یکی از موضوعات قابل توجه در زمینه آموزش زبان دوم، نقش ساختار مشارکت کلاسی در شکلگیری توجه به فرم غیرمستقیم در آموزش نکات گرامری است (; Lehrer & Palincsar, 2004 (Nassaji, 2010 & 2013. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان کاربرد توجه به فرم غیرمستقیم در ساختارهای مشارکت کلاسی معلم دانش آموز و اثربخشی آن در فراگیری زمان گذشته افعال باقاعده و بیقاعده از طریق فعالیت املاء انشاء بود. بدین منظور، پس از برگزاری آزمون تعیین سطح برای یک گروه هفتاد نفری از شرکت کنندگان، 32 نفر از زبان آموزهای سطح پیش متوسط انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه ساختار مشارکتی (ده نفر در گروه انفرادی، دوازده نفر در گروه های کوچک و ده نفر در گروه کلاسی) قرار گرفتند. آموزش توجه به فرم غیرمستقیم در ده جلسه و به مدت دو ماه و نیم به طول انجامید. تعاملات بین معلمان و دانش آموزان در هر سه گروه به صورت صوتی ضبط، بازنویسی و کدگذاری شدند. بخش های زبانی به عنوان واحد تجزیه و تحلیل فراوانی توجه به فرم غیرمستقیم قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که اکثر بخش های زبانی در تعاملات انفرادی رخ دادند و عمدتاً از نوع واکنشی بودند. نتایج آزمون تحلیل کی دو (توان دوم کا) نشان داد که ارتباط معناداری بین نوع ساختار مشارکت کلاسی و استفاده از رویکرد توجه به فرم غیرمستقیم وجود دارد. همچنین مشخص شد باوجودی که بخش های زبانی اکثراً در ساختار تعاملات انفرادی رخ دادند، اما اثربخشی آنها بیشتر در ساختار گروه های کوچک صورت گرفت.