آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

مقاله حاضر به بررسی طرحواره های ساخت مقایسه عالی و رمزگذاری ساختواژی-نحوی این مفهوم دستوری در زبان فارسی می پردازد. بدین منظور رویکرد شناختی هاینه (1997) به عنوان چهارچوب نظری پژوهش با داده های فارسی محک خورده و مورد ارزیابی قرار می گیرد. فرضیه تحقیق این است که الگوی نظری پیشنهادی هاینه نمی تواند «ساخت مقایسه عالی» و طرحواره های این مفهوم دستوری را در این زبان به خوبی تبیین کند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی (1387) استخراج شده اند. یافته ها نشان داد که زبان فارسی برای بیان مقایسه عالی، علاوه بر هشت طرحواره مطرح شده توسط هاینه (طرحواره های کنش، مکان، منبع، هدف، قطبیت، توالی، شباهت و مبتدایی ) از پنج طرحواره اصلی شامل: 1-طرحواره اتصالی، 2-طرحواره مالکیت، 3-طرحواره برابری، 4-طرحواره نام اندامی، 5- طرحواره اصطلاحی و همچنین از سه زیرطرحواره فرعی و نیز طرحواره های آمیخته (ترکیبی از دو یا چند طرحواره) بهره می گیرد. همچنین، به نظر می رسد برخی از این طرحواره (زیرطرحواره)ها مختص زبان فارسی هستند که در فهرست زبان ها و طرحواره های مورد مطالعه هاینه مورد توجه قرار نگرفته اند. علاوه براین، نمود صوریِ مؤلفه های نشانگرِ درجه، نشانگر استاندارد و حتی استاندارد در این زبان اجباری نیست و در اینگونه موارد، مفهومِ مقایسه عالی توسط عنصر/عناصری رمزگذاری می شود که این مولفه ها را با یکدیگر ادغام می کند. در پایان، فرضیه تحقیق تایید شد و مشخص شد که رویکرد هاینه اگرچه بسیاری از ساخت های مقایسه عالی را در زبان های مختلف تبیین می کند، اما در مواجهه با داده های فارسی کفایت لازم و کافی را ندارد و نیازمند بازنگری و ارائه تقسیم بندی جدیدی است.

تبلیغات