بررسی مشکلات پیرامون تعریف و تفکیک انگیزه و انگیختار در میان انگلیسی زبانان و زبان آموزان ایرانی، و ریشه یابی ساختاری تاریخی آن در رشته روان شناسی (مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله بررسی مشکلات پیرامون ارائه تعریفی فراگیر برای مفهوم انگیزه و ریشه یابی آن ها برپایه یک بررسی توصیفی تحلیلی، تاریخی، ریشه شناسانه، و هستی شناسانه بود. بدین منظور توانایی و میل به تفکیک انگیزه با انگیختار که نزدیک ترین مفهوم به انگیزه است در میان انگلیسی زبانان و زبان آموزان ایرانی نیز بررسی شد. براساس یافته ها هر دو گروه که متشکل از تعداد مساوی مرد و زن بودند، هنگامی که با یکی از دو مفهوم انگیزه و انگیختار مواجه می شوند آن ها را تفکیک نمی کنند، و تفکیک آن ها تنها زمانی صورت می گیرد که هر دو مفهوم هم زمان وجود داشته باشند. در ادامه طبق بررسی تاریخی مفهوم و ریشه یابی ساختار کلمه، تعریف انگیزه با تمامی رویدادهایی که در ذهن عامل و خارج از آن اتفاق می افتد تا به سمت هدف حرکت کند، معادل شد. گستردگی این تعریف علت بی نتیجه ماندن تلاش ها برای ارائه نظریه ای فراگیر بوده است. همچنین علت فاصله گرفتن مفهوم در طول زمان از این تعریف را می شود در دلایل هستی شناسانه و همچنین فرایند تبدیل یک کلمه به مفهوم و در ادامه به ساختار به وضوح مشاهده کرد. به عبارت دیگر میل به پیروی از هستی شناسی فلسفه تحلیلی در میان روان شناسان از یک سو و نیاز به مقیاس پذیر بودن مفهوم از سوی دیگر، انگیزه را به سمت محدودیت معنایی سوق داده اند. واقف بودن به چنین نکاتی می تواند محققان را در جلوگیری از نتیجه گیری های نادرست یاری رساند، زیرا اگر توانایی این تفکیک وجود نداشته باشد، یافته های تحقیقات گوناگون در باب انگیزه به راحتی زیر سؤال خواهد رفت.