آینده نگاری مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس رهیافت سناریو (مطالعۀ موردی: استان اصفهان) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زمینه و هدف: توجه به آینده، یکی از مهم ترین مؤلفه های پایداری مقاصد گردشگری ورزشی است؛ اما این موضوع تاکنون به خوبی در مطالعات موجود واکاوی نشده است. لذا هدف پژوهش حاضر، تحلیل آینده مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس شناسایی عوامل و پیشران های منتهی به سناریوهای محتمل و ممکن تا افق زمانی 1410 می باشد که از طریق یک مطالعه موردی در استان اصفهان انجام شده است. روش شناسی: روش تحقیق این مطالعه، از نظر هدف، از نوع کاربردی، ازنظر مسیر انجام، از نوع پیمایشی است. داده های پژوهش با استفاده از سه روش مصاحبه، مرور ادبیات نظری و پرسشنامه های وزن دهی شده گردآوری شد. جامعه آماری تحقیق شامل 14 نفر از متخصصین حوزه گردشگری ورزشی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل ساختاری در نرم افزار میک مک و روش تحلیل سناریو انجام گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد سیستم گردشگری ورزشی استان اصفهان یک سیستم ناپایدار می باشد که در آینده به تغییرات آنی متغیرهای دارای عدم قطعیت بالا وابسته خواهد شد. بر اساس شناسایی چهار عدم قطعیت بحرانی و پنج عامل از پیش معیّن، درمجموع 16 سناریو ایجاد شد که شامل دو سناریوی غیرمحتمل، پنج سناریوی ناسازگار، سه سناریو با احتمال وقوع ضعیف، چهار سناریوی با احتمال وقوع متوسط و دو سناریو با احتمال وقوع قوی است. نتیجه گیری و پیشنهادات: نتیجه نهایی این بود که فقدان سیاست گذاری واحد و منسجم باقابلیت به روزرسانی مداوم و پویا در سطح ملی، منجر به آسیب پذیر شدن مقاصد گردشگری ورزشی استان اصفهان شده است. لذا مهم ترین راهبردها و اقدامات برنامه ریزی آینده، بایستی حول محور سیاست گذاری در سطح استانی متمرکز شود.Futurism of sports tourism destinations based on a scenario approach (Case study: Isfahan province)
Context and Purpose: Lack of attention to the future in the micro and macro tourism policies of the country and insisting on the model of "planning based on the current situation" has led to the adoption of very fragile policies to manage sports tourism destinations. Therefore, the purpose of this study is to analyze the future of sports tourism destinations based on identifying the factors and drivers leading to possible scenarios up to the time horizon of 2031, which has been done through a case study in Isfahan province.
Design/methodology/approach: The research method of this study is survey. Research data were collected using three methods: interview, theoretical literature review and weighted questionnaires. The statistical population of the study included 14 experts in the field of sports tourism who were selected by purposive method. Data analysis was performed using structural analysis and scenario analysis.
Findings: Isfahan sports tourism system is an unstable system that in the future will depend on the immediate changes of variables with high uncertainty. Based on the identification of four critical uncertainties and five predetermined factors, a total of 16 scenarios were created, including two unlikely scenarios, five inconsistent scenarios, three low-probability scenarios, four medium-probability scenarios and two high-probability scenarios.
Conclusion: The lack of a unified and coherent policy with the ability of continuous and dynamic updating at the national level, has led to the vulnerability of sports tourism destinations in Isfahan province. Therefore, the most important strategies and future planning actions should be focused on policy-making at the provincial level.