آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

مقدمه: مطالعات در زمینه مهارت های مدیریت نشان می دهد که توانمندسازی زیردستان بخش مهمی از اثربخشی سازمانی است. بنابراین در مدیریت منابع انسانی انجام تحقیقات پیرامون توانمندسازی کارکنان و پی بردن به مؤلفه هایی که می توانند در افزایش آن مؤثر واقع شوند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین رفتارهای رهبری کارآفرینانه و توانمندسازی روان شناختی کارکنان مراکز علمی-کاربردی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران می باشد. روش: در این پژوهش، از روش سرشماری استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان مراکز علمی کاربردی جمعیت هلال احمر سراسر کشور (261 نفر) می باشند. از دو پرسشنامه استاندارد برای سنجش توانمندسازی روان شناختی کارکنان و سنجش رفتارهای کارآفرینانه مدیران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بهره برداری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تمام ابعاد رفتارهای رهبری کارآفرینانه با ابعاد خودمختاری و احساس اعتماد از توانمندسازی روان شناختی کارکنان، رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. بین ابعاد گرایش به تغییر، چشم انداز استراتژیک کارکنان و ایجاد محیط کاری فعال از ابعاد رفتارهای رهبری کارآفرینانه با احساس شایستگی و احساس مؤثربودن رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد ولی بین ابعاد توانایی کاهش تشریفات و بوروکراسی اداری و بافت حمایتی با احساس شایستگی و احساس مؤثربودن رابطه معنی دار دیده نمی شود. در ضمن، بین ابعاد گرایش به تغییر، چشم انداز استراتژیک کارکنان و ایجاد محیط کاری فعال و بافت حمایتی با احساس معنی دار بودن رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد ولی بین بُعد توانایی کاهش تشریفات و بوروکراسی اداری با احساس معنی داربودن رابطه معنا داری وجود ندارد. از بین ابعاد رفتار رهبری کارآفرینانه، ابعاد گرایش به تغییر و چشم انداز استراتژیک سهم معنی داری در پیش بینی توانمندسازی روان شناختی کارکنان دارند. نتیجه گیری: به طور کلی با استفاده از نتایج، می توان گفت هرچه نمره رفتار کارآفرینی در مدیران بیشتر باشد، شرایط در سازمان به نحوی فراهم می آید تا کارکنان از توانمندسازی روان شناختی بالاتری برخوردار شوند.

تبلیغات