یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
پژوهش های حوزه مدیریت رسانه با هدف درک سازمان ها و شرکت های رسانه ای و محیط نامطمئنی که در آن فعالیت می کنند، ماهیت بین رشته ای دارد و نه تنها وام دار نظریه های مدیریت و ارتباطات است؛ بلکه از ابتدا پیوند بسیار نزدیکی با نظریه های اقتصادی، روان شناسی، فناوری اطلاعات، حقوق و سیاست گذاری و... داشته است. این رویکرد بین رشته ای یکی از نقاط قوت کلیدی پژوهش های مدیریت رسانه محسوب می شود. درک بین رشته ای، فارغ از موضوع پژوهش در پژوهش های مدیریت رسانه، سال هاست که در جهان، به خوبی در آثار پژوهشگران برجسته دیده می شود. آن ها به خوبی با کنار گذاشتن تعصب های مرتبط با رشته ها و تخصص های آکادمیک، رویکرد میان رشته ای را برای حل مسائل صنعت رسانه در پیش گرفته اند. کتاب های انتشاریافته در حوزه مدیریت رسانه، مجله های معتبر این رشته، رویدادهای علمی مدیریت رسانه و تمامی آثار معتبری که تاکنون در این حوزه تولید شده اند، گویای این ظهور این رویکردند.
مقالات
رابطه ویژگی های پیام بر مزاحمت ادراک شده از تبلیغات هم سان و تحلیل پیامدهای آن در فضای وب
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه کاربران در مقابل روش های سنتی بازاریابی، از قبیل تبلیغات سنتی، از خود مقاومت نشان می دهند و آن ها را گونه ای از تبلیغات مزاحم در نظر می گیرند. با توجه به این مطلب، هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویژگی های پیام بر مزاحمت ادراک شده از تبلیغات هم سان و بررسی پیامدهای مزاحمت ادراک شده از تبلیغات هم سان در فضای وب است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه یزد بودند که در سال های 1399 و 1400 در معرض تبلیغات هم سان قرار گرفتند. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه 250 نفر تعیین شد. داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری و با نرم افزار پی ال اس 3 تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که جاذبه اطلاعاتی، جاذبه احساسی و شفافیت پیام، تأثیر منفی و معناداری بر مزاحمت ادراک شده از تبلیغات هم سان داشته است. به علاوه، مزاحمت ادراک شده موجب نگرش منفی به تبلیغات هم سان و رنجش کاربران از آن شده است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داده است که تبلیغات هم سان موجب کاهش مزاحمت ادراک شده از سوی کاربران اینترنت شده است و هرچه ویژگی های پیام در تبلیغات هم سان افزایش یابد، مزاحمت ادراک شده از تبلیغات هم سان کاهش می یابد و هرچه مزاحمت ادراک شده در تبلیغات هم سان افزایش یابد، رنجش و نگرش منفی نیز افزایش می یابد.
مرور نظام مند پژوهش های حوزه آینده پژوهی رسانه با تمرکز بر مفاهیم نوظهور فناوری های نوین
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل نظام مند پژوهش های انجام گرفته در حوزه آینده پژوهی رسانه و فناوری (فراجهان، واقعیت تعمیم یافته، غوطه وری 360 درجه، جهان بیش متصل، فرا انتقال و چندحسانه ای ها) اجرا شده که زمینه ساز انجام پژوهش های بین رشته ای آتی میان مدیریت رسانه، مدیریت فناوری، آینده پژوهی و... است. روش: مرور نظام مند، شیوه ای تحلیلی بر پایه منابع ثانویه است که با بهره گیری از کارکردهای تنوع و تکرار، به تجمیع و تحلیل داده ها می پردازد. در غربالگری اولیه با بهره گیری از تحدید روشمند دامنه تحقیق و بنا به نظر جمع پنل خبرگی، از میان 4,653,810 رکورد ثبت شده، به بیش از 700 سند علمی آینده پژوهی رسانه از پایگاه های علمی وب آوساینس، اشپرینگر، امرالد، الزویر، اسکوپوس و ساینس دایرکت دست یافتیم. در غربالگری ثانویه، 42 سند از 700 سند باقی ماند که مضمون ها، مفهوم ها، کلیدواژه ها، روندها و سناریوهای موجود در آن ها استخراج، نقد و بررسی شد.یافته ها: شناسایی ضرورت های نگاه اکوسیستمی به فناوری های نوین و پروتکل اینترنت آینده، رویکرد پنج شرکت فناوری بزرگ موسوم به گافام (گوگل، اپل، فیس بوک، آمازون، مایکروسافت)، سه سناریو آینده متاورس، ابهام زدایی از مفاهیم نوظهور آینده پژوهی رسانه، شناخت پیامدها، تهدیدها و نگرانی های اینترنت افکار و... از یافته های این پژوهش بوده اند.نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که کاربست فناوری های نوظهور در حوزه بازاریابی، به ویژه در سه سال اخیر، رشد تصاعدی داشته است و احتمالاً این رویکرد در سناریوهای آینده این حوزه نیز نقش اساسی ایفا خواهد کرد. همچنین می توان دریافت که علی رغم نگاه های خوش بینانه ای که با رویکرد حال امتداد یافته است، به نگاه هایی واقع نگرانه تر از جنس آینده های نااندیشیده نیازمندیم. از آنجایی که شایسته نیست تنها نظاره گر فرازها و فرودهای فناوری آینده باشیم، بایستی در این حوزه به سهم خود کنشگری فعال را تمرین کنیم، از این رو، شناخت اکوسیستم فناوری های جدید و اتخاذ راهبردهای حکمرانی پلتفرمی با برنامه های سه، پنج و هفت ساله در افق ده ساله، ضرورت ملی خواهد بود.
بررسی رابطه آینده نگاری راهبردی و فناوری های رسانه ای در مدل های کسب وکار
حوزه های تخصصی:
هدف: انقلاب دیجیتال و گسترش فناوری های نوین در رسانه، تعاملات اجتماعی و مراودات اقتصادی کسب وکارها را تغییر داده است، صاحبان مشاغل برای حفظ سهم بازار و گسترش آن، به تغییر مدل کسب وکار خود به نفع توسعه رسانه نیازمندند. چنین تصمیم ها و تغییرهایی در مدل کسب وکار، از آینده نگری صاحبان کسب وکارها تأثیر می پذیرد که عنصر اصلی تغییر هوشمندانه و ایجاد ارزش نوآورانه است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، استادان دانشگاه، دانشجویان مقطع دکتری و افراد فعال در حوزه رسانه و کسب وکارهای این حوزه در ایران را شامل می شود. روش نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، نمونه گیری تصادفی ساده بود که 240 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. یافته ها: رابطه مثبت و معنادار مؤلفه آینده نگاری راهبردی، خلق ارزش و فناوری های نوین رسانه ای بر گسترش مدل های کسب وکار رسانه ای تأیید شد. بیشترین مقدار معناداری و ضریب تأثیر، متوجه آینده نگاری راهبردی بر مدل کسب وکار است که ضرورت توجه ویژه به آیبهآآآاینده نده نگاری راهبردی را آشکار می سازد.نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که مدل های کسب وکار، متأثر از آینده نگاری راهبردی، خلق ارزش در کسب وکار و بهره مندی از فناوری های نوین دیجیتال در حوزه رسانه است. توسعه مدل کسب وکار را می توان در ساختار آینده نگاری تحقق بخشید و با اتکا به این مؤلفه نیز می توان ابزار برنامه ریزی قدرتمندی برای استفاده هوشمندانه و پیشتازانه در کسب وکار از فناوری های رسانه ای ارائه داد.
شناسایی تأثیر رسانه های اجتماعی بر افزایش گردشگری ورزشی با میانجیگری بلوغ هواداران (نمونه پژوهش: باشگاه ورزشی انقلاب تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف: در عصر حاضر، گسترش و اهمیت روزافزون رسانه های اجتماعی، باعث شده است که استراتژی های بازاریابی در صنایع مختلف، از جمله صنعت گردشگری تغییر کند. رسانه های اجتماعی با توجه به توانمندی هایِ خود، در زمینه سازی برای گسترش یا رکود فعالیت های مربوط به گردشگری نقش مهمی را ایفا می کنند. در گردشگری ورزشی نیز از رسانه های اجتماعی جهت بازاریابی و جذب هواداران استفاده می شود؛ بنابراین هدف پژوهش، شناسایی تأثیر رسانه های اجتماعی بر افزایش گردشگری ورزشی با میانجیگری بلوغ هواداران در باشگاه انقلاب شهر تهران است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری آن، هواداران باشگاه ورزشی انقلاب تهران بوده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه 240 نفر تعیین شد. داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری و با نرم افزار پی ال اس3 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: مقدار 2R برای هر دو معیار بلوغ هواداران و گردشگری ورزشی بیشتر از 67/0 به دست آمد؛ بنابراین مدل ساختاری، از منظر این معیار برازش قوی دارد. همچنین، معیار 2Q برای گردشگری ورزشی برابر با 704/0 و بلوغ هواداران 544/0 به دست آمد. در ادامه، برای بررسی نقش میانجیگری بلوغ هواداران از آزمون سوبل استفاده شد. مقدار 792/3 به دست آمده در این آزمون، نشان دهنده نقش میانجی برای سازه بلوغ هواداران است و آماره VAF نشان می دهد که شدت میانجیگری بلوغ هواداران برابر با 294/0 است؛ به این معنا که اثر میانجی جزئی است. بر اساس یافته ها برازش مدل ارائه شده در دو بخش اندازه گیری و سازه تأیید شد و این نتیجه حکایت دارد از تناسب زیاد و قابل قبول مدل ساختاری پژوهش. یافته ها تأیید می کند که رسانه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام، بر گردشگری ورزشی تأثیر مثبتی دارد و بلوغ هواداران در این رابطه نقش میانجی را ایفا می کند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، نقش رسانه های اجتماعی فقط به معرفی، اطلاع رسانی و تصویرسازی در زمینه جاذبه ها و رویدادهای گردشگری و ورزشی خلاصه نمی شود؛ بلکه رسانه های مختلف بر حسب ویژگی های خود، آثار چشمگیری دارند، از جمله: تبیین و تحلیل مشکلات سر راه توسعه گردشگری ورزشی، جلب مشارکت، مسائل فرهنگی مرتبط با گردشگری ورزشی، تأمین منابع اقتصادی برای بخش ورزش.
تبیین حقوقی قلمرو مسئولیت رسانه های خبری و جبران خسارت (مورد مطالعه: بحران همه گیری کووید-19)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسئولیت مدنی در ارتباط با زیان دیده، واردکننده زیان و جامعه، هدف ها و کارکردهای خاصی دارد. این مقاله با شناسایی مرزهای مسئولیت مدنی در قالب پرداخت خسارت، رفع تجاوز به حقوقِ خواهان و جلوگیری از ورود خسارت به وی در آینده، به تحلیل مبانی موجود پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش با بهره گیری از روش های مطالعه تطبیقی و با استفاده از منابع مکتوب، شفاهی، اسناد و متون قانونی، مباحث تشریح شده و با تحلیل اطلاعات و انسجام آن ها یافته ها ارائه می شود. چارچوب نظری: شرایط سه گانه تحقق مسئولیت مدنی عبارت است از: 1. ضرر واردشده به خواهان؛ 2. تقصیر واردکننده زیان (مسئولیت مبتنی بر تقصیر)؛ 3. رابطه سببیت. نظریه جبران خسارت برای زیان، در پرتو قواعدی همچون قاعده تحذیر، قاعده غرور و... شکل گرفته است که برای رابطه علیت میان فعل زیان بار و ورود خسارت به کار برده شده است. یافته ها: تنها راهِ پاسخ گویی و خروج از مشکلات حاکم بر مسئولیت مدنی، تمسک جستن است به نظام تلفیقی بازدارنده که به عنوان راهبردی مؤثر برای مکلف ساختن عامل زیان در پیشگیری و جبران خسارات وارده به زیان دیدگان معرفی شده است. نتیجه گیری: در این پژوهش تقصیر ناشی از سوءمدیریت رسانه ها در ارتباط با بیماری کووید 19 به بحث و بررسی گذاشته شده است و با وجود قواعدی فقهی، همچون احسان و اهم و... باید عامل ایجادکننده زیان، درصدد جبران خسارت وارده برآید که یکی از آن ها، اعاده وضع سابق (جبران عینی) است و این روش بر دیگر روش ها ترجیح دارد.
شناسایی ابعاد سختی ها و چالش های کار در صنعت رسانه: یک مطالعه فراترکیب
حوزه های تخصصی:
تهدیدها و چالش های نیروی انسانی با محوریت ابعاد سختی کار در رسانه، اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این پژوهش تحلیلِ نتایج پژوهش های مرتبط با ابعاد سختی کار در صنعت رسانه با رویکرد فراترکیب است تا از این طریق به سازمان های رسانه ای در برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی کمک شود. روش: استراتژی پژوهش حاضر کیفی، از نظر هدف، بنیادی و از نگاه ماهیت و روش، توصیفی است. در این پژوهش 163 منبع مرتبط با موضوع پژوهش بین سال های 2010 تا 2022 با روش فراترکیب بررسی شده است. یافته ها: در بخش یافته ها، 35 مفهوم، 11 بُعد و 5 چالش اصلی سختی کار در صنعت رسانه شناسایی، استخراج و تبیین و تحلیل شد، نتیجه حاصل از یافته ها به تببین 5 تم اصلی منتهی شد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مهم ترین چالش سختی کار در صنعت رسانه «چالش های ماهیت شغل» است. پس از آن، ابعاد سختی کار به ترتیب اهمیت از نظر فراوانی و تأکید در منابع، به «چالش های فرهنگی اجتماعی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش های سلامت و بهداشت» و «چالش های استراتژیک» دسته بندی می شود.