فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتقال کارکنان در پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) می باشد. شناسایی و رتبه بندی این عوامل در واحدهای تولیدی مانند پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) می تواند گامی مؤثر درکاهش جابه جایی وانتقال نیروهای کارآمد و نخبه به شمار آید. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر از نوع کاربردی وجامعه آماری کل کارکنان پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) می باشد. برای تهیه شاخص ها و معیارها در این پژوهش از دو پرسشنامه در دو مرحله استفاده شده است، در مرحله اول جهت شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال کارکنان با بررسی و مطالعات کتابخانه ای و جستجو در سایت های اینترنتی و مصاحبه با کارشناسان، عوامل مؤثر بر انتقال و جابه جایی شناسائی و مشخص گردیده اند و در مرحله دوم از پرسشنامه شماره دو برای انجام مقایسات زوجی و نهایتاً اولویت بندی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال کارکنان استفاده گردیده است. پس از مقایسه های زوجی بین معیارها میزان اهمیت عوامل مشخص گردید و نتایج پژوهش نشان می دهد از بین عوامل تعیین شده رضایت شغلی از نظر میزان اهمیت در رده اول اهمیت قرار دارد و رهبری سازمان، توانمندسازی، ساختار سازمانی، تعهد سازمانی و غیبت و عدم حضور به موقع در محل کار در رده های بعدی قرار دارند.
بررسی تأثیر انعکاس گری تیمی بر عملکرد تیمی در تیم های پروژه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انعکاسگری تیمی به عنوان واکنش آگاهانه تیم به وظایف، از عوامل مهم در اثربخشی تیمهای کاری محسوب میشود. زیرا شامل مجموعه رفتارهایی است که سبب یادگیری از اشتباهات گذشته (یادگیری تیمی) و بهبود عملکرد تیم میشوند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر نشان دادن نقش کلیدی انعکاسگری تیمی در عملکرد تیمی (بهویژه در تیمهای پروژهای که وظایف پیچیدهای دارند و در محیطی با عدم اطمینان بالا فعالیت میکنند) است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. برای بررسی چگونگی تأثیر انعکاسگری بر عملکرد تیمی (با در نظر گرفتن یادگیری تیمی به عنوان متغیر مداخلهگر)، 44 تیم پروژهای پنج نفره مختلف(220 نفر) در تهران بررسی شدند. تجزیه و تحلیل دادهها به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافتههای پژوهش تأثیر مثبت و معنادار انعکاسگری بر عملکرد تیمی با مداخلة یادگیری تیمی را تأیید کرد. به علاوه، یافتهها نشان میدهد بازخورجویی در رابطة انعکاسگری و عملکرد تیمی به عنوان تعدیلکننده عمل میکند.
تأثیر اشتراک دانش بر ارتقای سرمایه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۹
123 - 137
حوزه های تخصصی:
امروزه افراد نقشی کلیدی در رشد و توسعه هر سازمانی دارند. سرمایه انسانی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد سرمایه فکری در دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی می تواند موجب مزیت رقابتی پایدار شود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر اشتراک دانش بر ارتقای سرمایه های انسانی در دانشگاه پیام نور است. تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه پیام نور شاهین شهر می باشند به منظور انجام این پژوهش، ابتدا پرسش نامه ای براساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت طراحی شد و در گام بعد جهت اخذ روایی صوری و محتوایی پرسش نامه، از نظرات متخصصین استفاده شد و ضریب پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ 887/0 به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و لیزرل نشان داد که اشتراک دانش، همبستگی مثبت و معناداری با سرمایه انسانی دارد. همچنین یافته های حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهشگر از برازش مناسبی برخوردار می باشد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان دادکه اشتراک دانش در دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی می تواند موجب ارتقاء سرمایه انسانی شود.
وفاداری سازمانی
حوزه های تخصصی:
وفاداری سازمانی (Organizational Loyalty) به عنوان یکی از ارزش های ضروری برای کارکنان در سازمان جهت بقای سازمان و تعالی آن مطرح است. وفاداری کارکنان را نسبت به اهداف سازمان مسئول کرده و آنها را سوق می دهد به نحو احسن وظایف خود را در سازمان به انجام برسانند و با سازمان احساس نزدیکی و همبستگی پیدا کنند و در سازمان ماندگار باشند. این مسئله در سازمان در سطوحی مانند وفاداری کارکنان به سازمان، وفاداری سازمان به کارکنان و تاثرات وفاداری سازمانی بر وفاداری مشتریان به سازمان مورد تاکید است. ایجاد وفاداری در کارکنان نیازمند بها دادن و رسیدگیبه خواسته هایمادی و غیر مادی کارکنان در جنبه های مختلف است.
در این مقاله ابتدا اهمیت نیروی انسانی در تولید و خدمات تشریح شده و سپس مفهوم وفاداری سازمان تعریف گردیده است و از دو منظر وفاداری کارکنان به سازمان و وفاداری سازمان به کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. سپس ارتباط وفاداری سازمانی با وفاداری مشتریان مورد بحث قرار گرفته است. رضایت شغلی به عنوان رکنی اساسی در سازمان ها و ارتباط آن با وفاداری مطلب بعدی مقاله است و در نهایت عوامل مهمی که بر وفاداری کارکنان تاثیرگذار هستند توضیح داده شده اند.
مدلسازی شایستگی های منابع انسانی بر اساس آموزه های نهج البلاغه (مطالعه موردی؛ سنخیت سنجی شایستگی های منابع انسانی در دانشگاه امام صادق(ع))
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که امروزه در حوزه مدیریت، خصوصا مدیریت منابع انسانی بصورت چشمگیری بکار گرفته می شود، مفهوم شایستگی و شایسته سالاری می باشد. در واقع همان گونه که وی.ای.کامپرفرم مطرح می کند، مدلهای شایستگی می تواند به عنوان شیوه ای برای یکپارچه کردن اقدامهای مختلف منابع انسانی به کار رود. این بدین معناست که می توان هر یک از زیر سیستم های مدیریت منابع انسانی را بر اساس شایستگی طراحی کرد و در واقع شایستگی، هسته مرکزی تمامی فعالیت های منابع انسانی سازمان است. این شایستگی موجب به وجود آمدن پارادایمی در ادبیات مدیریت منابع انسانی شده، که به مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی معروف است. در این پژوهش با توجه به پرسش اساسی آن «مدل مفهومی شایستگی منابع انسانی در نهج البلاغه کدام است؟ » سعی می شود با مطالعه دقیق و جامع کتاب شریف نهج البلاغه با استفاده از تکنیک روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون و روش تحقیق کمی مدلسازی ساختاری تفسیری و تکمیل پرسش نامه توسط 40 تن از نخبگان و متخصصان حوزه مدیریت و نهج البلاغه، ضمن استخراج 332 کد از متن نهج البلاغه، چهل و هشت مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده با عناوین( خدا مجوری، عدالت محوری، معرفت، درایت، قوت و سلامت)، شایستگی های منابع انسانی مدل سازی شود و همچنین در نهایت در راستای تست مدل، مولفه های نیروی انسانی دانشگاه امام صادق(ع) با مولفه های شایستگی منابع انسانی استخراج شده سنخیت سنجی و مدل رادار آن ارائه شود.
مدل سازمان مربی گرا درصنعت بیمه ایران براساس عوامل منابع انسانی، زمینه های کسب و کار ونقش واسطه ای فرهنگ مربی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان مربی گرا یک چهره جدید سازمانی است که بر موضوع مربی گری به عنوان یک استراتژی موثر در وسعه نیروی انسانی و یادگیری سازمانی تمرکز دارد.مساله این تحقیق شناسائی عوامل اثرگذار برایجاد یک سازمان مربی گراست که پس از شناسائی در سه دسته عوامل منابع انسانی،زمینه های کسب وکار وفرهنگ مربی گری خلاصه گردیده و از طریق روش تحقیق پیمایش به وسیله یک پرسشنامه توصیفی اثر زمینه های منابع انسانی وکسب وکار به عنوان متغیرهای مستقل و فرهنگ مربی گری به عنوان متغیر میانجی برایجادیک سازمان مربی گرا به عنوان متغیر وابسته آزمون گردیده وتناسب مدل مفهومی تحقیق از طریق فن تحلیل عاملی و نرم افزار لیزرل بررسی شده است.یافته های تحقیق شامل معرفی عوامل اثرگذار بر ایجاد سازمان مربی گرا و ارائه الگویی برای یک سازمان مربی گرا براساس مهارت های ورزش وبازی،ارزش های فرهنگ بومی و متغیرهای ذاتی صنعت بیمه ایران است که به صورت 7 فرضیه اصلی و28 فرضیه جزیی برای بیان روابط مستقیم و غیر مستقیم میان عوامل فوق الذکر با سازمان مربی گرا سازماندهی و نهایتا همه فرضیات اصلی و تعداد22 فرضیه جزیی به تایید رسیده است.نتایج تحقیق همسو با ادبیات مربی گری است؛ یعنی براساس میزان تأثیر به ترتیب عوامل منابع انسانی،زمینه های کسب وکار و فرهنگ مربی گری اولویت بندی شده اند.ضمنا اثر واسطه ای فرهنگ مربی گری بر رابطه هردو عامل دیگر با سازمان مربی گرا مثبت و قوی ارزیابی شده است.اهم پیشنهادهای تحقیق بر مبنای همین اثرات ارائه و به محققین بعدی نیز بررسی مدل تحقیق در بخش خصوصی بیمه و سایر سازمانها برای تبدیل شدن آن به یک مدل عمومی توصیه شده است.
رابطه میان یادگیری سازمانی و آمادگی کارکنان برای تغییر در شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
درک و شناخت گونه های «سوء رفتار سازمانی» از دیدگاه کارکنان دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش کارکنان نسبت به ""پدیده سوء رفتار سازمانی"" در میان کارکنان دانشگاه کردستان می باشد. این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمّی است. در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه سازمان یافته به منظور بررسی نگرش کارکنان در مورد پدیده سوء رفتار سازمانی استفاده شده و در بخش کمی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته، شاخص های سوء رفتارهای سازمان محور و کارمندمحور مورد مطالعه قرارگرفته است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه کردستان در سال 1390 بود که تعداد آن ها 202 نفر می باشد. نتایج مصاحبه ها نشان داد مصادیقی همچون: معطّل نگه داشتن ارباب رجوع و استفاده از امکانات سازمان برای انجام کار شخصی از جمله سوء رفتارهای سازمانی قلمداد شده است. نتایج تحلیل کمی داده ها از طریق آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و فریدمن نشان داد که رفتار هایی مانند وجود بی انضباطی مالی و اداری، معطلی ارباب رجوع و توجیه عملکرد دارای بیشترین رتبه اهمیت نسبت به مصادیق دیگر بودند. همچنین، میانگین نظرات کارکنان مرد از میانگین نظرات کارکنان زن در متغیرهای سوء رفتار سازمان محور، سوء رفتار کارمندمحور، بیشتر بود که نشان دهنده آن بود که مردان بیشتر از زنان معتقدند این شاخص ها در سازمان وجود دارد و آنها را با اهمیّت دانستند. نتایج، همچنین گویای آن بود که نوع نگرش کارکنان به پدیده سوء رفتار با توجه به مدرک تحصیلی دارای تفاوت معناداری است.
ارائه الگوی بهینه از اثربخشی مدیران ( مطالعه موردی مدیران استانداری آذربایجان شرقی در سال 1388 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضرالگویی بهینه از اثربخشی مدیران برمبنای تئوری مجموعه های فازی ارائه می کند. در این پژوهش بر مبنای چارچوب نظری لوتانز برای مدیران چهار نوع فعالیت به شرح فعالیتهای شبکه سازی، ارتباطات، مدیریت منابع انسانی و سنتی تعریف شده و مدل ارائه شده در واقع تناسب بهینه بین این فعالیتهاست که میزان اثربخشی مدیران را حداکثر می کند. جامعه آماری دراین تحقیق کلیه مدیران خبره شاغل با حداقل چهار سال سابقه مدیریت در یکی از واحدهای مجموعه استانداری با تعداد آنها هفده نفر می باشد. با تمام شماری، کل جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز ازابزار پرسشنامه استفاده شد و نهایتا الگوی بهینه به دست آمد. نتایج نشان می دهد چنانچه بیشترین منابع مدیران در فعالیتهای منابع انسانی (53.5%)، ارتباطات(28.5%)، سنتی (10.5%) و شبکه سازی (7.5%)صرف شود، حداکثر اثربخشی (61.9) برای مدیران مجموعه تحت بررسی حاصل خواهد شد.
بررسی وضعیت عوامل مؤثر بر چابکی در سازمان صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر چابکی سازمان و رتبهبندی این عوامل در سازمان صدا و سیما انجام گرفت. روش تحقیق کاربردی بوده و به روش توصیفی/پیمایشی انجام گرفت.
جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه مدیران ارشد و میانی سازمان صدا و سیما میباشند که نمونهای به حجم 210 نفر و به روش تصادفی ساده از میان آنها انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون تی و برای رتبهبندی عوامل از آزمون فریدمن استفاده شد.
نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که سازمان صدا و سیما از نظر تمامی ابعاد چابک است و فناوری اطلاعات و زنجیره تأمین دارای بالاترین رتبه و منابع انسانی دارای پایینترین رتبه در سازمان صدا و سیما میباشد. در نهایت، پیشنهاداتی بر مبنای نتایج تحقیق ارائه گشت.
مرروی بر مدل های کمی سنجش سرمایه فکری
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ادبیات موضوعی مربوط به انداره گیری سرمایه فکری را مورد بررسی قرار می دهد. از زمانی که دارایی های دانشی به معمای کسب مزیت رقابی تبدیل شده، حوزه بحث برانگیز سرمایه فکری به عنوان یکی از حوزه های جالب توجه تحقیقاتی مورد توجه محققان قرار گرفته است. علی رغم دشواری اندازه گیری سرمایه فکری، در این مقاله سعی شده است تا مدل هایی برای سنجش سرمایه فکری ارائه شود.
مطالعه ای در زمینه بروز رفتارهای غیراخلاقی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
73 - 90
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی آسیب شناسی بروز رفتارهای غیراخلاقی کارکنان می پردازد. سؤال اصلی مقاله حاضر عبارت است از اینکه مهمترین دلایل بروز رفتارهای غیراخلاقی کارکنان کدامند؟ اولویت این مؤلفه ها نسبت به یکدیگر چگونه اند؟ جامعه آماری پژوهش، تمامی معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان اسلام شهر است و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از بروز رفتارهای غیراخلاقی بر اساس تمامی مؤلفه های ناشناخته بودن رفتارهای غیراخلاقی، وجود فرصت های مناسب، وجود فشار از داخل و خارج سازمان و وجود قوانین، مقررات، سیاست ها و خط مشی های غیرشفاف می باشد. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی ارائه شده است.
تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش روی توانمندی کارکنان شرکت های کوچک و متوسط: با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندسازی به عنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان به واسطه متغیر فرآیند مدیریت دانش از دیدگاه مدیران شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران می باشد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران که دارای سابقه بیش از 42 ماه فعالیت و شامل 307 شرکت می باشند. در نهایت نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که در شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران میزان تأثیر مستقیم توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و تأثیر غیرمستقیم آن به واسطه فرآیند مدیریت دانش معنادار می باشد؛ همچنین فرآیند مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم و معنادار دارند.
نتایج این پژوهش نقش فرآیند مدیریت دانش در اثرگذاری توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان شرکت های کوچک و متوسط را نمایان می سازد.