هدف این مطالعه تعیین اثربخشی نوروفیدبک در اصلاح دامنه امواج مغزی و میزان توجه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی می باشد. نمونه این مطالعه 31 نفر دانش آموز پسر نارساخوان مراجعه کننده به مرکز ویژه ناتوانی هاییادگیری اردبیل بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش مطالعه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. برای جمع آوری داده ها از دستگاه نوروفیدبک (NFT)، آزمون عملکرد پیوسته (CPT)، آزمون اختلال خواندن و مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان استفاده شد. تحلیل واریانس دو عاملی با اندازه گیری های مکرر بهبودی معناداری را در آزمون عملکرد پیوسته یعنی (پاسخ های صحیح، خطای حذف و خطای ارائه) و امواج مغزی مورد اندازه گیری (دامنه فرکانس دلتا و تتا) در طی جلسات آموزش نوروفیدبک و پیگیری بعد از دو ماه، نشان داد. همچنین معناداری تعامل بین زمان و گروه نیز برای هر سه مقیاس (پاسخ های صحیح، خطای حذف و خطای ارائه) و برای دو دامنه امواج دلتا و تتا نشاندهندةبهبودی معنادار در گروه نوروفیدبک بود. یافته های این پژوهش حاکی از کارایی نوروفیدبک و پایداری آن به عنوان یک شیوه درمانی در درمان مشکلات توجه و اصلاح امواج مغزی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی است.