فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در نظر گرفتن تفاوت یا عدم تفاوت جنسی در حقوق زنان، مهمترین اختلاف مکتب اسلام با فمینیسم است. روح این اختلاف که در مبانی وجود شناختی و معرفت شناختی هر دو مکتب آشکار میشود، ریشه در این امر دارد که مصلحت از جانب چه کسی تعیین گردد. اسلام این امر خطیر را از خداوند متعال طلب مینماید، اما فمینیسم بشـر را تعیین کننـدة مصلحت خویش میدانـد. از ایـن رو، در اسـلام، عدالت از یـک واقعیـت نفسالامری برخوردار است و بر این اساس تساوی حقوقی چون مخالف با مقتضیات وجودی زن است، خشونت علیه زنان محسوب میشود، اما در فمینیسم عدالت کاملاً امری نسبی است و بر حسب تجربههای مختلف بشری، معنای آن نیز متغیر میشود و به تبع آن، معنای خشونت علیه زنان نیز تغییر میکند. این نوشتار در ابتدا بعد از بیان دو رویکرد کلی متفکرین اسلامی در این خصوص، فلسفه تفاوتهای حقوقی از منظر اسلام را بیان میکند و در بخش دوم پس از بیان اجمالی نظریه فمینیستها در رابطه با نقش جنسیت در مسائل حقوقی به دو طرح کلی تساوی و تغییر میپردازد و بعد از بیان فلسفه برابری در فمینیسم، مقایسة تطبیقی میان فلسفه این رویکرد با اسلام صورت میگیرد.
فمینیسم و لزبینیسم
حوزه های تخصصی:
بر مبنای نظریه لزبین فمینیسم، عمدهترین ستم مردان علیه زنان در روابط جنسی نابرابر زن و مرد است و همجنسگرایی زنان، آزادی جنسی آنان و رهایی از تقیدات خانواده، تنها راه رهایی آنها از این ستم جنسی است. این نوشتار با تبیین اجمالی نظریات این گروه فمینیستی، برخی فعالیتهای آنان را جهت اشاعه و عادی جلوه دادن این رفتار، از طریق ابزارهای مختلف اطلاعرسانی، تشکیلاتی و فنی برمیشمارد و در پایان با اشاره به نتایج تحقیقات و مطالعات علمی و ذکر شواهد ممنوعیت این عمل در ادیان توحیدی، برخی تأثیرات سوء همجنسگرایی بر سلامت جسمی، روحی و اجتماعی زنان از جمله فروپاشی خانواده، اضمحلال اخلاق، تخریب هویت زنانه و ایجاد گرایش جنسی بیمارگونه را تبیین میکند.
خاستگاه فمینیسم در ایران
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۳
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو گزارشی است از گفت و گوی نشریه زمانه با حجتالاسلام زیبایی نژاد که حول موضوع خاستگاه فمنیسم صورت گرفته است. آن را به نظر بینندگان عزیز می رسانیم.
فمینیسم و جرمشناسی
حوزه های تخصصی:
«جرمشناسی» یا دانش مطالعه علل وقوع جرم در زمرهی علوم مرکب میباشد که در چهار راه علوم دیگر قرار گرفته است و در بررسی پدیده مجرمانه از آن سود برده میشود. فمینیستها در رابطهای تجربی همواره در نقد یافتههای جرمشناسی هستند و به این نتیجه رسیدهاند که جرمشناسی دانشی مرد محور است؛ چرا که زنان کمتر از مردان مرتکب جرم شده و جرم ارتکابی آنان متفاوت است، بنابراین زنان بزهدیده کمتر مورد حمایت قانون و فرایند دادرسی مناسب قرار میگیرند. اما فمینیستها درصدد بررسی بزهکاری زنان با معیارهای متناسب با زنانگی برنیامدهاند. البته جرمشناسی فمینیستی در قالب تغییر و اصلاح تدریجی قوانین و هنجارها به نفع زنان مورد پذیرش واقع شده است. در این نوشتار پیشینه و جایگاه فمینیسم در جرمشناسی، انواع جرمشناسی فمینیستی، فمینیسم و سیاست جنایی افتراقی و تأثیر فمینیسم بر حقوق زنان مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان معلوم میشود که جرمشناسی فمینیستی در مقررات داخلی کشورها و اسناد بینالمللی انعکاس یافته است.
واگردهای فمینیستی در ازدواج
حوزه های تخصصی:
فمینیسم با طرح محوری موضوع آزادی جنسی زن و طرد نقشهای کلیشهای مادری و همسری در خصوص ازدواج و خانواده دچار تعارضاتی گردید و موضعگیری خاصی را در این راستا اتخاذ نمود که عمدتاً در جهت مخالفت و حذف این بنیانهای اجتماعی بود. از نقطه نظر فمینیسم رادیکال، مردان در جایگاه سلطه هستند و ارتباط با آنان انقیاد زنان را در پیدارد، لذا سیستمهای متعامل زنان و مردان نظیر خانواده باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. این تندرویهای فمینیستی علی رغم ظاهر فریبندهاش، ناهنجاریهای فرهنگی، اجتماعی را ایجاد نمود که اکنون با شکست در تعیین جایگاه مطلوب برای زنان به بن بست رسیده است.
فمینیسم و روسپیگری
حوزه های تخصصی:
هرچند روسپیگری سابقهای در زمانها و ادوار گذشته دارد، اما امروزه موضوع خدمات جنسی به موضوعی پیچیده با ابعادی چندگانه تبدیل گردیده و نظریات مختلفی جهت توجیه آن طرح شده است. سودآوری صنعت گستردهی جنسی شامل انواع بهرهکشی جنسی، پورنوگرافی، لزبینیسم و سوء استفاده از زنان و کودکان، نظامهای قدرت و سلطه را به سوی توجیهات نظری و عملی سوق داده است از جمله شاخههایی از فمینیسم در لوای دفاع از حقوق زنان و به بهانه آزادی آنها و حق آنان در کنترل بدن خویش، موضعی موافق روسپیگری اتخاذ کردهاند. این نوشتار با تبیین نظرگاههای مختلف فمینیسم دربارهی روسپیگری زنان، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
اندیشه سیاسی فمینیسم
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا میتوان مجموعه دغدغههای فمینیستی را در قالب اندیشه سیاسی فمینیستی مطالعه نمود. برای پاسخ در ابتدا باید مفاهیم کلیدی فمینیستها را بررسی کرده و سپس روش شناخت آنها را تبیین نمود. تمرکز فمینیستها بر مفاهیمی مانند دولت، قدرت، عدالت، صلح و امنیت و ارائه تفسیری جنسیت محور از آن مفاهیم و نیز اتخاذ روش پست پوزیتویستی در شناخت پدیدهها، مجموعه سؤالات و پاسخهای فمینیستها را در قامت اندیشه سیاسی فمینیستی نشان میدهد. در این مقاله پس از روش فمینیستی شناخت، مهمترین مدعیات آنها در حوزه اندیشه سیاسی، تشریح و در نهایت سلسله تجویزهای فمینیستی در زمینه مفاهیم پایهای اندیشه سیاسی نقد و ارزیابی میشود. به اعتقاد مؤلف نقدهای فمینیستی در آشکار ساختن ساحتهای مغفول اهمیت تعیین کنندهای دارد، اما کاستی اساسی این نقدها، تشتت آنهاست. مسئول و مجرم1 شمردن مردان در تحلیل فمینیستی به قدری برجسته است که گویی مردان بانی و حامی همه مرارتهای هستی بودهاند.
جنسیت و زبان قرآن
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
همانگونه که در مقاله مطالعات جنسیتی زبان مندرج در شماره 31 نشریه حوراء ذکر شد فمینیستها به بررسی زبانشناختی کتاب مقدس روی آوردند. این بررسی درباره کتب ادیان مختلف انجام گرفت. در مورد قرآن نیز بررسیهای مختلفی انجام شده است. در این نوشتار ضمن ارائه ادله فمینیستها در خصوص فرودستی زنان در زبان قرآن قواعد مربوط به زبان قرآن که پاسخ به ادعای فمینیستهاست ذکر میشود.
زیبایی شناسی در تحلیل جنسیتی فمینیسم
حوزه های تخصصی:
زیباییشناسی فمینیسم چون سایر مقولات این مکتب مفروضات بنیادین و سنتی غرب را بهدلیل تکیه بر پیشفرضها و نظریات متعصبانه و یکسونگری جنسیتی، مورد انتقاد قرار داده و این مفروضات را محور اساسی در شکلگیری و عملکرد زیباییشناسی میداند. لذا معتقد است در حوزة هنر و زیباییشناسی، تبعیض جنسیتی مانع رشد نبوغ، استعداد و خلاقیت زنان برای تولید آثار هنری شده است؛ پس با تمسک به رویکردهای فلسفی، انتقادی، روانکاوانه هم برای اثبات تمایزات آثار هنری زنان و مردان تلاش نموده و هم به دنبال ارائه چهارچوبی با ویژگیهای سبکی مشترک در آثار هنری زنان است تا بتواند کیفیتهای زنانه قابل تشخیصی را در فرهنگ عمومی جریان دهد.
پیامدهای فمینیسم در خانواده غربی
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، تحولات خانواده و آسیبهای ناشی از آن را در مغرب زمین مطمح نظر قرار داده است. جنبش اصلاح و رنسانس بهعنوان عامل عمدة این شرایط و جریانهای علمی و اجتماعی همچون مدرنیسم، پستمدرن، سکولاریسم، فمینیسم و فردگرایی بهعنوان عوامل برجسته در درون همان عامل عمده (رنسانس) جهت وقوع تحولات مذکور تلقی میشوند. امروزه جهان غرب با انقطاع از معنویت، در ابعاد گوناگون ازجمله خانواده دچار آسیبهای جدی شده است که با بررسی دقیق و یافتن علل و عوامل آنها میتوان خانواده را درجهان شرق از تهدیدهای بلندمدت مشابه مصون داشت.
مطالعات جنسیتی زبان
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
پدیده جنسیت در زبان هم از سوی زبانشناسان فمینیسم و هم غیرفمینیسم مورد مطالعه قرار گرفته است. با این تفاوت که زبانشناسان فمینیست پژوهشهای خود را بیشتر به سوی کشف فرودستی زنان در زبان، تحلیل و رویارویی با آن جهت میدهند. در این مقاله سعی شده است در مورد بحثهای مختلف مطرح در مطالعات جنسیتی زبان گزارش کوتاهی تقدیم گردد.
از فمینیسم جهانی تا فمینیسم ایرانی نگاهی کلگرایانه به جنبش و نظریه فمینیسم در ایران و جهان
منبع:
حوراء شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
سخن گفتن از فمینیسم و جنبشهای فمینیستی، سهل و دشوار مینماید. بخشی از دشواری پرداختن به فمینیسم را میتوان در تنوع گرایشهای فمینیستی دانست که گاه به تعارضهای جدی در ناحیه نظر و عمل کشیده میشود. از سوی دیگر درکنار تنوع گرایشهای فمینیستی، میتوان به تنوع برداشتهای متفاوت و متناقض نسبت به فمینیسم و همچنین دستاوردها و پیامدهای فمینیستی اشاره کرد که ضرورت احتیاط و همه سواندیشی در سخن گفتن از فمینیسم ایجاب میکند. بر این اساس ابتدا باید از ضرورتهای بحث از فمینیسم اشاره کرد که در آن به طور ضمنی به بخشی از دشواریهای گفت و گو درباره فمینیسم نیز اشاره میشود.
زنان و فمینیسم
منبع:
کتاب نقد ۱۳۷۹ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
پدرسالاری، بن بست فمینیستها تأملی در نسبت و رابطه میان زنان و مردان
منبع:
حوراء شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات فمینیستی در موج دوم جنبش فمینیسم، نظریه پدرسالاری است. بر اساس نظریه پدرسالاری، منشأ اصلی فرودستی زنان را باید در نظام سلطه پدرسالاری (و یا مرد سالاری) جستجو کرد. نظریه پدرسالاری اگر چه در ابتدا، توسط فمینیستهای رادیکال بنیانگذاشته شد، اما از سوی سایر گرایشهای فمینیستی به استثنای فمینیسم لیبرال مورد قبول واقع گردید. در این مقاله نویسنده تلاش میکند با تبیین و توضیح این مفهوم یا نظریه، نقدی هر چند اجمالی از آن ارایه کند.
فمینیسم، دروغ شرافتمندانه
منبع:
حوراء شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
جهانی که مکتب فمینیستی معاصر ترسیم میکند، جهان عجیبی است. از تاریخی سخن میگوید، که با آنچه درگروههای تاریخ دانشگاهها، تدریس میشود، مغایرت دارد. دیدگاهی را علمی میخواند که فقط به طور گزینشی، آموزههای گروههای علوم را اتخاذ میکند و رویکردی متناقض و غیرلیبرال به اخلاق است که در آن درستی یک عمل تا حد زیادی به فاعل آن بستگی دارد. جهانبینی ارائه شده در فمینیسم معاصر، شباهت زیادی به فرد شعبده باز دارد که میتواند در برنامه تحسین برانگیزی تردستی کند، به شرط آنکه از زاویه خاصی به برنامه او نگاه کنید و هیچ تلاشی برای بررسی دقیق کارش صورت نگیرد. در حقیقت نمیتوان به راحتی این تردید را از بین برد که دلیل اصرار همیشگی فمینیستها بر وجود دپارتمان جداگانهای برای برنامه "مطالعات زنان"، این است که مطالب آنها اگر مانند تاریخ، فلسفه، یا علم، تدریس میشد، مورد بازبینی دقیق و بررسی نقادانه قرار میگرفت؛ در حالیکه آنها باید از این بازبینی نقادانه، معاف باشند. در این مقاله رابرت شیفر به نقد ریشه های نقد نشده فمنیسم می پردازد.
رویآورد فمینیسم به اقتصاد
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار سعی شده است تا با معرفی دیدگاههای مختلف فمینیستی، مسائل زنان در بحث نیروی کار، توسعه و جهانی شدن اقتصاد از نظرگاه فوق مورد نقد و بررسی قرار گیرد. حضور کمرنگ زنان در مراکز تصمیمسازی اقتصادی از دیگر محورهای مورد مطالعه در نوشته حاضر است. به نظر میرسد که تئوریهای مختلف فمینیستی جز با چارهجوئیهای مقطعی نتوانسته اند مشکل ساختار ناسالم اشتغال زنان را با پیامدهای مذکور از قبیل محیط ناامن شغلی، ایجاد مشاغل ثانویه و کاهش دستمزد در بازار کار بر طرف نمایند، به گونهای که با بسط اصول مدرنیته و بحث جهانی شدن اقتصاد با تمامی شعارهای مطرح شده، زنان آسیبپذیرترین قشر اجتماع در تحولات اقتصادی شمرده میشوند. مشکل اساسی دیدگاه اقتصادی فمینیسم در حل مشکل زنان به مبارزه طلبیدن مردان و نادیده انگاشتن نظام قدرت سالاری حاکم بر روابط ناعادلانه اقتصادی از جانب قدرتها و کارتلهای بزرگ اقتصادی است.
معرفی کتاب فمینیسم و دانشهای فمینیستی
حوزه های تخصصی:
این کتاب ترجمه مقالاتی از «دایرةالمعارف فلسفی روتلیج» است که از جمله کتب مرجع در اندیشههای معاصر به شمار میرود و از یک مقدمه و سیزده فصل تشکیل شده است که در انتهای هر فصل بخشی تحت عنوان «ملاحظات» بیان شده که نویسندههای متعدد نقدهای خویش را به نظرات فمینیستها ارائه کردهاند. اما در بخش معرفی کتاب فقط به صورت اجمال مطالبی که در فصلها مورد بررسی قرار گرفته بیان میشود.
جنسیت و «اخلاق مراقبت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه اخلاق مراقبت، به مثابه بدیلی برای نظریههای اخلاقی سنتی که مردسالار قلمداد میشود، از سوی برخی فمینیستها ارائه شده است. خانم کَرول گیلیگان روش کولبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و به نظریهای در اخلاق رسید که آن را «اخلاق مراقبت» (ethics of care) نامید. یافتههای وی بعدها به دست فیلسوفان و متفکران زن فمینیست تکمیل شد و به صورت نظریهای اخلاقی در برابر نظریات رایج غرب درآمد. این نظریه اخلاقی سه نقد عمده بر نظریههای اخلاقی تکلیفگرای کانت و نتیجهگرای میل وارد میکند و آنها را به مثابه نظریات اخلاقی مردسالارانه ناقص یا نادرست میشمارد. این سه نقد عبارتند از استناد به قواعد عام اخلاقی، رعایت بیطرفی و تأکید انحصاری بر عقلانیت. در برابر، ادعا میشود که اخلاق مراقبت، اخلاقی است قاعدهگریز، جزیینگر، متنمحور، عینی، درگیر و مبتنی بر عواطف که ریشه جنسیتی دارد. نوشته حاضر به معرفی و تحلیل این ایده میپردازد.
بررسی تطبیقی مفهوم جنسیت در اسلام وغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه مدرنیته انسانیت زنان (پاره پنهان) را آشکار کرد، اما زن بودن زنان (پاره پیدا) را در محاق فرو برد. مدرنیته، معتقدبود برای انسان شدن، زنان را تا حد امکان باید به مردان شبیه ساخت.درنتیجه زن مدرنیته، انسان است، اما با همه اوصاف مردانه. اندیشههای نو با نادیدهانگاری «حقیقت زنانگی» آن چنان مقهور اشتراکات زن و مرد شد که زن و حقوق زنانه را فراموش کرد و بدین سان با نادیده انگاشتن هویت زنانه، امنیت وی را درمعرض چالش قرار داد. زنانی که از لحاظ اجتماعی قادر به نقش آفرینی در جامعه مردسالار باشند، معمولاً تمام هویت اجتماعیشان را از زنانگی خویش نمیگیرند و خود را تا اندازهای با نقش ها و کارکردهای اجتماعی مردانه وفق میدهند اما این زنان هزینههایی نیز میپردازند، مردان آنها را تهدیدی برای خویش قلمداد کرده و در مقابل تغییر رفتارهای آنها مقاومت میکنند. با لحاظ چنین واقعیتهایی، اسلام هویت جنسیتی را فراتر از ویژگیهای زیست شناختی هریک از دو جنس مورد ارزیابی قرارمیدهد. براین اساس، برابری کیفی به مراتب بیش ازتساوی کمّی درراستای تحقق مفهوم جنسیت درکانون توجه قرارمی گیرد.