی مورد استفاده در این مطالعه نشان می دهد که در بلند مدت افزایش ارزش پول ملی باعث کاهش قیمت مسکن و کاهش آن موجب افزایش قیمت مسکن می شود و فرضیه عدم تقارن اثرات شوک های مثبت و منفی نرخ ارز بر قیمت مسکن در بلند مدت قابل رد کردن نیست. همچنین یافته ها حکایت از عدم تقارن اثرات شوک های ارزی بر قیمت مسکن در کوتاه مدت و بلند مدت دارد. علاوه بر این، مطالعه حاضر نشان می دهد که از بین دیگر عوامل اثرگذار بر قیمت مسکن، هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت، رشد نقدینگی و تورم دارای اثرات مثبت بر قیمت مسکن بوده و رابطه بین نرخ سود بانکی و قیمت مسکن منفی است.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت شهروندان در ارتقای تاب آوری شهری (موردمطالعه: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
37 - 57
حوزه های تخصصی:
امروزه جوامع در تلاش برای دستیابی به شرایطی هستند که در صورت وقوع بحران، بازگشت سریع آن ها را به وضعیت پیش از بحران (اولیه یا عادی) فراهم سازد. از این رو در سال های اخیر به استفاده از تاب آوری بجای آسیب پذیری تأکید خاصی می شود. تاب آور ساختن شهرها دارای پیش نیازهای اساسی و از جمله مشارکت گسترده شهروندان است. در این راستا، هدف این مقاله بررسی نقش مشارکت شهروندان در ارتقای تاب آوری شهری با تأکید بر شهر بناب است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان محلات ۱۳گانه شهری بناب در ایران است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه تحقیق ۴۰۰ نفر به دست آمد. اطلاعات مورد نیاز از طریق دو نوع پرسشنامه، مشارکت شهروندان و تاب آوری شهری به دست آمده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون چند متغیره گام به گام و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج یافته های پژوهش با استفاده از آزمون پیرسون نشان می دهد که در بیشتر متغیرهای مشارکت با متغیرهای تاب آوری شهری، همبستگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز روشن کرد که متغیر مشارکت فیزیکی-ابزاری، بیشتر از سایر متغیرها، قدرت تبیین تغییرات واریانس تاب آوری شهری را داشته و بعد از آن به ترتیب متغیرهای آموزشی- ترویجی، سیاسی- مدیریتی، فکری- معنوی و مالی قرار دارند. این پنج متغیر توانایی تبیین ۸۷/۰ درصد از تغییرات تاب آوری شهری را دارند. در نهایت پیشنهاد های کاربردی در زمینه راهکارهای ارتقای تاب آوری شهری از طریق جلب مشارکت شهروندان ارائه شده است.
تأثیر تحولات بازاریابی گردشگری بر استراتژی اقتصادی توسعه شهری در کلان شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
83 - 102
حوزه های تخصصی:
امروزه در کنار عوامل سنتی، عوامل و متغیرهای جدیدی به عنوان مؤلفه های اقتصادی تأثیرگذار بر توسعه شهر مطرح شده است؛ یکی از مهم ترین مؤلفه ها به خصوص در شهرهایی با کارکرد خدماتی، صنعت گردشگری است. بر این اساس در کلان شهرهایی مانند تهران، مشهد و اصفهان صنعت گردشگری این قابلیت را دارد که به یک منبع مطمئن و پایدار اقتصاد و توسعه شهری تبدیل شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش و جایگاه صنعت گردشگری در اقتصاد و توسعه شهری با تأکید بر کلانشهرهای تهران، اصفهان و مشهد انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان و مدیران سازمان گردشگری و میراث فرهنگی کلان شهرهای تهران، مشهد و اصفهان، شورای شهر و شهرداری شهر تهران، مشهد و اصفهان، شهرسازی و معاونت شهری استانداری و متخصصین است. نتایج پژوهش نشان داد تمامی ابعاد و مؤلفه های بازاریابی گردشگری بر استراتژی توسعه اقتصاد شهری اثری مثبت و معناداری دارند.
ارائه الگوی راهبردی توسعه شبکه حمل ونقل ریلی شهری در جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
227 - 256
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه در سال ۱۹۵۰، تنها ۳۰ درصد جمعیت در شهرها زندگی می کردند؛ امروزه، شهرها میزبان ۵۴ درصد جمعیت جهان بوده و پیش بینی می شود تا سال ۲۰۵۰ به ۶۶ درصد برسد. ازجمله مهم ترین اثرات منفی رشد سریع شهرنشینی و صنعتی شدن کشورها افزایش شمار وسایل نقلیه شخصی و خودرو محوری در شهرها است. لیکن امروزه آنچه که متخصصان حمل ونقل جهان بر آن اتفاق نظر دارند، دستیابی به الگوی حمل ونقل پایدار در شهرهاست تا بتواند چشم انداز شهر سالم، آرام، دارای حمل ونقل سریع، ایمن و کارآمد برای عموم شهروندان را تأمین کند؛ بنابراین مسأله اصلی در این تحقیق دستیابی به الگوی راهبردی توسعه شبکه حمل ونقل ریلی شهری می باشد. در این تحقیق جامعه آماری کلان شهر تهران می باشد و شامل خبرگان، اساتید دانشگاه و فارغ التحصیلان رشته حمل ونقل، شهرسازی، راه و ساختمان، برنامه ریزی شهری و مدیریت راهبردی بوده و به صورت تمام شمار می باشد. با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، به جمع آوری ادبیات تحقیق پرداخته و علاوه بر تحلیل مضمون، از روش مصاحبه های نیمه عمیق ساختاریافته استفاده شده است. در این پژوهش از دو روش آمار توصیفی و استنباطی جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده و باتوجه به نوع تحقیق، آمارهای توصیفی شامل جداول فراوانی و میانگین می باشد و در سطح استنباطی به منظور بررسی روابط بین عوامل از مدل معادلات ساختاری استفاده می شود که شامل تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss و نرم افزار Smart Plsاستفاده شده است. در انتها، الگویی برای «توسعه شبکه حمل ونقل ریلی شهری» تدوین گردید. براین اساس، الگوی راهبردی توسعه شبکه حمل ونقل ریلی در چهار بعد «فنی و اجرایی»، «شهرسازی»، «حمل ونقل و ترافیک» و «اقتصاد و برنامه ریزی شهری»، شش مؤلفه «سیاسی»، «اقتصادی»، «اجتماعی»، «فناوری»، «محیط زیست» و «قانونی» و همچنین در نود شاخص تدوین شد.
واکاوی تجارب زیسته کارکنان از چالش های رهبری شورانگیز در روابط میان فردی شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
129 - 155
حوزه های تخصصی:
رهبری شورانگیز به واسطه قابلیت های منحصربه فرد خود در ایجاد شورواشتیاق افراد در کار و نقش آن در روابط میان فردی به عنوان یک مفهوم نوظهور می تواند در افزایش توان مواجهه با چالش های شرکت های دانش بنیان مؤثر باشد. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی تجارب زیسته کارکنان از چالش های رهبری شورانگیز در روابط میان فردی شرکت های دانش بنیان است. روش شناسی پژوهش، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی است. محیط پژوهش، شرکت های دانش بنیان و جامعه پژوهش، افرادی است که در شرکت های دانش بنیان مشغول فعالیت بودند که اطلاعات پژوهش با مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با آن ها جمع آوری شد؛ از این میان، تا حد اشباع داده ها با 16 نفر از کارکنان، مصاحبه انجام گرفت؛ نمونه گیری به روش هدف مند وابسته به معیار انجام شد. پژوهش گر در پی پاسخ به این س ؤال بود که رهبری شورانگیز در روابط میان گروهی شرکت های دانش بنیان ایران با چه چالش هایی مواجه است و برای رهبری این کارکنان دانشی چه الزاماتی باید در نظر گرفت؟ اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مصاحبه شوندگان، توصیف عمیق و ممیزان بیرونی تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش کولایزی انجام گرفت. نتایج نشان داد می توان چالش های رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان را در عناصری چون اجماع بر اهداف یکسان، واقعیت پرهیزی، منزلت افزوده اجتماعی، تحریک خودکارآمدی جمعی و تعارضات ارتباطی دید.
فهم پدیده به حاشیه رانده شدن در سازمان؛ کاوشی در متنِ روایت های کارکنان یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
149 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف: زندگی سازمانی، نوعی زندگیِ روایی و تجربه کارکنان در سازمان آغشته با داستان ها و روایت های مثبت و منفی است. تجربه طردشدن از متن سازمان و به حاشیه رفتن، یکی از تجاربی است که در سال های اخیر، روایت های زیادی را در محیط های کاری با خود به دنبال آورده است. هدف این پژوهش، فهم پدیده به حاشیه رانده شدن کارکنان در سازمان با واکاوی روایت و داستان های افرادی است که در یک سازماندولتی این پدیده را تجربه کرده اند.
روش: در گام نخست و مبتنی بر روش نمونه گیریِ هدفمند، مشارکت کنندگان اولیه پژوهش انتخاب و در ادامه با مشارکت و هم فکریِ ایشان، مشارکت کنندگان دیگری با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. روایت های و تجربه زیسته کارکنان با انجام 60 مصاحبه احصا و تحلیل شد. عناصر معنایی مشترک از دل داستان ها و روایت های این مشارکت کنندگان، استخراج و با فن تحلیل مضمون، در قالب پیشایندها، مصادیق و پسایندهای به حاشیه رانده شدن ارائه شد. عناصر معنایی مشترک از به حاشیه رانده شدن، مواردی بودند که در بیش از نیمی از مصاحبه ها به آن ها اشاره شده بود.
یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، الگوی به حاشیه رانده شدن کارکنان در سازمان تدوین و به بحث گذاشته شد. شناسایی پیشایندها (غیربومی ستیزی، سقف و محدودیت در حقوق پرداختی، مدرک گرایی و...)، مصادیق (ترک خدمت مجازی، کاهش تعهد نگرشی، کاهش عملکرد وظیفه ای و...) و پسایندهای (نافرمانی مدنی، بی اعتنایی به کار و محل کار، ترک سازمان و...) به حاشیه رانده شدن کارکنان همراه با ابعاد و عناصر تشکیل دهنده هر یک از این مقوله ها، از جمله یافته های پژوهش بود.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش، حاکی از دو نوع به حاشیه رانده شدن در سازمان بود که با نام های به حاشیه رانده شدنِ تحمیلی و به حاشیه رانده شدنِ ترجیحی مورد بحث و واکاوی قرار گرفت. در پایان رهنمودهایی جهت مقابله با این پدیده در سازمان ارائه شد.