نویسندگان: غلامرضا لطیفی

کلید واژه ها: ساخت عاملیت قواعد عقلانیت تفهیم وبر وینچ

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۷۵ - ۱۰۵
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۶۶

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

جامعه شناسی در دهه های اخیر دورانی خاص را تجربه کرده است. از یک سو، تاکید بر هدایت مفهومی و روشی و از سوی دیگر فرار از دامن خردگرایی محض که اثرات زیان بار آن در علوم مختلف، به ایجاد تفکرات پسا تجدد منتج گردیده است. وبر را یکی از بنیان گذاران اصلی جامعه شناسی می دانند، اما نوشته هایش بسیار گسترده تر از این عرصه بوده و بسیاری از حوزه های تاریخی، نظریه حقوقی، اقتصاد و مطالعه تطبیقی را در بر می گیرد..... اندیشه های وبر هنوز به طور گسترده، هر چند اغلب با تغییرات ، در جامعه شناسی امروز به کار برده می شود. وینچ هم که قبل از ورود به حوزه جامعه شناسی، در فلسفه و معرفت و اندیشه اجتماعی فعالیت داشته و سپس وارد عرصه جامعه شناسی شده است، و با فرق گذاری بین علم و فلسفه معتقد است که کار علم، بررسی ماهیت علت و معلولی وقایع جزیی و کار فلسفه، بررسی ماهیت واقعیت است. در این نوشتار سعی بر این است که به نظریات و ایده های روش شناسی دو اندیشمند معاصر ماکس وبر بپردازیم که هر یک در عین آن که جانب یکسانی را در پیش گرفته اند، ولی با سرعت و با عمق کما بیش متمایزی در عالم معنا و عمل با ماهیت و وجود و یا ذهن و عین، بحث و جستجو و کنکاش کرده اند.

A comparative study of methodological ideas of Max Weber and Peter Winch

Sociology has experienced a specific era in recent decades: on the one hand, emphasizing the methodic and conceptual guidance and on the other hand, escaping from the sheer rationalism, harmful influences of which have resulted in creating post • modernization thoughts in different sciences. Weber is known as one of the main founders of sociology, but his writings have been extended from this arena to encompass historical, legal • ideology, economic and comparative study areas. Weber's thoughts, though with changes, is still used in sociology. Winch has been active in the field of philosophy, cognition and social thoughts before entering the sociology area. Differentiating between science and philosophy, he believes that mission of science is the study of causational nature of small events while that of philosophy is the study of nature of reality. In this paper, the author tries to embark on the methodological theories and ideas of Max Weber and Peter Winch. While having some common grounds, these two scholars have had unique investigations and explorations with distinct velocity and profundity in the word of meaning and act, nature and existence and existence or object and subject.

تبلیغات