مطالب مرتبط با کلیدواژه

کنترل ذهن


۱.

نقش هفت نظریۀ تأثیرگذار علوم اجتماعی و علوم سیاسی در فرآیند اقناع رسانه ای بین المللی گروه های تروریستی (مطالعۀ موردی: داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقناع رسانه ای رسانه های نوین پساداعشیزم هویت مقاومت ذهن بی خانمان کنترل ذهن شستشوی مغزی محرومیت نسبی ازخودبیگانگی حادواقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۷۷
مساله اصلی این پژوهش، خلاء نظری موجود در تحقیقات پیرامون روش جذب گروه های تروریستی است. داده ها از طریق روش های گردآوری اسناد و مدارک کتابخانه ای و با بهره گیری از هوشمندی منبع باز جمع آوری شده اند. ابتدا با روش «مطالعه موردی» و روش نمونه گیری «گلوله برفی» 124 نفر از اعضای اروپایی داعش مورد مطالعه قرار گرفته و برای هرکدام پروفایل جداگانه ساخته شد. سپس 7 نظریه مطرح علوم اجتماعی و علوم سیاسی «هویت مقاومت کاستلز، ذهن بی خانمان پیتر برگر، کنترل ذهن آدورنو و مارکوزه، شستشوی مغزی ادگار شاین، کاپلان و سادوک، محرومیت نسبی تد رابرت گر، از خودبیگانگی یا الیناسیون مارکس و حاد واقعیت ژان بودریار» با شاخص های «فنون اقناع رسانه ای»، «طریق جذب» و «دلیل جذب» اروپایی های جذب شده توسط این گروه تروریستی تطبیق داده شد. دلیل انتخاب این هفت نظریه «هویتی – رفتاری- رسانه ای» استخراج مستمر کدها و مشاهده روندی تکرارپذیر بود که در پروفایل این افراد مشاهده گردید. هر 7 نظریه با قوت و ضعف هایی تایید شدند. سه نظریه «هویت مقاومت»، «شستشوی مغزی» و «حادواقعیت» نظریه های اصلی این پژوهش تلقی می شوند که با درصد بالایی اثبات شده و می توانند چراغ راه پژوهش های بعدی باشند. دو نظریه «ذهن بی خانمان» و «کنترل ذهن» نیز تقریبا بیش از نیمی از موارد مطالعه را در بر گرفته اند و گاه «سیگنال ضعیف» و گاهی دیگر «هشدار زودهنگام» نسبت به جوامع مسلمانان و شهروندان درجه دو اروپایی محسوب می شوند.  از بین 14 فن اقناع 5 فن «تطمیع»، «برجسته سازی»، «همراهی با جماعت»، «اغراق» و «تداعی» بالاترین رتبه را در فرایند اقناع و جذب نیروی داعش به خود اختصاص داده اند. ترکیب برنده اول «همراهی با جماعت، تطمیع، برجسته سازی، اغراق» بوده است. ترکیب «تداعی، تطمیع، اغراق، برجسته سازی» درجایگاه دوم و ترکیب «همراهی با جماعت، تطمیع، اغراق، مقایسه، برجسته سازی» در جایگاه سوم می ایستند. بنا به یافته های این تحقیق، داعشی ها در استفاده از فنون اقناعی «تکرار»، «ترس»، «نمادها»، «ترین ها» و «طنز» موفق عمل نکرده اند. 
۲.

تأثیر دعا در مدیریت و کنترل ذهن (با نگاهی نو به مسئله استجابت دعا)

کلیدواژه‌ها: کنترل ذهن انسانِ هویت فکری دعا استجابت دعا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۲۸
امروزه مبحث ذهن، مدیریت و کنترل آن، از مباحث مهمی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است و برای در اختیار گرفتن آن، راه کارهای مختلفی ارائه شده است. دعا، یکی از راه کارهای دین برای برون رفت از قالب های فکری است که انسانِ هویت فکری گرفتار آن است. انسانِ هویت فکری، انسانی است که اسیر من های متضادی است که بر اثر تربیت خانوادگی و اجتماعی، ذهن به عنوان «ارزش» به او تحمیل می کند. در صورتی که آنها مبنای واقعی نداشته و بر پایه برداشت فرد از واقعیت و بر اساس توهم و پندار در ذهن وی شکل گرفته است. رابطه دعا و ذهن، یک رابطه متقابل و دوطرفه است و همین امر، ضرورت این پژوهش را بیش از پیش روشن می سازد. در این مقاله، ضمن تبیین مباحث کنترل ذهن بر اساس کتاب «تفکر زائد» از محمدجعفر مصفا تلاش شده است تا به با رویکردی توصیفی - تحلیلی نشان دهد که به وسیله دعا می توان با واقعیت پدیده های هستی رو به رو شد و آنها را آن گونه که هستند به نظاره نشست و با توجه و تمرکز بر قدرت مرکزی عالم هستی یعنی، قدرت خداوند می توان ذهن را از تشتت و پراکندگی رها ساخت؛ پس از رها شدن ذهن است که می توان شرایط استجابت دعا همچون انقطاع الی الله و مقام رضا را نیز در قلب به وجود آورد.
۳.

رهیافت های متعارض جنگ نرم در کنش استراتژیک قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنگ نرم قدرت نرم تهدید نرم استراتژی کلاسیک استراتژی مدرن استراتژی فرامدرن غافلگیری کنترل ذهن کنترل ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۲
تحولات سیاسی ایران در سال 1388، زمینه گسترش ادبیات استراتژیک و امنیتی را فراهم آورده است. در این روند، موضوعاتی همانند تهدید نرم، قدرت نرم و جنگ نرم مورد توجه قرار گرفت. به طور کلی، واقعیت های سیاست بین الملل از دوران باستان، بیانگر آن است که به موازات نبردهای محلی، ملی و منطقه ای که با ابزارهای جنگی انجام گرفته، جلوه هایی از «جنگ نرم» نیز وجود داشته است. در این ارتباط، «سون تزو» اولین نظریه پرداز جنگ نرم محسوب شده که آراء و اندیشه های خود را 400 سال قبل از میلاد ارائه داده است. این امر نشان می دهد که ادبیات استراتژیک اگرچه ارتقا پیدا نموده، اما زیرساخت های فکری و اندیشه های آن تا حد بسیار زیادی ثابت باقی مانده است. رهیافت های متعارض جنگ نرم نشان می دهد که این رویکرد دارای الگوهای رفتاری متنوع و متفاوتی خواهد بود. هر یک از کارگزاران اجرایی از الگوی خاصی بهره می گیرد. در بین نظریه پردازان متقدمی که درباره جنگ نرم، مطالبی را تبیین نموده اند، می توان به «سون تزو»، «ژومینی»، «کلازویتس» و «لیدل هارت» اشاره داشت. آنان از سال های قبل از میلاد تا «عصر استراتژی کلاسیک» رویکردهای خود را درباره موضوعات مختلف سیاسی، روان شناختی، اجتماعی و استراتژیک ارائه داده اند. در عصر جدید می توان به رهیافت و ادبیات ارائه شده از سوی استراتژیست های متاخری اشاره داشت که موضوع جنگ نرم را در قالب فرآیندهای اجتماعی، تسخیر ذهن، سازماندهی عقاید، غافلگیری و در نهایت تهدید نرم ارائه دادند. از جمله این افراد می توان به «آرگیولا»، «کمپبل»، «کوپر»، «ریچارد هاس» و «جوزف نای» اشاره داشت. نظریه پردازان یاد شده الگوی رفتاری خاصی در منازعات استراتژیک را مورد توجه قرار داده اند. از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران در معرض جنگ نرم قرار دارد از این رو لازم است تا انعکاس اجرایی و عملیاتی چنین رهیافت هایی مورد توجه قرار گیرد. هر یک از رهیافت های متعارض در جنگ نرم، بخشی از واقعیت رفتار استراتژیک محسوب می شود. در این ارتباط، ادبیات جنگ نرم را می توان براساس قالب های اندیشه استراتژیک در عصر فرامدرن مورد توجه قرار داد. چنین مفاهیمی را می توان زیرساخت فکری و اندیشه ای براندازی سیاسی دانست. جنگ نرم، جلوه هایی از تعارض و تاثیرگذاری بر قدرت سیاسی را از طریق ابزار های غیر نظامی منعکس می سازد. در این مقاله، انعکاس رهیافت های مختلف اندیشه استراتژیک در جنگ نرم مورد توجه قرار گرفته و آثار آن در فرآیندهای رقابت امنیتی بازیگران مورد بازنگری قرار می گیرد. طبیعی است که مهم ترین هدف این مقاله آن است که آثار رهیافت های متعارض جنگ نرم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی بررسی گردد. به این ترتیب، می توان «رهیافت مقایسه ای در تبیین جنگ نرم» را به عنوان «چارچوب نظری» مقاله مورد توجه قرار داد.