مشکلات سلامت روان گاهی خود را در قالب مشکلات جسمانی و شکایات روان تنی بروز می دهند که در صورت شناسایی نشدن و رسیدگی نکردن به موقع، مزمن شده و مشکلات آتی را به دنبال خواهند داشت. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودکارآمدی کودک در رابطه بین رویدادهای آسیب زای کودکی و بروز شکایات روان تنی بود. جامعه پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان 10-14 ساله پسر شهر تهران بود. به این منظور نمونه ای متشکل از 215 نفر از دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم دبستان از دو مدرسه پسرانه که از مناطق 11 و 18 شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، در پژوهش شرکت کردند. پرسشنامه های پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه های خودکارآمدی کودکان (موریس)، فرم وقوع حوادث آسیب زای زندگی (گرینوالد و روبین) و مقیاس شکایات روان تنی (تاکاتا و ساکاتا). نتایج حاصل از تحلیل میانجی و تعدیلگر نشان داد که متغیر خودکارآمدی کودک نقش تعدیلگر نداشته است، بلکه به عنوان میانجی در رابطه بین رویدادهای آسیب زای کودکی و بروز شکایات روان تنی نقش بازی می کند، لذا در درمان های مربوط به کاهش شکایات روان تنی کودکان و نیز درمان های مربوط به کودکان آسیب دیده می بایست مؤلفه ارتقای خودکارآمدی را نیز در دستور کار قرار داد.