محمد نریمانی

محمد نریمانی

سمت: دکترا
مدرک تحصیلی: استاد ممتاز و عضو هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۵۷ مورد.
۱۸۱.

مقایسه سبک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بد بینی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های تفکر خوش بینی و بدبینی سبک های اسناد اختلال وسواس فکری - عمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۶ تعداد دانلود : ۹۱۳
پژوهش حاضر به منظور مقایسه سبک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بدبینی درافراد مبتلا به اختلال وسواس و بهنجار صورت گرفت. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواس در شهر اردبیل که در سال 1391 به کلینیک های تخصصی روانپزشکی مراجعه کرده بودند تشکیل می دهد. نمونه پژوهشی 40 بیمار وسواس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 40 نفر بهنجار مقایسه شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه وسواس فکری-عملی، پرسشنامه سبک های تفکر، پرسشنامه سبک های اسناد و پرسشنامه بازنگری شده جهت مندی زندگی استفاده شد. داده های پژوهش با روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش سبک های تفکر در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مختل تر از افراد بهنجار است. هم چنین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بدبین تر و دارای سبک اسناد کلی، درونی و پایدار هستند. نتایج بیان گر اهمیت نقش س بک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بدبینی در شکل گیری و گسترش اختلال وسواس فکری- عملی است.
۱۸۲.

اثر بخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۰ تعداد دانلود : ۵۴۰
هدف: اغلب مداخله ها و روش های زوج درمانی در صدد افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار می باشند. بهزیستی روانشناختی یک حالت از حضور نشانه های سلامت روانی، جسمی و اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار می باشد. روش: این پژوهش بصورت نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زوجین مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان شیراز در سال1390 تشکیل می دهند.نمونه این پژوهش شامل 40 زوج مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز بود که به صورت داوطلبانه از میان زوجین انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش(20 زوج) و گروه گواه(20 زوج) گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 8 جلسه مداخله را دریافت کردند و آزمودنی های گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفه های مهارت محیطی، رشد شخصی، هدف در زندگی، روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در گروه آزمایش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی شاخصهای بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا می دهد.
۱۸۳.

ارزیابی و مقایسه ابعاد سلامت روانی کارکنان یک واحد نظامی و انتظامی

کلیدواژه‌ها: کارکنان نظامی و انتظامی سلامت روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: هدف تحقیق حاضر ارزیابی و مقایس ه وضعیت سلامت روانی نظامیان پایور و وظیفه در یک واحد نظامی بوده است. روش: روش تحقی ق زمین ه یاب ی از ن وع مقطع ی و علی مقایسه ای اس ت. با اس تفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چن د مرحله ای نمونهای به حجم 892 نفر از بین کلیه کارکنان نظامی مشغول به خدمت انتخاب شدند. در جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سلامت روانی (GHQ-28) و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج: نتایج نشان داد که 38/9 درصد از کارکنان پایور و 51/6 درصد از کارکنان وظیفه مش کوک به اختالل روانی ش ناخته شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داد ک ه بین نیروهای نظامی و انتظامی در همه ابعاد سلامت روانی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین نیروهای نظامی پایور و وظیفه نیز در همه ابعاد سلامت روانی به جز اختالل در عملکرد اجتماعی، تفاوت معنادار است. بحث: این تحقیق نشان داد که کارکنان نیروهایی که بیشترین ارتباط را با مردم داش تند و کارکنان وظیفه از سلامت روانی پایین تری برخوردار هستند
۱۸۴.

مقایسه ناگویی خلقی، تکانشگری و فعال سازی و بازداری رفتاری در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت وسواسی- جبری و پارانوئید و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری ناگویی خلقی اختلال شخصیت پارانوئید اختلال شخصیت وسواسی- جبری فعال سازی و بازداری رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۴۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه ناگویی خلقی، تکانشگری و فعال سازی و بازداری رفتاری در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت وسواسی- جبری، پارانوئید و بهنجار می باشد. روش: جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 91-1390 (8344 نفر) می باشد. در مرحله اول برای شناسایی دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت وسواسی- جبری و پارانوئید، 368 نفر از دانشجویان به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه بالینی چند محوری میلون-III روی آنها اجرا شد و در مرحله دوم با توجه به اینکه تحقیق حاضر علی- مقایسه ای می باشد، برای هر زیر گروه از دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت وسواسی- جبری، پارانوئید و بهنجار 25 نفر انتخاب و پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو، پرسشنامه تکانشگری بارات و پرسشنامه شخصیتی گری- ویلسون روی هر سه گروه اجرا گردید. داده ها به کمک تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات ناگویی خلقی، تکانشگری و بازداری رفتاری در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت پارانوئید بیشتر از دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت وسواسی- جبری و بهنجار است؛ در حالی که میانگین نمرات فعال سازی رفتاری در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت وسواسی- جبری بیشتر از دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت پارانوئید و بهنجار است. نتیجه گیری: این مطالعه نشان دهنده اهمیت نقش ناگویی خلقی، تکانشگری و فعال سازی و بازداری رفتاری در درک و فهم بهتر آسیب شناسی اختلالات شخصیتی وسواسی- جبری و پارانوئید است.
۱۸۶.

ارتباط سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی با استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی سبک های مقابله ای استرس ادراک شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵۱ تعداد دانلود : ۷۶۰۴
پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط سبک های مقابله و حمایت اجتماعی با استرس ادراک شده انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی را شامل بود که در نیمسال اول سال تحصیلی 86-87 مشغول تحصیل در این دانشگاه بودند. تعداد140 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان جامعه آماری مورد نظر انتخاب و به پرسشنامه های استرس ادراک شده، سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی پاسخ دادند. به دلیل ماهیت موضوع از روش همبستگی از نوع پیش بینی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ادراک منفی از استرس با سبک های مقابله شناختی و رفتاری رابطه منفی و با شیوه مقابله اجتنابی رابطه مثبت دارد. در مقابل ادراک مثبت از استرس با سبک های مقابله شناختی و رفتاری رابطه مثبت داشت. حمایت اجتماعی با ادراک منفی از استرس رابطه منفی، ولی با ادراک مثبت از استرس رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی و شیوه مقابله رفتاری وجود داشت، ولی بین حمایت اجتماعی و سبک های مقابله شناختی و اجتنابی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 28 درصد از کل واریانس ادراک مثبت از استرس را سبک های مقابله و 9 درصد این واریانس را حمایت اجتماعی تبیین می کند. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استرس و نوع ادراکی که شخص نسبت به استرس دارد به میزان زیادی تحت تأثیر سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی است و با وجود سبک های مقابله شناختی و رفتاری و با دریافت حمایت اجتماعی از طرف خانواده و دوستان شخص ادراک مثبتی از استرس پیدا می کند.
۱۸۷.

پذیرش همسالان در دانش آموزان پسر پایة دوم راهنمایی 77 با نارسایی های یادگیری ویژه و دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۸۸.

مقایسه زمان واکنش در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وابستگی زمان واکنش تریاک کریستال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۵ تعداد دانلود : ۸۹۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه زمان واکنش ساده، انتخابی و تمییزی در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته انجام شده است. روش: در این مطالعه علّی-مقایسه ای، جامعه آماری شامل 425 نفر مرد مراجعه کننده به یکی از مراکز بازتوانی شهر تبریز بود. این افراد به دلیل وابستگی به تریاک یا کریستال به این مراکز مراجعه کرده و از این میان به روش نمونه گیری تصادفی ساده 16 نفر وابسته به تریاک، 16 نفر وابسته به کریستال و 16 نفر نیز به عنوان گروه مقایسه از بین جمعیّت عمومی (بدون سابقه وابستگی) انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطّلاعات را پرسشنامه پذیرش معتادین خودمعرّف و دستگاه آزمایشگاهی تحت عنوان دستگاه «زمان واکنش سنج» تشکیل دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سه گروه افراد غیروابسته (بهنجار) و وابستگان به تریاک و کریستال، از نظر زمان واکنش ساده، زمان واکنش انتخابی و زمان واکنش به محرک شنیداری تفاوت معنا داری وجود دارد. اما از نظر زمان واکنش تمییزی و زمان واکنش به محرک دیداری تفاوت معنا دار وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، زمان واکنش افراد وابسته به تریاک و کریستال نسبت به افراد غیروابسته (بهنجار) کندتر است.
۱۹۰.

تأثیر بیوفیدبک EEG بر کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب استرس سوء مصرف مواد بیوفیدبک EEG

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۲ تعداد دانلود : ۸۸۳
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر بیوفیدبک EEG (نوروفیدبک) در کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مورفین است. روش: روش مطالعه آزمایشی بوده که در سال 1390 در شهر اردبیل انجام گرفته است و از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه این مطالعه 34 نفر بیمار مرد وابسته به مورفین بودند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل دستگاه نوروفیدبک، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز رایت و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مانکوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل، بهبودی معناداری را برای مقیاس های اضطراب، افسردگی و عقاید وسوسه انگیز بعد از 20 جلسه درمانی نوروفیدبک نشان داد؛ اما در مورد متغیر استرس بهبود معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افراد معتاد می توانند تحت تأثیر بیوفیدبک EEG افسردگی، اضطراب و عقاید وسوسه انگیز خود را بهبود بخشند.
۱۹۱.

مقایسه ناگویی خلقی و هوش معنوی در افراد معتاد، افراد تحت درمان با متادون و افراد غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد هوش معنوی ناگویی خلقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۳۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی ناگویی خلقی و هوش معنوی در افراد معتاد، افراد تحت درمان با متادون و افراد غیر معتاد انجام گرفت. روش: طرح این مطالعه در مقولهی علی- مقایسه ای قرار میگیرد. نمونه ها شامل 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون، 30 نفر معتاد در حال مصرف مواد و 30 نفر از افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، آزمودنیها پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو و هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد گروه معتاد و افراد گروه غیر معتاد و همچنین بین افراد گروه تحت درمان با متادون و افراد گروه غیر معتاد در مقیاس ناگویی خلقی کل و هر سه خرده مقیاس آن تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین بین دو گروه افراد معتاد و افراد تحت درمان با متادون در زیر مقیاس دشواری در تشخیص احساس ها تفاوت معنیداری مشاهده شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان میدهد که از پرورش تواناییهای کنترل و تنظیم هیجانات و هوش معنوی میتوان به عنوان یک سپر دفاعی در برابر اعتیاد بهره جست و همچنین میتوان با پرورش چنین ویژگیهایی به افراد معتاد در رهایی از اعتیادشان یاری رساند.
۱۹۲.

شیوع رویدادهای آسیب زا و برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان آسیب مواجهه عوامل مرتبط رویداد آسیب زا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۳ تعداد دانلود : ۷۴۰
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیب زا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونه ای 946 نفری از دانش آموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند (10286 = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسش نامه های محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیب زا پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t، 2χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرم افزار 18SPSS تحلیل شد. یافته ها: تعداد 2/72 درصد از شرکت کنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیب زا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایع ترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش می یابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون 2χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به آسیب پذیری بالای دوره نوجوانی می توان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیب زا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد.
۱۹۵.

بررسی اثربخشی نوروفیدبک در اصلاح دامنه امواج مغزی و میزان توجه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸ تعداد دانلود : ۲۴۳
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی نوروفیدبک در اصلاح دامنه امواج مغزی و میزان توجه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی می باشد. نمونه این مطالعه 31 نفر دانش آموز پسر نارساخوان مراجعه کننده به مرکز ویژه ناتوانی هاییادگیری اردبیل بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش مطالعه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. برای جمع آوری داده ها از دستگاه نوروفیدبک (NFT)، آزمون عملکرد پیوسته (CPT)، آزمون اختلال خواندن و مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان استفاده شد. تحلیل واریانس دو عاملی با اندازه گیری های مکرر بهبودی معناداری را در آزمون عملکرد پیوسته یعنی (پاسخ های صحیح، خطای حذف و خطای ارائه) و امواج مغزی مورد اندازه گیری (دامنه فرکانس دلتا و تتا) در طی جلسات آموزش نوروفیدبک و پیگیری بعد از دو ماه، نشان داد. همچنین معناداری تعامل بین زمان و گروه نیز برای هر سه مقیاس (پاسخ های صحیح، خطای حذف و خطای ارائه) و برای دو دامنه امواج دلتا و تتا نشاندهندةبهبودی معنادار در گروه نوروفیدبک بود. یافته های این پژوهش حاکی از کارایی نوروفیدبک و پایداری آن به عنوان یک شیوه درمانی در درمان مشکلات توجه و اصلاح امواج مغزی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی است.
۱۹۶.

مقایسه­ی شیوه­ی خاطره­نگاری بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و دوقطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی اسکیزوفرنی اسکیزوافکتیو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۴۷
مقدمه: اختلالات روانی به دلیل فقدان نقایص جسمی به سختی تشخیص داده می­شوند. این مشکل وقتی تشدید می­شود که دو اختلال دارای نشانه­ها و علایم بسیار شبیه به هم باشند. هدف از مطالعه­ی حاضر، مقایسه­ی شیوه­ی خاطره­نگاری بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و دوقطبی می­باشد. روش­کار: این پژوهش، پس­رویدادی از نوع مورد-شاهدی بود که با روش خاطره­نگاری بر روی 60 بیمار مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و دوقطبی بستری در بیمارستان­های فاطمی و ایثار اردبیل در سال 1387 که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. ابزار تحقیق شامل پرسش­نامه­ی مصاحبه­ی بالینی، روش خاطره­نگاری و پرسش­نامه­ی علایم مثبت و منفی (PANSS) بود. از روش تحلیل واریانس برای تحلیل داده­ها استفاده شد. یافته­ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 36/10±07/68 سال بود. تفاوتی از نظر میزان تحصیلات، وضعیت ازدواج، شغل و سن وجود نداشت اما تفاوت بین گروه­ها از نظر تعداد روزهای بستری، معنی­دار بود (001/0>P). خاطرات بیماران دوقطبی از تنوع بیشتری نسبت به دو گروه دیگر (اسکیزوافکتیو واسکیزوفرنی) برخوردار بود که از لحاظ آماری نیز معنی­دار بود (001/0>P). بیماران اسکیزوفرنی نسبت به دو گروه دیگر از میزان بی­نظمی نوشتاری بیشتر و از لحاظ میانگین تعداد کلمات عاطفی و هیجانی از مقدار کمتری برخوردار بودند که هر دو مورد از لحاظ آماری معنی­دار بود (001/0>P، 001/0>P). نتیجه­گیری: بر اساس نتایج، میانگین تعداد خاطرات و کلمات عاطفی و هیجانی در بیماران اسکیزوفرنی کمتر از بیماران اسکیزوافکتیو و دوقطبی می­باشد و در بیماران اسکیزوافکتیو نیز کمتر از دوقطبی می­باشد. هم­چنین از لحاظ نحوه­ی نگارش، بیماران اسکیزوفرنی در مقایسه با بیماران اسکیزوافکتیو و دوقطبی، بی­نظمی نوشتاری بیشتری داشته و این بی­نظمی در بیماران اسکیزوافکتیو نیز بیشتر از بیماران دوقطبی بود.
۱۹۸.

ارتباط تیپ شخصیتی D، خود - دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی در بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی تیپ شخصیتی رفتار بهداشتی خود دلسوزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۶ تعداد دانلود : ۷۵۰
هدف: نظر به اهمیت و تأثیر روزافزون عوامل روانی – اجتماعی در سلامت جسمی و تأثیر سبک زندگی نادرست در بروز بیماری­های قلبی- عروقی، هدف پژوهش حاضر ارتباط تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی بیماران کرونرقلبی می­باشد. روش: در این مطالعه همبستگی، نمونه شامل پژوهش 84 بیمار کرونر قلبی مراجعه کننده به بیمارستان تخصصی شهید مدرس تهران در سال 1389 بودند که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از مقیاس تیپ شخصیتی D، مقیاس خود- دلسوزی، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامه وضعیت بهداشتی استفاده شد. داده­های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: نتایج نشان داد که تیپ شخصیتیD (52/0-=r)، خود- دلسوزی (22/0=r) و حمایت اجتماعی (19/0=r) با رفتارهای بهداشتی همبستگی معنی­داری دارند (05/0 >P). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 30 درصد از واریانس رفتارهای بهداشتی این بیماران توسط متغیرهای تیپ شخصیتی D، حمایت اجتماعی و خود ­دلسوزی تبیین می­شود. نتیجه­گیری: این یافته­ها نشان می­دهند که تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر رفتارهای بهداشتی بیماران کرونر قلبی هستند. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینه آموزش خود- دلسوزی و مداخلات درمانی برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران کرونر قلبی دارد که در مقاله مورد توجه قرار گرفته­اند.
۱۹۹.

نقش هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی در پیش بینی عملکرد و اعتماد به نفس تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد تحصیلی هیجانات خودآگاه تعلل ورزی اعتماد به نفس تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۱۰
هدف این پژوهش بررسی نقش هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی در پیش بینی عملکرد و اعتماد به نفس تحصیلی دانشجویان بود. نمونه آماری 365 دانشجوی کارشناسی بود که به صورت تصادفی ساده از دانشگاه محقق اردبیلی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هیجانات خودآگاه، مقیاس تعلل ورزی و شاخص ارزیابی شخصی جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان داد شرم، گناه، برون سازی و غرور با عملکرد تحصیلی دانشجویان همبستگی معنا داری دارند. همچنین تعلل ورزی با اعتماد به نفس تحصیلی رابطه منفی معناداری داشت، اما بین بی تفاوتی و تعلل ورزی با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری به دست نیامد. تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی حدود 9 درصد از عملکرد تحصیلی دانشجویان را تبیین می کنند، در صورتی که هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی فقط 8 درصد از اعتماد به نفس تحصیلی دانشجویان را تبیین کردند. از یافته ها می توان برای راهنمایی دانشجویان در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای استفاده کرد.
۲۰۰.

بررسی ارتباط بین حافظه کلامی و غیرکلامی، پردازش اطلاعات، بازداری پاسخ با بازشناسی بیان چهره ای هیجان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنی بازشناسی بیان چهره ای هیجان حافظه کلامی و غیرکلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۶ تعداد دانلود : ۸۲۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین حافظه کلامی و غیرکلامی، پردازش اطلاعات، بازداری پاسخ با بازشناسی بیان چهره ای هیجان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بود، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون بازشناسی بیان چهره ای هیجان، آزمون حافظه وکسلر، آزمون استروپ و پرسشنامه پردازش اطلاعات استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه ورود استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین حافظه کلامی و پردازش اطلاعات با بازشناسی بیان چهره ای هیجان ارتباط مثبت معناداری وجود دارد (05/0>P & 01/0>P). همچنین بین بازداری پاسخ و بازشناسی بیان چهره ای هیجان ارتباط منفی معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها بازداری پاسخ می تواند بازشناسی بیان چهره ای هیجان را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مورد پیش بینی قرار دهد. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه ی آسیب شناسی و درمان اختلال اسکیزوفرنی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان