مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال کشف ماهیت التزام کارکنان و جبران خدمات کل از دیدگاه کارکنان است. به عبارت بهتر، در این تحقیق محقق در پی آن است تا ضمن بررسی، بیان و توصیف معنادار مسأله التزام کارکنان، با استفاده از مفهوم قرارداد روانی نشان دهد که چگونه جبران خدمات کل بر دیدگاه ها، نگرش ها و بالاخره بر التزام کارکنان تأثیر دارد و اینکه در این کاوش نظام مند، شرایط و امکانات لازم را جهت پیاده سازی بستر مناسب برای افزایش التزام کارکنان فراهم سازد. به دیگر سخن، این تحقیق، چارچوب نظری مناسبی را برای شکل دهی این مفاهیم ارائه می دهد و روش های نوینی برای درک التزام کارکنان پیشنهاد می نماید. این پژوهش ترکیب خاصی از برخی متغیرها را مدنظر قرار می دهد و به طور هم زمان به دنبال آن است تا نشان دهد که چگونه هر متغیر بر التزام کارکنان تأثیر دارد و اینکه متعاقباً هر یک از متغیرها بر هم چگونه تأثیر می گذارند. تحقیق حاضر با ارائه روابط میان التزام، جبران خدمات کل و نقش قرارداد روانی دانش مفیدی را برای علم مدیریت، به ویژه مدیریت رفتارسازمانی فراهم می آورد.
ارائه الگوی مفهوم سازی و آسیب شناسی شایسته سالاری در سازمان.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی متخصصان مدیریت با محدودساختن نگاه خود به شایسته سالاری، آن راصرفاً با یکی از کارکردهای مدیریت منابع انسانی و شامل موضوعاتی چون انتخاب و انتصاب مشاغل مدیریتی مرتبط نموده و از این رو در چارچوب معیارهای شایستگی، مدل هایی را برای آن در نظر می گیرند و همین معیارها را ملاک سنجش و ارزیابی شایسته سالاری سازمان های بزرگ و دولتی قرار می دهند. شاید مهم ترین علت عدم توفیق بسیاری از این مدل ها در تحقیق شایسته سالاری در سازمان ها آن باشد که فرآیندهای انتخاب و انتصاب تنها نمودهای ظاهری یک نظام شایستگی هستند. ارزیابی و آسیب شناسی این مقوله جامع بر اساس ادبیات روزآمد جهان، مفهومی فراسازمانی است . هم چنان که هرگونه تحول و توسعه نقش منابع انسانی سازمان ها جز با تحلیل توامان ابعاد درون و برون سازمانی اثربخش نخواهد بود، استقرار و آسیب شناسی شایسته سالاری نیز به معیارها و شاخص هایی نیاز دارد که همزمان عوامل و پارامترهای محیطی و درون سازمانی را در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، سعی بر آن است تا ضمن مروری بر ادبیات، چالش ها و مدل های مرتبط با شایسته سالاری، در قالب مدلی جامع به آسیب شناسی اثربخشی شایسته سالاری پرداخته شود.
عوامل مؤثر بر بالندگی فرهنگ دانایی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیاد ه سازی اثربخش و کارامد مدیریت دانش مستلزم تأمین زیرساخت هایی است که در میان آنها فرهنگ سازمانی مناسب از جایگاه خاصی برخوردار هستند. بنابراین، دانشگاه ها و موسسات آموزشی عالی نیازمند نوعی فرهنگ دانایی هستند که در خلق و تسهیم دانش به آنان کمک کند. فرهنگ دانایی مبین ارزش ها و باورهایی است که فعالیت های مدیریت دانش را در یک سازمان تسهیل و تشویق می کنند. این مقاله به دنبال سنجش فرهنگ دانایی و عوامل کلیدی مؤثر در بالندگی آن است. جامعه آماری این پژوهش را واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در دو شهر تهران و قزوین تشکیل می دهد. داده های آماری با پژوهش از طریق پرسش نامه گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرهنگ دانایی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، واحد تهران مرکز، واحد تهران شمال، واحد تهران جنوب، پایین تر از حد متوسط و در دانشگاه آزاد واحد قزوین در حد متوسط است. در ضمن، نتایج پژوهش نشان گر آن است که عوامل کلیدی مؤثر در بالندگی فرهنگ دانایی عبارتند از؛ رهبری، تبلیغ، اجتماعات کاری، استخدام و محیط فیزیکی.
بررسی رابطه رهبری توزیعی و توانمندسازی دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تعیین رابطه بین رهبری توزیعی با توانمند سازی دبیران در هنرستان های شهرستان ساوه می پردازد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نظر هدف کاربردی است و جامعه آماری شامل کلیه دبیران هنرستان های شهر ساوه به تعداد 380 نفر می باشد. نمونه ی آماری بر اساس جدول مورگان به تعداد 191 نفر و با روش نمونه گیری طبقه ای- نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته رهبری توزیعی و توانمندسازی با طیف پنج درجه ای لیکرت است. پایایی ابزار پس از اجرای مقدماتی ارزیابی و تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از پرسشنامه های رهبری توزیعی و توانمندسازی به ترتیب 92/0 و 88/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین توانمند سازی با سه بعد رهبری کلاسیک، طراحی نشده و نوظهور وجود دارد ولی نوعی رابطه منفی بین رهبری آشفته و توانمندسازی برقرار است. هم چنین رهبری طراحی نشده دارای بالاترین ضریب همبستگی می باشد. در پایان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی ارائه شده است.
مطالعه ای در زمینه بروز رفتارهای غیراخلاقی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی آسیب شناسی بروز رفتارهای غیراخلاقی کارکنان می پردازد. سؤال اصلی مقاله حاضر عبارت است از اینکه مهمترین دلایل بروز رفتارهای غیراخلاقی کارکنان کدامند؟ اولویت این مؤلفه ها نسبت به یکدیگر چگونه اند؟ جامعه آماری پژوهش، تمامی معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان اسلام شهر است و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از بروز رفتارهای غیراخلاقی بر اساس تمامی مؤلفه های ناشناخته بودن رفتارهای غیراخلاقی، وجود فرصت های مناسب، وجود فشار از داخل و خارج سازمان و وجود قوانین، مقررات، سیاست ها و خط مشی های غیرشفاف می باشد. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی ارائه شده است.
سازوکارهای تأمین و تخصیص منابع در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سازوکارهای مختلف تأمین و تخصیص منابع مالی و تأثیر آن ها بر عملکرد مؤسسات آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی نظام های آموزش عالی در کشورهای مختلف سازوکار های مختلفی در جهت تأمین و تخصیص منابع از طیف تأمین مالی دولتی تا تأمین مالی خصوصی در پیش گرفته اند. ولی میزان آن در کشورهای مختلف متفاوت است به طوری که در دانشگاه های اروپایی بیشتر تأمین مالی دولتی و در دانشگاه های آمریکائی تأمین مالی خصوصی شکل غالب تأمین مالی می باشد. در زمینه تخصیص بعضی از دولت ها به طرف عرضه (مؤسسات آموزش عالی)، تعدادی به جانب تقاضا (مشتریان) و برخی نیز به هر دو طرف بازار خدمات آموزش عالی یارانه پرداخت می کنند. به طور کلی تخصیص بر اساس مذاکره و چانه زنی، مبتنی بر فرمول، تخصیص بر اساس پرسنل، بر اساس دانشجو، بر اساس هزینه سرانه، بر اساس اولویت ها و بر اساس عملکرد از جمله مکانیسم هایی هستند که در این رابطه استفاده شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که سازوکار های تأمین و تخصیص منابع در آموزش عالی نقش سیاست گذاری و هدایت گری رفتار عاملان را بازی می نمایند و می توانند بر عملکرد دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در سطح کلان و خرد (فرد) تأثیر بگذارند. در زمینه تأمین، دانش آموختگان باید در تأمین مالی دانشگاه ها مشارکت نمایند و در زمینه تخصیص برای دستیابی به کارایی، دسترسی و برابری بیشتر باید ازسازوکارهای تخصیص مبتنی بر عملکرد استفاده نمود.
نقش اقدامات مدیریت دانش در توسعه سرمایه های انسانی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای بقا در دنیای رقابتی و پویای امروزین به توسعه دارایی های راهبردی خود روی آورده اند تا بتوانند با کمک منابع و توانمندی های ناملموس و غیرقابل تقلید خود، مزیت رقابتی کسب کنند. اهمیت سرمایه انسانی به عنوان یک دارایی ارزشمند بر هیچ سازمان و مدیری پوشیده نیست. یکی از راه های توسعه سرمایه انسانی، اجرای مؤثر اقدامات مدیریت دانش در سازمان است. از این رو این پژوهش سعی دارد به بررسی تاثیر اقدامات مدیریت دانش در توسعه سرمایه انسانی کارکنان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران بپردازد. هدف اصلی این پژوهش توسعه سرمایه انسانی و ارتقای سطح توانمندی کارکنان جامعه مورد پژوهش از طریق به کارگیری اقدامات مدیریت دانش از جمله خلق و تسهیم دانش می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع علی است و محقق به دنبال بررسی رابطه علی بین اقدامات مدیریت دانش و سرمایه انسانی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته و برای آزمون فرضیات و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیره ساده استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین اقدامات مدیریت دانش و سرمایه انسانی همبستگی مثبت و معناداری (با ضریب 641/0) وجود دارد. همچنین با تأیید تمامی فرضیات پژوهش مشخص گردید که اقدامات مدیریت دانش تاثیر مثبت و معناداری بر ابعاد سرمایه انسانی دارد.