آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

سرقت ادبی یکی از مهم ترین معضلات اخلاق پژوهش و در کل حرفه نویسندگی در کشور ماست. علی رغم اینکه آثار متعددی در زمینه سرقت ادبی وجود دارد، به گمان نگارنده، هنوز در مورد خود مفهوم سرقت ادبی، ترجمه آن و نیز نحوه تشخیص مصادیق این مفهوم نیاز به بحث و نظرورزی وجود دارد. ارائه تعریفی چندکلمه ای یا چند سطری از سرقت ادبی آسان ترین و همزمان مسئله دارترین کاری است که می توان انجام داد. در این مقاله پس از بررسی اجمالی ادبیات موضوع، در وهله نخست به تحلیل مفهوم سرقت ادبی و نقد برخی از تعاریف رایج آن خواهیم پرداخت. سپس با تفکیک پلاجیاریزم از سرقت و نقض حق مؤلف نشان خواهیم داد که تعبیر «سرقت ادبی» ترجمه چندان دقیقی برای پلاجیاریزم نیست و تلاش خواهیم کرد که بدیل بهتری را معرفی کنیم. پس از آن با تحلیل مؤلفه های اخلاقی این پدیده استدلال خواهیم که سرقت ادبی مفهومی فازی است و در تعیین مصادیق این مفهوم و درجات آنها شبکه ای از عواملِ متنی و فرامتنی نقش بازی می کنند. برای این کار ما هشت موقعیت را ترسیم خواهیم کرد که در آن عوامل متنی و فرامتنی در تعین مصادیق سرقت ادبی و درجات آنها اثرگذار هستند.

تبلیغات