بررسی های مدیریت رسانه

بررسی های مدیریت رسانه

بررسی های مدیریت رسانه دوره 1 بهار 1401 شماره 1

مقالات

۱.

امکان مندی های پلتفرم های رسانه های اجتماعی در درگیرسازی کاربران

کلید واژه ها: درگیرسازی رسانه های اجتماعی تفاوت زمینه ای امکان مندی مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 79 تعداد دانلود : 223
هدف: همگام با نفوذ چشمگیر رسانه های اجتماعی در شئون مختلف زندگی افراد جامعه، رقابت میان رسانه های اجتماعی مختلف برای درگیرسازی هرچه بیشتر کاربران در پلتفرم های خود افزایش یافته است. طی دو دهه اخیر، مفهوم درگیرسازی رسانه های اجتماعی در ادبیات و پژوهش ها برجسته بوده است؛ اما امکان مندی ها، به عنوان عناصر اثرگذار بر درگیرسازی، به ندرت بررسی شده است. با وجود اهمیت بسزای امکان مندی ها در درگیرسازی کاربران و موفقیت رسانه اجتماعی، دانش موجود درباره چگونگی تأثیر امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران با رسانه های اجتماعی نامتمرکز، پراکنده و ناکافی است. این پژوهش با هدف شناسایی و دسته بندی مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران در شبکه اجتماعی اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر با تحلیل ادبیات موجود به روش کتابخانه ای و تحلیل ادبیات، به توسعه چارچوبی برای درک بهتر روابط بین متغیرهای مهم و اثرگذار در این حوزه پرداخته و تفاوت های زمینه ای در امکان مندی با درگیرسازی کاربران در رسانه های اجتماعی را بررسی کرده است تا برای پژوهش های آتی در این زمینه بنیانی دانشی فراهم کند. یافته ها: به دنبال پاسخ به مسئله اصلی پژوهش، چگونگی تأثیر تجربه امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران رسانه های اجتماعی، مطالعات گذشته بررسی و در سه دسته طبقه بندی شدند: «تجربه امکان مندی ها»، «رویکرد امکان مندی ها» و «درگیرسازی با امکان مندی ها».نتیجه گیری: امکان مندی ها در رسانه های اجتماعی انواع مختلفی دارند و به صورت های متفاوتی دسته بندی می شوند. از آنجا که این امکان مندی ها فعالیت ها را ممکن می سازند و از سوی دیگر، کاربر آنها را درک می کند، با آنها رابطه برقرار می کند، از آنها استفاده کرده و با آنها تعامل می کند؛ می تواند عامل یا واسطه درگیرسازی کاربر با رسانه های اجتماعی باشد. همچنین، از آنجا که این امکان مندی ها انواع مختلفی دارند و در هر یک از رسانه های اجتماعی به گونه متمایزی نمود پیدا می کنند، قابلیت های متفاوتی را در هر یک از رسانه های اجتماعی خلق می کنند.
۲.

تأثیر رویدادهای گردشگری بر انتخاب مقصد با نقش میانجی گری رسانه اجتماعی

کلید واژه ها: رویدادهای گردشگری انتخاب مقصد رسانه اجتماعی مزیت رقابتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 553 تعداد دانلود : 33
هدف: گردشگری از صنایع مهم در حال رشد و یکی از جریان های جهانی است که امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را با هم ترکیب کرده است. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر رویدادهای گردشگری بر انتخاب مقصد با نقش میانجیگری رسانه اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری، آن دسته از گردشگران داخلی در دسترسی است که در بهار سال 1397 تا 1398 به شهرهای یزد، اصفهان و شیراز سفر کرده اند. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه 240 نفر تعیین شد. داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری شدند و تجزیه وتحلیل آماری آن با نسخه 3 نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 نشان داد که رویدادهای فرهنگی، ورزشی، علمی و مذهبی با نقش میانجیگری رسانه اجتماعی، بر انتخاب مقصد تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتیجه گیری: با توجه به افزایش تقاضای گردشگران سراسر جهان برای سفر، ابزار رسانه ای در این دوران برای معرفی جاذبه های گردشگری و جذب گردشگران بسیار اهمیت دارد. رسانه های اجتماعی می توانند این امکان را در اختیار گردشگران قرار دهند که قبل از عملی کردن تصمیم سفر به منطقه ای خاص، به صورت مجازی و از طریق ابزارهای وب وارد محل مدنظر شوند و با مطالعه و مشاهده اطلاعات متنی، صوتی و تصویری، امکان سفر، مزایا و معایب این سفر را دریابند و درباره انجام این سفر به راحتی تصمیم گیری کنند.  
۳.

ترسیم نقشه علمِ سیاست گذاری رسانه ای بر اساس داده های پایگاه علوم از سال 2000 تا 2019

کلید واژه ها: سیاست گذاری رسانه نقشه علم تحلیل شبکه اجتماعی شبکه هم تألیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 600 تعداد دانلود : 644
هدف: مطالعات علم سنجی از مهجورشدن دانش کاربردی، رشد نامتوازن حوزه های علم و تولید پژوهش های تکراری جلوگیری می کند. سیاست گذاری رسانه ای یکی از حوزه های موضوعی رشته مدیریت رسانه است. آگاهی از پژوهش های انجام شده در این حوزه، قدرت پیش بینی آینده این پژوهش ها و چگونگی تأثیرگذاری آن بر سیاست گذاری های صنعت رسانه را تسهیل می کند. از این رو، هدف مطالعه حاضر ترسیم نقشه علم بر اساسِ مقاله های منتشر شده در حوزه سیاست گذاری رسانه ای بوده است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است. گردآوری داده ها به صورت جست و جوی موضوعی در عنوان مقاله ها با 5 کلیدواژه مرتبط با سیاست گذاری رسانه، یعنی آزادی بیان، کپی رایت، حریم خصوصی، محافظت از داده ها و بی طرفی شبکه، انجام شد. جامعه پژوهش، تمام مقاله هایی است که در حوزه سیاست گذاری رسانه ای نگاشته شده و بین سال های 2000 تا 2019 در پایگاه علوم (Web of Science) نمایه شده است که بارگیری و ذخیره رکوردهای یادشده، در مجموع 900 مقاله انجامید. برای پاسخ به سؤال های پژوهش، از تکنیک خوشه بندی و مصورسازی و همچنین نسخه 1.6.13 نرم افزار Vos Viewer استفاده شد. یافته ها: بیشترین تعداد مقاله های مرتبط با سیاست گذاری رسانه در سال 2018 با 112 مقاله منتشر شده و بیشترین میزان استناد در سال 2017 با 630 استناد بوده است. تعداد کل نویسندگان در این شبکه استنادی 1873 نفر است که از این تعداد، 119 نویسنده در قالب گره، در نقشه هم تألیفی سیاست گذاری رسانه ای حضور دارند. در این پژوهش سیر تکامل شبکه هم رخدادی کلمات کلیدی و شبکه همکاری نویسندگان در سال های 2000 تا 2019 در چهار دوره زمانی برای پایان سال 2004، 2009، 2014 و 2019 ترسیم شده است. همچنین شبکه همکاری نویسندگان مابین دانشگاه های کشورهای مختلف همراه با انطباق بر نقشه جهانی و پراکندگی جغرافیایی نیز مشخص شد. نتیجه گیری: بررسی نقشه های علم، ضرورت توجه به موضوعات و روندهای رو به رشد در هر حوزه علمی را نمایان می سازد. نقشه علم ارائه شده در این پژوهش نیز توجه به موضوع حریم خصوصی در پژوهش های این حوزه را نشان می دهد که با روند رو به رشد درخواست کاربران پلتفرم های رسانه های اجتماعی در این رابطه هم گراست.
۴.

بررسی جامعه شناختی قمار آنلاین در شبکه های اجتماعی

کلید واژه ها: جامعه شناسی شرط بندی قمار آنلاین داده کاوی شبکه های اجتماعی بی ثباتی اقتصادی اقتصاد رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 734 تعداد دانلود : 151
هدف: در پژوهش حاضر، پدیده شیوع قمار آنلاین در ایران با رویکرد آسیب شناختی در شبکه های اجتماعی واکاوی شده است. برای این منظور، پس از تحلیل رفتار کاربران و محتوای منتشرشده از سوی گردانندگان در دو شبکه مجازی تلگرام و اینستاگرام، به واکاوی جامعه شناختی این پدیده پرداخته شد. روش: برای جداسازی و استخراج پست های شرط بندی در هر بستر، مدلی بر اساس الگوریتم با نظارت رگرسیون لجستیک توسعه داده شد. همچنین، در راستای بررسی پست های برتر، از معیار جمع لایک و کامنت در اینستاگرام و میزان بازدید در تلگرام استفاده شد. پس از پاک سازی و حذف داده های نامرتبط، به تحلیل کمّی داده های عددی و تحلیل محتوای کیفی داده های متنی پرداخته شد. تحلیل کیفی داده ها نیز با استفاده از رویکردهای «بی ثباتی اقتصادی» و «اقتصاد رفتاری» انجام گرفت. یافته ها: در بستر تلگرام، پس از مقایسه نسبت بازدیدها به انتشار مطالب در هر گروه موضوعی، مشاهده شد که مخاطبان موضوع «تجارت و بازرگانی» با اختلاف بسیاری از موضوع های دیگر، به شرط بندی واکنش نشان می دهند که این از اهمیت ویژه موضوع اقتصاد در دغدغه های مخاطبان به شرط بندی حکایت می کند. محتوای پست ها و سوژه های داغ در سه مقوله محوری «انگیزش مالی»، «بیکاری» و «نوسان های نرخ ارز» (ذیل مضمون اصلی بی ثباتی اقتصادی) و دو مقوله محوری «سوگیری کاهش درد پرداخت» و «توهم کنترل» (ذیل مضمون سوگیری شناختی) قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج بیانگرِ استفاده گردانندگان سایت های شرط بندی از سازوکارهای ایجاد اختلال در حسابداری ذهنی مخاطبان است و از اولویت دغدغه های اقتصادی در کاربران، تحت تأثیر تغییرات در ساختار کلان اقتصاد کشور حکایت می کند.
۵.

مروری بر چیستی و چرایی تاب آوری برند پلتفرم ها در مواجهه با ریسک و بحران برند

نویسنده:

کلید واژه ها: تاب آوری برند پلتفرم ریسک برند بحران برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 939 تعداد دانلود : 338
هدف: تغییر مدل های کسب وکار سنتی به مدل پلتفرمی، سبب شده است که کسب وکارهای پلتفرمی رشد کنند و به برندهای قوی تبدیل شوند. در این میان، برندهای پلتفرمی، به دلیل ویژگی های خاص خود، از ناحیه ریسک و بحران های محیط کسب وکار تهدید می شوند؛ از این رو مفهوم «تاب آوری برند» اهمیت پیدا می کند. این پژوهش با هدف مرور و مفهوم پردازی حول چیستی و چرایی تاب آوری برند پلتفرم ها در مواجهه با ریسک و بحران برند اجرا شده است. روش: این پژوهش بر اساس رویکرد ترکیب تئوری، به عنوان یکی از گونه های روش نگارش مقالات مفهومی اجرا شده است. این رویکرد با در نظر گرفتن مفاهیم پلتفرم، برند، تاب آوری، ریسک و بحران به عنوان نقطه شروع، تئوری روش و تئوری حوزه شکل گرفته است. یافته ها: این پژوهش به منظور درک ضرورت تاب آوری برندهای پلتفرمی سه دلیل را در کانون توجه قرار داده است: 1. تبدیل شدن منطق زنجیره ارزش به شبکه ارزش در پلتفرم ها؛ 2. اثر فعالانه مصرف کننده بر برند پلتفرم ها؛ 3. رقابت شدید در اکوسیستم پلتفرمی. همچنین با توجه به نتایج پژوهش مشخص شده است که چهار مشکل در روند تکامل پلتفرم ها، مقوله تاب آوری برندهای پلتفرمی را با پیچدگی مواجهه کرده است که عبارت اند از: «اثر ملکه سرخ»، «مشکل مرغ و تخم مرغ»، «مشکل پنگوئن» و «ظهور». نتیجه گیری: این پژوهش نتیجه می گیرد که تاب آوری برندهای پلتفرمی دشوار است و اگر بهره گیری از قابلیت تاب آوری برند نادیده گرفته شود، مشکلاتی همچون کاهش ارزش ویژه برند، کاهش تداعی های مثبت یا تقویت تداعی های منفی در ذهن مشتریان و ناتوانایی در حفظ موجودیت برند و متعاقب آن تعطیلی کسب وکار پلتفرمی را به همراه دارد.