فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
۲۱.

نقش عدالت سازمانی در کیفیت زندگی کاری کارکنان شبکه آموزش سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت سازمانی عدالت توزیعی عدالت رویه ای عدالت مراوده ای کیفیت زندگی کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۴
هدف: کیفیت زندگی کاری به عنوان یکی از مؤلفه های اثرگذار مدیریت منابع انسانی، می تواند هر سازمانی، به ویژه سازمان های خلاق را در رسیدن به اهداف خود موفق کند. این متغیر از عوامل مختلفی، از جمله عدالت سازمانی تأثیر می پذیرد. در این پژوهش به بررسی نقش عدالت سازمانی و مؤلفه های آن، بر کیفیت زندگی کاری در شبکه آموزش سیمای جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. روش: این پژوهش از نظر رویکرد توصیفی (هم بستگی)، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش سنجش و تحلیل کمّی است. جامعه آماری آن، کارکنان شبکه آموزش سیماست که با استفاده از نرم افزار پاورسمپل، ۶۴ نفر از آن ها با روش تصادفی ساده، برای نمونه انتخاب و بررسی شدند. گردآوری داده ها با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه صورت گرفت. روایی این ابزار با روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. برای آزمون فرضیه ها نیز از ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که بین عدالت سازمانی و مؤلفه های آن با کیفیت زندگی کاری، رابطه هم بستگی مستقیم و معناداری وجود دارد. این هم بستگی در خصوص مؤلفه عدالت توزیعی، در سطح ضعیف و برای باقی مؤلفه ها در سطح متوسط گزارش شده است. نتیجه گیری: عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری، در بستر مبادله اجتماعی و سنجش سود و زیان آن قوام می یابد. بهبود ادراک کارکنان از عدالت سازمانی، سطح کیفیت زندگی کاری را افزایش می دهد و افزایش کیفیت زندگی کاری، خود افزایش رضایت شغلی و تضمین رسیدن به اهداف سازمانی را درپی دارد.
۲۲.

بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان (مورد مطالعه: رسانه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلبریتی های رسانه اجتماعی روابط فرااجتماعی همانندسازی دنبال کنندگان قصد خرید دنبال کنندگان پلتفرم رسانه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف: هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان در رسانه اینستاگرام است. روش: از لحاظ هدف، پژوهش حاضر کاربردی است. جامعه در دست بررسی آن، تمامی افراد دنبال کننده سلبریتی ها در رسانه اینستاگرام در کشور ایران است. برای سنجش متغیرهای پژوهش و گردآوری داده ها، از پرسش نامه ۲۱ سؤالی استاندارد استفاده شد که پایایی و روایی آن به تأیید رسید. داده ها به کمک روش میدانی جمع آوری شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، در نهایت ۴۳۰ پرسش نامه تجزیه وتحلیل شد. برای بررسی روابط بین اجزای مدل، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سلبریتی رسانه اجتماعی با روابط فرااجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و قصد خرید دنبال کنندگان رابطه معناداری وجود دارد. بین روابط فرااجتماعی پیروان و سلبریتی با همانندسازی، رابطه مثبت وجود دارد؛ اما با قصد خرید رابطه مثبت ندارد. همانندسازی دنبال کنندگان و استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان رابطه مثبتی دارد. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و روابط فرااجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل نمی کند. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، تأثیر سلبریتی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل می کند. نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط بین سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آنان بر قصد خرید دنبال کنندگان بررسی شود. بر اساس نتایج، سلبریتی های رسانه اجتماعی نفوذ گسترده ای در جامعه ایران دارند و این موضوع انکارناپذیر است. از این رو مدیران و بازاریابان باید از فرصت سلبریتی ها و رسانه های اجتماعی مورداستفاده آنان، برای تولید محتوای جذاب و فراهم کردن بستر نگرش مثبت به برند خود استفاده حداکثری کنند؛ زیرا ضمن دوچندان شدن اثربخشی تبلیغ، در زمان و هزینه های بازاریابان صرفه جویی خواهد شد.
۲۳.

چالش اخبار جعلی و شبکه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۸۴
مسئله اخبار جعلی و تأثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی، انکارناپذیر است. عصر دیجیتال در ابتدا انسان‏ها را به این باور رساند که می‏توانند تنها با یک کلیک، به داده‏های مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند و به‏تبع آن، شبکه‏های اجتماعی توانستند امکانات جدیدی را برای برقراری ارتباط و جمع‏آوری اطلاعات به انسان‏ها عرضه کنند. اما این چشم‏انداز، به‏سرعت دستخوش تغییراتی شد؛ چرا که با گذشت زمان، کاربران متوجه آلوده‏شدن هر چه بیشتر شبکه‏های اجتماعی به اخبار جعلی شدند. اکنون حساسیت‏های کاربران شبکه‏های اجتماعی و دولت‏مردان به فراگیرشدن این پدیده بسیار زیاد شده است.
۲۴.

تبیین نقش بازاریابی رسانه های اجتماعی شرکتی بر درگیرسازی مشتریان: بررسی تجربه برند و نسل سنی مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی رسانه های اجتماعی رسانه اجتماعی شرکتی تجربه برند درگیرسازی مشتریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۱
هدف: با ظهور شبکه های اجتماعی، درگیرسازی مشتریان به یکی از اهداف اصلی شرکت ها از طریق بازاریابی رسانه های اجتماعی تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی نقش میانجی تجربه برند و نقش تعدیلگر سن مشتریان در اثرگذاری اقدامات بازاریابی در صفحه اینستاگرام یک شرکت بر درگیرسازی مشتریان می پردازد. روش: روش شناسی این پژوهش با استراتژی پیمایش، در دسته پژوهش های اثبات گرا قرار دارد و با استفاده از داده های جمع آوری شده از مشتریان (یا کاربران) یک شرکت نمونه به اجرا درآمده که شامل ۳۸۹ نفر مشتری است. داده ها توسط پژوهشگران از طریق پرسش نامه آنلاین جمع آوری و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اقدامات بازاریابی در شبکه اجتماعی اینستاگرام، از طریق نقش میانجی تجربه برند بر درگیرسازی مشتریان معنادار است. همچنین نتایج این پژوهش مؤید آن است که مدیران بازاریابی با طراحی اقدامات خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام، به عنوان یکی از پلتفرم های ارتباطی رسانه های اجتماعی با مشتریان، می توانند هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم و از طریق نقش میانجی تجربه برند، درگیرسازی مشتریان را با برند و صفحه اینستاگرام برند افزایش دهند. نتیجه گیری: نتایج و پیشنهادهای این پژوهش می تواند برای مدیران بازاریابی، در راستای اولویت بندی اقدامات خود در رسانه های اجتماعی مفید و اثربخش باشد.
۲۵.

تأثیر رسانه های اجتماعی بر شهرت، تقدس، ارزش ویژه و حمایت از برند: بررسی جدید در دنیای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه های اجتماعی شهرت برند تقدس برند ارزش ویژه برند حمایت از برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
هدف: رسانه های اجتماعی ابزارهای قدرتمندی هستند که به برندها این امکان را می دهند تا با مخاطبان خود تعامل کنند. این تعاملات به شهرت و تقدس برند کمک می کند و ارزش آن را در نظر مخاطبان افزایش می دهد. حمایت از برند نیز، از طریق رسانه های اجتماعی تقویت می شود. در این مطالعه، تأثیر رسانه های اجتماعی بر شهرت، تقدس، ارزش و حمایت از برند در پلتفرم فیلیمو بررسی شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع، مقطعی و توصیفی هم بستگی است و از روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس ۳ بهره می برد. نمونه آماری این پژوهش ۱۹۶ نفر از مشتریان اصفهانی پلتفرم فیلیمو است که به کمک روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میان رسانه های اجتماعی، شهرت، تقدس، ارزش ویژه و حمایت از برند، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج از وجود اثر میانجیگری شهرت، تقدس، ارزش ویژه در رابطه میان رسانه های اجتماعی بر حمایت از برند حکایت دارد. نتیجه گیری: استراتژی های بازاریابی و ارتباطی فیلیمو، باید به گونه ای طراحی شوند که احساس علاقه به این برند را القا کنند و آن را به درجه بالاتری، یعنی تقدس برسانند. این کار امکان تبدیل مشتری به حامی برند را تقویت می کند. همچنین با بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی و تسهیل ارتباط و همکاری بین برند فیلیمو و مشتریانشان، می توان شهرت، محبوبیت و ارزش این برند را برای مشتریان آن افزایش داد و در نهایت موجب تقویت حمایت از این برند شد.
۲۶.

کاربران و پژوهشگران راجع به سیاست های مرتبط با رسانه های اجتماعی چه می گویند؟ (ترسیم نقشه با استفاده از داده های پایگاه های گوگل و اسکوپوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه های اجتماعی سیاست های رسانه های اجتماعی تحلیل شبکه پایگاه اسکوپوس گوگل ترند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: عموم کاربران هر روزه به سیاست های مرتبط با رسانه های اجتماعی، از خود حساسیت بیشتری نشان می دهند. این حساسیتِ عموم، تبدیل به حساسیت های پژوهشی نیز شده است و در سال های اخیر، حجم پژوهش هایی که در این رابطه منتشر شده، افزایش یافته است. آگاهی از حساسیت های کاربران به سیاست های رسانه های اجتماعی (با استفاده از تحلیل داده های گوگل ترند) از یک سو و ارتباط آن با جهت گیری هایی که پژوهشگران در خصوص مطالعه این حوزه داشته اند (تحلیل داده های پایگاه اسکوپوس) هدف این پژوهش بوده است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از فنون تحلیل شبکه و تحلیل خوشه انجام شده است. دوره زمانی مدنظر برای استخراج داده ها از پایگاه اسکوپوس، سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۱ و برای پایگاه گوگل، سال های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ بوده است. جست وجو بر اساس رشته عبارت «رسانه های اجتماعی» با ترکیب کلمات کلیدی تنظیم گری، سیاست گذاری و حکمرانی در این دو پایگاه انجام شد. یافته ها: بر اساس رشته عبارت جست وجو شده در پایگاه اسکوپوس، از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۱، تعداد ۴۴۶ مقاله یافت شد. شبکه ایجاد شده از تحلیل مقاله ها نشان می دهد که رسانه های اجتماعی، کانون ارتباط در این شبکه قرار گرفته و در طول سال های مختلف، شکل ارتباط شبکه تغییر کرده است. نتایج نشان می دهد که میان مطالعات حوزه سیاست گذاری رسانه های اجتماعی و نتایج جست وجوی کاربران در گوگل، به لحاظ زمانی رابطه نزدیکی وجود دارد. نتیجه گیری: از سال هایی که نگرانی عمومی به عملکرد رسانه های اجتماعی شکل گرفت، شاهد رشد پژوهش های مرتبط با حوزه های سیاستی رسانه های اجتماعی بوده ایم؛ به طوری که در پژوهش ها مفاهیمی مانند حریم خصوصی و محافظت از داده های کاربران رسانه های اجتماعی، در سال های اخیر با تکرار فراوان بررسی شده است.
۲۷.

تحلیل عوامل شغلی و اجتماعی مؤثر در نگهداشت نیروی انسانی در صنایع خلاق (نمونه پژوهش: کارکنان خبر سازمان صداوسیما)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگهداشت نیروی انسانی دل بستگی اجتماعی درهم تنیدگی سازمانی درهم تنیدگی اجتماعی تمایل به ترک جامعه پیوندهای خانواده و پیوندهای دوستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۰
هدف: اغلب پژوهش های صورت گرفته در حوزه نگهداشت نیروی انسانی، به عوامل درون سازمانی ای اشاره کرده اند که باعث می شود کارکنان در سازمان بمانند؛ اما پژوهش هایی که به بررسی تأثیر روابط غیرکاری بر محیط کار بپردازند، زیاد نیستند. این پژوهش با هدف تحلیل پیشایندهای نگهداشت نیروی انسانی در سازمان های رسانه ای انجام شده و به بررسی تأثیر دو دسته عوامل غیرکاری و کاری بر قصد ترک خدمت کارکنان پرداخته است. روش: این پژوهش از نظر فلسفی اثبات گرا، از نظر رویکرد قیاسی، از نظر استراتژی پیمایشی، از نظر گزینش روش کمّی تک روشی و از نظر افق زمانی، تک مقطعی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان خبری سازمان صداوسیما و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه ای استاندارد، برگرفته از ادبیات پژوهش بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به دست آمد و ۱۲۷نفر در نظر گرفته شد. به منظور تحلیل داده های حاصل پرسش نامه، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش بدین شرح است: پیوندهای خانوادگی، بر درهم تنیدگی اجتماعی تأثیر معنادار و مستقیم دارد. درهم تنیدگی اجتماعی، تأثیری معنادار و معکوس بر قصد ترک جامعه می گذارد. قصد ترک جامعه، بر قصد ترک خدمت تأثیری معنادار و مستقیم دارد. درهم تنیدگی سازمانی بر ترک خدمت تأثیری معنادار و معکوس می گذارد. به علاوه، فرضیه مربوط به تأثیر پیوندهای دوستی بر درهم تنیدگی اجتماعی، در بین کارکنان خبر سازمان صداوسیما تأیید نشد. متغیرهای جنسیت کارکنان، وضعیت شغل همسر کارکنان، وضعیت مالکیت خانه و مدت اقامت کارکنان خبری سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، به عنوان متغیرهای تعدیلگر در نظر گرفته شدند. با توجه به نتایج، این متغیرها رابطه بین درهم تنیدگی اجتماعی و قصد ترک جامعه را تعدیل نمی کنند؛ بنابراین تفاوتی بین کارکنان خبری زن و کارکنان خبری مرد و همچنین، برای وضعیت شغل همسر کارکنان در درهم تنیدگی آن ها وجود ندارد؛ یعنی نمی توان گفت کارکنانی که همسران آن ها کارمندند، درهم تنیدگی بیشتری با جامعه دارند و همچنین، کمتر احتمال دارد جامعه را ترک کنند. بر اساس نتایج به دست آمده وضعیت مالکیت خانه نیز، حالت مشابهی با سایر متغیرهای تعدیلگر دارد؛ یعنی تفاوتی بین کسانی که صاحب خانه یا مستأجرند، در درهم تنیدگی اجتماعی آن ها وجود ندارد. به بیان دیگر، نمی توان ادعا کرد کارکنانی که صاحب خانه اند با جامعه شان بیشتر درهم تنیده شده اند و احتمال ترک جامعه و در نهایت ترک سازمان بیشتری دارند. نتیجه گیری: اغلب مطالعات انجام شده در حوزه سنجش عوامل درون شغلی یا درهم تنیدگی سازمانی و عوامل برون شغلی یا هر دو عامل منجر به جابه جایی کارکنان، روی افرادی صورت گرفته است که به عنوان کارکنان صنایع خلاق شناخته نمی شدند؛ از این رو در مطالعه حاضر مدلی برای تحلیل عوامل مؤثر بر قصد ترک خدمت کارکنان صنایع خلاق ارائه و آزمون شد. نتایج این پژوهش با برخی از نتایج پژوهش های قبلی هم سو و با برخی دیگر ناهم سو بود که علل دستیابی به چنین نتایجی به تفصیل بیان شده است.
۲۸.

چالش های مدیریت صنفی در تئاتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صنف مدیریت صنفی هنرمند تئاتر قانون کار کارگر هنر سندیکا انجمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۵۵
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی چالش های پیش روی تشکیل انجمن صنفی و خدمات صنفی برای هنرمندان تئاتر ایران، هم پای هنرمندان تئاتر در جهان است. به موجب فقدان انجمن صنفی جهان شمول در تئاتر ایران، این هنر به عنوان شغل در ایران مطرح نیست و هنرمندان تئاتر، از حمایت شغلی پایه کارگری نیز برخوردار نیستند. این نارسایی، زیست ابتدایی و اقتصاد تئاتر را دچار بحران مدیریتی کرده است. انجمن صنفی در تمام دنیا حامی کارکنان یک شغل در زمینه های بیمه، درمان، بازنشستگی، بیکاری، ورشکستگی، درآمدزایی و معرفی به کار است و در ایران چنین هویتی وجود ندارد. روش: روش پژوهش به صورت اسنادی و تطبیقی با رویکرد تحلیل کیفی مقایسه ای بر قوانین کار، صنف و تاریخ تشکل ها و سیری کوتاه بر صنف های تئاتری دنیا در مقایسه با نارسایی قانونی و خدماتی و نظارتی در صنف های ایران بوده است و سدهای تشکیل صنف و خدمات آن با مرور تاریخ و قوانین بررسی می شود. یافته ها: یافته های این مقاله نشان می دهد که در ایران سه گونه تشکل صنفی، هنری و مردم نهاد، زیر نظر سه وزارتخانه دولتی کار، فرهنگ و کشور وجود دارد که از نظر قانون گذاری و خدمت رسانی، با انجمن های صنفی دنیا شباهت اساسنامه ای و مجوز و کاربردی ندارند. تشکل صنفی به حمایت از حقوق اعضا مربوط می شود، تشکل هنری به کیفیت آثار هنرمندان مربوط است و تشکل مردم نهاد به فعالیت اجتماعی با همراهی مردم ارتباط دارد. از طرفی، انجمن های صنفی ایران را نمی توان با انجمن های صنفی دنیا مقایسه کرد؛ زیرا عدم استقلال و نظارت دولتی و رویکرد غیرانتفاعی، مانع از هم سانی و همکاری با انجمن های صنفی دنیا و قانون بین المللی کار می شود. انجمن های صنفی در دو هویت کارگری (هر کسی که کار می کند) و کارفرمایی (هر کسی که کار ایجاد می کند) شکل می گیرند و صنف به دو هویت کارگر و کارفرما وابسته است. تئاتر در ایران نه کارفرما دارد و نه از قوانین کارگری پیروی می کند؛ بنابراین حتی اگر تشکلی ایجاد شود، به دلیل نبود رابطه قانونی کارگر و کارفرما، امکان فعالیت ندارد. نتیجه گیری: به دلیل بحران اقتصادی تئاتر و ناکارآمدی انجمن های هنری در حمایت از هنرمندان، چالش های بسیاری پیش روی مدیریت صنفی در تئاتر ایران است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: عدم استقلال، فقدان هویت کارگری در قانون کار، تمایل غیراقتصادی هنرمندان، عدم تطبیق با قوانین دنیا، بیمه های غیرپشتیبان، شبه صنف های دولتی، تجربه اندک صنفی، نظارت حاکمیتی، منابع محدود پژوهشی، ناآگاهی حقوقی هنرمندان و... که با اطلاع رسانی صنفی و شناسایی نقش کارفرما و اصلاح قوانین، می توان این چالش ها را به فرصت حمایت از اهالی تئاتر تبدیل کرد. تعیین هویت شغلی و آتیه هنرمندان تئاتر، در گرو برطرف کردن چالش های شناسایی شده در این پژوهش است
۲۹.

تبیین آثار شبکه های اجتماعی بر تطابق یا تشابه رفتار خرید پوشاک لوکس در میلنیال ها یا نسل Y(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رفتار خرید شبکه های اجتماعی اینترنت مصرف کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۵۷
هدف: در دنیای تجارت، مجموعه فعالیت هایی که به طور مستقیم در جهت کسب، مصرف و دور انداختن کالاها و خدمات صورت می گیرد، رفتار مصرف کننده نامیده می شود. این فعالیت ها فرایندهای تصمیمی را شامل می شوند که قبل و بعد از این اقدام ها انجام می پذیرند. با توجه به پیشرفت فناوری، این رفتارها تحت تأثیر رسانه های اجتماعی نیز قرار می گیرد. رسانه های اجتماعی مجموعه ای از نرم افزارهای مبتنی بر اینترنت اند که بر اساس بنیان های ایدئولوژیکی و تکنولوژیکی از وب ۲ استوارند و تولید و تبادل محتویات تولید شده توسط کاربران را میسر می کنند. هدف از پژوهش تبیین آثار شبکه های اجتماعی بر تطابق یا تشابه رفتار خرید پوشاک لوکس در میلنیال ها یا نسل Y است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است. داده های مورد نیاز این پژوهش با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و مدل AHP و ANP با رویکرد فازی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده، از محیط نرم افزار تحلیل اکسل و کدنویسی متلب استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، در برگیرنده تمامی خبرگان در دو دسته، اعم از خبرگان حوزه رسانه و بازاریابی و خریداران کالاهای لوکس در گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال است که دست کم در دو شبکه اجتماعی از میان فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و تلگرام حضور دارند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که متغیر حساسیت به کیفیت کالا، بر متغیر میزان استفاده از تبلیغات توصیه ای شبکه های اجتماعی با اطمینان ۹۹ درصد، تأثیر مثبت و معناداری دارد. متغیر حساسیت به کیفیت، بر متغیر نگرش به خرید آنلاین تأثیر منفی دارد. متغیر حساسیت به قیمت، بر میزان استفاده از تبلیغات توصیه ای شبکه های اجتماعی تأثیر منفی می گذارد. متغیر حساسیت به قیمت، بر نگرش به خرید آنلاین با اطمینان ۹۹ درصد تأثیر مثبت و معناداری دارد. متغیر حساسیت به مُدروز بودن کالا، بر میزان استفاده از تبلیغات توصیه ای شبکه های اجتماعی با اطمینان ۹۹ درصد تأثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت، متغیر حساسیت به مُدروز بودن، بر نگرش به خرید آنلاین تأثیر منفی می گذارد. نتیجه گیری: هر چقدر کاربران در شبکه های اجتماعی، از یک نام تجاری تعریف و تمجید کنند و درباره ویژگی های خاص آن محصول نظرهای مثبت بدهند، در تصمیم گیری مصرف کنندگان به آن برند و حساسیت آن ها تأثیر مثبت و مستقیم می گذارد. رابطه میان متغیرهای حساسیت به برند کالا، نگرش به خرید آنلاین، خرید آنی و میزان استفاده از تبلیغات توصیه ای بدین گونه است: میان دو متغیر حساسیت به برند کالا و نگرش به خرید آنلاین و دو متغیر خرید آنی و میزان استفاده از تبلیغات توصیه ای شبکه های اجتماعی رابطه منفی وجود دارد. متغیر خرید آنی نیز بر نگرش به خرید آنلاین اثر منفی می گذارد؛ زیرا مقدار آماره t و ضریب مسیر دو متغیر عدد 86/0- و 04/0-  است.
۳۰.

طراحی چارچوب برندسازی کارآفرینانه مؤثر بر قابلیت های پویا در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت نشر کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی کارآفرینی کسب وکارهای کوچک و متوسط قابلیت های پویا صنعت نشر کتاب تحلیل تماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
هدف: از آنجایی که برندسازی در کسب وکارهای کوچک و متوسط، حوزه تحقیقاتی کمابیش جدید و ناشناخته ای است و برندسازی در صنعت نشر کتاب نیز حوزه ای است که کمتر بررسی شده است، هدف این پژوهش، طراحی چارچوب برندسازی کارآفرینانه مؤثر بر قابلیت های پویا در کسب وکارهای کوچک و متوسط صنعت نشر کتاب است. روش: رویکرد این پژوهش کیفی است و با استراتژی مطالعه موردی چندگانه، کسب وکارهای صنعت نشر کتاب بررسی شده است. داده ها از طریقِ مطالعه منابع مستند و مصاحبه های مبتنی بر رویداد با ۲۰ نفر، شامل مدیران و بنیان گذاران فعال در صنعت نشر کتاب در تهران، از طریق نمونه گیری هدفمند و به کمک نرم افزار اطلس تی نسخه۷ جمع آوری شده است. یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از مصاحبه ها و اسناد و مدارک، پنج گام ضروری به همراه دو مؤلفه داخلی و خارجی مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در کسب وکارهای کوچک و متوسط شناسایی شد. این گام ها به ترتیب عبارت اند از: «محرک های اولیه در ایده پردازی»، «مسیر خلق ایده برند»، «شکل گیری مفهوم برند»، «ارزیابی برند» و «بهره برداری و توسعه برند». نتیجه گیری: با توجه به نقش برندسازی برای کسب وکارهای کوچک و متوسط، به ویژه صنعت نشر که از چنین تخصص و تمرکزی بی بهره است، توصیه می شود که این نوع کسب کارها از چارچوب ارائه شده در پژوهش حاضر، برای کسب و ارتقای قابلیت های خود در جهت پایداری و بقا بهره بگیرند.  
۳۱.

تحولات صنعت رسانه مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی: کاربست ها، فرصت ها و مخاطرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صنعت رسانه هوش مصنوعی هوش مصنوعی مولد تحول فناوری های پیشرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: هدف این پژوهش شناسایی کاربست ها، فرصت ها، مخاطرات و تحولات ناشی از به کارگیری فناوری های هوش مصنوعی در صنعت رسانه است. روش: این پژوهش با روش مرور نظام مند و تکنیک های اسنادی و کتابخانه ای انجام شد. گردآوری اطلاعات از پایگاه های علمی ایرانداک، جهاد دانشگاهی، ریسرچ گیت، اسکوپوس و سایت های مجمع جهانی اقتصاد، مرکز نوآوری و توسعه هوش مصنوعی کشور، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد، سازمان ایزو، اتحادیه اروپا و وبسایت های تخصصی و خبری حوزه رسانه نظیر رویترز و فارس صورت گرفت. در این مرحله، ۵۰ سند مطالعه و شواهد تحقیقات آن ها شناسایی شد. در ادامه، ۱۱ سند فارسی و ۲۲ سند انگلیسی انتخاب و داده های استخراج شده دسته بندی، ترکیب و تفسیر شدند. یافته ها: راهبردها و سیاست گذاری های حوزه رسانه تحت تأثیر فناوری هوش مصنوعی قرار گرفته است و دو تحول محیطی و محتوایی را رقم زده اند. تحولات محیطی در ابعاد زیرساخت و فناوری، منابع انسانی، محیط کاری و ساختار، تأمین کننده سه مؤلفه «دانش و مهارت، زیرساخت داده و زیرساخت محاسباتی»، اجزای اصلی توسعه فناوری هوش مصنوعی هستند و در تحولات محتوایی، مدیریت هوشمند محتوا از تولید تا تنظیمگری حاصل شده است. نتیجه گیری: گستره کارکردهای هوش مصنوعی در صنعت رسانه متأثر از درک و شناسایی، استخراج مفهوم، استدلال و برنامه ریزی و یادگیری ماشین، در حال توسعه است و فرصت ها و مخاطرات بسیاری را در مسیر تحول صنعت رسانه رقم خواهد زد. متخصصان این حوزه در سراسر دنیا تحت تأثیر این تحولات، به دنبال پیاده سازی ساختار و سامانه های اجرایی و نظارتی هستند تا ضمن صیانت از انواع محتوای رسانه ای، از حریم خصوصی کاربران و مشتریان خود نیز حفاظت کنند.
۳۲.

تأثیر بی نزاکتی خانوادگی بر قلدری در محیط کار با نقش میانجی امنیت روانی در سازمان های رسانه ای (مورد مطالعه: روزنامه های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی نزاکتی خانوادگی قلدری در محیط کار امنیت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
هدف: پژوهش ها نشان داده اند که تأثیر بی نزاکتی خانوادگی با پیامدهای منفی متعدد کاری و غیرکاری مرتبط است. سازوکار های زیربنایی توضیح می دهد که چرا تأثیر بی نزاکتی خانوادگی با این نتایج مرتبط است؛ با توجه به این مقدمه، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بی نزاکتی خانوادگی، بر قلدری در محیط کار با نقش میانجی امنیت روانی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شاغلان حوزه مطبوعات شهر اصفهان به تعداد ۳۵۰ نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۲۷۰ نفر محاسبه شد و افراد نمونه با استفاده از روش هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد بی نزاکتی خانوادگی لیم و تای (۲۰۱۴)، پرسش نامه استاندارد قلدری در محیط نوتلرز و همکاران (2019) و پرسش نامه استاندارد امنیت روانی می و همکاران (۲۰۰۴) بود که روایی پرسش نامه ها بر اساس روایی محتوایی، صوری و سازه بررسی شد و پس از اصطلاحات لازم، روایی آن به تأیید رسید. از سوی دیگر، پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 80/0 ، 90/0 و 80/0 برآورد شد. تجزیه وتحلیل داده ها در سطح استنباطی بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بی نزاکتی خانوادگی، بر قلدری در محیط کار تأثیر مثبت می گذارد و ضریب تأثیر آن 55/0 به دست آمد. همچنین، امنیت روانی در بین رابطه بین بی نزاکتی خانوادگی با قلدری در محیط کار، به عنوان متغیر میانجی با ضریب 45/0 نقش ایفا کرد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش درک این موضوع را گسترش می دهد که چگونه یک عامل استرس زای غیرکاری می تواند بر قلدری در محیط کار در سازمان های رسانه ای تأثیر بگذارد. یافته های مطالعه برای کاهش اثرهای نامطلوب بی نزاکتی خانوادگی و گسترش مجموعه دانش موجود، جهت گیری های ارزشمندی را ارائه می دهد.
۳۳.

امکان سنجی کاربست فیلم مستند در فراهم سازی شواهد سیاستی در سیاست گذاری مبتنی بر شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست گذاری مبتنی بر شواهد شواهد سیاست گذاری فیلم مستند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
هدف: با توجه به اهمیت سیاست گذاری شواهدمحور در حوزه اقتصاد و نقش بالقوه فیلم مستند در فراهم سازی این شواهد، پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی کاربست فیلم مستند و پیشنهاد یک مدل کاربردی برای استفاده از این محصول رسانه ای در فرایند سیاست گذاری شواهدمحور اجرا شد. روش: این پژوهش از ترکیب روش های کمی و کیفی بهره برده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی، ۸ فیلم مستند اقتصادی با معیارهایی همچون تک قسمتی بودن، پرداختن به مشکلات اقتصاد ایران، جدید بودن، کیفیت نسبی بالا در تولید، حضور در بین فیلم های پذیرفته شده و جایزه گرفته در جشنواره های مستند داخلی انتخاب شد؛ سپس بر اساس کدهای قیاسی مبتنی بر ادبیات نظری رویکرد شواهدمحور، این فیلم ها تحلیل محتوا شدند. در بخش کمّی، برای سنجش میزان اجماع در خصوص ۶۱ گزاره پژوهشی حاصل از تحلیل محتوا، از روش دلفی در سه فاز استفاده شد. جامعه آماری بخش کمّی، متخصصان حوزه اقتصاد بود که از بین آن ها ۲۵ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. یافته ها: بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، ۶۱ گزاره پژوهشی استخراج شد. پس سه دور اجرای دلفی، ۴۰ گزاره، نمره بالای ۷۵ درصد و ۲۱ گزاره، نمره بالای ۵۰ درصد را به دست آوردند و متخصصان آن ها را تأیید کردند. گزاره های استخراج شده دربرگیرنده این موضوعات بودند: انواع شواهد قابل ارائه در فیلم مستند، نحوه گردآوری و به کارگیری آن ها در سیاست گذاری اقتصادی و معیارهای کیفیت و اعتبار این شواهد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که فیلم مستند می تواند به عنوان ابزاری کارآمد، شواهد مورد نیاز سیاست گذاری اقتصادی را فراهم کند. بر این اساس، یک مدل عملیاتی برای تعامل فیلم مستند با فرایند سیاست گذاری شواهدمحور ارائه شد. همچنین برای ارتقای کیفیت و کاربردپذیری فیلم مستند اقتصادی در این زمینه، پیشنهادهایی ارائه شد.
۳۴.

واکاوی مؤلفه های تأثیرگذار محافظت از داده ها در اعتمادزایی کاربران رسانه های اجتماعی: یک تحلیل موقعیتی

کلید واژه ها: رسانه های اجتماعی اعتماد آنلاین حفاظت از داده ها کاربر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: استفاده از اینترنت و امکانات رو به توسعه آن، به گونه ای با زندگی انسان ها عجین شده است که بسیاری از کارها، فقط از طریق استفاده از این فضا انجام می شود. جنبه دیگر استفاده از اینترنت و فضای مجازی، ذخیره سازی دست کم بخشی از اطلاعات افراد در سرورهای مختلف است که این مهم، برای ایجاد اعتماد کاربران فضای اینترنت است تا از داده های آنان حفاظت شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به این سؤال پاسخ داده شود: «مؤلفه های تأثیرگذار محافظت از داده ها در اعتمادزایی کاربران رسانه های اجتماعی کدامند؟». روش: مشارکت کنندگان این پژوهش، 27 نفر از خبرگان حوزه فضای مجازی و رسانه های اجتماعی بوده است که از طریق نمونه گیری های قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شده اند. روش تحلیل داده، تئوری داده بنیاد با رویکرد تحلیل موقعیت کلارک است. یافته ها: مؤلفه های محافظت از داده ها در رسانه های اجتماعی و عاملان انسانی/ غیرانسانی محافظت از داده های مؤثر بر اعتماد کاربران رسانه های اجتماعی شناسایی شد. طبق نتایج، مؤلفه های فنی و سخت افزاری، پشتیبان رسانه اجتماعی برای طی کردن این مسیر خواهند بود. از موضوعات مهمی که اعتماد به رسانه های اجتماعی را کاهش می دهد و سبب واپس زدگی جامعه به آن ها می شود، می توان به کیفیت نامطلوب، صعبوت کاربری، دسترسی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی ایران به داده های کاربران و به دنبال آن، بازاریابی نابرابر رسانه های اجتماعی ایرانی در قبال رسانه های اجتماعی خارجی و انحصارطلبی رسانه های اجتماعی ایرانی با انجام فیلترینگ گسترده نسبت به اغلب رسانه های اجتماعی خارجی، اشاره کرد. نتیجه گیری: یکی از چالش های پیش روی هر رسانه آنلاین، جلب اعتماد مخاطبان است. رسانه های آنلاین باید تلاش کنند که مخاطبان را راضی کنند تا اطلاعات خود را با آن ها در میان بگذارند و این امر، بر  پایه اعتماد بنا می شود. در فضای مجازی، افراد آزادانه اطلاعات روزانه خود را در اختیار دیگران می گذارند، بدون توجه به اینکه این پلتفرم ها قادرند علایق و سرگرمی هایی را که آن ها به اشتراک می گذارند، تحت نظارت قرار دهند. این امر می طلبد که پلتفرم ها در حفظ حریم خصوصی کاربران کوشا باشند تا اثر شبکه ای آن ها افزایش یابد.
۳۵.

توسعه چارچوبی جهت سنجش عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری تجارب گردشگر در محیط های آنلاین برند

کلید واژه ها: اشتراک گذاری تجربه پلتفرم های آنلاین گردشگری الکترونیکی تجربه گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۸۵
هدف: به اشتراک گذاری تجارب در محیط آنلاین، یکی از منابع مناسب جمع آوری اطلاعات در خصوص مقاصد گردشگری است؛ بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل گردشگر به به اشتراک گذاری این تجارب، امری ضروری است. هدف این پژوهش توسعه چارچوب عوامل مؤثر بر به اشتراک گذاری تجارب گردشگر در محیط های آنلاین برند است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری گردشگرانی بودند که ضمن داشتن تجربه سفر به ایران در دهه گذشته، تمایل داشتند که این تجربه را در فضای آنلاین به اشتراک بگذارند. بر اساس فرمول کوکران، ۲۰۶ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها از طریق روش کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته (شامل ۷۸ پرسش اصلی و ۵ پرسش جمعیت شناختی) جمع آوری شدند. روایی صوری پرسش نامه، با بهره مندی از دیدگاه خبرگان و پایایی آن، از طریق محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. این داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری، به روش حداقل مربعات جزئی، در نرم افزار اسمارت پی ال اس پردازش شدند. یافته ها: به ترتیب عوامل فردی کسب احترام، پذیرفتن تجربه های جدید، برخورداری از دانش تکنولوژیک، امنیت ادراک شده و تمایل به دریافت بازخورد از جانب دیگران و عامل تکنولوژیکی وجود پلتفرم های مناسب، بر بروز رفتار اشتراک تجربه گردشگری در فضای آنلاین اثرگذارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش پررنگی که شبکه های اجتماعی روی گردشگران دارد، کسب وکارهای اینترنتی گردشگری با تمرکز بر این عوامل، می توانند با تقویت رفتار اشتراک تجربه، آن را به ابزاری قدرتمند برای افزایش آگاهی مخاطبان تبدیل کنند.
۳۶.

امکان مندی های پلتفرم های رسانه های اجتماعی در درگیرسازی کاربران

کلید واژه ها: درگیرسازی رسانه های اجتماعی تفاوت زمینه ای امکان مندی مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف: همگام با نفوذ چشمگیر رسانه های اجتماعی در شئون مختلف زندگی افراد جامعه، رقابت میان رسانه های اجتماعی مختلف برای درگیرسازی هرچه بیشتر کاربران در پلتفرم های خود افزایش یافته است. طی دو دهه اخیر، مفهوم درگیرسازی رسانه های اجتماعی در ادبیات و پژوهش ها برجسته بوده است؛ اما امکان مندی ها، به عنوان عناصر اثرگذار بر درگیرسازی، به ندرت بررسی شده است. با وجود اهمیت بسزای امکان مندی ها در درگیرسازی کاربران و موفقیت رسانه اجتماعی، دانش موجود درباره چگونگی تأثیر امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران با رسانه های اجتماعی نامتمرکز، پراکنده و ناکافی است. این پژوهش با هدف شناسایی و دسته بندی مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران در شبکه اجتماعی اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر با تحلیل ادبیات موجود به روش کتابخانه ای و تحلیل ادبیات، به توسعه چارچوبی برای درک بهتر روابط بین متغیرهای مهم و اثرگذار در این حوزه پرداخته و تفاوت های زمینه ای در امکان مندی با درگیرسازی کاربران در رسانه های اجتماعی را بررسی کرده است تا برای پژوهش های آتی در این زمینه بنیانی دانشی فراهم کند. یافته ها: به دنبال پاسخ به مسئله اصلی پژوهش، چگونگی تأثیر تجربه امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران رسانه های اجتماعی، مطالعات گذشته بررسی و در سه دسته طبقه بندی شدند: «تجربه امکان مندی ها»، «رویکرد امکان مندی ها» و «درگیرسازی با امکان مندی ها».نتیجه گیری: امکان مندی ها در رسانه های اجتماعی انواع مختلفی دارند و به صورت های متفاوتی دسته بندی می شوند. از آنجا که این امکان مندی ها فعالیت ها را ممکن می سازند و از سوی دیگر، کاربر آنها را درک می کند، با آنها رابطه برقرار می کند، از آنها استفاده کرده و با آنها تعامل می کند؛ می تواند عامل یا واسطه درگیرسازی کاربر با رسانه های اجتماعی باشد. همچنین، از آنجا که این امکان مندی ها انواع مختلفی دارند و در هر یک از رسانه های اجتماعی به گونه متمایزی نمود پیدا می کنند، قابلیت های متفاوتی را در هر یک از رسانه های اجتماعی خلق می کنند.
۳۷.

تأثیر ارزش های لذت گرایانه، خودشکوفایی و اجتماعی، بر سردرگمی مصرف کننده در تبلیغات رسانه های اجتماعی میان شهروندان یزدی

کلید واژه ها: ارزش لذت گرایانه ارزش خودشکوفایی ارزش اجتماعی سردرگمی ابهام سردرگمی سربار سردرگمی شباهت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۴
هدف: ارزش ها جزئی از عوامل اساسی درک رفتارهای انسانی هستند. برای موفقیت در بازارها، ارزش های مصرفی مشتریان و تأثیر آن ها بر رفتار مصرف کنندگان بسیار حیاتی است. هدف اصلی مقاله، بررسی تأثیر ارزش های لذت گرایانه، خودشکوفایی و اجتماعی بر سردرگمی ابهام، سربار و شباهت در تبلیغات رسانه های اجتماعی است. روش: این پژوهش از حیث ماهیت، توصیفی و از نظر هدف، کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام مصرف کنندگان در بین شهروندان یزد بوده است. اندازه نمونه، به کمک فرمول کوکران، 174 نفر به دست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای پی ال اس و اس پی اس اس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزش های لذت گرایانه و اجتماعی بر سردرگمی ابهام، سربار و شباهت در تبلیغات رسانه های اجتماعی تأثیر معناداری ندارد. ارزش خودشکوفایی بر سردرگمی ابهام، سربار و شباهت در تبلیغات تأثیر منفی و معنادار می گذارد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داده است که هرچه ارزش های خودشکوفایی افزایش یابد، سردرگمی از تبلیغات در رسانه های اجتماعی کاهش می یابد. این مقاله یکی از معدود مقاله هایی است که از دیدگاه مصرف کننده به موضوع سردرگمی در تبلیغات رسانه های اجتماعی پرداخته و تأثیر ارزش های لذت گرایانه، خودشکوفایی و اجتماعی را بر سردرگمی در تبلیغات رسانه های اجتماعی بررسی کرده است. این یافته ها هم از نظر تئوری و هم عملی، کاربردهای متعددی برای سیاست گذاران و جامعه خواهد داشت.
۳۸.

بررسی رابطه آینده نگاری راهبردی و فناوری های رسانه ای در مدل های کسب وکار

کلید واژه ها: آینده نگاری راهبردی خلق ارزش فناوری های نوین رسانه ای مدل کسب وکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف: انقلاب دیجیتال و گسترش فناوری های نوین در رسانه، تعاملات اجتماعی و مراودات اقتصادی کسب وکارها را تغییر داده است، صاحبان مشاغل برای حفظ سهم بازار و گسترش آن، به تغییر مدل کسب وکار خود به نفع توسعه رسانه نیازمندند. چنین تصمیم ها و تغییرهایی در مدل کسب وکار، از آینده نگری صاحبان کسب وکارها تأثیر می پذیرد که عنصر اصلی تغییر هوشمندانه و ایجاد ارزش نوآورانه است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، استادان دانشگاه، دانشجویان مقطع دکتری و افراد فعال در حوزه رسانه و کسب وکارهای این حوزه در ایران را شامل می شود. روش نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، نمونه گیری تصادفی ساده بود که 240 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. یافته ها: رابطه مثبت و معنادار مؤلفه آینده نگاری راهبردی، خلق ارزش و فناوری های نوین رسانه ای بر گسترش مدل های کسب وکار رسانه ای تأیید شد. بیشترین مقدار معناداری و ضریب تأثیر، متوجه آینده نگاری راهبردی بر مدل کسب وکار است که ضرورت توجه ویژه به آیبهآآآاینده نده نگاری راهبردی را آشکار می سازد.نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که مدل های کسب وکار، متأثر از آینده نگاری راهبردی، خلق ارزش در کسب وکار و بهره مندی از فناوری های نوین دیجیتال در حوزه رسانه است. توسعه مدل کسب وکار را می توان در ساختار آینده نگاری تحقق بخشید و با اتکا به این مؤلفه نیز می توان ابزار برنامه ریزی قدرتمندی برای استفاده هوشمندانه و پیشتازانه در کسب وکار از فناوری های رسانه ای ارائه داد.  
۳۹.

شناسایی تأثیر رسانه های اجتماعی بر افزایش گردشگری ورزشی با میانجیگری بلوغ هواداران (نمونه پژوهش: باشگاه ورزشی انقلاب تهران)

کلید واژه ها: گردشگری گردشگری ورزشی رسانه اجتماعی بلوغ هواداران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: در عصر حاضر، گسترش و اهمیت روزافزون رسانه های اجتماعی، باعث شده است که استراتژی های بازاریابی در صنایع مختلف، از جمله صنعت گردشگری تغییر کند. رسانه های اجتماعی با توجه به توانمندی هایِ خود، در زمینه سازی برای گسترش یا رکود فعالیت های مربوط به گردشگری نقش مهمی را ایفا می کنند. در گردشگری ورزشی نیز از رسانه های اجتماعی جهت بازاریابی و جذب هواداران استفاده می شود؛ بنابراین هدف پژوهش، شناسایی تأثیر رسانه های اجتماعی بر افزایش گردشگری ورزشی با میانجیگری بلوغ هواداران در باشگاه انقلاب شهر تهران است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری آن، هواداران باشگاه ورزشی انقلاب تهران بوده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه 240 نفر تعیین شد. داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری و با نرم افزار پی ال اس3 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: مقدار 2R برای هر دو معیار بلوغ هواداران و گردشگری ورزشی بیشتر از 67/0 به دست آمد؛ بنابراین مدل ساختاری، از منظر این معیار برازش قوی دارد. همچنین، معیار 2Q برای گردشگری ورزشی برابر با 704/0 و بلوغ هواداران 544/0 به دست آمد. در ادامه، برای بررسی نقش میانجیگری بلوغ هواداران از آزمون سوبل استفاده شد. مقدار 792/3 به دست آمده در این آزمون، نشان دهنده نقش میانجی برای سازه بلوغ هواداران است و آماره VAF نشان می دهد که شدت میانجیگری بلوغ هواداران برابر با 294/0 است؛ به این معنا که اثر میانجی جزئی است. بر اساس یافته ها برازش مدل ارائه شده در دو بخش اندازه گیری و سازه تأیید شد و این نتیجه حکایت دارد از تناسب زیاد و قابل قبول مدل ساختاری پژوهش. یافته ها تأیید می کند که رسانه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام، بر گردشگری ورزشی تأثیر مثبتی دارد و بلوغ هواداران در این رابطه نقش میانجی را ایفا می کند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، نقش رسانه های اجتماعی فقط به معرفی، اطلاع رسانی و تصویرسازی در زمینه جاذبه ها و رویدادهای گردشگری و ورزشی خلاصه نمی شود؛ بلکه رسانه های مختلف بر حسب ویژگی های خود، آثار چشمگیری دارند، از جمله: تبیین و تحلیل مشکلات سر راه توسعه گردشگری ورزشی، جلب مشارکت، مسائل فرهنگی مرتبط با گردشگری ورزشی، تأمین منابع اقتصادی برای بخش ورزش.
۴۰.

اخلاق کسب وکار در صنایع رسانه ای؛ مطالعه استراتژی های مسئولیت اجتماعی شرکتی ارائه دهندگان خدمات اینترنتی در دنیا

کلید واژه ها: مسئولیت اجتماعی شرکتی ارائه دهندگان خدمات اینترنتی استراتژی صنعت رسانه اخلاق کسب وکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف: در عصر دیجیتال و تکنولوژی، بخش های صنعت رسانه از لحاظ سرمایه گذاری، اشتغال و انسجام اجتماعی، در توسعه کشورها سهم شایان توجهی دارند. با توجه به فضای رقابتی حاکم بر بخش مذکور، شرکت ها هم زمان با توسعه صنعت، اقدام های مسئولیت اجتماعی را با انتظارها و علاقه ذی نفعان تراز می کنند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی استراتژی های مسئولیت اجتماعی ارائه دهندگان خدمات اینترنتی دنیا به عنوان بخشی از صنعت رسانه است. روش: روش انتخابی برای اجرای پژوهش، تحلیل محتوای جهت دار است. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفته و ده شرکت شاخص بین المللی ارائه دهنده خدمات اینترنتی انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از کدگذاری کیفی ساختاری مطابق با ابعاد چهارگانه چارچوب سی اس آرهاب بهره گرفته شد. یافته ها: استراتژی های مسئولیت اجتماعی شرکت ها در سطح کلان و در سطح عملیات به تفکیک چهار بُعد کارمندان، جامعه، محیط زیست و حکمرانی شناسایی و طبقه بندی شد؛ البته، بُعد مربوط به جامعه، در مقایسه با سایر ابعاد، بیشتر در کانون توجه بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ارائه دهندگان خدمات اینترنتی، در طراحی برنامه های مسئولیت اجتماعی، روی هسته اصلی کسب وکار، یعنی حوزه دیجیتال و رسانه متمرکز شده اند. این شرکت ها مسئولیت اجتماعی خود را متناسب با مسائل اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی جوامع و با توجه به اصل فراگیری خدمات دیجیتال، برای تمامی ذی نفعان داخلی و خارجی، ایفا می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان